این کانالها با مسامحه، آمدنیوزهای داخلی و نفوذی بودند؛ اما مسامحه نه از اینباب که آمدنیوز از اینها بدتر و خطرناکتر بود، بلکه از اینجهت که خسارت، دشمنی و خطر اینان بهمراتب از دشمنیِ آشکار امثال آمدنیوز بیشتر بود.
امثال گردانندگان، راهبران و آمران این کانالها بهمعنای واقعی کلمه فتنهگر و مفسدند. فتنه، همین عنوان سرائر است برای گردانندگان این «نارسانهها» که پر از رازها و سریرههای مگو شدهاند. فتنه، همین درآمیختن حق و باطل و مشتبه کردن امر بر حقجویان جبهه انقلاب است. فتنه، نامحرمانیاند که با جعل محرمانهها و دروغها مرتکب حرام شدند. فتنه، سایهنویسان نور ندیدهاند که نانشان را در بیآبرویی یافتهاند.
اما این ماجرا ابعاد مهم دیگری نیز دارد که مسئولان امر باید به آن توجه کنند.
الف) حسنات الابرار سیئات المقربین؛ طبق این کلام حکیمانه، مسئولیتی که خودیها بهواسطه اعمالی که از آنان صادر میشود دارند قابل مقایسه با سایرین نیست. همانطور که مجازات جاسوسان و نفوذیها مشدد است، مجازات افرادی که در لباس خودی، ضربه میزنند نیز شدیدتر و غلیظتر باید باشد.
ب) مسائل پیرامون حیثیت معنوی اشخاص و آبروی مؤمنان باید در اولویت نهادهای امنیتی، انتظامی و قضائی باشد. هر کدام از این کانالها بهتنهایی حداقل چندصد محتوای حاوی توهین، نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و افترا داشتهاند اما مدت مدیدی به کار خود بدون مشکل ادامه دادند و سهلانگاریهایی که تا به امروز برای برخورد مناسب با این افراد رخ داد، هم باعث تجری مرتکبان و هم افزوده شدن به دایره آسیب دیدگان شد؛ که قابل جبران هم نیست. مسائلی که با عِرض مؤمنان و مسئولان نظام سر و کار دارد تنها به خود اشخاص مرتبط نیست، بلکه با بیتوجهی و اهمال نسبت به این امور، سرمایه اجتماعی نظام نیز دچار خسارت میشود.
ج) حفظ نظام از اوجب واجبات است؛ اما چرا؟ نظام اسلامی چون توان اقامه حدود الهی، اقامه نماز، گسترش اخلاق و عدالت و … را دارد حفظش واجبترین واجبهاست؛ نشود که ما با بیتوجهی به فلسفه اصلی برپایی نظام، تیشه به ریشه اصل نظام بزنیم. نظامی که نسبت به بداخلاقیها ناهی نباشد و نسبت به عدالت، آمر نباشد با فلسفه اصلی خود در تناقض خواهد بود. حفاظت از جان، مال، ناموس، آزادی و از همه مهمتر آبروی افراد، مهمترین رسالت نظام اسلامی است و اگر هر شخص یا گروهی بخواهد علیه یکی از این موارد، تعرضی کند باید با شدیدترین شکل با او برخورد شود.
د) نیروی امنیتی باید بهمعنی واقعی، اولا امن باشد و ثانیا ایمنیبخش؛ دستگاه امنیتی در وهله اول باید عائله خود را که تمام مردماند حفظ و هدایت کند و پناه آنان باشد و در مرحله بعدی و چنانچه با این وجود کسی همراهی نکرد، برخورد مقتضی را داشته باشد. عملیات روانی، طراحیهای رسانهای و امثال اینها اولا باید برای معاندان نظام باشد؛ ثانیا در همانها نیز باید چارچوبدار و باقاعده عمل کرد؛ همانطور که سیدحسن نصرالله حفظه الله فرمود مکتب ما حتی در عملیات روانی هم اجازه دروغگویی نمیدهد.
زیست مؤمنانه و رعایت اخلاق باید با امر به معروف و نهی از منکر در کل جامعه و خصوصا مسئولان، جاری و ساری شود و بههمین دلیل نمیتوان با دستمال کثیف دروغگویی و اتهامزنی و بهتعبیر خودفریبانه برخی افراد، «تنظیمگری»، کسی را به راه رشد و صلاح هدایت کرد.
ه) برخورد با مجرمان امنیتی و رسانهای، خصوصا افرادی که خود را ظاهرالصلاح و منّا نشان میدادند، مؤمنانه ترین و ایمنیبخشترین کار خواهد بود. مردم از ریا و تزویر خسته شدهاند. امروز که مسئولان نظام در جای جای این کشور از دولت و مجلس تا قوه قضائیه و شوراها و شهرداریها در حال تکاپو و تلاش برای برگرداندن قطار کشور به ریل خدمت و انقلاباند نباید اجازه داد عدهای بهصرف منافع شخصی و گروهی اقداماتی از جنس کارهای این کانالها انجام دهند. اگر مجازات عاملان و آمران، سنگین و بازدارنده نباشد، بیم تجری سایرین به ارتکاب چنین خبط و خطاهایی میرود و بیم بزرگتر، در صورت عدم دفاع از مجنیعلیهم و اعاده حیثیت و جبران خسارت معنوی مناسب، دلسرد شدن افرادی است که با آبروی آنان بازی شده است. فرآیند دادرسی باید عادلانه و درعین حال بدون مماشات و مسامحه باشد و هر کسی در هر جایگاه و منصبی چنانچه مباشر، معاون یا مسبب این جرائم بودهاند از وکیل تا وزیر باید مجازات و تشهیر شوند. البته همگان میدانند که با شدیدترین مجازاتها نیز آبروی از دست رفته بیگناهان زیادی که طعمه نانجیبان شدند، بازنخواهد گشت و تنها در محکمه عدل الهی و روز جزا مرّ عدالت جاری خواهد شد.
23302
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰