به گزارش هوشمند نیوز، مر حمزاوی (مدیر برنامه خاورمیانه بنیاد کارنِگی) نوشت: هفته گذشته، آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به نشستی در نقب اسراییل پیوست که همتایانش از بحرین، مصر، مراکش و امارات هم در آن شرکت داشتند تا به بحث درباره همکاری های منطقه ای امنیتی و اقتصادی در پرتوی توافقات ابراهیم بپردازند. اما این نشست، عملا به چهار موضوعی پرداخت که ناهمسازی چشمگیری را میان شرکت کنندگان پدید آورد: ایران، روسیه، بهای انرژی و فلسطین.
این شد که شرکت کنندگان بیشتر از آنکه از این گفتگوها برای کاهش اختلافاتشان استفاده کنند، هریک با اهدافی کاملا متفاوت ظاهر شدند. بحرین، مصر، اسراییل، مراکش و امارات، کلافگی خود از سیاست های آمریکا در قبال ایران و از امتیازات احتمالی ای که در گفتگوهای هسته ای به جمهوری اسلامی داده می شود، ابراز کردند. همچنین از تعهد امنیتی نیم بند آمریکا به شرکایش در خاورمیانه و قصد اعلام شده رییس جمهوری آمریکا برای محدود کردن نقش این کشور در منطقه شکایت داشتند. مصر هم بیطرفی خود در جنگ اوکراین را اعلام کرد تا دیپلمات ارشد آمریکایی از اهمیت استراتژیک پیوندهای مصر با روسیه خبردار شود.
بلینکن اما دنبال این هدف بود که حمایت خاورمیانه را برای موضع آمریکا در برابر روسیه به دست آورد و منافع حیاتی آمریکا در کنترل بهای جهانی انرژی را پیش ببرد. او همچنین، تلاش کرد اهمیت امتیازهایی را که آمریکا به ایران داده، پایین آورد و مسئله فلسطین را به میز گفتگوها بازگرداند. تنها بلینکن و همتای مصری اش به ضرورت گفتگوهای صلح میان اسراییل و فلسطینی ها پرداختند.
نفس شرکت وزرای خارجه عربی در یک اجلاس اسراییلی، تاکیدی بر این واقعیت است که همدستی اعراب با اسراییل، دیگر با چیزی به نام راه حل دو کشوری اسراییل و فلسطین و حصول توافق صلح میان آنان، گره نخورده است.
اکنون، کشورهای عربی، اسراییل را بعنوان یک متحد بالقوه در تدابیر امنیتی منطقه ای برای محدود کردن منازعات جاری و مقابله با نفوذ فزاینده ایران در پس زمینه کمرنگ شدن نقش خاورمیانه ای آمریکا می نگرند و همچنین اسراییل را بعنوان شریکی در توسعه پیوندهای مستحکم اقتصادی، تجاری و فن آوری می بینند.
در نشست نقبِ اسراییل، عبداللطیف بن رشید الزیانی وزیر خارجه بحرین، با صراحتی خیره کننده از یک دکترین تازه سخن گفت که ایران را بعنوان دشمن مشترک می شناسد… مراکش، که امضاکننده دیگر پیمان های ابراهیم است، نگرانی کمتری نسبت به ایران داشت و موضع عمومی خود در اهمیت یک راه حل دو کشوری میان اسراییل و فلسطین را حفظ کرد اما موافق تحکیم روابط دو جانبه اقتصادی، تجاری و امنیتی با اسراییل است و همچنین می خواهد از نزدیکی با تل آویو برای جلب حمایت آمریکا در منازعه با الجزایر بر سر صحرای غربی، استفاده کند.
اما حضور وزیر خارجه مصر، سامه شکوری، که آخرین مدعو نشست بود را می توان اینگونه تعبیر کرد که مصر نگران است که در میدان ابتکارات دیپلماتیک عربی اسراییلی، غایب بماند. شاید هم نتیجه تاخیریِ هماهنگی های سیاستی میان رهبران مصر، اسراییل و امارات بود که چند روز جلوتر در شرم الشیخ دیدار کرده بودند. به هرحال، دولت مصر، علاقه کمتری به ایجاد یک اتحاد ضد ایرانی در منطقه داشت و بیشتر به دنبال پیشبرد همکاری های امنیتی اعراب و اسراییل در مسیرهایی بود که به بحران های اصلی خاورمیانه بپردازد از جمله جنگ های داخلی در کشورهای مختلف، ناامنی تشدید شده خوراکی در پی جنگ اوکراین، ناامنی آبی، دگرش های آب و هوایی و مسئله فلسطین.
وزیر خارجه مصر، درست یک روز پس از نشست نقب، در یک کنفرانس رسانه ای با همتای قطری اش، به صراحت گفت که شرکت مصر در آن نشست، به معنی مشارکت در یک اتحاد منطقه ای برای رویارویی با دیگر کشورهای خاورمیانه نیست. وی همچنین بر دیدگاه مصر تاکید کرد که پیوندهای عربی اسراییلی باید یک حل و فصل صلح آمیز برای منازعه اسراییل و فلسطین را به پیش برد.
اردن هم که ظاهرا برای این نشست دعوت شده بود، به بهانه ای در آن شرکت نکرد اما همزمان با برگزاری نشست نقب، ملک عبدالله با محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان در رام الله دیدار کرد تا کلافگی اردن از سیاست هایی را نشان دهد که فلسطین را در دیپلماسی منطقه ای به حاشیه می راند. وزیر خارجه آمریکا هم در کنفرانس مطبوعاتی اش که پس از نشست نقب برگزار شد، به اهمیت راهبردی احیای گفتگوهای صلح میان اسراییل و تشکیلات فلسطینی اشاره کرد. بقیه کشورهای عربی به دنبال تقویت پیوندهای دوجانبه با اسراییل و پیشبرد تدابیر امنیتی منطقه ای برای دورانی بودند که نقش آمریکا کمرنگ شده است.
اینکه آیا پیامدهای جهانی جنگ اوکراین و تحریم های غرب علیه روسیه، آمریکا را به متحدان خاورمیانه ای اش نزدیکتر کند و دولت بایدن را به بازنگری در سیاست های منطقه ای اش وادارد، هنوز قطعی به نظر نمی رسد. آنچه مسلّم است همان ناخرسندی اسراییل و کشورهای عربی از نقش آمریکا در خاورمیانه بویژه در زمینه مسائل امنیتی است. تنها برداشت مهمی که از این نشست می توان داشت، تاکید بر آمادگی آنان برای رویارویی با آینده ای است که در آن، واشنگتن دیگر بعنوان تنها ضامن امنیت خاورمیانه و تنها ابرقدرتی که در این منطقه شناخته میشود، نخواهد بود.
۳۱۱۳۱۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰