فرهاد عشوندی- هوشمند نیوز: در میان بخشی از مدیریت کشور از دیرباز برای هر اتفاقی مردم مقصرند . کافی ست رجوعی کنیم به همه اتفاقات سال های گذشته و برایش مصادیق فراوانی می توان یافت. از بیمه سلامت و پیرمردی که خودش باید برای فیزیوتراپی پاهایش را می مالید تا ماجرای انواع گرانی ها و اتفاقات مختلف دیگر .
با این وجود این احتمالا اولین بار در تاریخ مسئولین است که یک مسئول پشت تریبون یک همایش رسمی قرار می گیرد و با افتخار از برخورد تحکمی اش با چند کشاورزی می گوید که بی گناه قربانی یک تصمیم مدیریتی شده اند . آنچه محمود لیائی مدیر پست خودش نقل کرده:« متوجه شدم که حتی در مناطق روستایی فروش محصولات از طریق اینستاگرام صورت میگرفته است. در حین بازدید مردم با دیدن من نسبت به شرایط اینترنت و فیلترینگ اینستاگرام ابراز شکایت کردند که من به آنها گفتم شما خودتان از قبل به این فکر بودید که احیاناً اگر روزی اینستاگرام بسته شود چه اتفاقی میافتد؟ خودتان باید به فکر میبودید و از ابتدا از ابزاری نظیر اینستاگرام استفاده نمیکردید.» نشان می دهد این مدیر ارشد وزارت ارتباطات انگار حتی در همین مدت یک ساله حضورش در پست مدیریتی گفته های رئیس جمهور دولت متبوعش و گفته های وزیری که برایش حکم زده را هم نخوانده ، ندیده یا نشنیده است. او که شرکت تحت امرش اولین بخش دولتی بود که آمار کاهش چشمگیر درآمدهایش را به خاطر فیلترینگ اینستاگرام داده این نکات را بیان کرده است .
بله مردم مقصرند آقای رئیس!
خرداد ماه گذشته بعد از همه اتفاقات تلخ گذشته ، اینستاگرام از سوی سید ابراهیم رئیسی در بازه انتخابات ریاست جمهوری تائید می شود. ویدئوی معروفی از ایشان در مستند انتخاباتی شان پخش می شود که درباره اینستاگرام و فعالیت های اقتصادی مردم بر این بستر می گویند:« خب بستر خوبی است. مردم مشغول خرید و فروش هستند. حتی دختران خود من گاهی از آن جا خرید می کنند . من خودم اینستاگرام دارم و کامنت های مردم را می خوانم …»
همان سال و چند روز بعد عبدالناصر همتی در حرف هایش سید ابراهیم رئیسی را متهم به تلاش برای فیلترینگ گسترده می کند . فیلترینگ بسترهایی که زندگی مردم به آنها گره خورده است مثل اینستاگرام و باز نامزد پر امید ریاست جمهوری به صراحت می گوید این اتهامات واهی است و بر پیج اینستاگرام بیش از ۲ میلیون نفری خود تاکید می کند. او به صاحبان کسب و کارهای فعال بر این بستر اطمینان می دهد و تمام این بحث ها حتی در زمانی است که بارها تهدیدات امنیتی و یا برخوردهای خصمانه سیاست زده در اینستاگرام علیه قهرمانان ملی مان هم رخ داده اما بحث سید ابراهیم رئیسی و بسیاری دیگر از مسئولان پرهیز از رفتارهای هیجان زده ای است که ممکن است منجر به ایجاد چالش برای معیشت گروه بزرگی از مردم شود. پس اینگونه معیشت مردم نسبت به تهدیدها و پالش های امنیتی در اولویت هستند.
یک سال و چند ماه پس از آن گفته ها و دقیقا در آستانه سفر سید ابراهیم رئیسی این بار در مقام رئیس دولت سیزدهم او باز در برابر پرسشی قرار می گیرد که فعالیتش در اینستاگرام و گفته هایش در فیلم تبلیغاتی که دخترانش خرید های شان را از این بستر انجام می دهند قرار می گیرد. این بار پرسشگر خبرنگار سی بی اس آمریکاست. رئیسی بدون درنگی باز درباره نقش شبکه های اجتماعی و گره خوردن مسئله معیشت مردم سخن می گوید و باز نگاه او حمایتی و مثبت است.
با این وجود با شروع نا آرامی های پس از مرحومه مهسا امینی تصمیم امنیتی در کشور فیلترینگ دو پلتفرم آمریکایی واتساپ و اینستاگرام به دلیل عدم پایبندی به پروتکل های اخلاقی خود در ایجاد محدودیت برای رفتارهای ترویج خشونت ، آموزش ساخت سلاح و تحریک مردم ، به صورت موقت فیلتر و دچار محدودیت می شود.
حتی پس از این تصمیم در گفته های وزیر ارتباطات و سخنگوی دولت یا حتی نمایندگان مختلفی چون مرتضی آقاتهرانی ، احمد راستینه و دیگر نمایندگان اصولگرای حامی طرح صیانت هم این احتیاط وجود دارد که باید فکری برای معیشت مردمی که محدودیت های ایجاد شده برای شان چالش ساز شده شود. سخنگوی دولت تاکید می کند در یک ساله گذشته اصلا کارگروهی وجود داشته که بررسی کند که به رغم تهدیدهای امنیتی این پلتفرم ها و عدم پایبندی به پروتکل های شان چه اقدامات پیشگیرانه ای می توان انجام داد که کسب و کارهای مردم در این بستر به پالش نیفتد.
در تمام این گفته ها کمتر نشانی از توصیه مردم به فعالیت در پلتفرم های ایرانی می شود. حتی در ماه اخیر هم که بعد از اتفاقات رخ داده ، سیاست حمایت از کوچ کسب و کارها به پلتفرم های داخلی مطرح می شود ، همچنان به طور مشخص بسته حمایتی یا سیاستی دقیق و نقشه راهی مشخص برای پیشنهاد به این ۳۵۰ هزار شغل مستقیم آسیب دیده و نه میلیون نفری که مشخصا با سیاست فیلترینگ اخیر ، بر اساس آمارهای رسمی اعلامی کسب و کارهای شان دچار چالش شده است ، اعلام نکرده اند.
کدام نقشه راه؟
مشکل اینجاست که همه از برنامه برای حمایت از حضور مردم در پلتفرم های داخلی می گویند اما هنوز هیچ یک از این پلتفرم ها پرزنتیشن دقیقی برای ارائه خدماتی ویژه که صاحبان آسیب دیده از کسب و کارها را جلب کنند ندارند. در اوج شدیدترین فیلترینگ های تاریخ اینترنت کشورمان هم شاهد ایجاد محدودیت های خود خواسته از سوی گروهی از پلتفرم های داخلی و عدم عضوگیری از یک سو و همچنین رشد تصاعدی کاربران تلگرام هستیم. روبیکا مهمترین پلتفرم داخلی در بستر شبکه های اجتماعی هنوز نتوانسته پاسخی روشن درباره ابهامات مدل برندینگ پلتفرمش در سال های گذشته بدهد. اتفاقاتی که منجر به ابطال مجوزش از سوی دستگاه متولی نظارت بر فضای مجازی یعنی ساترا شده بود و دیگر پلتفرم های داخلی هم به سکوتی عجیب رفته اند.
در این شرایط اما آقای رئیس اداره پست نگفته گناه مردم دقیقا چه بوده در شرایطی که به آنها چند باری برای حمایت از کسب و کارهای شان اطمینان خاطر داده شده بوده . اینکه حتی پس از وقوع یک اتفاق ناگهانی و با گذشت یک ماه هنوز وزارت خانه مطبوع این آقای رئیس حتی یک پیشنهاد کاربردی برای خروج مردمی که همین امروز و روز به روز زندگی های شان دچار چالش مالی شده ارائه نکرده است و هنوز هیچ پاسخ رسمی و دقیقی درباره سرنوشت این چالش ایجاد شده به کسب و کارهای ضرر خورده داده نمی شود. کسب و کارهایی اکثرا کوچک برای امرار معاش قشری که خیلی های شان سرمایه راکد برای این ندارند که در صورت تداوم شرایط فعلی بتوانند امرار معاش کنند.
نقشه راهی که به چند پرسش بزرگ پاسخ دهد: اول اینکه آیا بالاخره تصمیم نهایی بر فیلترینگ این پلتفرم هاست؟ اگر این اتفاق خواهد افتاد ، نمونه پیشنهادی جایگزین توانایی و قابلیت های لازم برای جذب مخاطب را دارد ؟ صاحبان هر یک از این کسب و کارها برای رسیدن به جایگاه امروزشان ، سال ها زحمت کشیدند و برندسازی کرده اند و برای پیج های شان ممبر گرفته اند. اینکه حالا باید مجدد از صفر شروع کنند آیا برایش برنامه ریزی شده است؟ این یک پروسه دو سویه است که وزارت ارتباطات باید برایش مسیری را ترسیم کند. اینکه با کوچ صاحبان کالاها به پلتفرم های داخلی آیا مشتری ها هم به همان مقصد کوچ می کنند و باز بازار کسب و کارها شکل می گیرد؟
این ها و ده ها یا شاید صد ها پرسش و ابهام در کنار یک بی تصمیمی و ابهام زدایی از پالش های ایجاد شده و نگرانی صاحبان کسب و کارها از مسئولیت هایی است که لیائی و زارع پور و دیگر مدیران وزارت ارتباطات به عنوان بسترساز فعالیت های اقتصادی و کسب و کارهای دیجیتال باید از همان لحظه اول این بحران ایجاد شده به دنبال راهکارهای عینی برایش می رفتند اما حاصل تمام آنچه بر عهده داشته اند می شود این جمله:«خودتان باید فکرش را می کردید!»
آن هم نه اینکه در یک پروسه واکنشی این جمله نقل شود که آقای مدیر به عنوان یک افتخار ، این جمله اش را روی سن تکرار می کند و خود برای اولین بار پرده از گفته هایش در پاسخ به چند کشاورز آسیب دیده از بحرانی می کند که مثل ده ها یا صدها هزار صاحب کسب و کار اینترنتی که نقشی در آنچه برای شان رقم خورده نداشته اند ، بر می دارد.
می دانید مشکل کجاست آقای رئیس؟
لیائی مردم را متهم می کند بی آنکه دقیقا شرح دهد چرا بر خلاف مردم ، کسب و کار شرکت تحت مدیریتش تا این حد به چنین تجارتی گره خورده است. چرا در شرایطی که می دانسته ممکن است هر لحظه چنین اتفاقی رخ دهد ، به دنبال راهکارهای بازار پژوهی و مسیرهای جایگزین نرفته ومانع از ایجاد زیانی انبوه برای مجموعه دولتی تحت امرش نشده است؟
بله آقای رئیس ، مردم مقصرند چون مثل شما مدیر شرکتی دولتی نیستند که فارغ از همه کاهش ریالی درآمدهایش یا همه بدهی های انباشته و ضررهای جاری جندصد میلیاردی اش که همین هفته قبل از سوی وزارت اقتصاد اعلام شد ، حقوق معاونت وزیر به حساب شان واریز نمی شود و آنها هستند که باید به دنبال راهی باشند برای امرار معاش درست در همین روزهایی که هنوز شما نتوانسته اید یک نقشه راه دو خطی آرامش بخش پیش روی شان قرار دهید!
۴۱۴۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰