هیچ دلیلی برای اعتماد به بانک ها وجود ندارد و به لطف بیت کوین، ما مجبور نیستیم
اعتماد به بانک های مرکزی و تجاری به سرعت در حال کاهش است. اینترنت و رسانه های اجتماعی نفت در آتش هستند و بیت کوین خاموش کننده است. این یک سرمقاله نظری توسط جولیان لینگر، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل شرکت Relai، یک برنامه سرمایه گذاری فقط بیت کوین مستقر در سوئیس است. “به
اعتماد به بانک های مرکزی و تجاری به سرعت در حال کاهش است. اینترنت و رسانه های اجتماعی نفت در آتش هستند و بیت کوین خاموش کننده است.
این یک سرمقاله نظری توسط جولیان لینگر، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل شرکت Relai، یک برنامه سرمایه گذاری فقط بیت کوین مستقر در سوئیس است.
“به ما اعتماد کن، برادر” به عنوان تنها ابزار باقی مانده
بانکداری تنها زمانی کار می کند که اعتماد وجود داشته باشد. اساساً بر این باور استوار است که سیستم بانکی به اندازه کافی قوی و انعطاف پذیر است تا از پول شما محافظت کند. اما این سیستم مبتنی بر اعتماد نشان داده است که ثروتمندان و قدرتمندان از این حمایت سود می برند. همانطور که در سال 2008 و از آن زمان شاهد بودیم، مالیات دهندگان عادی در حال پرداخت صورت حساب هستند.
طعنه آمیز است که کردیت سوئیس، که به عنوان یکی از برندگان بحران مالی 2008 ظاهر شد، در میان اولین بانک هایی است که گرد و غبار را در این بحران کنونی نیش زده است. بین سالهای 2008 و 2023، ما شاهد رسواییهای زیادی، دعوای حقوقی مداوم، مدیریت ریسک وحشتناک و درام بیپایان بودهایم که به آرامی اعتماد به یک موسسه معتبر را از بین میبرد.
بنابراین، چه کسی باید بهای این را بپردازد؟ درست حدس زدید: همه در سوئیس این کار را می کنند! تخمین زده می شود که کمک مالی کردیت سوئیس (اگرچه هیچ کس آن را به طور رسمی “کمک مالی” نمی نامد) 109 میلیارد فرانک سوئیس (13500 دلار برای هر مرد، زن و کودک در این کشور) برای مالیات دهندگان سوئیسی هزینه دارد.
مانند تصمیمات بانک های تجاری، تصمیمات و اقدامات بانک مرکزی تنها زمانی مؤثر است که مردم به آنها اعتماد کنند. فدرال رزرو و بانک مرکزی اروپا (ECB) (در میان بسیاری از بانکهای مرکزی دیگر در سراسر جهان) ادعاهای جسورانهای داشتهاند، اما اشتباه بودن آن ثابت شد. مقاماتی مانند جانت یلن، جروم پاول و کریستین لاگارد همواره تورم را دست کم گرفته اند. آنها حتی هر کسی را که درباره عواقب سالها نرخهای بهره بسیار پایین و افزایش بیحرکتی ترازنامه در طول COVID-19 هشدار میداد، مسخره میکردند.
اکنون، ادعاهایی که برای آرام کردن ما هستند، دوباره به دامان آنها افتاده است. یلن در سال 2017 گفت که «دیگر شاهد بحران مالی نخواهیم بود». لاگارد تمایلی به توضیح چگونگی مقابله با تورم نداشت در یک برنامه گفتگو و فقط گفت که تورم در “زمان مقرر” کاهش می یابد، اما اکنون به دلیل “هیولا” که تورم است، وحشت زده شده است.
به طور فزاینده ای آشکار می شود که در حالی که سیاستمداران و مقامات بانک مرکزی دوست دارند به توده ها بگویند که ابزارهای زیادی در اختیار دارند، تنها راه باقی مانده این است که دائماً «به ما اعتماد کن، برادر».
“طرح اعتماد” در عصر رسانه های اجتماعی کار نمی کند
از آنجایی که اعتماد به سیستم بانکی و احتمالاً سیستم مالی در حال کاهش است، و ثابت شده است که کلمات جسورانه اطمینان بخشی چیزی بیش از عبارات توخالی نیستند، جای تعجب نیست که شکنندگی همه آن افزایش یابد. با توجه به این واقعیت، همچنین نباید تعجب آور باشد که (در میان چیزهای دیگر، مانند بدتر شدن مداوم شهرت) توییتها و پیامهای واتساپ باعث فرار بانکی Credit Suisse شد. مشابه نحوه اجرا در بانک دره سیلیکون (SVB) با هشدارهای عمومی از سوی افراد با نفوذ در صحنه استارتاپ، مانند پیتر تیل.
چیزی که ممکن است تصادفی بدشانسی به نظر برسد، نشانه یک بحران گسترده تر در اعتماد است. ایجاد یک روایت مشترک، یک باور و جهت مشترک در سال 2023 بسیار سخت تر از آن چیزی است که مثلاً در دهه 1970 بود. به جای روزنامه ها و مجلات هفتگی، اکنون اخباری در عرض چند ثانیه منتشر می شود. و نظرات کارشناسان و نظرات مخالف در عرض چند دقیقه در توییتر، ردیت و جاهای دیگر منتشر می شود.
می بینیم که عملکرد بانک ها در عصر دیجیتال متفاوت است. افراد ترسیده نیازی ندارند به شعبه بروند و پول خود را بخواهند. آنها می توانند این کار را از خانه خود انجام دهند. چیزی که وضعیت را برای بانکها در دوران ذخیره کسری بدتر میکند این است که دهها هزار نفر میتوانند به طور همزمان این کار را انجام دهند.
آیا این منجر به دومینوی متمرکز شدن بانک ها می شود زیرا اعتماد به بانک ها، به ویژه بانک های کوچکتر، به سرعت از بین می رود؟ پیامی که یلن پس از فروپاشی SVB فرستاد، رسا و واضح بود: ما مورد به مورد تصمیم میگیریم که آیا ارزش نجات بانکهای کوچکتر را دارد یا خیر. به بانک های بزرگی مانند جی پی مورگان چیس بروید تا در امان باشید زیرا ما اجازه نمی دهیم آن بانک ها بمیرند. روند جذب بانکهای کوچکتر توسط ماهیهای بزرگ، بیسابقهتر شده است.
این نشان میدهد که نه تنها پول ما برای عصر اینترنت مناسب نیست، بلکه موسسات و پاولها، یلنها و لاگاردهای جهان نیز قادر به هماهنگی با سرعت و پیچیدگی محیط اطراف خود نیستند.
برنامه ریزی مرکزی بیشتر و مداخله مداوم در بازارها نمی تواند پاسخگو باشد. فرض اینکه افرادی که ما را به اینجا آورده اند بتوانند راه خروج را به ما نشان دهند، ساده لوحانه است.
چاپگر پول دوباره به BRR می رود… و سپس؟
علیرغم کمکهای مالی (غیررسمی) دولتی مانند آنچه در Credit Suisse دیدهایم، سیاستمداران و بانکهای مرکزی در سراسر جهان بین یک سنگ و یک مکان سخت گیر کردهاند. آنها با یک اقدام متوازن بین افزایش نرخ بهره برای مهار تورم و حفظ نقدینگی در سیستم بانکی روبرو هستند.
از یک طرف باید نرخ بهره را افزایش دهند. آنها باید به نحوی تورم را رام کنند و “حباب همه چیز” را که قیمت همه چیز را از سهام، املاک و ساعت های لوکس گرفته تا NFT و هزاران پروژه “کریپتو” را در چند سال گذشته بالا برد، از بین ببرند.
از سوی دیگر، آنها باید از نقدینگی کافی در سیستم بانکی اطمینان حاصل کنند تا چرخ بتواند به کار خود ادامه دهد. در حالی که هیچ سخنگوی رسمی پس از سال 2008 دیگر نمیخواهد از اصطلاح “کمک مالی” استفاده کند، آنچه در ایالات متحده و سوئیس با Credit Suisse اتفاق میافتد دقیقاً همین است. همه چیز به چیزی خلاصه می شود که مردم را در سال 2008 خشمگین کرد: بانک ها می دانند که می توانند شرط های مخاطره آمیزی کنند، بنابراین این کار را انجام می دهند. و هنگامی که چرند به طرفداران می رسد، آنها با پول مالیات دهندگان پس انداز می شوند.
چاپگر پول دوباره راه اندازی می شود و حتی وعده های بانک مرکزی و سیاستمداران را بیشتر مورد تردید قرار می دهد. دلیل ساده است: هیچ راه حل دیگری در جعبه ابزار بانک های مرکزی در عصر پول های بی حد و حصر که با چیزی بیش از وعده ها و سخنرانی های بزرگ پشتیبانی نمی شود وجود ندارد.
سوال این نیست که آیا پول ما کاهش می یابد یا نه، بلکه فقط این است که چقدر سریع. در هر صورت سرعت فعلی حتی در ثروتمندترین کشورهای جهان مانند آلمان نیز غیرقابل باور است. با تورم قیمت در حال حاضر 8.7 درصد، هشت سال (!) طول می کشد تا ارزش پول در جمهوری فدرال آلمان به نصف برسد. در بریتانیا و اتریش، ما در حال حاضر شاهد نرخ تورم بیش از 10 درصد هستیم، به غیر از کشورهایی مانند آرژانتین یا ترکیه، که در آنها تورم فوق العاده (تورم قیمت بیش از 50 درصد) امری عادی است.
انصراف با بیت کوین، خروج از ریسک طرف مقابل
تیدجان تیام که در سال 2015 مدیر اجرایی کردیت سوئیس شد و تا سال 2020 این سمت را داشت، در نوامبر 2017 بیت کوین را حباب نامید: «از آنچه که میتوانیم تشخیص دهیم، امروزه تنها دلیل خرید یا فروش بیتکوین کسب درآمد است. همان تعریف حدس و گمان و همان تعریف حباب است.
در آن زمان قیمت بیت کوین حدود 7000 دلار بود. بقیه اش تاریخ و کنایه است.
تیام به نظر نمیرسید یا نمیخواست بفهمد که چرا مردم داراییهایی مانند بیتکوین میخرند: آنها میخواهند از طرح اطمینانی که در بالا توضیح داده شد انصراف دهند. آنها به دنبال راه هایی برای قرار دادن یک شرط بندی مالی مخالف هستند و به طور کلی از سیستم مالی خارج شوید. طعنه آمیز و غم انگیز است که ما به رویدادهایی مانند سقوط موسسات معتبر سابق مانند Credit Suisse نیاز داریم تا پرونده بیت کوین را برای افراد بدبین مانند تیام روشن کنیم.
اکنون، افراد بیشتری بیدار می شوند که چرا بیت کوین وجود دارد و چه کاری می تواند برای آنها انجام دهد: ثروت خود را در دارایی نگه دارند که هیچ کس نمی تواند آن را تحقیر کند – هیچ دولتی، هیچ مدیر اجرایی. داراییای که هیچکس نمیتواند آن را سانسور کند، مصادرهاش سخت است و نمیتوان آن را فقط در آشفتگی یک بحران ناپدید کرد.
جنبش های سیاسی مانند اشغال وال استریت در طول بحران مالی 2008 به تیتر اخبار تبدیل شد. پانزده سال بعد، می دانیم که به جایی نرسید. از سوی دیگر، بیت کوین هم به عنوان یک حرکت و هم به عنوان یک راه حل تکنولوژیکی سالم تر از همیشه است. بیت کوین فقط یک نظریه در سر دانشگاهیان و فعالان نیست. هر کسی در سرتاسر جهان می تواند 24 ساعته از آن استفاده کند، مهم نیست که به یک حساب بانکی دسترسی دارید، در یک کشور مستبد زندگی می کنید که تورم شدید را تجربه می کند یا فقط می خواهید ثروت را برای طولانی مدت ذخیره کنید.
پس از یک دهه حدس و گمان وحشیانه و هزاران آزمایش احمقانه پول نقد در فضای «کریپتو»، مردم متوجه می شوند که بیت کوین ریسک طرف مقابل را برطرف کرده است.
در حالی که نوسانات قیمت در یورو یا دلار آمریکا سرفصل اخبار را به خود اختصاص داده است، ارزش واقعی بیت کوین در توانایی آن برای انجام معاملات و ذخیره ارزش خارج از سیستم مالی نهفته است. این طلای دیجیتال با ویژگیهای اضافی، چراغ امید در یک چشمانداز اقتصادی نامشخص است.
در نتیجه، با کاهش اعتماد به بانکهای مرکزی و تجاری، بیت کوین یک جایگزین مناسب برای کسانی است که به دنبال حاکمیت مالی هستند. این طلای دیجیتال با ویژگی های اضافی است. چالشهای ناشی از اینترنت، تغییرات بالقوه لرزهای ژئوپلیتیکی و عصر رسانههای اجتماعی راهحلی را میطلبد که بتواند این فشارها را تحمل کند – بیتکوین و اصول پول سالمی که نشان میدهد میتواند بخشی از این راهحل باشد.
این یک پست مهمان توسط جولیان لینگر است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.
آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه |
مدیریت حرفه ای کافی شاپ | حقوقدان خبره | سرآشپز حرفه ای |
آموزش مجازی تعمیرات موبایل | آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو | آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک |
برچسب ها :اعتماد ، بانک ، برای ، به ، بیت ، دلیلی ، کوین ، لطف ، ما ، مجبور ، ندارد ، نیستیم ، ها ، هیچ ، وجود
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰