همسری با این رفتارها، غیر قابل اعتماده

نشانه ها و رفتار یک همسر غیر قابل اعتماد

به گزارش هوشمند نیوز، او بدون هیچ دلیل خاصی باور دارد که شما در حال خیانت کردن به او هستید یا قصد این کار را دارید بنابراین شروع به کنترل کردن شما می کند. اثبات این که شما او را دوست دارید و قصد آسیب زدن به او را ندارید در چنین مواردی تقریبا ناممکن است. در این مقاله کوشش شده علت هابی بی اعتمادی افراد در رابطه را بررسی کرده و برای بهبود چنین شرایطی، راهکارهایی کاربردی ارائه دهد.  

بی اعتمادی در رابطه

بی اعتمادی در رابطه در دسته اختلالات روانی دسته بندی نمی شود اما در صورت شدید بودن این حالت می تواند نشانه ی بروز یا زمینه ساز ابتلا به برخی اختلال های روانی مانند پارانوئید باشد. بی اعتمادی ممکن است خفیف یا شدید باشد. در صورت شدید بودن بی اعتمادی منجر به از بین رفتن صمیمیت میان زوجین و بروز مشاجرات و درگیری های لفظی می شود. اغلب اوقات نشانه های بی اعتمادی زمانی در رابطه خودش را نشان می دهد که افراد بیش از پیش به همدیگر علاقمند و وابسته می شوند.

سوءظن و شک بی مورد رابطه ی عاطفی را تبدیل به یک رابطه ی سمی می کند و افراد به جای این که از با هم بودن لذت ببرند دچار ترس از دست دادن شده و شروع به کنترل یکدیگر می کنند. چنین رابطه ای کاملا از حس امنیت درونی فاصله می گیرد و به جای این که باعث سازندگی و رشد عاطفی و روانی طرفین شود اثرات مخرب بر سلامت روان آن ها بر جای می گذارد.  

علائم بی اعتمادی در رابطه

بی اعتمادی افراد در رابطه برخی نشانه های رفتاری دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می شود، اکثر افراد زمانی که دچار بی اعتمادی نسبت به شریک عاطفی خود می شوند ترس از دست دادن او را دارند بنابراین شروع به کنترل کردن او یا ایجاد محدودیت در زندگی او می کنند. این موارد ممکن است شامل رفتارهای زیر باشد:

دلیل بی اعتمادی در رابطه | نشانه ها

• کنترل کردن رفت و آمد شریک زندگی
• تلاش برای این که همیشه و در هر مکانی همراه شما باشد
• اجازه ندادن به شما برای این که تنها در جمع یا مکانی حاضر شوید
• چک کردن مداوم تلفن همراه و شبکه های اجتماعی طرف مقابل
• برآشفتگی شدید به هنگام پاسخ ندادن تماس یا پیام های او
• چک کردن مداوم دوستان و اطرافیان شما. 
• تلاش برای قطع ارتباط شما با اطرافیان و دوستان نزدیکتان
• جر و بحث های مداوم و متهم کردن شما به خیانت
• باور عمیق نسبت به این موضوع که شما او را دوست ندارید
• کنجکاوی بیش از حد در مورد گذشته ی شما یا شریک زندگی سابقتان
• سوءظن های بی مورد و بدون علت مشخص
• قهر و مشاجره و سپس پشیمانی به دفعات زیاد و تکرار شونده

در صورتی که تنها یک یا برخی از این نشانه ها و فقط یکی دو بار در فردی بروز پیدا کند نمی توان به او برچسب بی اعتمادی در رابطه زد. اما در صورتی که شریک عاطفی شما به مدت طولانی اکثر علائم بالا را به صورت تکرار شونده داشته باشد احتمالا نسبت به شما دچار بی اعتمادی و سوءظن می باشد. بی اعتمادی در رابطه اگر شدید باشد ممکن است نشانه ی ابتلا به نوعی اختلال روانی باشد. در این صورت بهتر است برای مشاوره و درمان حتما به یک فرد متخصص رجوع کنید. زیرا بی اعتمادی در رابطه اگر درمان نشود، زمینه ساز بروز اختلافات بسیار زیادی در آینده و از بین رفتن صمیمیت میان شما و پارتنر عاطفیتان در دراز مدت خواهد بود. 

علت های بی اعتمادی افراد در رابطه

ریشه ی بروز بی اعتمادی در رابطه می تواند دلایل بسیاری داشته باشد و بسته به شخصیت هر فرد، دوران کودکی او و تمام اتفاقاتی که پشت سر گذاشته است، ممکن است علت های مختلفی داشته باشد. آنچه که در زندگی اکثریت افرادی که دچار بی اعتمادی در رابطه می شوند مشترک است، معمولا ارتباط مستقیم با اتفاقات تلخ گذشته دارد. با این حال برخی از دلایل بی اعتمادی افراد در رابطه عاطفی می تواند شامل موارد زیر باشد:

1-دلیل بی اعتمادی در رابطه | دوران کودکی

اغلب افرادی که دچار بی اعتمادی در رابطه می شوند دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشته اند. در واقع اتفافات تلخ دوران کودکی را می توان به عنوان اصلی ترین علت بی اعتمادی به افراد در بزرگسالی دانست. کودکانی که در خانواده های نا آرام و نا به سامان بزرگ می شوند، عشق و محبت کافی از والدین خود دریافت نمی کنند بنابراین آن ها هرگز عشق به خود و دیگران را نمی آموزند.

زمانی که در بزرگسالی وارد رابطه ی عاطفی شوند از آن جا که احساس ارزشمندی آن ها بسیار پایین است تصور می کنند که شریک زندگیشان آن قدر ها هم آن ها را دوست ندارد و هر آن احتمال خیانت کردن او را در ذهن دارند. معمولا هرچقدر هم شما بخواهید به چنین فردی ثابت کنید که او را دوست دارید او حتما دلیلی برای اثبات دروغ بودن گفته های شما پیدا خواهد کرد.

2-خیانت شریک عاطفی سابق

در صورتی که شریک عاطفی قبلی همسرتان به او خیانت کرده باشد احتمال این که در رابطه ی بعدی دچار شک و سوءظن نسبت به طرف مقابل خود شود بسیار بالا می رود. خیانت دیدن می تواند جزو دردناک ترین تجربه های یک انسان در طول زندگی باشد زیرا باور او نسبت به عشق و دویت داشتن آدم ها کاملا زیر سوال می رود  در صورتی که فرد نتواند زخم های عاطفی یک شکست عشقی یا درد خیانت شریک عاطفی قبلی را درمان کند، در رابطه بعدی نیز اغلب دچار همین مشکل می شود و در حالت بهتر، نهایتا دچار بی اعتمادی در رابطه می شود.

3-طلاق یا خیانت در زندگی پدر و مادر

در صورتی که همسر شما فرزند خانواده ای بوده که پدر و مادرش از هم طلاق گرفته اند یا یکی از آن ها به دیگری خیانت کرده و آن ها را ترک کرده است، او بسیار مستعد گرفتار شدن در دام بی اعتمادی نسبت به افراد و سوءظن و بدبینی مخصوصا در مورد شریک زندگی خود است. به ویژه اگر طلاق یا جدایی والدین در زمان کودکی او صورت گرفته باشد،  چنین اتفاقی ممکن است تاثیر بسیار منفی در روح و سلامت روان فرد بگذارد.

4-دلیل بی اعتمادی در رابطه | رفتارهای شریک زندگی

گاهی اوقات در گذشته ی فرد هیچ گونه اتفاق منفی یا پیش زمینه ای برای این که دچار بی اعتمادی در رابطه شود وجود ندارد و رفتارها و نوع برخورد شریک زندگی تنها موضوعی است که فرد را دچار شک و بدگمانی و در نتیجه بی اعتمادی می کند. به عنوان مثال اگر شما عادت به پنهان کردن بسیاری از مسائل زندگی، اتفاقات، افکار و احساسات خود از همسرتان دارید ممکن است به طور خودکار همسرتان را دچار سوءظن و بدبینی نسبت به خودتان بکنید. یا این که اگر به هر دلیلی از خواستگارهای قبلیتان با آب و تاب برای همسرتان تعریف می کنید، ممکن است همین موضوع منجر به بی اعتمادی او نسبت به شما شود.

5-عدم احساس خودارزشی و کمبود عزت نفس

یکی از ریشه ها و دلایل بی اعتمادی در رابطه این است که فرد عزت نفس کافی ندارد و در درون خود احساس ارزشمندی نمی کند. زمانی که یک فرد خودش را دوست نداشته باشد ذهن او به هیچ عنوان پذیرای محبت و دریافت عشق از دیگران نیست. بنابراین اگر شریک عاطفی شما فردی باشد که خودش را دوست ندارد و از اعتماد به نفس پائینی برخوردار است احتمال این که باور کند شما به او وفادار هستید بسیار کم است.

هم چنین در افرادی که عزت نفس پایین دارند دیده می شود که ترس از دست دادن شریکشان در آن ها بسیار زیاد است. ترس از دست دادن، وابستگی بیش از حد و عدم عزت نفس عواملی هستند که در نهایت سبب می شود که او دچار بی اعتمادی نسبت به شما شود.  

راهکارهایی برای کاهش بی اعتمادی در رابطه

در صورتی که همسر یا شریک عاطفی شما نسبت به شما بی اعتماد است و دچار شک و بدبینی بی مورد شده است، ادامه دادن رابطه با او برای شما بسیار سخت خواهد بود. اگر بی اعتمادی او بسیار شدید و ادامه دار است و او به هیچ عنوان تمایلی به درمان ندارد ادامه دادن رابطه با او ممکن است برای سلامت روان شما تاثیرات بسیار منفی به همراه داشته باشد.

توصیه ما این است که حتما مشکل خود را با یک مشاور یا روان درمانگر مطرح کنید و به صورت جدی تر دنبال راه چاره باشید. با این حال، راهکارهایی هم وجود دارد که عمل کردن به آن ها به شما در رابطه با همسر بی اعتماد کمک می کند تا شیوه رفتاری کارآمد و درست تری در پیش بگیرید. 

1-کمک به او برای بالا بردن میزان عزت نفس

در اکثر موارد فردی که نمی تواند به دیگران اعتماد کند، در اصل دچار عدم عزت نفس است و ترس از دست دادن عزیزانش را نیز دارد. زمانی که فرد خود را فردی بسیار با ارزش، دوست داشتنی و بالیاقت بداند دیگر دچار ترس از دست دادن یا ترس از طرد شدن نمی شود بنابراین دست از کنترل دیگران و بی اعتمادی بر می دارد. زیرا خود را فرد لایقی می داند که خیلی ها دوست دارند با او در ارتباط باشند. اگر متوجه شده اید که همسرتان به دلیل عدم عزت نفس دچار بی اعتمادی شده است با تحسین نکات مثبت وجودی او به او کمک کنید تا عزت نفس خود را بازیابد.

2-پرهیز از پنهان کاری ها و برانگیختن شک و سوءظن

اگر شما فردی هستید که امور مهم یا حتی غیر مهم زندگی خود را از همسرتان پنهان می کنید یا به عنوان مثال در مورد کارهایتان به او هیچ گونه خبری نمی دهید ممکن است همین رفتار شما زمینه ساز سوءظن و برانگیختن شک و بدگمانی او نسبت به خودتان باشد. در این صورت حتما لازم است در رفتار خود تجدید نظر کنید و همان طور که او را شریک زندگی خود می دانید او را در جریان تمام فعالیت ها و کارهای روزمره ی خود قرار دهید. 

3-کمک به درمان زخم های عاطفی درمان نشده

گاهی اوقات علت بی اعتمادی افراد اتفاقات تلخ دوران گذشته است. برای این که ریشه ی بی اعتمادی خشکانده شود لازم است باورهای اساسی فرد در مورد روابط عاطفی مورد بازبینی قرار گیرد. در صورتی که همسر شما در کودکی توسط پدر یا مادر ترک شده برای او بسیار مشکل خواهد بود که در روابط اجتماعی به دیگران و حتی همسر خودش اعتماد کند. کمک به همسرتان برای درمان دردهای عاطفی و زخم های التیام نیافته از طریق درک و همدلی با او می تواند تا حد زیادی مشکلات روانی او را کاهش دهد.

4-دلیل بی اعتمادی در رابطه | کم کردن وابستگی ها

گاهی اوقات وابستگی بیش از حد به شریک عاطفی باعث می شود دچار ترس از دست دادن او شوید بنابراین نسبت به هر کسی که با او در ارتباط است و حتی خود او بدگمان و بی اعتماد می شوید و تصور می کنید که شریک عاطفیتان به شما خیانت می کند. در صورتی که علت اعتمادی میان شما وابستگی بیش از حد است لازم است برای کم کردن میزان وابستگی خود تلاش کنید. به خاطر داشته باشید که حتی مهر و محبت در صورتی که از حد تعادل خارج شود می تواند بسیار سمی و آسیب زا باشد. 

5-اهمیت دادن به سلامت روانی خودتان

در صورتی که با فردی در رابطه عاطفی هستید که نسبت به شما بی اعتماد است، مخصوصا اگر او همسر شما باشد زندگی کردن با او می تواند برای سلامت روان شما بسیار آسیب رسان باشد. احتمالا پس از هر بی اعتمادی و بحث و مشاجره های پی در پی، دچار احساس گناه می شوید و خودتان را در چنین مواقعی سرزنش می کنید.

اصلی ترین راهکار در چنین شرایطی این است که در وهله اول به حفظ سلامت روان خودتان اهمیت دهید. خودتان را مقصر ندانید. با پذیرش مشکل همسرتان تقریبا نیمی از راه را رفته اید. نه خودتان و نه او را سرزنش نکنید بلکه به دنبال حل مشکل از طریق مراجعه به مشاور و روانپزشک اقدام کنید.

6-دلیل بی اعتمادی در رابطه | تعیین حد و مرزهای شخصی

اگر همسر شما فردی است که دچار بی اعتماد و بدگمانی شدید شده و به صورت مداوم گوشی موبایل، تماس ها و ارتباطات شما را چک می کند یا همیشه در حال کنترل کردن اعمال و زندگی شماست، لازم است حد و مرزهایتان را برای او مشخص کنید. هیچ کس علاقه و تمایلی به کنترل شدن توسط دیگران ندارد. اگر این رفتار او شما را آزار می دهد به این چرخه پایان داده و یک بار برای همیشه برای خودتان ارزش قائل باشید و به او اجازه ی کنترل کردن خودتان را ندهید.

سخن آخر درمورد دلیل بی اعتمادی در رابطه

بی اعتمادی در رابطه در صورتی که شدید باشد و تمام ابعاد رابطه را تحت الشعاع قرار دهد می تواند برای سلامت روان افراد تاثیرات منفی زیادی به همراه داشته باشد. در صورتی که به صورت ادامه دار و طی مدت طولانی دچار بی اعتمادی نسبت به شریک زندگی خود شده اید لازم است این موضوع را جدی بگیرید و برای رهایی از آن حتما به یک روانشناس متخصص مراجعه نمایید. اگر شما هم در راستای این موضوع مسئله ای دارید، می توانید از مشاوران و روانشناسان در این مورد کمک بگیرید