۹ راهکار عالی برای اینکه شریک زندگیتان بهترین دوستتان شود
تا حالا با زوجهایی برخورد کردهاید که درست مانند دو دوست با هم میگویند و میخندند و رابطهای صمیمی و پر از شادی دارند؟ شاید چنین چیزی برایتان جالب و عجیب باشد. خب حق هم دارید، چون دور و برمان پر است از زنوشوهرهایی که هرکدام در جمع دوستان خودشان خوب و شاد هستند، اما
تا حالا با زوجهایی برخورد کردهاید که درست مانند دو دوست با هم میگویند و میخندند و رابطهای صمیمی و پر از شادی دارند؟ شاید چنین چیزی برایتان جالب و عجیب باشد. خب حق هم دارید، چون دور و برمان پر است از زنوشوهرهایی که هرکدام در جمع دوستان خودشان خوب و شاد هستند، اما وقتی به خانه میرسند رفتارشان با همسرشان تغییر میکند. اگر دوست دارید بدانید چطور میتوانید شریک زندگیتان را به بهترین دوست خود تبدیل کنید و همین رابطه شاد دوستانه را با او داشته باشید، ۹ راهکار این مقاله را بخوانید و تمرین کنید. البته قبل از اینکه سراغ ۹ توصیه هارویکس هندریکسِ زوجدرمانگر برویم، کمی درباره امنیت رابطه و عوامل تهدیدکننده آن خواهیم گفت. با ما همراه باشید.
امنیت در رابطه به چه معناست؟
چندین دهه پیش، آقای هندریکس به این نتیجه رسیده بود که ۳ چیز برای رابطه شاد و رضایتبخش ضروریاند و آنها امنیت و امنیت و امنیت هستند. شاید بهنظرتان زیادهروی باشد، اما واقعا در رابطهای ایدئال امنیت از همهچیز مهمتر است.
حال باید دید منظور هندریکس از «امنیت» در کتاب «عشق دلخواه» (Getting the Love You Want) چه بوده است.
بیشک منظور هندریکس امنیت جسمی نیست و احساس امنیت هیجانی در رابطه متعهدانه مدنظرش است، یعنی اینکه بدانید:
- شریک زندگیتان مراقب شماست؛
- به شما احترام میگذارد؛
- با وسواس زیاد حواسش به موقعیتهایی هست که در آنها بیشتر از همیشه آسیبپذیر هستید.
چرا امنیت در رابطه تا این اندازه ضروری است؟
رابطه فوقالعاده فقط به امنیت نیاز ندارد، اما بدون آن احتمالا امیدها و آرزوهای شما و همسرتان تحقق نخواهد یافت. شما نیاز دارید همسرتان ثابت کند که میتوانید برای تأمین شادی و آرامش روی او حساب کنید. متقابلا، او هم باید از جانب شما چنین اطمینانی را داشته باشد. فقط در این صورت است که مجبور نخواهید شد برای محافظت از خودتان نوعی دیوار دفاعی دورتان بکشید.
البته این احساس طبیعی است. غریزه ما برای بقا ایجاب میکند هرگاه احساس کنیم امنیتمان به خطر افتاده است، از منبع احتمالی خطر فاصله بگیریم. این خودمحافظتی با صمیمیت سرِ سازگاری ندارد و اگر به اینجا برسید، نمیتوانید همسرتان را مانند دوستی صمیمی ببینید، یعنی برخلاف روزهای اول که تازه عهد بسته بودید و همهچیز زیبا به نظر میرسید.
چطور آگاهانه رابطهای ایمن ایجاد کنیم؟
معمولا صمیمیشدن با دیگران هم ترس دارد هم چالش، حتی اگر آن دیگری شریک زندگیمان باشد. خب چطور میتوانیم آگاهانه رابطهای ایجاد کنیم که تهدیدآمیز نباشد و به ما اطمینانخاطر بدهد؟
توجه مهم
مطالعه مقالات و جستجو در اینترنت باعث افزایش اطلاعات عمومی شما میشود اما هیچ وقت نمیتواند جایگزین مناسبی برای مراجعه به متخصص و دریافت مشاورههای تخصصی باشد.
اگر دچار مسالهای شدهاید، مشورت با مشاوران ماهر و متخصص میتواند مسیر زندگی شما را هموارتر کند. جهت مشاهده لیستی از بهترین مشاورها و روانشناسها و دریافت مشاوره حضوری یا تلفنی، کلیک کنید:
مشاهده بهترین روانشناسان
کافی است یاد بگیریم چطور به محدودیتهای همسرمان و خودمان احترام بگذاریم. این کار مستلزم مهارکردن حس منفعتطلبی و برتریجویی خودمان و برابردانستن همسرمان با خودمان است. رابطهای که مدام حس رقابت در آن جریان دارد، نمیتواند رابطهای همدلانه باشد. بدون همدلی هم رابطه نه صمیمانه خواهد بود نه صادقانه.
گرایشهای تهدیدکننده رابطه عاطفی را بشناسید
هندریکس بر اهمیت رابطه ایمن تأکید میکند و در عین حال درباره تمایل شدیدی هشدار میدهد که همه ما برای انتقاد از همسرمان داریم. این فشارهای قدرتمند درونی چیستند که میدانیم آسیبهایی جدی به رابطه ما وارد میکنند، اما باز هم نمیتوانیم در برابرشان مقاومت کنیم و ما را بهسوی این رفتار انتقادی سوق میدهند؟
تقریبا هیچکدام ما حاضر نیستیم اعتراف کنیم که تا چه اندازه تمایل داریم همسرمان شبیه خودمان شود. حتی بدتر از آن، چیزی درون ما هست که وادارمان میکند چون او نمیپذیرد مثل ما رفتار کند، مجازاتش کنیم؛ فقط به این دلیل که میخواهد خودش باشد و تمایل ندارد به خواسته ما تن دهد که میخواهیم هویتی جدید به او بدهیم، هویتی که منعکسکننده اولویتها و ترجیحات ماست.
این تمایل خودخواهانه برای تحمیل اولویتهای خودمان به همسر و نادیدهگرفتن تفاوتهایی که با ما دارد دقیقا از کجا سرچشمه میگیرد؟ از آن مهمتر، چطور میتوانیم وقتی این تفاوتها ناراحتمان میکنند، آن میل شدید به تحقیرکردنش را از خودمان دور کنیم؟
البته منظور آن تفاوتهایی نیستند که مشخصا بد، نادرست یا غیراخلاقی به شمار میروند. داریم درباره آن دسته از افکار و احساساتی صحبت میکنیم که گناه یا تقصیر محسوب نمیشوند و صرفا اختلافنظرهایی هستند که ما را از هم متمایز میکنند.
کودک درون ما میگوید: یا با من یا علیه من!
مهمترین دلیلی که باعث میشود تا این اندازه به همسرمان سخت بگیریم این است که فکر میکنیم او نباید با ما تفاوت داشته باشد. در واقع این واکنش را کودکی نشان میدهد که با احساس ناامنی در اعماق وجود ما زندگی میکند، کودکی بسیار ناپختهتر از آن که بتواند واقعبینانه فکر کند و بنابراین همهچیز را مطلق و صفرویکی ارزیابی میکند.
درک تفاوتها در موقعیتهای خاص فراتر از ظرفیت این کودک درون است. استدلال او هم سیاهوسفید است: «تو یا با من هستی یا علیه من». به همین دلیل است که وقتی منتظر میماند طرف مقابل با حرفهایش موافقت کند و چنین اتفاقی نمیافتد، مضطرب میشود.
شک و تردیدهایی که دوباره جان میگیرند
موقعیتهای اینچنینی جانی تازه به شک و تردیدهای قدیمی میبخشند و وادارمان میکنند احساس ناامیدی (اگر نگوییم بیزاری) کنیم که همسرمان نمیتواند یا تمایلی ندارد چیزی را تأیید کند که برای ما بسیار مهم است.
در جایگاه فردی بالغ، خوب میدانیم که همه ما با هم متفاوت هستیم و حق داریم افکار و احساسات شخصی خودمان را داشته باشیم، اما وقتی آن بیاطمینانی و ناامنی قدیمی و حلنشده بهدلیل دیدگاه متفاوت همسرمان دوباره فعال میشود، نوعی تمایل برای انتقاد از او در ما شکل میگیرد. این جمله برای بسیاری از ما آشناست: «نمیشه که حق با هر دوی ما باشه. من درست میگم، پس تو داری اشتباه میکنی.»
این نتیجهگیری صدای کودک درون ماست که ناامید شده و میخواهد از خودش دفاع کند. اگر واقعا میخواهیم همسرمان بهترین دوستمان باشد، باید از این قاعده کلی پیروی کنیم: «زندگی کن و بگذار زندگی کنند». با این کار به او فضایی میدهیم که در آن با خیال راحت دیدگاههای متفاوتش را ابراز کند. در چنین شرایطی، او هم میتواند بهخوبی اثبات کند که قابلاعتماد است. همه اینها فقط زمانی محقق میشوند که ما بهنحوی موفق شویم با آن کودک هراسان درونمان ارتباط برقرار کنیم.
۹ راهکار برای ایجاد امنیت هیجانی که همسرتان را به بهترین دوست شما تبدیل میکند
در این بخش درباره ۹ کاری صحبت میکنیم که باید انجام دهید تا همسرتان را به دوست صمیمیتان تبدیل کنید. بعد از انجام این کار، رابطهای سرشار از آسایشخاطر، اعتماد و احترام خواهید داشت. اصلا هم مهم نیست چقدر با هم متفاوت باشید، چون این ۹ راهکار برای همه زوجها چارهساز است.
۱. با همسرتان همانطور رفتار کنید که انتظار دارید با شما رفتار کند
اگر میخواهید همسرتان شما را بیقیدوشرط و همانطور که هستید بپذیرد، اول به این درک برسید که او هم همین انتظار را از شما دارد. با او همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کند. این کار احتمال این را که بیشتر به هم نزدیک شوید و بتوانید به چشم دوست به هم نگاه کنید افزایش میدهد. نکته بسیار مهم این است که اول باید یاد بگیرید خودتان را همانطور که هستید بپذیرید.
۲. به او ثابت کنید که به حرفهایش گوش میدهید
هر کاری میتوانید بکنید که شریک عاطفیتان احساس کند به او گوش میدهید. وقتی با شما صحبت میکند، ذهنتان جایی دیگر است؟ خب باید هم انتظار داشته باشید که کمکم عادت کند بهجای شما با دیگران حرف بزند.
همین حالا تمرین کنید که وقتی صحبت میکند، به چشمهایش نگاه کنید و هرازگاهی پاسخی بدهید که نشان دهد به واژهها، لحن صدا و شیوه صحبت او با دقت توجه کردهاید. در غیر این صورت، همسرتان چطور میتواند مطمئن شود که شما به او و به چیزی که دارد از آن صحبت میکند و برایش مهم است، اهمیت میدهید؟
۳. تفاوتها را بپذیرید
اگر درباره چیزی با هم تفاهم ندارید و دیدگاههایتان با هم یکی نیستند، به همسرتان بگویید نظرش را ابراز کند و با مهربانی این را از او بخواهید. اگر با حالت انزجار این کار را انجام دهید، متوجه خواهد شد و رابطه ایمن بین شما از بین خواهد رفت. شاید بگویید مگر میتوانم چیزی را تأیید کنم که با آن مخالفم؟ متناقض به نظر میرسد، اما کاملا امکانپذیر است. همسرتان هم حق اظهارنظر دارد و دیدگاه او هم بهاندازه دیدگاه شما معنادار است.
۴. انتقاد را با درخواستهای متواضعانه جایگزین کنید
بهجای قضاوتکردن و انتقاد، مؤدبانه و با فروتنی چیزی را از او درخواست کنید. اگر برخی از رفتارهای همسرتان آزاردهنده است، با مهربانی و ادب به او بگویید این کارش شما را ناراحت میکند. به مثال زیر توجه کنید:
همسر شما عادت دارد آدامس را در دهانش بترکاند و شما از این حرکت بیزارید:
رفتار درست: عزیزم، نمیگم این کارت اشتباهه، ولی منو ناراحت میکنه. میشه ازت خواهش کنم این کار رو نکنی؟
رفتار نادرست: واقعا که! کی میخوای این عادت زشت رو کنار بذاری؟ یه آدم فهمیده و باادب هیچوقت اینجوری آدامس نمیترکونه. اصلا برات مهم نیست که حالم از این کارت به هم میخوره؟
با رفتار درست به همسرتان انگیزه میدهید به شما احترام بگذارد و با رفتار نادرست کاری میکنید که لج کند و بیشتر حرصتان را دربیاورد.
کار عاقلانه این است که به او بگویید اگر عادت یا رفتاری دارید که آزارش میدهد، به شما بگوید و شما حتما تلاش میکنید آن رفتار را کنار بگذارید.
۵. اگر درخواستی دارید، رک مطرح کنید و به او هم بگویید چنین کند
برعکسِ گزینه قبل که میخواستید همسرتان کاری را انجام ندهد، اگر چیز خاصی از او میخواهید، درخواست کنید. هرگز نگویید اگر زن (یا شوهر) خوبی باشد، خودش میفهمد. ما قرار نیست ذهن یکدیگر را بخوانیم. با کلمات همهچیز را بیان کنید. اگر دوست دارید شما را در آغوش بگیرد، به او بگویید. وقتی میخواهید او را ببوسید، اجازه بگیرید. اگر میخواهید برایتان چای بیاورد، درخواست کنید. در مقابل همیشه به او اطمینان بدهید که او هم میتواند اگر درخواستی از شما دارد مطرح کند.
۶. تا جایی که نیاز دارد به او آزادی عمل بدهید
اینکه دلتان میخواهد رابطهای نزدیکتر با شریک زندگیتان داشته باشید، به این معنی نیست که باید خودتان را به او وابسته کنید یا استقلال او را بگیرید. هر کسی نیاز به خلوت دارد و گاهی باید برای خودش فضایی داشته باشد. این را از یکدیگر دریغ نکنید. اینطوری زمانهایی که کنار هم هستید برایتان ارزشمندتر خواهد شد.
۷. تصمیمهای مشترک بگیرید
یادتان باشد هر تصمیمی که میگیرید باید تأثیری مشترک بر هر دوی شما داشته باشد. حتی وقتی با او موافق نیستید، نظرش را بپرسید و به توافق برسید. قرار نیست تصمیمی بگیرید که فقط شما را خوشحال کند یا او تصمیمی بگیرد که فقط بهنفع او باشد. این نحوه رفتار از روابط صمیمانه و مشارکت در زندگی به دور است.
۸. وقتی به شما نیاز دارد کنارش باشید
صرفنظر از اینکه مشغول چه کاری هستید، وقتی همسرتان نیاز به آرامش دارد باید کار را کنار بگذارید و کنارش باشید. بودن شما در چنین لحظاتی بسیار مهم است، زیرا به او این احساس را میدهد که شما هوایش را دارید و میتواند روی شما حساب کند.
۹. با هم بازی کنید و بخندید
هیچچیز بهاندازه شادی برای ایجاد رابطهای صمیمانه و رضایتبخش قدرتمند نیست. با همسرتان همانطور باشید که در جمع دوستان رفتار میکنید. مثلا همانطور که چیزی را در تلفن همراه به دوستتان نشان میدهید و از خنده رودهبر میشوید، مسائل شادیبخش و خوشحالکننده را با همسرتان هم در میان بگذارید. با هم شوخی کنید، بازی کنید و البته موقعیتشناس باشید. وقتی دلخور است یا حس میکنید چیزی ناراحتش کرده است، فقط به آرامش و محبت نیاز دارد نه شیطنت. دنبال فرصتهایی باشید که از تهدل بخندید و لذت ببرید.
جمعبندی
چهکسی میگوید همسر آدم نمیتواند بهترین دوست آدم باشد؟ چرا دیدگاه افراد بعد از دوران نامزدی و وقتی زیر یک سقف میروند کاملا تغییر میکند؟ اتفاقا خیلی راحتتر از آنچه تصور میکنیم میتوانیم شریک زندگیمان را به بهترین دوستمان تبدیل کنیم. زنی که شوهرش بهترین دوستش است، برای بازگشت او به خانه لحظهشماری میکند. مردی که همسرش را بهترین دوست خود میداند، محیط گرم خانه را با هیچجا عوض نمیکند. بسیاری از ما وقتی مشکل داریم، اول از همه با دوست صمیمیمان تماس میگیریم. پس همسرمان هم اگر به بهترین دوستمان تبدیل شود، در مشکلات زندگی پناهمان خواهد بود.
شما بگویید
نظر شما چیست؟ آیا با همسرتان دوست هستید؟ اگر نه، آیا تا حالا برای این کار تلاش کردهاید؟ لطفا دیدگاههایتان را با ما مطرح کنید.
آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه |
مدیریت حرفه ای کافی شاپ | حقوقدان خبره | سرآشپز حرفه ای |
آموزش مجازی تعمیرات موبایل | آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو | آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک |
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰