دیروز خبر داد که چه نشسته ای، امروز بیا که کارمان توقیف شده و فقط امشب اجرا می رویم. کشیدم به سمت تاتر. خانم نسیم ادبی تنها بازیگرش بود.وچه بازی معرکه ای ارایه داد.میخکوب کرد.خنداند وگریاند.
ماجرای آسیب های دردناک زنان تنهای پناه آورده به تهران. حاملگی های ناخواسته وخواسته. تلکه کردن مردان با آبرو و بی آبرو.دربه دری های شبانه زن تنهای در تهران.رانده شده از همه جا با زیبایی های زنانه و تمناهای مردانه و اجبار زندگی.
گریه کردیم. خندیدیم. ماجرای تلخ زنان آسیب دیده و البته مردان قربانی شده این درماندگی.
ارشادی ها با هر انگیزه ای باشند می فهمند برای مخاطب تاتر این نمایش، قصه پر غصه زنان است و بس و می تواند بسی آموزنده باشد. مشکل وقتی است که نا آشنایان به واقعیت های اجتماعی وهنر ، دخالت های فراقانونی می کنند.
آقای وزیر ارشاد باید دخالت کند، نگذارد هنر زندانی نادانی ها شود. خودش باید دخالت کند.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰