مهسا بهادری : زندهیاد علی مرادخانی که سال گذشته همین روزها درگذشت، رکورددار مدیریت بر دفتر موسیقی ایران است؛ ولی آنچه نام او را زنده نگه داشته و میدارد، عملکرد این مدیر فرهنگی است که همه هنرمندان، از آن به نیکی یاد میکنند.
راهاندازی خانه موسیقی ایران با همکاری هنرمندان و موزه موسیقی، تنها دو دستآورد مرادخانی است که امروزه ریشههای عمیقی یافته و در خدمت این هنر هستند.
برای همین است که محمدسریر، آهنگساز و موسیقیدان ایرانی، لوریس چکناواریان، آهنگساز و رهبر ارکستر، حمیدرضا عاطفی، پژوهشگر و معاون اجرایی خانه موسیقی، از مرادخانی به عنوان یکی از بهترین مدیران فرهنگی پس از انقلاب یاد میکنند که در طول مسئولیت خود کارهای زیادی را انجام داده است.
حمیدرضا عاطفی درباره عملکرد مدیریتی مرادخانی میگوید: «ایشان مدیر موفقی در حوزه فرهنگ بودند و همه روی این موضوع متفقالقول هستند ولی برای اینکه بفهمیم ایشان چرا موفق بودند و دلیل موفقیتشان چیست باید دلایل مختلف را بررسی کنیم. یک بخشی از این موفقیت به ویژگیهای شخصیتی ایشان باز میگردد. آقای مرادخانی بسیار باهوش بودند، تحصیلاتشان روانشناسی بود، به همین دلیل هنرمندان، مراجعهکنندگان و در کل حوزه موسیقی را بسیار خوب ارزیابی میکردند و میدانستند که باید با هر فرد چه رفتاری داشته باشند.»
او ادامه میدهد: «این موضوع خیلی مهم است که در حوزه مدیریتی، برخوردها کاملا متناسب با ویژگیهای شخصیتی افراد باشد. به نظر من این مهمترین عامل موفقیت آقای مرادخانی بود، دوم در آن بازه زمانی که ایشان مسئولیت حوزه موسیقی را به دست گرفت یک دورانی بود که با تحول در حوزه موسیقی مواجه شد. در آن زمان موسیقی پاپ تا مدتها ممنون بود و یک بخشی از موسیقی سنتی آزاد بود. اواخر دهه ۶۰ و اویل دهه۷۰ که آقای مرادخانی مسئولیت موسیقی را به دست گرفت، گشایشی در حوزه موسیقی شکل گرفت و این موضوع مصادف شد با مسئولیت آقای مرادخانی و این موضوع به موفقیت بیشتر ایشان کمک کرد.»
موزه موسیقی، مهمترین کار علی مرادخانی
مرادخانی در ۱۳۸۳ خورشیدی از مرکز موسیقی وزارت ارشاد رفت و تنها عنوان مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت. بعد از آن او ایده اجرای موزه موسیقی را به شهرداری تهران داد و سپس خود مدیریت و راه اندازی آن را در ۱۳۸۷ خورشیدی بر عهده گرفت. این موزه زیر مجموعه شهرداری تهران است و در چند دوره جشنواره معرفی و مورد تقدیر قرار گرفت.
مرادخانی در اوایل شهریور ۱۳۹۲ خورشیدی از طرف علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان معاون هنری این وزارتخانه منصوب و مشغول به کار شد.
حمیدرضا عاطفی درباره تاسیس و افتتاح موزه موسیقی توسط علی مرداخانی میگوید: «موزه موسیقی در دو مرحله تاسیس شد، مرحله اول آن افتتاح شد اما با یک وقفه همراه بود و پس از مدتی با پیگیریهای آقای مرادخانی و کمک ارگانهای مختلف از جمله سازمان فرهنگی هنری شهرداری موزه موسیقی به عنوان یک نهاد افتتاح شد و خوشبختانه هنوز هم به فعالیتش ادامه میدهد.»
لوریس چکناواریان هم مهمترین اقدام مرادخانی را افتتاح موزه موسیقی میداند. او در اینباره میگوید: «متاسفانه آقای مرادخانی در میان ما نیستند، روحشان شاد، آشنایی من با ایشان به سالها پیش باز میگردد. زمانی که من رهبری اکستر سمفونیک وین را برعهده داشتم، از من دعوت کردند که به ایران بازگردم و از همان زمان با ایشان آشنایی پیدا کردم. آقای مرداخانی خدمات بزرگی را در حق موسیقی، مخصوصا موسیقی ملی انجام دادند. ایشان مدیر بسیار خوبی بود و همه او را دوست داشتند.»
کارآمدترین مدیر فرهنگی
محمد سریر، آهنگساز و موسیقیدان، مراد خانی را کارآمدترین مدیرفرهنگی میداند و میگوید: «آقای مرداخانی حدود سی سال به عنوان یکی از کارآمدترین مدیران فرهنگ این کشور فعالیت داشتند. آدم خوش فکر و خوش نیتی بودند و زمانی که فعالیتشان در این سالها را بررسی میکنیم متوجه میشویم که کارهایشان کاملا درست بود. یکی از کلیدهای موفقیت آقای مرادخانی، ارتباط خوب و موثرشان با هنرمندان مخصوصا اهالی موسیقی بود. ایشان بسیار دستگیر اهالی فرهنگ هم بودند.»
این آهنگساز ادامه میدهد: «ممکن است کار ایشان در مدت زمانی که به عنوان مدیر عامل موزه موسیقی فعالیت میکردند، ۱۰۰ درصد موفق نبوده باشد، اما میدانست که شرایط چگونه است و همین امر بسیار کمککننده بود. ایشان زندگی مرفهی داشتند و همین موضوع کمک میکرد تا به جنبه مدیریتیکار بیشتر بپردازند، خلاقیت خودشان را به کار بگیرند و جایی مانند موزه موسیقی را افتتاح کنند.»
او میافزاید: «شرایط زمانی، ویژگیهای شخصیتی و تمام مختصاتی که در کنار هم قرار گرفت، منجر به این شد که آقای مرادخانی موفقیتی را در کارشان کسب کنند و بعد از آن بود که ایشان موزه موسیقی را بنیانگذاری کرد. به نهاد مدنی موسیقی و تاسیس آن کمک کرد و بسیار برای آن وقت گذاشت و تلاش کرد که این نهاد پا بگیرد چون به کارش اشراف داشت.»
عاطفی درباره ارتباط این مدیر فرهنگی با اهالی موسیقی میگوید: «مرادخانی خارج از موضوع مسئولیتی و مدیریتی سعی کرد یک رفاقتی با اهالی هنر پیدا کند، چون دستی به آواز سنتی داشت و به همین دلیل هم نه تنها در جایگاه مدیر فرهنگی بلکه در جایگاه یک رفیق سعی میکرد با هنرمندان ارتباط برقرار کند و اینگونه توانست دل هنرمندان را به دست بیاورد، به همین دلیل هم اگر کار هنرمندی را راه نمیانداخت، بازهم آن فرد از او رضایت داشت و گلهمند نبود و این هنر علی مرادخانی بود که نه میگفت، اما از تبعات آن بری بود.»
چکناواریان با اشاره به دوران معاونت مرادخانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید: «زمانی که ایشان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معاون هنری بودند خدمات زیادی را انجام دادند به طور مثال در آن زمان، چندسالی بود که من اپرای «رستم و سهراب» را نوشته بودم، اما در ایران نمیتوانستم اجرایش کنم اما در نهایت با کمکهای آقای مرادخانی این اتفاق رخ داد و حالا هم جایشان در دنیای موسیقی ایران بسیار خالی است و قطعا خدماتشان فراموش نخواهد شد.»
این رهبر ارکستر درباره اخلاق حرفهای علی مرادخانی مخصوصا در تعامل با هنرمندان میگوید: «ایشان اخلاق بسیار دوستانهای با هنرمندان داشتند، هیچگاه ندیدم با کسی مشکلی داشته باشند، اخلاق ملایمی داشتند و به همه کمک میکردند.»
۵۷۲۴۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰