هژیرآزاد در آستانه مراسم بزرگداشتش که فردا، پنجشنبه ۱۴ بهمن ماه برگزار میشود، در گفتگویی از دغدغههای معیشتی هنرمندان تئاتر میگوید و از سالهایی که پشتسر گذاشته و آرزو میکند کرونا از جهان رخت بربندد.
گرچه سخنان او از وضعیت ناخوشایند خانواده تئاتر از پیر تا جوان و شرایط نابسامان این هنر حکایت دارد ولی او سخنان خود را با طنز و خنده و به دور از هر گونه تلخی و غرولندی بیان میکند.
بازیگر «زخم کاری» در آغاز میگوید: به هر حال باید برای برگزاری بزرگداشت، سپاسگزار بود ولی ای کاش اول فکری به حال ارتقای حقوق بازنشستگی امثال ما میکردند.
این هنرمند که هشت سال است بازنشسته شده، ادامه میدهد: بعد از ۵۰ سال کار در تئاتر و سینما و تلویزیون حقوق بازنشتگی من کفاف شارژ خانهام را هم نمیدهد. البته این حقوق از هشت سال پیش که بازنشسته شدهام، تا به امروز ارتقا پیدا کرده ولی همچنان بسیار ناچیز است.
هژیر آزاد البته تاکید دارد کار هنری بازنشستگی ندارد و با لحنی طنزآمیز اضافه میکند: ما باید با عصا هم جلوی دوربین یا روی صحنه برویم! هرچند این روزها کار تئاتر فایدهای ندارد.
بعد با لحنی حسرت بار ادامه میدهد: تئاتر که قربانش بروم!!! شما هیچ هنرمندی را میتوانید پیدا کنید که از راه تئاتر گذران زندگی کند؟! همه یا باید در سینما یا تلویزیون کار کنند یا مسافرکشی و کارهای دیگری انجام بدهند تا بتوانند برای دل خودشان، گاهی هم حضوری در تئاتر داشته باشند.
او به انگیزه برگزاری بزرگداشتش آرزو میکند که کرونا از جهان رخت بربندد و همه چیز عادی شود و اضافه میکند: در سایه عادی شدن شرایط است تا می توانیم گفتگو کنیم و ببینیم اصلا تئاتری میخواهیم یا نه! الان که تماشاگران جرات حضور در سالنهای نمایش را ندارند و خود من هم به تئاتر نمیروم. چون تا به حال دو بار درگیر کرونا شدهام و ممکن است برای بار سوم هم این اتفاق تکرار شود.
این بازیگر از شرایط دشوار گروههای جوان میگوید که در دوران کرونا چراغ تئاتر را روشن نگه داشتهاند: دلم میسوزد برای جوانانی که تحصیل میکنند و دلشان خوش است که کاری روی صحنه ببرند و حالا در این وضعیت سخت باید دل نگران حضور تماشاگران باشند. این شرایط فاجعه است، فاجعه!
هژیرآزاد با ابراز تاسف از اینکه دولت دیگر تهیهکنندگی تئاتر را کنار گذاشته است، میافزاید: دولت بار مسئولیت را بر دوش بخش خصوصی گذاشته است چون با بودجه اندکی که دارد نمیتواند تولیدکننده تئاتر باشد. سالها پیش دکتر منتظری، مدیر وقت مرکز هنرهای نمایشی در پی تشکیل سازمان تئاتر بود. او پیگیریهای خود را به جایی هم رسانده بود و این ظرفیت هم وجود داشت ولی بعد با رفتن ایشان همه چیز رها شد درحالیکه اگر مرکز هنرهای نمایشی به سازمان تبدیل میشد، حتما بودجهاش هم ارتقا پیدا میکرد و شرایط شاید بهتر از این بود.
او که همه دغدغهاش درباره تئاتر است، با تاسف میگوید: واقعیت این است چیزی که ما امروز به عنوان تئاتر داریم، در هیچ جای دنیا وجود ندارد. شتر گاو پلنگی است که به اسم تئاتر دلمان را به آن خوش کردهایم و برایش جشنواره هم برگزار میکنیم. اما جشنهای ما مثل جشن عروسی است که بعد از مراسم، همه چیز ریخته و پاشیده میشود و چراغها هم خاموش میشوند.
هژیرآزاد اما ترجیح میدهد که دیگر تلخی نکند و با لحنی طنزآمیز سخن خود را به پایان میبرد: دیگر باید باورمان بشود به مرحلهای رسیدهایم که برایمان بزرگداشت برگزار میکنند! ما هم باید خوشحال و سپاسگزار باشیم.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰