شمس المعالی لقب قابوس بن وشمگیر، چهارمین پادشاه از سلسله آل زیار است. او بعد از مرگ بهستون، با کمک سامانیان به قدرت رسید. خلیفه عباسی فرمان و خلعت حکومت طبرستان و گرگان را برای او صادر کرد و به او لقب شمس المعالی داد. اوایل حکومت قابوس، فخرالدوله که از مقابل سپاه عضدالدوله میگریخت، نزد او آمد و قابوس به او امان داد؛ ولی سپاه آل بویه به رهبری مویدالدوله سبب فرار قابوس و فخرالدوله به خراسان شدند.
قابوس که به خاطر یاری از فخرالدوله تخت خود را از دست داده بود، چندین بار با کمک امیر نوح سامانی، حسامالدوله ابیالعباس سپهسالار خراسان و سبکتکین غزنوی سعی کرد تخت خود را از آل بویه بازستاند؛ اما موفق نشد. با مرگ مویدالدوله، قابوس با جانشین او مجدالدوله صلح کرد و گرگان و طبرستان را تصاحب کرد.
آنچه باید درباره شمس المعالی بدانید:
شمس المعالی کیست؟
قابوس بن وشمگیر ملقب به شمس المعالی، چهارمین و بزرگترین شاه سلسله زیاریان بود. او بعد از برادر خود بیستون، بر سرکار آمد. پایتخت او گرگان بود، برخی تلاش کردند تا فرزند بیستون را جانشین او کنند؛ اما تعدادی از فرماندهان و سرلشگران سپاه، قابوس را به شاهی برگزیدند. او بعد از رسیدن به حکومت، لقب شمس المعالی را از جانب خلیفه عباسی دریافت کرد. دوره پاشاهی قابوس به دو بخش تقسیم میشود. دوره نخست او بهآرامی سپری شد؛ اما دوره دوم او آرام نبود، چون بعد از مرگ رکنالدوله، قلمرو او بین فرزندانش تقسیم شد. عضدالدوله با برادرش فخرالدوله، با هم اختلاف پیدا کردند و بین آنها جنگ شد. فخرالدوله به قابوس پناهنده شد، قابوس فخرالدوله را به برادرانش نداد و بین آنها جنگ پیش آمد. در این جنگ، قابوس و فخرالدوله شکست خوردند و به خراسان فرار کردند.
شمس المعالی، چهارمین پادشاه آل زیار، پایتخت خود را شهر گرگان انتخاب کرد
قابوس بعد از شکست از عضدالدوله در حدود ۱۷ سال از پادشاهی دور بود؛ با مرگ عضدالدوله و ضعیف شدن آل بویه، او با کمک یارانآل زیار خود به گرگان حمله کرد و حکومت خود را از آل بویه بازپس گرفت. قابوس تا سال ۴۰۳ هجری قمری حکومت کرد و متصرفات خود را توسعه داد.
منبع عکس: ایرنا
زندگینامه شمس المعالی قابوس بن وشمگیر
ابوالحسن قابوس بن وشمگیر بن زیار ملقب و معروف به شمس المعالی، از امیران سلسلسه زیاری بود. او علاوه بر پادشاهی، فردی فرهنگدوست بود و به شاعری و خوشنویسی، علاقه و تسلط بسیار داشت. قابوس بن وشمگیر ادیب بود، او در نظم و نثر فارسی و عربی سرآمد عهد خود بود؛ اما از سوی دیگر خصلتهایی داشت که با هنرمندی او در تضاد بودند. برخی منابع او را فردی سنگدل و بیرحم معرفی کردهاند که بهراحتی حکم قتل دیگران را صادر میکرد. قابوس در دوره دوم پادشاهی خود، پردهدار خاص خود را که مردی محبوب لشکر بود، از بین برد. لشکریان او از کار قابوس برآشفتند و او را به زندان انداختند. او حکم قتل افراد زیادی را صادر کرد؛ از اینرو، افراد بسیاری کینه او را در دل گرفتند.
شمس المعالی قابوس، فردی دانش دوست، نویسنده و خوشنویس بود و به فرهنگ علاقه داشت
شمس المعالی از دانشمندان حمایت میکرد و خوی شاعری داشت؛ اما در اواخر عمر، نوعی جنون بر او غالب شد و افراد زیادی را از دم تیغ گذراند. در منابع آمده است که هر کسی به شمس المعالی شکایت میکرد؛ شاه دستور میداد او را بکشند. برای شمس المعالی فرقی نداشت که او از خویشاوندانش باشد یا یک سردار ناشناس. او بهراحتی دستور قتل وی را میداد یا شخصا آن فرد را از دم تیغ میگذراند.
لشکریان قابوس رفتارهای او را نتوانستند تحمل کنند و با هم عهد بستند که او را از بین ببرند. آنها با هم سوگند خوردند که او را بیخبر دستگیر کنند و به زندان بیندازند. قابوس قلعهای را بنا کرده بود و نام آن را شمرآباد نهاده بود. راه دستیابی به آن قلعه، دشوار بود. یک گروه از لشکریان یک شب به قلعه هجوم بردند؛ اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. فردای آن روز شایعهای ساختند که قابوس مرده است، پس بسیاری از اسبهای او را غارت کردند و شمس المعالی نتوانست از آنجا بگریزد، قابوس قصد فرار به بسطام را داشت؛ که بزرگان فرزندش منوچهر را جانشین او کردند.
منبع عکس: تاریخ مازندران
خدمات و آثار شمس المعالی
شمس المعالی به داشتن فضل و حکمت اشتهار داشت. کلمات او جامع حکمتها بوده و بهقول مولف روضهالصفا، در جمیع صفات کمالیه انسانیه از جمیع اهل عصر خویش ممتاز و مستثنی بود و در نجوم و علوم دیگر دست داشت. او مردی کریم، اهل دانش، شاعرپرور، ادیب و خوش خط بود و حتی در ۱۸ سالگی که در پناه سامانیان میزیست و دستگاه سلطنت نداشت، با فضلا و علما معاشرت و مکاتبه داشت و رفتارش با آنها کریمانه بود و آوازه فضائل او در سراسر بلاد اسلامی پیچید. او در انشای نثر عربی در ردیف بهترین سخنوران این زبان بود و به زبان فارسی و عربی شعر میگفت.
استادی قابوس در زمینه خوشنویسی بر کسی پوشیده نبود. به گفته منابع تاریخی، صاحب بن عباد که از نویسندگان آن عصر بود، هر گاه خط قابوس را میدید، از زیبایی آن لذت میبرد و آن را به پر طاووس تشبیه میکرد. شمس المعالی در زمینه نگارش انشا نیز فردی سرآمد بود و در شعر فارسی و عربی نیز دستی تمام داشت. از او اشعار چندانی بهجای نمانده است؛ اما نامههای او را ابوالحسن یزدادی در یک کتاب با نام کمالالبلاغه جمعآوری کرده بود. اصل این کتاب از بین رفته است؛ اما بخشهایی از آن لابلای متن کتاب تاریخ طبرستان آمده است. شمس المعالی از دانشمندان عصر خود حمایت میکرد.
ابوریحان بیرونی کتاب آثارالباقیه را نوشت و آن را به قابوس تقدیم کرد
ابوریحان بیرونی چندین سال را در دربار او سپری کرد و کتاب خود آثارالباقیه عن القرون الخالیه را نیز نوشت و به قابوس بن وشمگیر تقدیم کرد. از او اشعار زیادی به جا نمانده است ولی نامههای او را ابوالحسن علی بن محمد یزدادی در کتابی به نام کمال البلاغه گردآوری طبرستان نقل کرده است.
قابوسنامه
منبع عکس: ناشناس
قابوسنامه را عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن وشمگیر بن زیار نوشت. موضوع کتاب درباره سیاست و اخلاق بود و به زبان فارسی نوشته شده بود. شمس المعالی این کتاب را برای فرزندش گیلانشاه نوشت و در آن از تربیت فرزندان و آداب اجتماعی و آداب مملکت داری سخن گفت. او با نگارش این کتاب، دانستهها و تجربیات خود را در اختیار فرزندش قرار داد و مسائل زندگی را به او آموخت.
کتاب قابوسنامه در ۴۴ باب نوشته شده و شامل مقدمه و تعلیقات نیز است. در هر باب، ابتدا به توضیح موضوع مورد بحث خود میپردازد و سپس حکایتی درباره آن نقل میکند. کتاب شامل موضوعاتی متنوع از جمله آداب مملکتداری، دانشها و فنون متداول، آیین زندگی، شیوههای غذا خوردن و مسائل اجتماعی مانند عشق ورزیدن، پرورش فرزند و انتخاب دوست است. در باب مسائل و موضوعات علمی نیز در این کتاب، بحثهایی شده که از جمله آنها شعر، نجوم و طب است.
کتاب قابوسنامه در ۴۴ باب نوشته شده و موضوعاتی متنوع را از آداب مملکتداری تا آیین زندگی، شامل میشود
انشای کتاب با شیوه نثر ساده نوشته شده و مربوط به قرون چهار و پنج هجری قمری است. متن کتاب به وضوح نشان میدهد که نویسنده آن از اطلاعات و تجربیاتی پربار برخوردار بوده است. تنوع موضوعات کتاب و فواید مطالعه آنها از نظر اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، ادبی و علمی از اهمیت زیادی برخوردار است. از این کتاب میتوان به وضوح شیوههای حکومتداری در ایران و تمدن اسلامی را تا پیش از مغول، به وضوح مورد مطالعه قرار داد و آن را شناخت.
ارزش معانی مطالب موجود در قابوسنامه و شیوه بیان موضوعات آن، بهدلیل استقبالی است که از جانب ادیبان و فارسیزبانان از این کتاب شده است. نویسندگان و ادیبان بزرگ و معروفی از متن کتاب قابوسنامه در آثار خود بهره بردهاند که از جمله آنها میتوان به سنایی غزنوی، محمد عوفی، احمد غفاری، فزونی استرآبادی و نظامی گنجوی در کتاب خسرو و شیرین اشاره کرد.
معنی شمس المعالی
منبع عکس:wikipedia
شمس المعالی در لغت بهمعنای آفتاب بلندیها است. این لقب برای قابوس بن وشمگیر از پادشاهان آل زیار استفاده میشد. طبق منابع تاریخی، این لقب را خلیفه عباسی به قابوس داده است. به نظر میرسد این لقب بهدلیل رفتار جوانمردانه او با حاکم دیلمی، فخرالدوله حاکم آل بویه بوده است.
آرامگاه شمس المعالی
منبع عکس: ایرنا
برجی که در زمان حکومت آل زیار ساخته شده، یکی از مهمترین آثار بازمانده از این دوره است. این برج بلند و زیبا که به میل گنبد نیز شهرت دارد، بلندترین برج آجری در جهان است و جزو بناهای تاریخی سده چهارم هجری به شمار میرود. برج میل گنبد در سال ۳۹۷ هجری قمری به دستور شمس المعالی در عهد پادشاهی قابوس بن وشمگیر ساخته شده و کتیبه آجری که با خط کوفی نوشته شده و در بنا موجود است، چنین چیزی را نشان میدهد.
معماری برج گنبد قابوس بر اساس شاخصههای معماری ایرانی ساخته شده است
معماری این برج بر طبق معماری ایرانی، ساخته شده است. معماری برج به شیوه ای ساخته شده است که مرز بین معماری خراسانی و رازی به شمار میرود. ساختمان بنا از آجر و ملات ساروج ساخته شده و آجر آن از نوع بهترین آجر از لحاظ کیفیت بوده است. برج قابوس در شهر گنبد قابوس قرار دارد. پایه میل این گنبد ارتفاعی ۱۵ متری دارد و داخل آن شباهت زیادی به سرداب دارد.
اکنون از بنای گنبد قابوس، تنها طاق آن سالم مانده است. کف بنا بهدلیل جستجو برای گنج، از بین رفته و پایه برج در یک تپه خاکی قرار گرفته و تنها دو متر از ارتفاع آن بیرون از تپه است. ارتفاع گنبد بنا با در نظر گرفتن پایههای آن، حدود ۷۰ متر است و ۱۸ متر آن، به سرپوش میل تعلق دارد و گنبدی مخروطی شکل دارد. گنبد مخروطی شکل بنا، دارای شیب تندی است و دو پوسته دارد. گنبد درونی بنا بهشکل نیمه تخم مرغی با آجرهای ویژه قرمز رنگ ساخته شده است. ساقه میل گنبد، مدور بوده و از ویژگیهای مهم و منحصربهفرد آن، پشتبندهای مثلثی بنا است که زیبایی قابل ملاحظهای به این اثر بخشیده است.
منبع عکس: ناشناس
درباره کاربرد برج قابوس، بین مورخان، اختلاف نظر است. برخی بنای گنبد را یک سازه آرامگاهی میدانند و آن را محل دفن شمس المعالی قابوس بن وشمگیر ذکر کردهاند که به دستور او ساخته شده است. آنها معتقدند سرداب بنا، محل دفن قابوس بوده است. این دسته از مورخان علت این نظریه را به دست نیامدن هیچ نشانی از جسد در حفاریهای گنبد قابوس ذکر کردهاند.
گنبد قابوس را برخی بنای آرامگاهی و بعضی دیگر آن را رصدخانه میدانند
بعضی از کارشناسان معتقدند که بنای گنبد قابوس، رصدخانه بوده است و شمس المعالی بهدلیل ارتباط با منجمان عصر خود، دستور ساخت این رصدخانه را داد. در منابع تاریخی نیز به ساخت یک رصدخانه در دوره حکومت آل زیار اشاره شده است؛ ازاینرو بسیاری از کارشناسان، بنای برج گنبد را رصدخانه دانستهاند.
قابوس در میان امرای دودمان آل زیار، از مشهورترین آنها بود. شهرت شمس المعالی بهعلت خدمات جوانمردانهای بود که در حق فخرالدوله دیلمی از خود نشان داد. قابوس بن وشمگیر دو بار حکومت کرد. او دارای شخصیتی هنرمند و فرهنگ دوست بود و در عصر حکومت خود کمک بسیاری به توسعه فرهنگ کرد. او با دانشمندان روابط خوبی داشت و امکانات لازم را در اختیار آنها میگذاشت. در پایان عمر شمس المعالی، جنون بر او غلبه کرد و بهدلیل بدبینی به افراد، آنها را به قتل میرساند. زیادهروی او سبب شد که در نهایت، توسط بزرگان دربار دستگیر شود و از کار برکنار شود و فرزند او جایگزین وی شود. شما هم نظر خود را درباره شمس المعالی با کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.
منبع عکس کاور: ایرنا
پرسشهای متداول
شمس المعالی کیست؟
شمس المعالی قابوس بن وشمگیر از پادشاهان آل زیار بود که در علم و فرهنگ نیز دست داشت.
چه کسی به قابوس، لقب شمس المعالی داد؟
لقب شمس المعالی را خلیفه عباسی به قابوس داد.
آرامگاه شمس المعالی قابوس کجاست؟
آرامگاه شمس المعالی در شهر گنبد کاوس واقع شده است.
معنی شمس المعالی چیست؟
شمس المعالی بهمعنای آفتاب بلندیها است.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰