روابط گرم و صمیمانه با تمام کشورهای غیرمتخاصم ازجمله روسیه و چین، تحسینبرانگیز است. تقویت روابط خارجی و تعامل با دولتها همواره به نفع کشور و ملت است و کسی نمیتواند آن را نفی کند یا مذموم بداند، ولی آنچه در مورد روسیه و چین به ویژه در موضوع برجام و مذاکرات وین در هفتههای اخیر رخ داده قدری فراتر از معمول به نظر رسیده و به همین دلیل واکنشهائی را باعث شده است.
سؤال این نیست که چرا با روسیه و چین در زمینه برجام و مذاکرات وین تبادل نظر میشود. این تبادل نظرها امری طبیعی است و اعضای هیأت ایرانی مذاکرهکننده حق دارند برای جلب نظر مساعد دو کشور روسیه و چین، که هردو از اعضاء برجام هستند و در مذاکرات وین حضور دارند و نقش ایفا میکنند، با مسئولین سیاست خارجی این دو کشور رفت و آمد و مذاکره داشته باشند.
تا اینجای کار، امری طبیعی است و هیچ اعتراضی به این نوع تعامل، مسموع نمیباشد. آنچه باعث بروز واکنش شده، نوع اظهارنظرهای مسئولین روسیه و چین درباره چگونگی برخورد جمهوری اسلامی ایران با طرفهای اروپائی و آمریکائی است که به نظر میرسد بیش از ارائه نظر مشورتی است و رنگ و لعاب ناصحانه و پدرمآبانه دارد.
شاید در پاسخ به واکنش افکار عمومی داخل کشورمان در برابر این اظهارنظرهای پدرمآبانه، گفته شود روسیه و چین آزاد هستند نظرهای خود را بگویند و ما نیز آزاد هستیم به آنچه خود مصلحت میدانیم عمل کنیم و با طرفهای غربی به روش خود برخورد نمائیم و مذاکرات را آنگونه که میخواهیم به پیش ببریم. چنین پاسخی در عین حال که میتواند تا حدودی در برطرف ساختن نگرانیها مؤثر باشد، هسته مرکزی نگرانیها را که از همسان بودن قدرتهای شرقی با قدرتهای غربی در غیرقابل اعتماد بودن است نمیتواند محو کند.
این واقعیت غیرقابل انکار در تاریخ روابط سیاست خارجی کشورمان و همینطور تاریخ سیاسی بینالمللی به معنای اعم که شامل تمام کشورهای جهان میشود را نمیتوان نادیده گرفت که روسیه و چین نیز همانند آمریکا و اروپا هرجا که توانستند منافع و مصالح کشورها و ملتهای دیگر را قربانی منافع و مصالح خود کردند و در بدعهدی نیز همانند بودند. این واقعیت تلخ را ما مردم ایران، چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه بعد از آن، در روابطمان با شرق و غرب تجربه کردیم.
حتی در همین ماجرای برجام و تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران، رفتار روسیه و چین با ما کاملاً سودجویانه و فرصتطلبانه بود. هماکنون نیز این دو کشور منافع خود را در شکست مذاکرات وین میبینند، زیرا در اینصورت است که میتوانند به روش سودجویانه و فرصتطلبانه خود با کشورمان ادامه دهند و از این کاسبی پرسود محروم نشوند.
هسته مرکزی نگرانیها با موضعگیریها و رفتار کاسبان تحریم در داخل کشور همواره تقویت میشود و کشور را همچنان در چنبره تحریم نگه میدارد. آن کارگزار دولتی که میگوید اگر مذاکرات به جائی نرسد عیبی ندارد چون ما روسیه و چین را داریم و با صراحت اعلام میکند سیاست «نه شرقی – نه غربی» مربوط به دوران شوروی بود نه حالا، اگر خودش یکی از کاسبان تحریم نباشد بطور طبیعی و شاید بدون آنکه خود بخواهد و بداند در خدمت کاسبان داخلی تحریم قرار دارد. روسیه و چین هم کاسبان تحریمند ولی از نوع خارجی آن. مشکل اصلی کشور ما اکنون اینست که ما گرفتار کاسبان داخلی و خارجی تحریم هستیم که مانند دو لبه قیچی، منافع ملت را میبلعند و راه را بر حل مشکلات بینالمللی و رفع تحریمها میبندند.
راه چاره همانست که امام خمینی با عبارت «تا زنده هستم از سیاست نه شرقی – نه غربی برنمیگردم» به ما نشان دادند. مفهوم این سیاست اینست که به شرق و غرب اعتماد نکنیم در عین حال که میتوانیم با هردو در چارچوب ضوابط و اصول ارزشی و آرمانهای انقلابی رابطه و تعامل داشته باشیم.
23302
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰