یکی آخرین کتابی که خوانده بود قرآن بود؛ دیگری طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن؛ یکی طرفدار کتابهای ساندویچی بود! دیگری مدعی بود اخیرا کتابی را تورق کرده است.این جوابها درباره سینما نیز عجیب بود و محدود به فیلمهای آخر حاتمیکیا و ده نمکی میشد؛ جالب اینجاست که یکی از آنها سریال «پایتخت» را به عنوان آخرین فیلمی که دید بود، معرفی کرد.
این نشان میدهد که در کمیسیونی که شرح وظایفش پیرامون فرهنگ است؛ درکی از فرهنگ و مناسبات آن وجود ندارد، چه برسد به نمایندگان دیگری که در وعدههای انتخاباتیشان نیز خبری از توجه به فرهنگ و سینما نیست.
کرونا، ضربه محکمی به صنعت-هنر و سینما در جهان زد اما در ایران بیش از کشورهای دیگر اثر مخرب به همراه داشت؛ سینمایی که در تمام ادوار گذشته مورد گزند سیاستگذاریهای غلط و نگاههای سلیقهای و مخرب بوده است، حالا هم که به لطف چند فیلم، خون تازه به رگهای آن تزریق شده و سالنهای سینما پس از دو سال و تعدیل نیروهای چشمگیر رونق گرفتهاند؛ نایب رئیس کمیسیون مجلس، سخن از لزوم توقیف ۳۰ فیلم سینمایی به میان میآورد و آنها را غیر ارزشی، غیر اخلاقی، ضد انقلابی و غیر ملی میداند.
بیایم به واژه ارزشی نگاهی داشته باشیم؛ سینمای ارزشی یعنی چه؟ به چه فیلمهایی ارزشی میگویند؟ آیا به تصویر کشیدن بطن جامعه به دور از ارزش است؟ یا اینکه دروغ بستن به خلقیات جامعه کنونی ارزش محسوب میشود؟ این که صدا و سیما به تعبیر شما با ارزش جامعه پیش میرود آیا توانسته مخاطبانش را حفط کند؟
هر کشوری با توجه به شرایط فرهنگی خودش به اخلاقیات و فرهنگ توجه دارد؛ ممکن است در یک فیلم آمریکایی که به نظر ضد اخلاق میآید، مهمترین مضامین اخلاقی_اجتماعی متناسب با فرهنگ آن کشور بیان شود. همانطور که فیلمسازان ما با هزار بیم و امید سعی دارند نگاه موثری به جامعه خودشان داشته باشد. اینها مگر فرزندان این سرزمین نیستند؟ مگر با فرهنگی که در بستر جامعه جاری است، بزرگ نشدهاند؟ چرا مدام باید افراد را در دو دسته خودی و بیخودی تقسیم کنید و دسته دوم را تا سطح یک دشمن خونی ارتقا دهید؟ مسلمان بودن به ریا و چشم بستن به حقایق است؟ مومن بودن به رعایت پروتکلهای مورد سلیقه عدهای محدود میشود؟ به خدا که فیلمسازان ما هم سر سفره پدر و مادرشان بزرگ شدهاند و با فرهنگ کشورشان آشنایی دارند.
چرا مجلس هیچگاه لایحه یا قانونی برای مرتفع شدن دغدغههای سینما و سینماگران صادر نکرده؛ چرا توجهی به بازار قاچاق که میتوان آن را بررسی و کنترل کرد؛ نداشته و درباره کپیرایت قدمی بر نداشته است. دیدگاه مجلس همواره به سینما بیشتر سلبی بوده تا ایجابی و همیشه به جای هموار کردن مسیر؛ راه متولیان این صنعت را دشوار کرده و در مواقعی حتی مسدود کرده است.
سینما هنر_صنعتی پول ساز است و بسیاری از کشورها با توجه به آن توانستهاند نه تنها در کشور خود جریان سازی کنند بلکه در دنیا نیز مورد توجه و نمونه واقع شوند و سالانه درآمدهای قابل توجهی را به خود جذب کنند. سینمای ایران نیز میتواند با حمایت مجلس و سایر نهادها، از برخی افکار بسته و کهنه فاصله گیری کند و دیدی فرا مرزی به خود بگیرد و فرهنگ ما را به سایر کشورها نشان دهد. سینماگران همواره پذیرای تعامل بودند و این مسئولین هستند که علاقهای به پیشرفت این صنعت ندارند.
اگر مجلس به بقای سینما توجه دارد باید با آن تعامل کند اما مسیری که در حال جریان است نشان میدهد که عدهای به دنبال نابودی سینما و فرهنگ هستند.
۵۷۲۴۵
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰