همانطور که همه ما میدانیم، این ایام (روز ولنتاین و روزسپندارمذگان!) روزهای بسیار خاصی برای عاشقان است. برای برخی، این مناسبت روزی است که به طور سنتی انسان، شخص منحصر به فردی را در زندگی خود انتخاب میکند که در این روزها به او اهمیت بیشتر دهد. امروزه این اهمیت در دادن گل، کارت هدیه، شام عاشقانه با شمع و خاطره سازی که قلب شما را ذوب میکند، خلاصه میشود. هرچند باید از این بگذریم که روز عشق بیش از حد ارزشمند، امروزه به یک کابوس تجاری تبدیل شده است.
البته برای بقیه ما که تنها هستیم و از تنهایی ساکن خود خوشحال، روز عشق یک روز عالی برای استراحت و لم دادن جلوی تلویزیون و تماشای فیلمهای عالی است. همچنین باید پذیرفت که همه طرفدار روز عشق نیستند، بنابراین ما در ویجیاتو 10 فیلم کاملاً ضد ولنتاینی برای کسانی که میخواهند از این رمانتیک عاشقانه فرار کنند معرفی کردهایم. اینها بهترین فیلمهای ضد روز عشق هستند که وقتی عشق آخرین چیز در ذهن شما است، باید تماشا کنید.
10- Gone Girl
علی رغم اینکه آن هتوی در مصاحبهای یک بار به شوخی گفته بود Gone Girl کمدی عاشقانه مورد علاقه او در تمام دوران است، اما این اثر هیچ یک از معیارهای سنتی عاشقانه یا کمدی را با یک شوت از راه دور هم برآورده نمیکند. درعوض، Gone Girl به ما میآموزد که همه رازهای خود را دارند، و هر چقدر هم کسی را دوست داشته باشید احمق هستید، اگر که کاملاً به او اعتماد کنید.
داستان هیجان انگیز دیوید فینچر نشان میدهد که یک معشوق متقلب قادر به افراط و تفریط فراتر از رویاهای وحشیانه ما است، و اگر در یک رابطه عاشقانه به خصوص رنج آور باشید، ممکن است ایدههای ترسناکی به سراغ شما بیاید. قرار گرفتن در میان یک رابطه در هنگام فروپاشی قطعاً میتواند در نوع خود یک هیجان روانی به حساب بیاید و Gone Girl این تنش را کاملاً تصرف میکند. بنابراین این فیلم یک کیفرخواست با فرصت برابر برای انسانها و این ایده است که آنها میتوانند به واسطه یک عشق عجیب به چه جنونی برسند.
9- The Lobster
کابوس دیستوپیایی و قرن بیست و یکمی جناب یورگوس لانتیموس تحت عنوان «The Lobster» به افراد مجرد در جهانش 45 روز فرصت میدهد تا شریک زندگی خود را پیدا کنند. اگر این مجردان بدبخت در این امر موفق نشوند، آنها به حیوان تبدیل میشوند، و تنها کوچکترین خوشی آنها در این مسیر این است که میخواهند حیوان خود را، خودشان انتخاب کنند.
در این کمدی عجیب و غریب و سیاه، کالین فارل در چارچوب شخصیت دیوید، مردی که اخیراً طلاق گرفته است، ایفای نقش میکند و این شخص ناامید از عواقب ناکامی، باید برای یافتن زن رویاهایش، در برابر ساعت و دقایق پیش رو بجنگد. با این قانون که همه زوجین باید نقاط مشترکی داشته باشند، خواه کوته بینی باشد، عشق به بیسکویت یا بی رحمی حاد، همه چیز حتی پیچیدهتر میشود. فیلم خرچنگ یک تفسیر اجتماعی است، در مورد اینکه چگونه «زوج شدن» در راس بسیاری از اذهان ما قرار دارد که ناشی از فشار شدید جامعه است، و این چیزی است که فیلم را برای یک بدبین به روابط عاشقانه عالی میکند.
8- Get Out
فیلم Get Out یکی از آثار مطرح ژانر وحشت است که یک توضیح اجتماعی در مورد تنش نژادی و پویایی قدرت ارائه میدهد، و البته این اثر به راحتی ترسناکترین فیلم این لیست است. اگر این روز سپندارمذگان و ولنتاین و عشق و عاشقی را دوست ندارید، فیلم ترسناک جوردن پیل به شما یادآوری میکند که گاهی اوقات اشکالی ندارد که زیاد در یک رابطه سرمایه گذاری نکنید (زیرا ممکن است شریک زندگی شما یک دام عسل برای کسب محتویات بدن شما پهن کرده باشد).
همچنین اگر تاکنون فیلمی وجود داشته که ضد عشق باشد، همین است. این فیلم نه تنها یک فیلم وحشتناک است، بلکه یک فیلم عمیقا روانشناختی است که شما را به فکر فرو میبرد. این اثر فاصله زیادی با یک فیلم معمولی برای روز عشق دارد که شامل یک عاشقانه قشنگ و یک داستان قابل پیش بینی است. علاوه بر این، این فیلم در مورد یک رابطه است که در واقع از همان ابتدا شوم به نظر میرسد.
7- Fatal Attraction
یک جذابیت کشنده و به نسبت کلاسیک، مخصوص دوستداران ضد ولنتاین، که نشان میدهد برخی از افراد به نام عشق چه کارهایی که نمیکنند. این فیلم سلف دیگر تریلرهای به ظاهر عاشقانه است که کلیشههای یک زن روانی را به اوج میرساند. به همین دلیل مهم است که دوباره به آن نگاه کنید. جذابیت کشنده با بازی مایکل داگلاس و گلن کلوز روایت میکند که چه اتفاقی میافتد وقتی شوهر سعی میکند یک رابطه کوچک داشته باشد در حالی که همسرش خارج از شهر است.
وقتی این فیلم سالها پیش اکران شد، بسیاری از مردان را عصبی کرد، اما وقتی امروز آن را تماشا میکنید، میفهمید که شخصیت Glenn Close خیلی بد نبوده است. گرچه مطمئناً یک استدلال مخالف برای این بحث وجود دارد زیرا نشان می دهد تقلب فقط منجر به خشونت گرافیکی خواهد شد، اما Fatal Attraction همچنین نگاهی ترسناک به آنچه ممکن است در پشت یک چهره به ظاهر طبیعی زندگی کند، دارد. این تریلر روانشناختی شما را وادار میکند هرگونه افکار مربوط به یک رابطه خارج از چارچوب ازدواج (حتی شرعی) را برای آینده قابل پیش بینی کنار بگذارید.
6- Closer
این فیلم یک جمع بازیگر پُر ستاره دارد که شامل جولیا رابرتز، جود لاو، ناتالی پورتمن و کلایو اوون است. گرچه این اثر یک درام عاشقانه است، اما روایتگر یک فاجعه است. این شرح فاجعه به عنوان تفسیری مدرن از اپرای موتزارت، شامل عشق، شهوت و از دست دادن است. این فیلم حاوی یک داستان غم انگیز با یک پایان غم انگیزتر است که کاملا ضد عاشقانه و ضد ماجرای روز عشق است.
فیلم Closer هبوط دو زوج را از عشق نشان میدهد. همچنین کل این فیلم یک شبکه درهم خیانت، دروغ و کینه ساکت است. لحن کلی حاکم بر این اثر سینمایی غم، حسرت و فرصتهای از دست رفته است. در مجموع، این کار یک فیلم ایده آل برای هر کسی است که معتقد است حتی اگر عشق واقعی ممکن باشد، امکان ماندن برای یک عمر وجود ندارد.
5- Marriage Story
داستان ازدواج فیلمی است که دقیقاً همان کاری که روی عنوان درج شده را انجام میدهد: فیلم داستان صمیمی و دلخراش زوجی را روایت میکند که سعی می کنند زندگی مشترک را شروع کنند در حالی که بهترین کارها را برای پسر جوان خود انجام میدهند. بهترین فیلم نوآ بامباک نگاهی دلخراش به از هم گسیختگی در ازدواج است. شما به عنوان بیننده هرگز کاملاً نمیدانید که چرا چنین ازدواجی شکست خورده است، اما شکافها در نگاه کلی دیده میشود.
همچنین وقتی یک چنین فیلمی به یک درام سرد در دادگاه تبدیل میشود، یک ساعت ویرانگر برای بیننده است. به نظر میرسد اخلاق داستان ازدواج این است که افراد تا جایی پیش خواهند رفت که در هنگام عاشقی اشتباهات مشابه را بارها و بارها تکرار کنند، حتی اگر بدانند که این مسئله چیزی جز صدمه و دلشکستگی برای آنها به همراه نخواهد داشت.
4- Kill Bill
یک فیلم کاملاً فمینیستی که در آن عروس به جای ابراز عشق به دنبال حمله کشنده به سریع ترین حالت ممکن است. اگر به دنبال فیلمی هستید که ایمان شما به عشق و روابط این چنینی را بازگرداند، منصفانه است که بگوییم Kill Bill اینگونه نیست. فیلم داستان عروسی است که میخواد جواب خیانت اطرافیان داماد را به شکل خشونت باری پاسخ دهد.
اوما تورمن در تمام طول کار خود، در نقش عروس بازی میکند، یک مبارز بسیار ماهر که برای انتقام از یک تیم قاتل که قصد کشتن او را دارند، لحظه شماری میکند. این فیلم، یک حماسه طولانی مدت دو بخشی، در میان بهترینهای کوئنتین تارانتینو است. این فیلم ادای احترام به سینمای خاصی محسوب میشود که تارانتینو عاشق آن است. سینمایی که در آن هنرهای رزمی، احساس وسترن اسپاگتی و حتی یک سکانس انیمه محور وجود دارد.
3- Birds of Prey
فیلم Birds of Prey بهترین اثر ابرقهرمانی ضد والنتاین است، زیرا در اصل این فیلم اثری پیرامون موضوع جدایی است. پرندگان شکاری نتیجه جدایی هارلی کوین از آقای معروف به جوکر را نشان میدهد و هنگامی که او سعی در تطبیق با آسیب پذیری جدید خود دارد، آن هم بدون حمایت از دلقک شاهزاده جنایت.
ما در فیلم میبینیم که هارلی بارها در حال گریه، خوردن زیاد غذای ناخواسته و پذیرش یک حیوان خانگی (کفتار!) است.این دقیقاً همه کارهایی است که بانوان شکست خورده معمولاً در دو هفته اول پس از قطع رابطه انجام میدهند. پرندگان شکاری پایان خوشایندی دارد از این رو که هارلی با باند دوستی جدید و یک همراه انسانی جالب به پایان میرسد. با این حال، هیچ وقت در طول سفر هارلی متعهد نمیشود که دوباره عاشق شود. در نتیجه ای فیلم نیز جایگاه خاصی در این لیست پیدا میکند.
2- Ex Machina
فیلم Ex Machina نشان میدهد چه اتفاقی میافتد وقتی مرز بین اخلاق و تحقق رویاهای خود را طی میکنید. آنچه میتواند یک داستان عاشقانه ساده تلقی شود با دانستن اینکه یکی از شرکت کنندگان در رابطه عاشقانه در واقع یک روبات است، پیچیده میشود. علی رغم تنظیمات نیمه رمانتیک، و مضامین عشق و جذابیت که در طول زمان اجرای فیلم پراکنده هستند، Ex Machina در واقع بیشتر مشغول مسائل مربوط به خودمختاری، آزادی و اخلاق است.
نه تنها این، بلکه اکثر صحنهها در واقع نمایشهای تنش زایی هستند که در آنها باید تغییرات لحن و گفتگو را از نزدیک مشاهده کنیم تا بفهمیم چه کسی واقعاً داستان را کنترل میکند. الکس گارلند به عنوان کارگردان موفق به دریافت این مفهوم نسبتاً عجیب و غریب شده و آن را به یک قطعه هنری تبدیل میکند. احتمالاً Ex Machina واقعاً عاشقانهای با بوی ضد عاشقی متعارف برای دوران مدرن است.
1- The Shining
ممکن است فکر کنید این یک انتخاب دور از دسترس است اما، صادقانه بگویم، این فیلم گزینه مورد علاقه شخصی من در این لیست است. جک نیکلسون و شلی دووال در نقش یک زوج متاهل بازی میکنند که برای زمستان به عنوان سرایدار به یک هتل میروند. حالا تصور کنید چنین زوجی براساس رمان استیون کینگ و به کارگردانی کوبریک به این هتل بروند.
فرض کنید ماهها در کنار فرد مهم و محبوب زندگی خود باشید، از دنیا جدا شده باشید و آرام آرام به این درک برسید که وی به قصد کشتن شما ذهن خود را از دست داده است. بله، به نظر من ازدواجی شبیه به این ولنتاین را از دایره ذهن و هوش هر انسانی بیرون میکند. درخشش یک داستان گوتیک از خشونت خانگی است، که با معماهای کوبریک نقاشی شده است.
https://vgto.ir/8m7
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰