به گزارش «مبلغ» به نقل از ایکنا – گفتوگو یکی از مهمترین خطوط ارتباطی در میان مردم است که البته به دلیل آموزش ندیدن و مهارت گفتوگو نداشتن، در بسیاری اوقات به توهین، تحقیر و جدل کشیده میشود در حالی که گفتوگوی صحیح میتواند راه حل بسیاری از مشکلات را نمایان کند و حتی خود گفتوگو میتواند بخشی از راه حل در اختلافات و تنشها باشد. اما نداشتن مهارت و ندانستن آداب گفتوگو گاهی موجب میشود که نتیجه برعکسی حاصل شود. ایکنا برای بررسی بیشتر موضوع «آداب گفتوگو» و کنکاش درباره لوازم گفتوگوی صحیح از منظر اسلام، با حامد رستمی نجفآبادی، عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی، گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
به نظر شما گفتوگوی صحیح چگونه است و چه شرایط و آدابی دارد. آیا لازم است برای گفتوگو، مهارت خاصی یاد بگیریم؟
در واقع دیالوگ یا گفتوگو مبادله اطلاعات به صورت کتبی یا گفتوگویی در کمال احترام و مدارا بین دو یا چند نفر درباره موضوعی مشخص است. به عبارت دیگر مجموعه رفتارهای درستی است که ما باید در برخورد با یکدیگر در موقعیتهای مختلف رعایت کنیم تا احترام و شأن و منزلتمان حفظ شود. گفتوگو حتی ثبت نظر در خصوص یک محتوا در شبکههای اجتماعی را نیز در بر میگیرد. گفتوگو یک مهارت است که نیازمند تکنیک است.
مهارتهای گفتوگو در ارتباط انسان با خودش، دیگران، طبیعت و با خداوند، اهمیت و ارزش پیدا میکنند و اکنون که تفاهم بین انسانها و بین نسلها کمرنگتر شده، بازآفرینی مهارتهای گفتوگو نیاز اساسی محسوب میشود؛ معضلی که اکنون در جامعه و در بین خانوادهها پیش آمده است که فاصله نسلها و عدم درک درست آن، آثار زیانباری در جامعه ایجاد کرده است.
مثلا وقتی والدین با یک فرزند دهه هشتادی خود صحبت میکنند، کلامشان تأثیرگذار نیست؛ چون آن پدر و مادر، فرزند را با زمان خود مقایسه میکنند و درک درستی از اقتضائات زمانی و مکانی ندارند. درک درست و تفاهم و مدارا میتواند اینجا راهگشا باشد. بیشک گفتوگوی خوب و سازنده آداب و شرایطی دارد. گوینده خودش باید حال شنونده را مراعات کرده، از پرحرفی و طولانی نمودن کلام بپرهیزد، تا از یکسو با خسته کردن شنونده لذت همصحبتی با دیگران را از بین نبرد و از سوی دیگر اشتباهها و لغزشهای گفتاریاش را کاهش دهد. سنجیده بودن، جذّاب بودن، نرم بودن گفتار، مفید بودن و از همه مهمتر مدارا در گفتار از دیگر شرایط و آداب گفتوگو است.
اغلب تصور میشود که در گفتوگوها، گوینده است که به دلیل صرف نیرو، خسته میشود. در صورتی که اگر گوینده با پرحرفی خود فرصت به شنونده ندهد، شنونده زودتر و بیشتر از گوینده خسته میشود.
با توجه به اقتضائات روز که اشاره کردید پس چرا در روابطمان با دیگران بیشتر از آنکه دنبال گفتوگو باشیم میل به سخن گفتن یکطرفه و سخنرانی و خطابه داریم؟
به نظر میرسد سخنرانی کردن، آداب و شرایط خاصی ندارد و سخنران نیز میخواهد حرف خود را به کرسی نشاند؛ لذا نهایت تلاش خود را میکند در حالی که گفتوگوی سازنده و مفید، آداب و شرایطی دارد که باید رعایت شود و دارای قوانینی است که فرد در آن چهارچوب باید عمل کند و به هر حال کمی سختتر است به این خاطر کمتر افراد زیر بار آن میروند.
از طرفی سخنرانی آزادتر است و افراد راحتتر هستند. در سخنرانی بهتر میتوان نصیحت کرد و گفته خود را غالب کرد منتها چون یک طرفه است آثار و برکات گفتوگو را ندارد و فرد به نوعی با تحمّل زیاد همراهی میکند؛ ولی برایش ملالانگیز است و هدف حاصل نمیشود.
چرا برخی مواقع گفتوگو به توهین و تهمت کشیده میشود؟
وقتی در گفتوگو آداب، احترام، شأن و شئونات رعایت نشود بدیهی است که به توهین و تهمت کشیده میشود. در گفتوگو باید در عین حال که با احترام متقابل با طرف مقابل صحبت میکنید به او نیز مجال دهید که صحبت کند. در واقع گفتوگو شیوهای است برای جویایی مشترک و دست یافتن به ریشههای سوءتفاهم و پیدا کردن پیشداوریهایی که مانع فهم درست بین انسانها میشود. طرفین گفتوگو باید بدانند که گفتوگو در پی اجماع نیست، بلکه در روند آن دیدگاههای مختلف افراد گفتوگو کننده برای یکدیگر قابل فهم میشود و موانع همفکری برطرف میشود.
اگر با این طرز فکر گفتوگو کنند گفتوگو مسالمتآمیز شده و به توهین و تهمت هم کشیده نمیشود؛ ولی وقتی همدیگر را درک نکرده و سوءتفاهم و بدبینی نسبت به هم دارند این باعث میشود که گفتوگو به مجادله کشیده شود. گفتوگوی درست در واقع موجب پیشگیری از مجادله و درگیریها و نزاعهای لفظی است. البته آستانه تحمل افراد نیز در این بین مهم است که ضمن تحمل و مدارا سعه صدر نیز داشته باشند و همدیگر را تحمل و با یکدیگر مدارا کنند. گفتوگوی سازنده زمینهساز جدال احسن است که در قرآن کریم به آن تأکید شده است و ثمره آن روشنگری و رشد و هدایت جامعه است.
سیره پیامبر(ص) و ائمه در گفتوگو با مخالفان و غیر مسلمانان چگونه بود؟
در بررسی سیره عملی پیامبر(ص) و ائمه اطهار و برخورد آن بزرگواران با مخالفان، باید گفت با توجه به وظیفه اصلی پیامبر(ص) و ائمه مبنی بر هدایت جامعه به سوی سعادت و کمال، اصل اساسی حاکم بر رفتار آنها، بهخصوص پیامبر اسلام(ص)، اصل رحمت، محبت و شفقت بود. آنچه بیشتر در رفتار نبوی بروز داشت و جلوه میکرد مدارا با مخالفان بود؛ یعنی تا آنجا که ممکن بود، پیامبر مدارا کرده و از خطاها چشمپوشی میکرد.
ما در سیره ائمه شاهد میراثی غنی درباره گفتوگو هستیم. امامان ما نه تنها دگراندیشان را به حضور میپذیرفتند بلکه در کمال احترام با آنها محاجه کرده و استدلال میآوردند. نکته مهم این است که ائمه عمیقاً با دادن فرصت مشارکت به مخالفان، اختلاف نظر میان خود با آنها را به رسمیت شناخته و سپس اقدام به آوردن ادله قانع کننده میکردند. امامان ما نیز از پیشداوری درباره مخالفان فکری خود اجتناب کرده و حتی ایشان را حقیقت جویانی میانگاشتند که میتوانند تحت هدایت درآمده و در یک گفتوگوی اقناعی به مسلک مؤمنان در آیند بنابراین میکوشیدند تا از نگاه بالا به پایین نسبت به دیگران پرهیز کرده و خود را با مخالفان در موضعی برابر قرار دهند.
مطمئناً رعایت این ملزومات توانسته به خلق تجربهها و میراثی بدیع از گفتوگو برای امت اسلامی و تمامی حقیقتجویان جهان منجر شود. در واقع گفتوگوی سازنده، زمینه همزیستی مسالمتآمیز افراد، گروهها، اقوام و مذاهب را در جامعه ایجاد میکند و باعث وحدت و همگرایی بیشتر در جامعه شده است؛ چیزی که بیش از پیش نیاز جامعه است. الان دیالوگ و گفتوگو میتواند از خیلی معضلات در جامعه پیشگیری کند و افراد را به سمت زندگی مسالمتآمیز توأم با امنیت و آرامش سوق دهد و سره از ناسره تمییز داده شود و دست مخالفان و منافقان رو شود. اکنون دشمن با جنگ نرم خود در پی این هدف است که دیالوگ و گفتوگوی درست در جامعه شکل نگیرد؛ به این خاطر با اخبار نادرست و سانسور جلوی آن را میگیرد. لذا نهادینه کردن فرهنگ دیالوگ و گفتوگو در سطوح مختلف جامعه میتواند کارساز و راهگشای مشکلات باشد.
۶۵۶۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰