نیمچه‌ماشین‌های شکست‌‌خورده در ایران

برترین‌ها: خودرو‌های عجیب بسیاری در این سال‌ها به ایران آمدند. محصولاتی که ناشناس می‌آیند، بی سروصدا فروخته می‌شوند و ناشناس می‌مانند. این بازی در همه بازار‌ها کم و بیش وضعیت یکسانی دارد و رحمی در کار نیست.‌ای بسا سوبارو که در آمریکا آن همه محبوب است، اما در ایران با خودرو‌های چینی اشتباه گرفته می‌شود!

کد خبر : 1777
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹ - ۹:۴۹
نیمچه‌ماشین‌های شکست‌‌خورده در ایران


برترین‌ها: خودرو‌های عجیب بسیاری در این سال‌ها به ایران آمدند. محصولاتی که ناشناس می‌آیند، بی سروصدا فروخته می‌شوند و ناشناس می‌مانند. این بازی در همه بازار‌ها کم و بیش وضعیت یکسانی دارد و رحمی در کار نیست.‌ای بسا سوبارو که در آمریکا آن همه محبوب است، اما در ایران با خودرو‌های چینی اشتباه گرفته می‌شود! داستان مینی، دی‌اس و اسمارت هم به عنوان سه سازنده خودرو‌های سوپرمینی جالب است. هز سه سازنده در اروپا طرفداران خاص خود را دارند و شهرت‌شان کم نیست.

خودرو‌هایی با تریم‌های جالب و مواد خوب می‌سازند و گا‌ها حتی به دردسری برای برند‌های بزرگ تبدیل می‌شوند. حضورشان در برخی بازارها، اما سرانجامی جز شکست در بر نخواهد داشت. خاصه در خاورمیانه که خودرو پیش از حمل و نقل، بنا به ضرورت خودنمایی خریداری می‌شود، مینی و اسمارت و دی‌اس همه در زمره برند‌هایی هستند که بازی نکرده باخت را پذیرفته‌اند! ابعاد کوچک، فرم‌های خاص طراحی و نام کمتر شناخته شده دلایلی است که در کنار قیمت گزاف زمینه شکست آن‌ها را فراهم می‌آورد. اینجا هم ما با یاد کرده‌ایم از سه خودرو شکست خورده که با مدل‌های ۲۰۱۶، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ به کشور آمدند و خیلی زود به حاشیه رانده شدند. این شما و این محکومین ابدی به شکست در بازار ایران.

اسمارت؛ یک انتخاب غیرهوشمند!

نیمچه ماشین‌ها!

یکی از عجیب‌ترین خودرو‌های بازار ایران که ابدا برای مشتریان داخلی جاذبه ندارد و کمتر کسی حاضر است پول خود را پای آن بریزد، اقسامی از اسمارت فور ۲ و فور ۴ است که به عنوان خودرویی ذاتا اروپایی شوقی در خریدار ایرانی برنمی‌انگیزد. البته این موضوع از بدو ورود نسخه‌های سری مِک اسمارت به ایران مشخص بود، ولی اصرار برخی از واردکنندگان جز باعث شد تا تعدادی از محصولات این برند پای به سرزمین میانه بگذارند!

نیمچه ماشین‌ها!

خب در بدو ورود بهای این محصولات تورم‌خورده! نبود و کمتر تعجب برانگیز بود. امروز، اما با گذشت دو سال از آغاز دوباره تحریم‌ها و افزایش ۳ تا ۵ برابری بهای محصولات حاضر در بازار خودرو، اسمارت فور ۴ سری مک قیمتی به غایت کذایی پیدا کرده است. امروزه نسخه ۲۰۱۶ این خودرو آلمانی را می‌توان با پرداخت ۸۰۰ تا ۸۵۰ میلیون تومان خرید که برای هاچ‌بکی ۴ متری با موتوری ۱۰۹ اسبی بسیار گزاف است. البته انصافا تغییراتی که برند برابوس در موتور ۳ سیلندر و ۹۰۰ سی‌سی خودرو اعمال کرده کشش و شتاب جالبی را برای فور ۴ به ارمغان آورده، اما این خودرو از دید یک فرد عادی محصولی بی دلیل، بی سرانجام و فاقد ارزش خرید است.

نیمچه ماشین‌ها!

این موضوع به هویت اسمارت برمی‌گردد. در اروپا مصرف سوخت و پرستیژ خودرو دو مقوله بسیار مهم هستند که در اسمارت نسبت جالبی باهم داشته و زمینه‌ای فراخ از جذب مشتریان متمول علاقمند به حمل و نقل پاک و یا کم هزینه را فراهم کرده است. در ایران، اما کوچک بودن مساوی نبودن است! و کسی حاضر نیست ولو بدون مصرف سوخت، بابت اسمارت پولی پرداخت کند.

کوچولویی با بهترین موتور جهان

مدل ۲۰۱۷ است و در نسخه صفر، نیم میلیارد تومان قیمت دارد. خب با ۵۰۰ میلیون تومان پول می‌شود کلی انتخاب جالب داشت. مثلا چری تیگو ۷ صفر خرید یا آلفا جولیای کارکرده یا رنو کولئوس نسل قبل یا تویوتا کمری ۲۰۱۳. در عین حال بعضی‌ها راه متفاوتی برای لذت بردن از خرید انتخاب می‌کنند و به جای صرف وقت روی این گزینه‌های معمولی، مستقیم می‌روند سراغ انتخابی که هیچکس تصوری از آن ندارد. خودرو‌های پریمیوم یا نیمه لوکس را در ایران اغلب با سه برند ب. ام. و، مرسدس و لکسوس می‌شناسند. با این حال دی اس خودرویی است که برای برخی از خریداران گزینه‌ای به غابت جذاب است. با اینکه کل فروش سری ۳ دی‌اس به زحمت از عدد ۱۰۰ دستگاه عبور می‌کند، اما سواری خودرو، طراحی بدنه و کیفیت مواد به کاررفته در اتاق و بدنه با کمتر هاچ‌بک دیگری در این رده قابل مقایسه است

نیمچه ماشین‌ها!

موتور این خودرو که بار‌ها برنده جایزه برترین موتور جهان شده یک نسخه سه سیلندر ۱۲۰۰ توربوشارژر دار با قدرت ۱۱۰ اسب است که به غایت کم مصرف و به غایت پرکشش است و به محض فشردن گاز، هاچ‌بک کوپه دی‌اس را وارد مدار سرعت می‌کند. این پیشرانه که با نام پیورتک از بالاترین سطوح تکنولوژی برخوردار است، در مقابل اغلب رقبای هم رده، راننده خود را سربلند می‌سازد. با این حال اگر تصور کرده‌اید که دی‌اس ۳ یک خودرو اسپورت شبیه جولیتا یا هاچ‌بکی مسابقه‌ای مثل گلف GTI است سخت در اشتباهید.

نیمچه ماشین‌ها!

دی‌اس چه در طراحی، چه در پرداخت کابین و چه در چیدمان و معماری فنی سعی کرده خودرویی تولید کند مناسب زوج‌های جوان و یا افراد خوش پوش و خاص که پیوسته در شهر در رفت و آمدند و به رانندگی با آرامش بیش از ویراژ دادن اهمیت می‌دهند. در این راستا سیستم صوتی خودرو کیفیت خوبی داشته و صندلی‌ها هم نرم و خوش ساخت شما را در بر می‌گیرند. البته که در کنار مزایا معایبی هم متوجه دی‌اس ۳ هست. مثلا فرم کوپه بدنه علیرغم اینکه طرح اتاق را اسپورت ساخته، اما به عذابی دائمی برای سرنشینان عقب تبدیل می‌شود. قیمت خودرو واقعا بالاست و افت آن هم شدیدتر از سایر رقباست ازینرو خریداران از انتخاب خودرو می‌ترسند. رنگ بندی بدنه هم با وجود تنوع، بیشتر مناسب طبع بانوان و دختران جوان است. ازینرو شاید دلیل عدم اقبال به دی‌اس ۳ نه گران بودن آن که فقدان جاذبه برای مردان متمول باشد.

نیمچه ماشین‌ها!

کلوب‌من هستم، یک استیشن زشت!

استیشن، ناشناخته، عجیب و گران. هر خودرویی اگر تنها به یکی از این صفات مزین باشد، در بازار کارش ساخته است. کلابمن استیشن شهری و نیمه لوکس شرکت مینی، اما همه این ویژگی‌ها را به تنهایی یدک می‌کشد. این خودرو که در فرم استیشن با همان طرح مدل ظاهری مینی هاچ‌بک تولید شده، اینروز‌ها در بازار ایران قیمتی بالغ بر ۱.۵ میلیارد تومان دارد. رقمی که نه تنها خوشایند نیست که هم وزن محصولاتی نظیر دی اس ۷، فولکس تیگوان و برخی دیگر از تولیدات شرکت‌های مشهور است و ناخودآگاه برای همه علاقمندان به مینی سوالاتی را مطرح می‌کند.

نیمچه ماشین‌ها!

مثلا اینکه آیا ارزش دارد کراس اوور نخرید و رفت سراغ استیشن؟ یا اینکه در این پرداخت گزاف، چرا باید سراغ مینی رفت که برای عامه مردم شناخته شده نیست؟ کسی کمترین شکی در کیفیت فنی و ظاهری مینی مخصوصا مدل کلابمن ندارد، اما یک خودرو برای اینکه خوب بفروش باید چیزی بیش از رنگ‌های مهیج و طراحی متفاوت داشته باشد؟ فروش خودرو در وضعیت گرانی و تورم بسیار سخت است و فرمت استیشن هم نچسب‌ترین گزینه نزد بسیاری از خریداران است. متاسفانه ورزشکار انگلیسی در این تله دوگانه گرفتار شده است.

برای اینکه بهتر بفهمیم چرا کسی سراغ کلاب‌من ۴.۲۷ متری نمی‌رود، کافی است به گذشته پل بزنیم و سرنوشت دو استیشن پراید و پژو ۴۰۵ را مرور کنیم. هردو شکست خوردند، چون نام استیشن در فرهنگ ایرانی یادآور فلاکت، ارزان بودن و فقر است. انگار که خودرو استیشن جز کمی جای برای گنجاندن وسایل و خریدها، هیچ مزیت دیگری ندارد!

نیمچه ماشین‌ها!

البته در همین بازار ایران، بودند خودرو‌های استیشن ارزانی که موفق شدند بیش از ۵۰ هزار دستگاه فروش کنند. نمونه بارزش دانگ فنگ اچ ۳۰ کراس بود. اما آن خودرو مزیت بارزی که داشت، امکانات بیشتر در کنار استفاده از تکنولوژی پژو بود که وقتی با قیمتی نازل عرضه شد، همه را جذب خود کرد. اما مینی کلابمن را نگاه کنید. رفته آن بالای بالا ایستاده، در نهایت غرور و با کسی هم سخن نمی‌گوید. طبیعی است کسی سمتش نرود و همه از اطرافش پراکنده شوند! البته کلابمن ابدا یک استیشن زشت یا بدقواره نیست. نمای عقب نخراشیده‌ای دارد! ارتفاعش زیادی کم است و اتاقش تاحدی کوچک. ولی همین خودرو موتور ۱۹۲ اسبی‌اش واقعا قوی است، پرداخت کابین و طراحی ادوات و مهندسی آن هم بی نقص است و صندوق بار بزرگی دارد. کیفیت ساختش هم به لطف مهندسی آلمان‌ها آشکارا بالاست و فهرست تجهیزاتش هم واقعا بلند و کافی است. مورد آزاردهنده، اما همان عنصر مقایسه با رقباست.

نیمچه ماشین‌ها!



لینک منبع

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.