با اعلام ارقام پیشبینی شده از رشد اقتصادی از سوی مرکز پژوهشهای مجلس بحثهایی حول صحت و سقم این ارقام مطرح شده است. ابتدا باید پذیرفت پیشبینی گرچه یک روند علمی دارد اما نهایتا پیشبینی است و مادامیکه محقق نشود نمیتوان ارزیابیهای صورت گرفته حول آن را به محک داوری گذاشت.
با این حال برای رسیدن به جواب این پرسش از اینجا باید آغاز کرد که ارزیابیهای مراکزی چون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بر چه مبنایی صورت میگیرد؟ طبیعی است این موسسات علیرغم تیم و کادر علمی با کیفیتی که دارند برای ارزیابیهای خود بیش از هر چیز به ارقامی نیاز دارند که باید از اقتصاد ایران اخذ کنند و درواقع از طریق مراکز موجود داخل کشور میتوانند به این دادهها دست یابند.
از سوی دیگر هر پیشبینی نیازمند پیشفرض گرفتن یکسری از پارامترهاست که تغییر این پارامترها میتواند نتایج یک پیشبینی را به کلی تغییر میدهد. در رابطه با پیشبینی از اقتصاد ایران هم تا پیش از شیوع کرونا ارقام بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول از رشد اقتصادی کشور مثبت بود اما با شیوع کرونا این ارزیابیها تغییر کردند.
با این حال اقتصاد ایران به سمت مثبت شدن رشد اقتصادی کشور حرکت میکند زیرا فشار اصلی بر دوش اقتصاد کشور ناشی از کاهش چشمگیر فروش نفت بود. این فشارها پس از دو سال مداومت به تدریج اثر خود را از دست دادند؛ به زبان سادهتر تحریمها فروش نفت ایران در نیمه دوم سال ۹۷ نسبت به سال ۹۶ و در تمام سال ۹۸ نسبت به سال ۹۷ را کاهش چشمگیری داده بود. این فشارها نهایتا برای سال جاری به گونهای است که نمیتواند فروش نفت را به کمتر از ارقام پارسال برساند. حتی تغییر دولت در آمریکا چشم انداز فروش نفت را به سمت مثبتتر شدن هم برده است.
از سوی دیگر فشار تحریمها در بخش صنعت نیز به تدریج بی اثر شدند. در دو سال گذشته بسیاری از بنگاهها مجبور به تعطیلی شدند. حال تولید در ایران دوباره به ثبات خود رسیده و از کاهش چشمگیر تولید صنعتی هم در کشور کاسته میشود.
با این حال اگر بخواهیم از سفره مردم شاخصها را ارزیابی کنیم طبیعی است که بهبود چشمگیری دیده نمیشود ولی باید توجه داشت برای اقتصادی با ابعاد ایران بهبود وضعیت معیشتی مردم نیازمند رشدی کم نوسان و برای چند سال پی در پی است.
کارشناس اقتصادی
۲۲۳۲۲۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰