ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در مواجهه با شکستهای نظامی اخیر خود، تصمیم به تشدید جنگ در اوکراین با دستور بسیج ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره، حرکت به سمت الحاق سرزمینهای اوکراین که تحت کنترل روسیه هستند از طریق یک همهپرسی ساختگی و بار دیگر تهدید به استفاده از سلاحهای هستهای گرفته است.
این اقدامات پوتین خطرات بزرگی را به همراه دارد و نیاز به تعدیل استراتژی فعلی ما دارد. خطرات دوگانه است. اولین مورد، استفاده بالقوه از سلاح های هستهای و لغزیدن احتمالی به سمت جنگ هستهای است. دوم تأثیر تشدید تنشها بر حمایت متحدان از اوکراین است.
در پرداختن به خطر هستهای، ما باید عواقب تلاش اوکراین برای آزادسازی سرزمینهای ضمیمه شده توسط روسیه را در نظر بگیریم. در این سناریو، پوتین ممکن است از اوکراینیها بخواهد که پیشروی خود را متوقف کنند و در صورت عدم رعایت آنها، با یک یا چند سلاح هستهای مقابله به مثل کنند. این امر بعید به نظر میرسد زیرا پوتین نمیتواند تأثیر چنین تسلیحاتی را بومی کند و استفاده از آنها نیروهای خود او را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
با این وجود، ما باید نگران این احتمال باشیم و دولت بایدن هم اکنون باید برای آن آماده شود. مهمتر از همه، دولت آمریکا باید این پیام بسیار واضح را بفرستد که پاسخش به دست بردن روسیه به سلاح اتمی در اوکراین شامل انتقامجویی سریع خواهد بود. شاید محو کردن تشکیلات روسیه در دریای سیاه یا هدف قرار دادن تشکیلات زمینی روسیه در اوکراین. پاسخهایی از این دست نیاز به بازنگری و آمادهسازی دارد.
ایالاتمتحده باید اکنون با چین، هند و سایر کشورهای متحد روسیه وارد مذاکره شود تا اطمینان حاصل کند که حمله هستهای در اوکراین منجر به انزوای کامل بینالمللی روسیه خواهد شد.
واشنگتن همچنین باید به فکر یک استراتژی باشد که ضمن اثبات برتری آمریکا در برابر روسیه منجر به بروز یک جنگ هستهای بزرگ نشود.
خطر دوم تأثیر ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره اضافی، الحاق دونباس و چشمانداز یک درگیری طولانیمدت است. درمجموع، این عناصر میتوانند توازن قدرت نظامی در اوکراین را با کاهش حمایت اروپا تغییر دهند.
به نظر میرسد اوکراینیها مصمم به مبارزه برای آزادسازی مناطقی هستند که پوتین آماده ضمیمه کردن آنهاست. اما در صورت تشدید تنش ، آنها به حمایت نظامی و اطلاعاتی بینالمللی بیشتری نیاز خواهند داشت. ایالاتمتحده باید این نیاز را برآورده کند. باید به پوتین بفهماند که تاکتیکهای تشدید تنش و ارعاب او منجر به افزایش حمایت ایالاتمتحده و متحدانش از اوکراین خواهد شد.
حفظ انسجام کشورهای متحد اوکراین و تعهد آنها به حمایت از اوکراین با ادامه جنگ همچنان یک چالش باقی خواهد ماند. بسیاری از متحدان اروپایی ایالاتمتحده از نرخ بالای تورم و افزایش قیمت انرژی رنج میبرند. تأثیر داخلی این مسائل حمایت مردمی از تلاشهای ائتلاف در اوکراین را تضعیف میکند. کشورهایی مانند آلمان بهویژه آسیبپذیر هستند. دولت بایدن قبل از تشدید تنشها در تعامل با متحدان، خوب عمل کرد. همین نوع تعامل باید اکنون تشدید شود، زیرا ما با اتحاد میتوانیم با تشدید تنش توسط پوتین مقابله کنیم. در زمینه انرژی، فشار بر شرکای نفتی و متحدان برای تولید بیشتر، کمک به توسعه یا ساخت پایانهها و خطوط لوله جدید در اروپا و تنظیم سیاستها برای تشویق تولید بیشتر در ایالاتمتحده، کمک خواهد کرد.
تشدید تنش از جانب پوتین، روسها را بسیار آسیبپذیر میکند. پوتین با امتناع از یک راه حل سیاسی از طریق مذاکره ادامه میدهد در حالی که اوکراینیها مصمم هستند برای کشورشان بجنگند. این به معنای تبدیل شدن این جنگ به باتلاقی برای روسیه است که این کشور را از نظر نظامی خسته و منابع آن را خالی میکند.
اعلام بسیج نسبی باعث تظاهرات در روسیه و مهاجرت دستهجمعی شده است. بر اثر این سیاست مشکلات در داخل، از جمله انتقاد جسورانهتر از دولت پوتین، احتمالاً افزایش مییابد و ما میتوانیم از این شرایط استفاده کنم. از جمله اقداماتی که باید در نظر گرفته شود، به چالش کشیدن جسورانهتر اطلاعات نادرستی است که پوتین از جنگ به مردم خودش میدهد.
اوکراین و متحدان ما در اروپای شرقی کانالهای ارتباطی خود را با مردم روسیه دارند. ما میتوانیم از توانایی آنها برای ایجاد و ارسال پیامهای قانعکننده برای جمعیت روسیه استفاده کنیم. روسیه در اوکراین عملکرد بدی دارد. تعداد تلفات روسی در حال افزایش است ولی سیستم اطلاعاتی پوتین از همان ابتدا این اعداد را مبهم اعلام کرده است.
از سوی دیگر، اوکراینیها ثابت کردهاند که در روابط عمومی استاد هستند استفاده از شهرت رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی برای ارسال پیام به مردم روسیه باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
ما نباید آسیای مرکزی را نادیده بگیریم، جایی که عملکرد ضعیف مسکو در اوکراین منجر به کاهش ترس دیرینه کشورهای منطقه از روسیه شده است. آسیای مرکزی به خوبی میتواند به یک ذینفع از شجاعت اوکراین تبدیل شود. قزاقستان و ازبکستان برای روابط اقتصادی و توازن ژئوپلیتیکی به سمت غرب نگاه میکنند.
ما باید در توسعه توانایی آسیای مرکزی برای مقابله با وابستگی اروپا به انرژی روسیه فعالتر باشیم. ترکمنستان به تنهایی چهارمین ذخایر بزرگ گاز جهان را دارد و با همکاری آذربایجان میتواند مقادیر قابل توجهی گاز به اروپا برساند.
پوتین با تشدید تنش مرتکب اشتباه بزرگی شده است. او در خطر شکست و حتی از دست دادن موقعیت خود است. نقش ما در افزایش این هزینهها حیاتی است، اما در تمام واکنشهایمان باید عاقل و محکم باشیم. این به معنای باز نگه داشتن درها برای حل و فصل سیاسی مسئله اوکراین است که با تأمین ثبات و امنیت در خدمت منافع بلندمدت جهانی ما میباشد.
*منتشر شده در نشنال اینترست
311311
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰