اغلب مردم بزرگترین ترس خود را در یک بسته ترسناک که با اعصاب و اضطرابشان همراه است قرار میدهند، امّا ترس بزرگ در وجود یک شخص فقط یکی نیست و تعداد زیادی ترس بزرگ وجود دارد که هر کدام از آنها میتوانند با کمی تمرین حل شوند و از بین بروند.
به احتمال زیاد، ترس شماره یک، چیزی است که شما را از داشتن بهترین زندگی ممکن باز میدارد.
این مقاله رایجترین ترسهای افراد را که مانع آنها میشود، بازگو کرده و به نحوه غلبه بر آنها اشاره میکند.
ترس از شکست
ترس از شکست، یکی از رایجترین ترسهایی است که افراد را از داشتن بهترین زندگی باز میدارد.
در دنیایی که افراد موفق همیشه در معرض دید هستند، افرادی که همیشه از اهداف خود کوتاه میآیند، شرمسار خواهند شد.
ترس از شکست و تنشهای موفقیت را از بین ببرید، چرا که با این کار خودتان خواهید بود و آرام خواهید شد و از حداکثر توانایی خود استفاده خواهید کرد و متوجه خواهید شد که بدون مانع پیش خواهید رفت و این مسئله برای زندگی شما هم صدق میکند.
ترس از موفقیت
یکی از ترسهای کمتر شناخته شده، امّا بسیار رایج که ممکن است شما را از این امر بازداشته باشد، ترس از موفقیت است و ممکن است از خودتان بپرسید چگونه یک شخص میتواند از موفقیت بترسد؟ امّا باید بدانید که موفقیت مجموعهای از مشکلات و ترسهای خاص خود را دارد.
موفقیت میتواند از ناکجا آباد باشد و وقتی آماده نیستید همه چیز را با کوچکترین مسئلهای تغییر دهید. بنابراین، اگر موفقیت کسب کنید و با آن راحت باشید، موفقیت میتواند در یک لحظه از بین برود. از این رو، مردم نه فقط به این دلیل از موفقیت میترسند، بلکه فکر میکنند آن را از دست خواهند داد.
راه حل مشابه بزرگترین ترس است – شما فقط باید زندگی خود را داشته باشید و ببینید چه چیزی سرِ راهِ شما قرار میگیرد.
موفقیت و شکست، هر دو در هر کاری ارزشمند، اجتناب ناپذیر هستند. بنابراین، آرام باشید و به استقبال هر دو بروید.
ترسِ از دست دادن
ترسِ از دست دادن به احتمال زیاد، یکی از برجستهترین و قدرتمندترین ترسهایی است که افراد را در زندگی عقب نگه میدارد و ترس از دست دادن غالبا احساسات منفی مانند خشم را تحریک میکند که شما را از شخصی که میتوانید باشید، باز میدارد.
به آخرین باری که عصبانی شده اید فکر کنید و ترس در پسِ آن را جستجو کنید.
از نبودن چه چیزی ترسیدید؟ میترسید چه چیزی از شما گرفته شود؟
عصبانیت از همین جا شرچشمه میگیرد. به فردی که شما را عصبانی میکند فکر کنید، شاید کسی که از او میترسید. آیا میتوانید بفهمید که او چقدر ترسیده است؟
برای غلبه بر این ترس باید با ترس از دست دادن چیزها مقابله کنید تا در واقع بتوانید از همه چیزهایی که دوست دارید لذت ببرید.
شما باید وابستگی خود را پشت سر بگذارید. بنابراین، میتوانید با لذت آن چه دارید، زندگی کنید.
ترس از قضاوت شدن
ترس از قضاوت شدن همان ترسی است که هر کسی را در خود فرو میبرد و آنها را از رسیدن به چیزهایی که میخواهند، دور میکند.
افسانه پیرمرد و کودک و الاغشان را به یاد بیاورید. اگر سعی کنید که همه را راضی نگه دارید، در نهایت نمیتوانید کسی را راضی کنید. شما هر کاری که میکنید، مورد قضاوت قرار میگیرید. بنابراین، بهتر است زندگی خود را همان گونه که میخواهید، پیش ببرید.
ترس از دست دادن هویت
هویت شما ممکن است چیزی باشد که به آن چسبیده باشید و انگار یکی از با ارزشترین داراییهای شما است – اغلب حتی بدون اینکه بدانید.
ما به عنوان انسان، این داستانها را در مورد اینکه چه کسی هستیم، چه میخواهیم و افرادی مانند ما انجام میدهند را در ذهن خود می بافیم.
خلق این داستانها آسان است، امّا فراموش کردن آن ها بعد از تثبیتشان بسیار دشوار است.
ترس از دست دادن کنترل
ترس از دست دادن کنترل، ترس بزرگ دیگری است که مانع بسیار بزرگی برای اغلب ما برای داشتن بهترین زندگی میشود و بسیاری از افراد بهبودی وخوشبختی را با کنترل و راحتی جایگزین میکنند و در اینجاست که اشتباه میکنند.
برای اینکه واقعا شاد و آزاد باشید و زندگی مطلوبی را که میخواهید داشته باشید، باید تمایل داشته باشید که کنترل برخی از مسائل را از دست دهید.
برای هر فردی که میخواهد پیشرفت کند، بازی کردن مداوم یک بازی ویدیویی با سطح یکسان، سرانجام کسل کننده میشود.
در برخی از مراحل، شما باید یک جهش به سطح بعدی داشته باشید و کنترل و اطمینانی که به سطح پایین داشتید را تسلیم کنید.
بسیاری از مردم از تواناییهای بالقوه خود کوتاه میآیند, امّا با کنترل آنها مشکلی ندارند.
برای غلبه بر این ترس، باید بپذیرید که به هر حال، هیچ وقت کنترل کامل ندارید و وقتی متوجه این موضوع میشوید میفهمید آنقدر که فکر میکردید کنترل ندارید و همین موضوع باعث میشود که غلبه بر ترس از دست دادن کنترل, کمی راحت تر شود.
ترس از زمان
ترس از زمان یک پدیده کاملا مدرن است که طبق روانشناسی امروز، فقط در حدود ۱۰ هزار سال پیش نشأت گرفته که این ترس به طور دقیق تر، ترس از نداشتن وقت کافی است.
خواه نگران این باشید که ساعت کافی در روز ندارید یا نگران سرعت زندگی باشید، اینها اشکال اختلالی به نام ” اضطراب زمان ” است.
اضطراب ناشی از زمان میتواند شما را به سمت عادتها و رفتارهایی سوق دهد که شما را از گذراندن بهترین زندگی ممکن باز دارد.
این باعث میشود عجله کنید که باید توجه کنید که آرامش داشته باشید و از آنها لذت ببرید و این مسئله شما را به جای محتوا تحریک میکند و اگرچه میتواند باعث بهره وری بیشتر شما شود, شما اغلب به جای آزادی از روی اجبار عمل میکنید و هیچکس چنین چیزی را نمی خواهد.
بهترین راه برای غلبه بر ترس از سرعت بیش از حد وقت این است که ابتدا تعریف کنید که زمان خوب صرف شده برای شما چیست؟ ثانیا، فضای بیشتری برای این لحظات و فعالیتها اختصاص دهید و سرانجام، حواس پرتیهای وقت گیر را که لحظات گران بهای شما را میگیرند، ازبین ببرید.
ترس از چیزی که واقعا هستید
آن گونه که تحقیقات نشان میدهند, ۷۰ درصد افراد، دچار یک اختلال خواهند شد که به نام ” سندروم ایمپاستر ” شناخته میشود و این موقعیتی است که شما احساس میکنید به اندازه موفقیتی که به آن میرسید، ارزشمند نیستید.
یکی از دلایل به وجود آمدن سندروم ایمپاستر این است که هیچکس بهتر از ما خودمان را نمیشناسد. این شما هستید که میدانید از چه چیزی خوشتان میآید و از چه چیزی متنفر هستید.
شما هستید که میدانید کجا جا میزنید، در حالی که دیگران ممکن است فکر کنند شما به طور عالی نقش آفرینی میکنید و شما میدانید که کجا بهتر عمل میکنید.
خبر خوب برای شما این است که همچنین فکری در سر خود دارید. هر فردی یک شخصیت تاریک دارد که به آن افتخار نمیکند و از انجام دادن برخی از کارها هم در گذشته خود پشیمان است.
تفاوت بین چیزهایی که مانع رسیدن شما به موفقیت میشوند و آن چیزهایی که شما را به موفقیت میرسانند، بخشیدن و قبول کردن همان شخصی است که الان هستید.
ترسِ ازدست دادن شناخته شدهها
بسیاری از مردم فکر میکنند وقتی ما از تاریکی میترسیم، از سایه هم میترسیم یا از ایجاد یک تغییر بزرگ در زندگی خود میترسیم و دلیل آن، این است که از چیزهای ناشناخته میترسیم.
دلیل این مسئله ترس از چیزهای ناشناخته نیست و شما نمیتوانید از چیزی که نمیشناسید، بترسید.
هیچکس از چیزهای ناشناخته نمیترسد و آن چه واقعا از آن میترسید، از دست دادن شناخته هاست و این واکنش کاملا طبیعی است.
وقتی به زحمات خود برای رسیدن به همین جا نگاه میکنیم، در مییابیم که از دست دادن آنها مسیر مرگ حتمی است. حال، این مسئله میتواند در مورد مستقل شدن و یا امتحان کردن غذایی جدید باشد، چرا که در مغز همه ما این باور درست شده است که باید به داشتههای خودمان سفت بچسبیم.
ذهن بدوی شما، هر نوع از دست دادن چیزهایی که به آنها رسیدهاید را یک تهدید محسوب میکند. امّا خرد شما این مسئله را فرصتی برای رشد و یادگیری میداند.
شما باید عقل و خرد خود را قاضی قرار دهید و هر کدام صدای بلندتری داشت، میتواند ذهن شما را راهنمایی کند.
ترس از آن چه در ادامه وجود دارد
هیچکس نمیداند که پس از این زندگی چه چیزی در انتظار انسان است و تمام ترسهای موجود را میتوان به ترس از مرگ و هر آن چه در ادامه وجود دارد، ربط داد.
روش معمول این است که خود را در سیاست، استرسها، نگرانیها و برنامههای زندگی روزمره غرق کنید تا از فکر کردن در مورد سوال بزرگ جلوگیری کنید. با این حال، فقط زمانی خواهید ترسید که با مرگ خود مواجه شوید. این در حالی است که برخی از افراد، با فکر کردن به مرگ خود، فکر میکنند میتوانند از شرّ مسئولیت خلاص شوند و هیچ کاری انجام نمیدهند.
باید این را در نظر داشت که هیچ دلیلی وجود ندارد که خود و یکدیگر را دوست نداشته باشیم یا با خود و اطرافیانمان با بی احترامی برخورد کنیم و یا زندگی را به معنی واقعی تجربه نکنیم.
حضور در این دنیا یک مسئولیت بزرگ است,، امّا زندگی برای ترس از هر چیزی به جز با کیفیت زندگی نکردن، خیلی کوتاه و ارزشمند است.
بر بزرگترین ترس خود غلبه کنید
اگرچه بزرگترین ترس وجود دارد که میتواند در مسیر شخصی شما برای رسیدن به عظمت ایجاد شود، هر یک از آنها را میتوان با روشهای منحصر به فرد خود حل کرد. از قضا، بزرگترین ترس شما چیزی نیست که از آن ترسیده شود.
ترس بخش طبیعی از زندگی است و همه ترسها منبعی دارند که میتوان قدم به قدم آن را کشف و بر آن غلبه کرد.
۲۳۵۲۳۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰