هاشمی‌نسب: روی سکوها لات بازی درمی‌آورند اما جلوی من دولا و راست می‌شوند

مربی فعلی فولاد خوزستان و بازیکن سابق سرخابی با واکنش زشت هواداران پرسپولیس مواجه شد. هاشمی‌نسب در این رابطه گفت: سال‌ها از ماجرای رفتن من به استقلال می‌گذرد اما ظاهرا هنوز فراموش نکرده‌اند. من اشتباهی مرتکب نشدم و اگر ۱۰۰ بار دیگر هم زمان بع عقب برگردد باز همان کار را خواهم کرد. برای من مادر و خانواده‌ام از هرچیزی مهم تر است و خدا را شکر می‌کنم توانستم با آن تصمیم درست، به خانواده‌ام کمک کنم.

وی ادامه داد: امروز آنهایی که به من فحاشی می‌کنند باید بدانند گل‌هایی که زدم به خاطر دعای مادرم بوده است. من مدافع وسط بودم ولی ۵ گل در دربی‌ها زدم که یکی از آن گل‌ها خیلی بهم چسبید. باز تکرار می‌کنم خیلی به من چسبید و آن قدر مهم بوده که بعضی‌ها هنوز آن را فراموش نکرده‌اند.

مدافع سابق سرخابی تأکید کرد: من سال‌هاست سرم را پایین انداخته و مشغول زندگی خودم شده‌ام. ۲۰ سال پیش یک تصمیمی‌گرفتم و الان هم در آرامش زندگی می‌کنم اما نمی‌گذارند. می‌دانم چه کسی یا کسانی روی سکوهای استادیوم آزادی خط می‌دهند تا یک نوجوان یا جوان احساساتی به من فحاشی کند. جالب است همین آقا و آقایان وقتی مهدی هاشمی‌نسب را از نزدیک می‌بینند دولا و راست می‌شوند. جلوی من دولا و راست می‌شوند اما مثل ترسوها روی سکوی آزادی لات بازی درمی‌آورند. من این آدم‌ها را خوب می‌شناسم و ترسی هم از کسی ندارم. من مهدی هاشمی‌نسب در زندگی‌ام فقط از آن بالایی ترسیده‌ام و بس. فقط از خدا می‌ترسم و به احدی هم باج نمی‌دهم.

مربی فولاد خوزستان ضمن اشاره به فحاشی به برخی بازیکنان سابق پرسپولیس یادآور شد: این حرفی که می‌زنم مربوط به بازیکنان جدید پرسپولیس است. اینها باید بدانند کجا توپ می‌زنند؟ بازیکنان جدید پرسپولیس باید ببینند چه رفتاری با مهدی شیری، احسان پهلوان و سعید آقایی شد. گناه این ۳ نفر چه بود؟ ۳ بازیکنی که برای پرسپولیس بازی کردند و عرق ریختند اما در استادیوم آزادی فحش خوردند. بازیکنان جدید پرسپولیس باید بدانند چه عاقبتی در انتظارشان است.

هاشمی‌نسب ادامه داد: من با این بازیکنان صحبت کردم. ۲۰ سال پیش من این شرایط و خیلی بدتر از اینها را تجربه کردم درحالی که بهترین بازی‌ها را برای پرسپولیس انجام دادم. بهترین گل‌ها را زدم اما در نهایت فحش خوردم. آن زمان به دو دلیل تصمیم گرفتم به استقلال بروم. اول خانواده‌ام بود که باید به فکر تأمین آینده آنها بودم. باید خانه ای می‌خریدم و با افتخار تقدیم مادرم و خانواده‌ام می‌کردم و هیچ لذت و هیچ گلی بالاتر از آن نبوده و نیست. دوم اما کسانی بودند که دوست نداشتند مهدی هاشمی‌نسب در پرسپولیس بماند. آنها نمی‌خواستند کسی گُنده شود و سربسته می‌گویم از خدایشان بود من از این تیم بروم. من هم آدمی‌نیستم که جایی به زور بمانم و جایی رفتم که احترام خودم بیشتر حفظ شود. باز هم تکرار می‌کنم زمان به عقب برگردد باز هم استقلالی می‌شوم. با افتخار هم این کار را می‌کنم چون هواداران قدرشناس و فهیمی‌دارد. طرفدارانی که قدر بازیکنان سابق خود را بیشتر از بعضی تیم‌ها می‌دانند و آنها را فراموش نمی‌کنند.

258 258