به گزارش هوشمند نیوز، ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای برای بوستون گلوب نوشت: نتایج تهاجم روسیه به اوکراین حاکی از آن است که پوتینِ منزوی، دیگران را دست کم گرفته است. در سایه شکافهای داخلی آمریکا که تا حدی روسیه به گسترش آن دامن زده بود و خروج مفتضحانه ایالات متحده از افغانستان، پوتین بر این باور بود که دولت بایدن اراده و تمایلی برای پاسخگویی کارآمد به تهدیدها یا تهاجم عملی روسیه علیه اوکراین نخواهد داشت.
اما آمریکا طرحهای پوتین را افشا کرد، اطلاعات را با متحدان و شرکای خود به اشتراک گذاشت و ائتلافی قدرتمند را برای پاسخ به تجاوز روسیه ایجاد کرد. آمریکا تجهیزات نظامی قابل توجهی را به اوکراین ارسال و تحریمهای چندجانبه بیسابقهای را سازماندهی و اجرا کرد که به شدت به اقتصاد روسیه آسیب میزند و همچنین ناتو را تقویت کرد.
آلمان که مدتها حلقه ضعیف اتحاد فراآتلانتیک بود، خود را دوباره احیا کرده است. در حالی که پوتین احتمالا بر این باور بوده که رهبری آلمان حاضر به دفاع از اوکراین نیست، صدراعظم اولاف شولتز به طرز تحسین برانگیزی به این تهاجم پاسخ داده است. آلمان خط لوله گاز نورد استریم ۲ را به حالت تعلیق درآورده، به تحریم های اقتصادی پیوسته، به اوکراین تسلیحات ارسال کرده و هزینه های دفاعی خود را به شکل چشمگیری افزایش داده است.
از سوی دیگر، شرکت های غربی مانند بریتیش پترولیوم تصمیم به خروج از روسیه گرفته اند. ترکیه برای قطع دسترسی شناورهای جنگی روسیه به دریای سیاه اعلام آمادگی کرده است. اتحادیه اروپا هزینه ارسال تسلیحات به اوکراین را تامین کرده و حریم هوایی خود را به روی پروازهای روسیه بسته است. حتی مجارستان غیر لیبرال نیز از تهاجم روسیه انتقاد میکند.
اوکراین، که پوتین آن را تحقیر میکرد، ایستادگی کرده و دفاعی مؤثر انجام داده است. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، افکار عمومی این کشور و بسیاری از سایر کشورهای جهان را به خود جلب کرده است. پیشروی روسیه بسیار کندتر از پیشبینیها بوده و بر اساس گزارش ها، تلفات روسها چشمگیر است. تصرف اوکراین کار سادهای نیست.
اخبار بد برای پوتین از بسیاری جهات برای سایر جهانیان خبری خوب است. جنگ پوتین ابتداییترین هنجارهای بینالمللی، یعنی لزوم احترام به حق حاکمیت کشورها و عدم تغییر مرزها با استفاده از نیروی نظامی را نقض میکند. رعایت این هنجار مرز بین نظم جهانی و هرج و مرج است. نظم را میتوان به اکسیژن تشبیه کرد که آن را نمیبینیم و ارزش واقعی آن را درک نمیکنیم مگر زمانی که با کمبود آن روبرو شویم که در این صورت آنچه برای عملکرد عادی جوامع و اقتصادها ضروری است، ناپدید میشود.
شکست پوتین از شکلگیری دوران بسیار خطرناکی در روابط بینالملل جلوگیری میکند، دورانی که در آن با آزادی کمتر، درگیریهای مکرر و گسترش شدید سلاحهای متعارف و هستهای روبرو خواهیم شد. اگر پوتین در اوکراین پیروز شود، احتمالا قائله به همین جا ختم نخواهد شد. برخی دیگر از کشورها، به ویژه چین، وسوسه خواهند شد که با پیروی از این روش، برای تحقق اهداف خود از زور استفاده کنند. همچنین، برخی از کشورها نیز به این نتیجه میرسند که چارهای جز تسلیم شدن در برابر همسایگان زورگو یا دستیابی به سلاح هستهای ندارند.
مشکل زمانی تشدید میشود که سرخوردگی و هراس پوتین از شکست او را به واکنش شدیدتر سوق دهد. پوتین در حال حاضر با توسل به تهدیدهای هستهای، نیروهای هستهای روسیه را در حالت آمادهباش بالا قرار داده است. چهبسا او امیدوار است که این اقدام غرب یا اوکراین را از مقاومت بیشتر بترساند. اگر آشکار شود که این تهدید کارآمد نیست، چهبسا پوتین وسوسه شود که گزینهی بد دیگری را انتخاب کند و به تشدید تنشها روی آورد. گزینههای احتمالی رییس جمهور روسیه شامل حملات نظامی متعارف بدون تبعیض به اهداف غیرنظامی در اوکراین، حملات سایبری گسترده علیه غرب، گسترش جنگ به یک یا چند کشور ناتو، یا استفاده از سلاحهای شیمیایی، بیولوژیکی یا حتی هستهای است.
آنچه احتمال تمام این گزینهها را افزایش میدهد این است که پوتین اکنون باندی تکنفره است. او بیشتر عوامل کنترل و توازن را در نظام روسیه از میان برداشته است و این نظام اکنون به اندازهای غیرنهادینه و غیرسازمانیافته است که دیگر نظام به شمار نمیرود. پوتین جنگ علیه اوکراین را بدون حمایت عمومی و با مشورت اندک یا بدون مشورت با دیگران آغاز کرد.
از این رو، مهمترین راهبرد پیش روی آمریکا و سایر کشورها حفظ فشار علیه مسکو، هم از طریق تقویت توانمندیهای کیف برای دفع تهاجم روسیه و هم از طریق تقویت تحریمهای اقتصادی، است. همچنین آمادگی در برابر هر گونه تنش زایی احتمالی پوتین باید فراهم شود. روسیه باید بداند که در صورت گسترش جنگ با اقدامات تلافیجویانه ویژه روبرو خواهد شد و پیگرد جنایات جنگی و پرداخت غرامت، بخشی از هزینه این جنگافروزی خواهد بود.
در حالت ایدهآل، این تهدیدهای معتبر یا پوتین را از انجام اقدامات گفته شده، باز میدارد یا افراد درون نظام را وادار میکند تا علیه او اقدام کنند. ایالات متحده و اروپا نیز می توانند اعلام کنند که تحت چه شرایطی تحریمها کاهش مییابد. گسترش نشانههای مخالفت مردم روسیه با اقدامات دولتشان، فشارها علیه پوتین را افزایش خواهد داد.
راه دیگری هم وجود دارد. گفتگوهای روسیه و اوکراین آغاز شده است. هنوز هیچ نشانهای از پیشرفت وجود ندارد. با این حال، احتمال دارد پوتین به ارزش سازش برای پرهیز از پیامدی که حکومت او و آینده کشورش را تهدید می کند، پی ببرد. دولت اوکراین این انگیزه را دارد که – برای پیشگیری از مرگ و میر و ویرانی بیشتر – مصالحه کند و راهحل دیپلماتیکی را به روسیه پیشنهاد کند تا باعث قربانی شدن منافع و حقوق اصلی اوکراین نشود. دیپلماسی نتوانست از این جنگ جلوگیری کند. پرسش این است که آیا پیش از آن که دیر شود می تواند به پایان آن کمک کند؟
311311
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰