به گزارش هوشمند نیوز، پیلار که در کارنامه حرفه ای خود سابقه ریاست واحد تحلیل عملیاتهای سیا در شرق نزدیک، خلیج فارس و جنوب آسیا را دارد در یادداشتی برای موسسه کوئینسی نوشت: سخنرانی روسای دولت های ایران و اسراییل در مجمع عمومی سازمان ملل در سال جاری به خوبی نشان میدهد که در لفاظیهای سرشار از نفرت و سوء نیت این دو کشور علیه یگدیگر، تلآویو سهم بیشتری دارد و اغلب این لفاظیها از سوی مقامات اسراییل مستقیما علیه ایران بیان میشود. در این لفاظیها، تهدید صریح حمله به ایران نمایانتر است.
با توجه به جایگاه اسراییل به عنوان قویترین کشور منطقه از لحاظ نظامی و پیشینه آن در حمله به سایر کشورها که باز هم بیشتر از هر کشور دیگری در منطقه است، باید تهدیدهای تلآویو را جدی گرفت.
حتی فقط با توجه به لفاظیها و نه حملات نظامی، موضع اسراییل در برابر ایران یکی از نمونههای روشن رژیمی است که از رویارویی به عنوان محور اصلی راهبرد ملیاش استفاده میکند. رویارویی در اینجا به معنی اعمال فشار علیه دشمن با امید ایجاد تغییر رفتار در آن یا تغییر روابط با دشمن نیست.
رویارویی در لفاظیهای اسراییل علیه ایران به معنای استفاده از تنش و خصومت مرتبط با تقابل برای سایر اهداف است. یعنی نگاه به رویارویی به عنوان ابزاری که نباید بر آن غلبه یا از آن پرهیز کرد بلکه باید آن را، به عنوان ابزاری برای کشورداری، تقویت کرد.
اهدافی که باعث میشود دولت اسراییل به آتش رویارویی با ایران دامن بزند شامل دور کردن تلآویو از آماج انتقادات برای ایجاد بیثباتی یا سایر بدرفتاریها در خاورمیانه است. این اهداف شامل منحرف کردن توجهات بینالمللی از آن دسته از سیاستها و رفتارهای اسراییلی است که رهبران این کشور ترجیح میدهند درباره آنها سخنی گفته نشود، بهویژه سیاستها و رفتارهای مربوط به اشغال سرزمین فلسطین. هر زمان که پای این موضوعات به میان میآید، این پاسخ همیشگی را از اسراییل میشنویم: «اما مشکل اصلی در خاورمیانه ایران است».
اسراییل همچنین با تضعیف هرگونه دیلپماسی میان آمریکا با ایران امیدوار است که از نزدیک شدن آمریکا و ایران پیشگیری کند و همچنان خود را تنها دوست واقعی ایالات متحده در خاورمیانه نشان دهد.
آمریکا باید در برابر بازیهای تمام رژیمهای جنگ طلب مقاومت کند و نباید اجازه دهد که این کشورها پای واشنگتن را به منازعه باز کنند. واشنگتن باید به خاطر داشته باشد که این گونه بازیها نه تنها در خدمت منافع ایالات متحده نیست بلکه ممکن است مخالف منافع آمریکا باشد، حتی اگر بازیگر این بازیها خود را متحد آمریکا بداند.
در عین حال، آمریکا نباید اجازه بدهد که اسراییل یا هر کشور دیگری توانمندی خود در اجرای یک دیپلماسی کاهش تنش با ایران و سایر کشورها را خفه کند. همانگونه که با پایان پشتیبانی آمریکا از رویکرد رویارویی عربستان سعودی در برابر ایران، گفتگوهای تهران و ریاض در راستای تنشزدایی آغاز شده است.
در خاورمیانه و سایر جاها، گفتگو و تنشزدایی همواره بهتر از رویارویی و تهدید جنگ، منافع آمریکا را تامین کرده است. تنشزدایی امکان تجارت پررونق و فزاینده را فراهم میکند، فرصتهای جنگافروزی از سوی تندروها را کاهش میدهد و احتمال افتادن آمریکا به دام جنگهای منطقهای را از میان میبرد.
استراتژی رویارویی با سایر قدرتهای بزرگ که به عنوان دشمن در نظر گرفته میشوند، امروزه بیشتر تابعی از عادت است – پس ماندهای از تفکری که در طول چهار دهه راهاندازی یک جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت. شکستن این عادت در روزهای پایانی جنگ سرد بسیار دشوار بود، زمانی که بهنظر میرسید برخی از زیردستان رونالد ریگان مانند کاسپار واینبرگر و ویلیام کیسی مایل بودند آن جنگ را تا ابد ادامه دهند، حال آنکه که ریگان و میخائیل گورباچف به دنبال راهی برای پایان دادن به آن بودند.
همین عادت ها اکنون شکلدهندهی گفتمانهای مربوط به روابط آمریکا با روسیه و به ویژه چین هستند. به گفتهی دانیل لاریسون، آمریکا ممکن است تا حدی به دلیل این باور اشتباه که رویارویی با چین اجتناب ناپذیر است، وارد یک جنگ سرد با این کشور شود. عادتهای قدیمی به سختی از بین میروند و برخی از این عادتها بد هستند.
311311
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰