ولادیمیر پوتین ارتش روسیه را بر اساس آنچه که «عملیات نظامی ویژه» نامید راهاندازی کرد، که اصطلاح او برای تهاجم گسترده به اوکراین است. دو هفته بعد، ارتش روسیه به دلیل شجاعت و سرسختی ارتش اوکراین به خوبی انتظارات را تغییر داد .
این جنگ می تواند برای هفته ها یا بیشتر ادامه یابد و جان افراد بیشتری را در کنار هزاران نفر بگیرد. کرملین خواستههای حداکثری را بهعنوان بهای آتشبس بیان کرده است و زمانی که کیف به آمادگی برای سازش اشاره کرد، واکنش مثبتی نشان نداد.
سوال کلیدی: آیا پوتین با یک مذاکره واقعی موافقت خواهد کرد یا به جنگ انتخابی خود ادامه خواهد داد؟
دو هفته جنگ
پوتین تهاجم را با انبوهی از دروغها توجیه کرد: مردم دونباس در شرق اوکراین «با تحقیر و نسلکشی مواجه بودند». در حالی که نئونازیها در کیف قدرت را به دست گرفته بودند، روسیه به دنبال «بی هویتی کردن اوکراین» بود. و اوکراین «تا آنجا پیش رفته بود که آرزوی دستیابی به سلاح هستهای را داشت». این دروغ که کیف به دنبال تسلیحات هستهای است، بسیار خطرناک بود. در دهه 1990، اوکراین سومین زرادخانه هسته ای بزرگ جهان را که از اتحاد جماهیر شوروی به ارث رسیده بود، رها کرد، تا حد زیادی به این دلیل که روسیه متعهد شد به تمامیت ارضی اوکراین احترام بگذارد و از زور علیه آن استفاده نکند.
ارتش روسیه از چند جهت وارد خاک اوکراین شد. پس از دو هفته ، نیروهای روسی در جنوب پیشروی کردند و خرسون را اشغال کردند و ماریوپل را منزوی کردند. با این حال، روسها دوران سختتری را در شمال داشتهاند. اوکراینی ها تلاش برای گرفتن سریع کیف را دفع کردند و در دفاع از چرنیهف و خارکف به شدت جنگیدند.جنگ تلفات انسانی زیادی را به همراه داشته است. تا 9 مارس، سازمان ملل تخمین زده است که بیش از 500 غیرنظامی کشته شده اند (احتمالاً تعداد زیادی کم است) و حدود 2.1 میلیون پناهنده از کشور گریخته اند، این تعداد روز به روز افزایش می یابد، به ویژه زمانی که ارتش روسیه توپخانه و موشک بی رویه انجام می دهد. حملات به شهرهای بزرگ این جنگ برای روسیه نیز هزینه داشته است. وزارت دفاع این کشور در 2 مارس گزارش داد که حدود 500 سرباز روسی در این عملیات کشته شده اند. در 8 مارس، پنتاگون، هرچند با «اطمینان کم» تخمین زد که این جنگ جان 2000 تا 4000 سرباز روسی را گرفته است.
کرملین از عملکرد ناکافی ارتش خود و عزم اوکراینی ها غافلگیر شد و به همان اندازه از واکنش غرب شگفت زده شد.
ناتو هزاران نیرو را در کشورهای بالتیک، لهستان، رومانی و بلغارستان مستقر کرده است . ایالات متحده، اتحادیه اروپا، بریتانیا، کانادا و سایر کشورها از جمله سوئیس، سنگاپور، ژاپن، استرالیا و نیوزلند تحریمهای مالی و دیگر تحریمهای عمدهای را علیه روسیه از جمله بانک مرکزی این کشور اعمال کردند. روبل سقوط کرد و بانک مرکزی با پیش بینی افزایش تورم در آینده، نرخ وام اصلی خود را دو برابر کرد و به 20 درصد رساند. در 8 مارس، رئیس جمهور جو بایدن اعلام کرد که ایالات متحده واردات نفت، گاز طبیعی و زغال سنگ از روسیه را ممنوع خواهد کرد.
شاید برای کرملین تکان دهنده ترین تغییرات در آلمان بود که در یک هفته پنج دهه سیاست در قبال روسیه را از بین برد.
برلین خط لوله گاز نورد استریم 2 را به حالت تعلیق درآورد. سیاست عدم ارائه سلاح به مناطق درگیری به منظور ارسال سلاح به اوکراین را معکوس کرد. و هزینه های دفاعی را به طرز چشمگیری افزایش داد. آلمان به هدف توافق شده ناتو مبنی بر 2 درصد از تولید ناخالص داخلی اختصاص داده شده به دفاع در بودجه بعدی خود (در مقایسه با سالهای بعد) دست خواهد یافت و برای نیازهای نظامی یک بار افزایش 100 میلیارد یورویی اضافه خواهد کرد که بیش از دو برابر آن است. این کشور در سال 2021 برای دفاع هزینه کرد.
جنگ ادامه مییابد
به نظر می رسد که عملیات نظامی روسیه با هدف گرفتن بیشتر یا کل اوکراین در شرق خطی که از کیف در شمال به اودسا در دریای سیاه کشیده شده است. نیروهای زمینی روسیه هنوز وارد یک سوم غربی این کشور نشده اند. به نظر می رسد واحدهای روسی در شمال در حال آماده شدن برای حمله به کیف هستند.
برنامه عملیاتی ارتش روسیه تا به امروز توسط یک تحلیلگر آگاه به عنوان “عجیب” توصیف شده است و از برتری های نظامی روسیه بهره نمی گیرد. گفته می شود، ارتش روسیه، با حدود 125 گردان شامل گروه های تاکتیکی در اوکراین، دارای انبوه و تعداد زیادی است. اگر انبوه و اعداد تعیین کنند که چه کسی در این جنگ پیروز خواهد شد، روسیه پیروز خواهد شد.
این تعداد نیرو در اوکراین این سوال را مطرح می کند که هدف سیاسی پوتین چیست؟ اگر روسها ارتش اوکراین را شکست دهند و کیف را بگیرند، پوتین احتمالاً میخواهد یک دولت طرفدار روسیه ایجاد کند. با این حال، حفظ آن دولت تقریباً به اشغال نیروهای نظامی و امنیتی روسیه نیاز دارد. آنها با جمعیتی روبرو خواهند شد که خشمگین، ملیگرا و در بسیاری از موارد مسلح است – و آنها مقاومت میکنند. چنین اشغالی میتواند زیان بزرگی را برای روسیه ضعیف از نظر اقتصادی به همراه داشته باشد.
با این حال، جنگ ها همواره بیشتر درباره اعداد و ارقام بوده اند. به هر حال، اوکراینیها بسیار با انگیزه و مصمم هستند و رئیسجمهور ولودیمیر زلنسکی به عنوان یک رهبر واقعی و الهامبخش زمان جنگ شناخته شده است. در حال حاضر، مسئله حاکمیت روسیه یک «اگر» باقی میماند، نه «وقتی». اگر اوکراینی ها مقاومت کنند، یک نتیجه ممکن است، بن بست وضعیت موجود باشد اینگونه که درگیری ادامه یابد اما هیچ یک از طرفین نتواند طرف دیگر را از بین ببرد. اگر هزینههای نظامی در طرف روسیه انباشته شود، کرملین این گزینه را مدنظر خواهد داشت که با اعلام پیروزی، به خانه بازگردد – گرچه به نظر نمی رسد او چنین انتخابی بعمل آورد.
یک توافق از طریق مذاکره؟
سخنگوی مطبوعاتی کرملین در 7 مارس مجموعه ای از خواسته ها را برای توقف اقدامات نظامی روسیه مطرح کرد: اوکراین باید عملیات نظامی را متوقف کند، با بی طرفی موافقت کند و آن را در قانون اساسی خود قرار دهد، بپذیرد که کریمه بخشی از روسیه است و استقلال به اصطلاح دونتسک و لوهانسک “جمهوری خلق” در دونباس را به رسمیت بشناسد. دو موضوع ناگفته دیگر اما تقریباً به طور قطع در لیست وجود دارد و آن هم روی کار آمدن دولت جدید در کیف و درخواست قبلی برای غیرنظامی کردن این کشور است.
سخت است که ببینیم دولت زلنسکی این خواستهها را بپذیرد، زیرا ممکن است تنها دستاورد آن برای او این باشد که آتشبس را برای او بخرد. (اگر چنین شود، بسیاری از اوکراینیها میتوانند به خوبی به مبارزه ادامه دهند.) با این حال، در 8 مارس، زلنسکی پیشنهاد کرد که ممکن است دیگر برای عضویت در ناتو فشار نیاورد و آماده «سازش» در مورد دونباس است. او گفت که اولتیماتوم ها را نمی پذیرد و خواستار گفتگوی واقعی با مسکو شد.
کرملین هیچ واکنش مثبتی به اظهارات زلنسکی نشان نداد. از دیدار 10 مارس بین دمیترو کولبا، وزیر امور خارجه اوکراین و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در ترکیه، چیزی به دست نیامد. اگر مسکو به یک مذاکره واقعی با کیف علاقه نشان دهد، ایالات متحده و ناتو همچنین می توانند پیشنهادات خود را برای مذاکره در مورد کنترل تسلیحات، کاهش ریسک و اقدامات شفافیتی که می تواند کمک واقعی به امنیت اروپا از جمله روسیه داشته باشد، تجدید کنند. غرب همچنین میتواند روشن کند که اگر نیروهای روسیه اوکراین را ترک کنند، تحریمها کاهش خواهند یافت (اگرچه غرب ممکن است برخی تحریمها را برای اطمینان از پیگیری مسکو حفظ کند.)
بنابراین، تلاش برای حل و فصل میتواند در سه مسیر ادامه یابد: مذاکره بین کیف و مسکو، مذاکره در مورد اقداماتی برای تقویت امنیت اروپا، و بحث در مورد رفع تحریمها. با این حال، این مسیرها بدون تغییر در رویکرد کرملین به جایی نمیرسند.
آیا پوتین در اهداف خود تجدید نظر خواهد کرد؟ در شرایط فعلی، به نظر می رسد که یک “پیروزی” نظامی، مستلزم اشغال یک اوکراین متخاصم و ضد روسیه برای چندین سال یا چند دهه، انزوای سیاسی از اکثر نقاط جهان و تحریم های اقتصادی است که اقتصاد روسیه را ویران خواهد کرد. اینجاست که هرکسی فکر می کند باید گزینه بهتری وجود داشته باشد.
4949
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰