ایمان گودرزی: شکست تلخی بود. آنقدر پرسپولیس در ورزشگاه آزادی نباخته که این شکست حتی مقابل تیم میلیون دلاری النصر هم خیلی تلخ و گزنده به نظر میرسد. برعکس برخی که معتقدند پرسپولیس نمایش بسیار ضعیفی در این مسابقه ارائه داد و این یکی از بدترین نمایشهایش طی سالهای اخیر بود اما صراحتاً باید عنوان کنیم وقتی اتفاقات بازی علیه تیم شما رقم میخورد هیچ چیز حالت نرمال نخواهد داشت و تقریباً عنان کار از دست میرود.
همه میدانستیم پرسپولیس مهاجم نوک ندارد و بازیکن خارجی هم که به تازگی جذب شده بعید است دستی از یحیی در لیگ قهرمانان بگیرد کما اینکه برای بازی اول اصلاً آماده نشد. غیر از این وضعیت چمن را هم دیدید. هرچند وضعیت نامساعد چمن ورزشگاه آزادی به ضرر النصر هم تمام شد و آنها نیز نتوانستند فوتبال دلخواهشان را بازی کنند اما پرسپولیس لطمات بیشتر و بزرگتری از چمن خورد.
بدبیاری بزرگ پرسپولیس از همان دقیقه ۵ شروع شد. جایی که خلاقترین بازیکن تیم و کسی که میتوانست در فاز هجومی منشأ حرکات خلاقانه و غیر قابل پیشبینی باشد، مصدوم شد و از زمین بیرون رفت. با وجود این ضربه بزرگ، پرسپولیس توانست این شوک بزرگ را تا حدودی مدیریت کند و نیمه اول با وجود برتری نسبی حریف اما با نتیجه عادلانه تساوی به پایان رسید. بعد از مصدومیت ترابی، اخراج یک هافبک میانی که مرکز ثقل تیم یحیی در دفاع و حمله بود میتوانست بدترین اتفاق ممکن باشد. بیرون رفتن سرلک از زمین امکان بازی برابر را از پرسپولیس گرفت و با توانمندی ستارههای النصر و پس از تحت فشار قرار گرفتن دروازه پرسپولیس، دریافت گل از حریف قریبالوقوع به نظر میرسید و البته امکان جبران هم بهجز لحظاتی اندک وجود نداشت. با این وجود چند نکته در این شکست پرسپولیس مستتر میماند که میشود روی آنها ایستاد و دربارهشان حرف زد.
با وجود اینکه تقریباً همه بازیکنان ترکیب اصلی پرسپولیس تجربه حضور در لیگ قهرمانان را داشتند و برخیشان در جام جهانی و تورنمنتهای آسیایی به میدان رفته بودند اما از همان شروع مسابقه ترسی وجود بازیکنان را گرفته بود که اجازه نمیداد آنها از پیله خود رها شوند و فوتبال خودشان را بازی کنند. این ترس باعث شده بود حتی بهترین بازیکنان پرسپولیس خودباوری لازم در حرکات و ضربه به توپ را نداشته باشند و در بسیاری از موقعیتها که میشد با حرکات و پاسهای خلاقانه حتی موقعیت گل ایجاد کرد این ترس مانع از به سرانجام رسیدن حرکات تهاجمی تیم یحیی میشد. پرسپولیس در حالی از حریفش ترسیده بود که همه تصور میکردیم بزرگ کردن النصر از سوی رسانهها و فضای مجازی روی هر کسی تأثیر بگذارد روی یحیی و تیمش تأثیر نخواهد گذاشت اما تا وقتی پرسپولیس گل اول را دریافت نکرده بود میشد در حرکات بیشتر بازیکنان این ترس و عدم خودباوری را به وضوح دید. اتفاقی که باعث شد پرسپولیس از خودش فاصله بگیرد و کار را برای النصر در شرایطی که حریف در فرم خوبی نبود – هم خسته بود هم شرایط زمین امکان بازی کیفی را از آنها گرفته بود – راحت کند.
در شرایطی که احتمال بازی با همان سیستم موفق دیدار مقابل فولاد میرفت یحیی تیمش را با همان سیستم ۶-۴ بدون مهاجم نوک به زمین فرستاد اما مصدومیت زودهنگام ترابی همه چیز را بهم ریخت. در چنین شرایطی یحیی باید تصمیمی میگرفت که با همان استراتژی فقط نفر را عوض کند یا سیستم دیگری را برگزیند اما به نظر میرسید یحیی تصمیمی مابین این دو تصمیم را گرفته است!
یعنی شهاب زاهدی آمد که اصالتاً مهاجم نوک به حساب میآید یا حداقل در پرسپولیس این سمت را داشته اما مثل زمان حضور امیری کنار عمری او هم روی دست عمری بازی میکرد و مهاجم نوک نبود. در چنین شرایطی با ناکارآمدی زاهدی در پیش بردن توپ و کارهای ترکیبی در ادامه مسابقه مشخص شد تصمیم یحیی برای به میدان فرستادن او درست نبوده. هر چند روی نیمکت بازیکنی با خصوصیات و توانایی ترابی وجود نداشت اما شاید – تأکید میکنیم شاید – مهرهای مثل سلمانی میتوانست در همان پوزیشن و همان شرح وظایف کارآیی بیشتری نسبت به شهاب زاهدی داشته باشد و حرکت تیم در فاز حمله زمانی که تیم صاحب توپ میشد بهتر و روانتر شود.
در عین حال سؤال دیگر اینجاست که وقتی میلاد سرلک در شروع نیمه دوم اخراج شد و پرسپولیس یک بازیکن کمتر داشت چرا یحیی که در ترکیب ابتداییاش اینطور نشان داد که میخواهد با دو هافبک تدافعی در مرکز زمین کنترل بازی را در اختیار بگیرد و البته راههای ارتباطی هافبکها و مهاجمان النصر را قطع کند، خیلی سریع اسدبیگی را به زمین نفرستاد؟
سرلک دقیقه ۵۵ اخراج شد و در آن لحظات پرسپولیس گل نخورده بود و میشد حتی با یک بازیکن کمتر در مرکز زمین مقابل مهرههای توانمندی مثل بروزوویچ و غریب پرتراکمتر بازی کرد و اسدبیگی را کنار ریگی به کار گرفت اما او تا دقیقه ۷۳ و بعد از دریافت گل دوم تعویضی نداشت. بعد از آن بود که او با رفیعی و عالیشاه تغییراتی در مرکز زمین داد که دیگر عنان کار از دست تیم رفته بود و حضور رفیعی و عالیشاه هیچ تأثیری در زمین نداشت.
برعکس این دو تعویض که تغییراتی ناکارآمد به حساب میآمد و عملاً تغییری در شکل ضدحملات پرسپولیس نداشت، حضور سلمانی و اسدبیگی کیفیت تیم یحیی را بدتر کرد اما این دو تغییر در دقیقه ۸۷ اتفاق افتاد و دیگر دیر شده بود. با این شرایط اگر حضور سلمانی و اسدبیگی بلافاصله بعد از اخراج سرلک رقم میخورد شاید اتفاقات بهتری برای پرسپولیس میافتاد.
بیشتر بخوانید:
۲۵۱۲۵۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰