۱۰ فیلم شاهکار جنایی که احتمالاً ندیده‌اید

برترین‌ها: یکی از قدیمی‌ترین و مورداحترام‌ترین ژانر‌ها در هالیوود، ژانر جنایی و گانگستری است. از عصر فیلم‌های صامت، با تلاش‌های اولیه‌ای مانند «باززایش» ۱۹۱۵ Regeneration و کلاسیک‌های دهه ۳۰ میلادی مثل «دشمن مردم» ۱۹۳۱ Public Enemy و «صورت‌زخمی» ۱۹۳۲ Scarface تا برخی از بهترین فیلم‌های جنایی تمام ادوار تاریخ مانند «پدرخوانده» The Godfather و «رفقای خوب» ۱۹۹۰ Goodfellas؛ هالیوود تعداد زیادی از شاهکار‌های واقعی را در ژانر جنایی به وجود آورده است.

مردانی نظیر مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کاپولا، نام و آوازه خود را مدیون همین ژانر جنایی و گانگستری هستند. این فیلم‌ها برنده جایزه اسکار شده‌اند و به جهان، بازیگرانی نظیر رابرت دنیرو و آل پاچینو را معرفی کرده‌اند.

با این حال، فیلم‌های جنایی زیادی در طول این سال‌ها ساخته شده‌اند که به اندازه لیاقت و شایستگی‌شان، ارج و قرب پیدا نکردند. در این مطلب نگاهی انداخته‌ایم به ۱۰ فیلم شاهکار جنایی که احتمالاً تاکنون آن‌ها را ندیده‌اید.

۱۰. سزار کوچک

عنوان اصلی: Little Caesar

محصول: ۱۹۳۱

کارگردان: مروین لیروی

در دوران اولیه فیلم‌های جنایی، همه شیفته جیمز کاگنی شده بودند. درست در همین زمان بود که ادوارد جی. رابینسون برخاست تا با ستاره فیلم «دشمن مردم» رقابت کند.

«سزار کوچک» در همان سال به عنوان یک فیلم جریان‌ساز اکران شد و در آن رابینسون در نقش سزار انریکو “ریکو” بندلو خوش درخشید. کاراکتر بندلو مردی است که کارش را به عنوان یک مجرم خرده‌پا شروع می‌کند و در تشکیلات جنایت‌کاران ترقی می‌کند تا به اوج زنجیره مافیایی برسد.

«سزار کوچک» به عنوان اولین فیلم گانگستری تمام‌عیار شناخته می‌شود و رابینسون را به یک ستاره بزرگ تبدیل می‌کند. در سال بعد، رابینسون با نماد‌های ژانر جنایی در فیلم‌هایی مانند «غرامت مضاعف» ۱۹۴۴ Double Indemnity و «کی لارگو» ۱۹۴۸ Key Largo نقش‌آفرینی کرد.

۹. اوج التهاب

عنوان اصلی: White Heat

محصول: ۱۹۴۹

کارگردان: رائول والش

جیمز کاگنی ستاره فیلم‌های گانگستری در دهه ۳۰ میلادی بود که در برخی از اولین فیلم‌های نمادین جنایی نقش‌آفرینی کرد. در سال ۱۹۳۱، در فیلم «دشمن مردم»، او به عنوان یک ستاره در حال طلوع در دنیای زیرزمینی جنایت‌کاران و در طول دوران ممنوعیت، معرفی شد. او این دهه را با فیلم جریان‌ساز گانگستری دیگری به نام «دهه پرشور بیست» ۱۹۳۹ The Roaring Twenties، در کنار هامفری بوگارت به پایان رساند.

در سال ۱۹۴۲، کاگنی جایزه اسکار را برای بازی در یک فیلم موزیکال به نام «احمق آمریکایی خوش‌تیپ» Yankee Doodle Dandy برنده شد. یک دهه بعد، کاگنی به ژانر جنایی بازگشت و با تلاش‌های قبلی خود به خوبی از پس آن برآمد. در این فیلم، کاگنی نقش یک رهبر باند روانی را بازی می‌کند که الگویی برای گانگستر‌ها در سال‌ها آتی به وجود آورده است.

۸. داستانی از برانکس

عنوان اصلی: A Bronx Tale

محصول: ۱۹۹۳

کارگردان: رابرت دنیرو

رابرت دنیرو در حدود ۴۰ سال گذشته در برخی از بهترین فیلم‌های جنایی ظاهر شده است، اما تقریباً هیچکسی درباره فیلم ۱۹۹۳ او، «داستانی از برانکس»، صحبت نمی‌کند. این فیلم نه‌تن‌ها دنیرو را به عنوان یک بازیگر بزرگ به نمایش گذاشته بلکه او در پشت دوربین به عنوان کارگردان نیز حضور بی‌نقصی داشته است.

این فیلم براساس یک نمایش تئاتر برادوی است که داستان یک پدر سخت‌کوش (با بازی دنیرو) را روایت می‌کند؛ کسی که متوجه می‌شود پسرش (با بازی لیلو برانکاتو جونیور) با رئیس یک اوباش محلی (با بازی چاز پالمینتری) درگیر شده است. فیلم داستان بلوغ پسر را نشان می‌دهد که بین نگرانی‌های پدرش و مردی که او را تحت حمایت خود گرفته، گیر کرده است.

۷. تقاطع میلر

عنوان اصلی: Miller’s Crossing

محصول:‍ ۱۹۹۰

کارگردانان: ایتن کوئن، جوئل کوئن

برادران کوئن تجربه چندین فیلم جنایی را از فیلم سرراست «دهشت‌زده» ۱۹۸۴ Blood Simple تا فیلم‌های عجیب و غریب‌تری نظیر «جایی برای پیرمرد‌ها نیست» ۲۰۰۷ No Country For Old Men در کارنامه خود دارند. با این وجود، آنچه که از لیست فیلم‌های خارق‌العاده برادران کوئن خارج شده است، فیلم نادیده‌گرفته‌شده‌ای به نام «تقاطع میلر» است.

گابریل بیرن در نقش تام ریگن می‌درخشد. دست راستش، یک گانگستر ایرلندی است که آلبرت فینی آن را به تصویر می‌کشد. برنی برنبام (با بازی جان تورتورو) تبه‌کار خرده‌پایی است که گانگستر رقیب، جانی کاسپر (با بازی جاون پالیتو) سعی دارد او را از میان بردارد. این فیلم ممکن است یکی از بهترین جلوه‌های نمایشی برادران کوئن باشد.

۶. دانی براسکو

عنوان اصلی: Donnie Brasco

محصول: ۱۹۹۷

کارگردان: مایک نیوول

«دانی براسکو» یک داستان واقعی درباره جوسیف دی. پیستونه است؛ یک مامور FBI که به طور مخفیانه با نام مستعار دانی براسکو به صحنه جرم و جنایت شهر نیویورک نفوذ می‌کند. او با یک مرد جان‌سخت سالخورده به نام بِنجامین روجرو (نام دیگر لفتی) دوست می‌شود و از کمک‌های او به جهت درگیر شدن با یکی از خطرناک‌ترین خانواده‌های مافیایی آن زمان استفاده می‌کند.

در این فیلمِ مایک نیوول، جانی دپ در نقش دانی براسکو بازی می‌کند و آل پاچینو نقش لفتی را برعهده گرفته است. این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم‌نامه در اسکار شد و هنوز هم یکی از بهترین گزینه‌ها برای تماشای مجدد در این روز‌ها به شمار می‌رود.

۵. جنگل آسفالت

عنوان اصلی: The Asphalt Jungle

محصول: ۱۹۵۰

کارگردان: جان هیوستون

طرفداران می‌توانند به عقب برگردند و دوباره فیلم درخشان جان هیوستون، «جنگل آسفالت»، را در ذهن خود مرور کنند. به لطف مجموعه کرایتریون تماشای مجدد فیلم‌های کلاسیک با کیفیت بالا میسر شده است.

هیوستون تعدادی از بهترین فیلم‌های جنایی تاریخ سینما نظیر «شاهین مالت» ۱۹۴۱ The Maltese Falcon، «گنج‌های سیرا مادره» ۱۹۴۸ The Treasure of the Sierra Madre و «شرف خانواده پریتزی» ۱۹۸۵ Prizzi’s Honor را کارگردانی کرده است.

«جنگل آسفالت» به همراه آن فیلم‌ها، در جایگاه بهترین فیلم‌های جنایی تمام ادوار تاریخ قرار می‌گیرد. فیلم، داستان سرقت جواهراتی را تعریف می‌کند که از قضا اشتباه پیش می‌رود. استرلینگ هایدن یکی از ستاره‌های سینمای جنایی که در طول دوران فعالیتش خیلی کم قدرش را دانستند، در این فیلم نقش دیکس هندلی را ایفا می‌کند.

۴. سامورایی

عنوان اصلی: Le Samouraï

محصول: ۱۹۶۷

کارگردان: ژان-پیر ملویل

ژان-پیر ملویل، یکی از بهترین فیلم‌سازان ژانر جنایی در تاریخ دنیای سینما است و احتمالاً بهترین در این ژانر در طول دوران موج نوی فرانسه باشد. او شاهکار‌های زیادی در کارنامه‌اش دارد که از بین آن‌ها می‌توان به «بوب قمارباز» ۱۹۵۶ Bob le flambeur، «دایره سرخ» ۱۹۷۰ Le Cercle rouge و «نفس دوباره» ۱۹۶۶ Le deuxieme souffle اشاره کرد.

بازیگران نمادین فرانسوی نظیر آلن دلون در «سامورایی» نقش‌آفرینی می‌کنند. او در این فیلم در نقش یک جنایت‌کار حرفه‌ای به نام جف کاستلو ظاهر شده است که به لطف یک دوست، همیشه یک مدرک بی‌عیب و نقص برای اثبات بی‌گناهی خود دارد. اما روزی می‌رسد که شاهدی او را در حین ارتکاب جرم می‌بیند و او باید تصمیم بگیرد که شاهد را بکشد یا نه.

۳. جاده‌ای به‌سوی تباهی

عنوان اصلی: Road to Perdition

محصول: ۲۰۰۲

کارگردان: سم مندس

«جاده‌ای به‌سوی تباهی» یک فیلم جنایی براساس یک رمان گرافیکی به همین نام است. در واقع سم مندس با این فیلم، دنباله «زیبایی آمریکایی» ۱۹۹۹ American Beauty را براساس یک کتاب کمیک محصول سال ۱۹۸۸، اثر مکس آلن کالینز و ریچارد پییِرس رینر پیگیری می‌کند.

این فیلم داستان مردی به نام مایکل سالیوان (با بازی تام هنکس) است که برای یک گروه مافیایی به سرکردگی جان رونی (با بازی پل نیومن) آدم‌کشی می‌کند. زمانی که پسر سالیوان شاهد یکی از قتل‌های گروه می‌شود، سالیوان باید از فرزندش در مقابل گروه تبه‌کاران محافظت کند.

۲. ریفیفی

عنوان اصلی: Rififi

محصول: ۱۹۵۵

کارگردان: ژول داسن

هرکسی که شیفته فیلم‌های جنایی است باید به جستجوی «ریفیفی» برود و آن را پیدا کند. این فیلم درباره یک گانگستر سالخورده (با بازی ژان سروه) است که برای ارتکاب به یک سرقت دست به کار شده است؛ سرقت از یک جواهرفروشی انحصاری که از قرار معلوم غیرممکن در نظر گرفته می‌شود. این فیلم یکی از بهترین صحنه‌های سرقت واقعی را در تاریخ فیلم‌سازی از آن خود دارد.

ژول داسن این شاهکار را کارگردانی کرده است که فیلم مهمی در زمان خودش محسوب می‌شد. داسن یکی از فیلم‌سازانی است که در لیست سیاه هالیوود قرار گرفته بود چراکه جوزف مک‌کارتی در تلاش برای سرنگونی طرفداران کمونیسم برآمد؛ بنابراین او به فرانسه رفت و در آن جا این فیلم را کارگردانی کرد.

۱. در بروژ

عنوان اصلی: In Bruges

محصول: ۲۰۰۸

کارگردان: مارتین مک‌دونا

زمانی که صحبت از فیلم‌های جنایی‌ای می‌شود که مخاطبان‌شان را آهسته و پیوسته به قلمرو کمدی سیاه می‌برند؛ نام مارتین مک‌دونا درست در اوج، یعنی جایی که نام‌هایی نظیر برادران کوئن قرار دارد، دیده می‌شود.

مک‌دونا سه فیلم جنایی خارق‌العاده در کارنامه‌اش دارد که شامل «در بروژ»، «هفت روانی» ۲۰۱۲ Seven Psychopaths و «سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری» ۲۰۱۷ Three Billboards Outside Ebbing, Missouri می‌شود.

بهترین آن‌ها «در بروژ» بود. کالین فارل در نقش یک جنایت‌کار تازه‌کار به نام ری است. او برای کشتن یک کشیش فرستاده می‌شود، اما تصادفاً یک پسر جوان را می‌کشد.

سپس رئیسش او را با مشاوری به نام کن (با بازی برندن گلیسون) به بروژ (شهری در بلژیک) می‌فرستد و آن دو در آنجا منتظر دستور العمل‌ها می‌مانند. زمانی که کن نمی‌تواند ری را به قتل برساند، رئیس‌شان (با بازی رالف فاینز) خود دست به کار می‌شود و به بروژ می‌رود تا کار او را یکسره کند.

منبع: Screenrant