میراث جهانی یونسکو نام عهدنامهای بینالمللی است که در تاریخ ۱۶ نوامبر ۱۹۷۲ میلادی به تصویب کنفرانس عمومی یونسکو رسید. اساس و پیشینه و دلیل ثبت جهانی آثار میراث فرهنگی و طبیعیِ دنیا در این سازمان به وقوع ۲ جنگ جهانی که سبب تخریب و نابودی بسیاری از آثار تاریخی در سراسر جهان بخصوص در کشورهای اروپایی شد، بازمیگردد. از این رو با شدت گرفتن جنگ در سالهای اخیر سازمان ملل قانون دیگری در این راستا تصویب کرد که براساس آن، هرگونه تخریب آثار عضو فهرست میراث جهانی یونسکو، جنایت جنگی حساب شود.
موضوع این عهدنامه در حقیقت حفظ آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی بشر است که اهمیت جهانی دارد و متعلق به تمام انسانهای زمین، فارغ از نژاد، مذهب و ملیت خاص است و بر پایه این کنوانسیون، کشورهای عضو یونسکو میتوانند آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی کشور خود را نامزد ثبت به عنوان میراث جهانی کنند.
حفاظت از این آثار پس از ثبت ضمن باقیماندن در حیطه حاکمیت کشور مربوط، به عهده تمام کشورهای عضو خواهد بود. گفتنی است که مکانهای میراث جهانی ثبتشده در یونسکو، مکانهایی نظیر جنگل، کوه، آبگیر، صحرا، بقعه، ساختمان، مجموعهها و یا روستا و شهر است.
معیارهای قرار گرفتن در فهرست میراث جهانی
بر این اساس، هر مکان دستکم باید یکی از ۱۰ معیار یونسکو را داشته باشد تا در فهرست آثار میراث جهانی قرار گیرد. این معیاهای متشکل از ۶ دسته فرهنگی و ۴ دسته طبیعی شامل موارد ذیل هستند:
معیارهای فرهنگی: ۱- نشاندهنده یک شاهکار از نبوغ و خلاقیت انسانی باشد. ۲- نشاندهنده تبادل ارزشهای بشری در یک بازه زمانی در یک منطقه فرهنگی از لحاظ پیشرفت در معماری یا فناوری، برنامهریزی شهری یا طراحی چشمانداز باشد. ۳- گواهی بیهمتا یا دستکم استثنایی بر یک سنت فرهنگی یا تمدن زنده یا از میان رفته باشد. ۴- نمونه برجستهای در معماری یا تکنولوژی که مرحلهٔ مهمی از تاریخ بشر را نشان دهد. ۵- نمونه برجستهای از تعامل بین انسان و محیط زیست یا نماینده یک فرهنگ باشد. ۶- بهطور مستقیم یا ملموس مرتبط با رویدادها یا سنتهای زندگی، افکار و عقاید یا آثار هنری یا ادبی دارای اهمیت عالی جهانی باشد.
معیارهای طبیعی: ۱- پدیدهٔ بینظیر طبیعی با زمینههای استثنایی و زیباشناسی باشد. ۲- نمونه برجسته از مراحل و تغییرات تاریخ زمینشناسی باشد. ۳- نمونهٔ برجسته از فرایندهای زیستمحیطی و بیولوژیکی در تکامل و توسعه زمینی، اکوسیستمهای ساحلی و دریایی و جوامع از گیاهان و حیوانها باشد. ۴- شامل زیستگاههای طبیعی مهم از نظر تنوع زیستی و حاوی گونههای در خطر باشد.
در این فهرست کشور ایتالیا با ۶۰ اثر میراثی فرهنگی و طبیعی، چین (۵۹ اثر)، آلمان (۵۴ اثر)، فرانسه (۵۳ اثر)، اسپانیا (۵۰ اثر)، هند (۴۳ اثر)، مکزیک (۳۵ اثر)، انگلیس و ایرلند شمالی به عنوان بریتانیای کبیر (۳۵ اثر)، روسیه (۳۲ اثر) و ایران با ۲۸ اثر، در ردیف ۱۰ کشور نخست یونسکو و دارای بیشترین ثبت آثار میراث جهانی هستند.
پیشینه ایران در میراث جهانی یونسکو
کشور ایران ۳ سال پس از تصویب کنفرانس عمومی یونسکو و در ۲۶ فوریه ۱۹۷۵ به کنوانسیون میراث جهانی یونسکو پیوست. ایران در دومین اجلاس یونسکو یعنی در سال ۱۹۷۹ میلادی موفق به ثبت جهانی شد و برای نخستین بار در همان سال مقارن با ۱۳۵۸ شمسی، «میدان نقش جهان»، «پرسپولیس» و «چغازنبیل» را با همت مرحوم «شهریار عدل» (باستانشناس و کارشناس پروندههای ثبت میراث جهانی ایران) در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رساند.
پس از آن به دلیل وقوع جنگ تحمیلی ۸ ساله و تبعات آن و نیز نبود دغدغه حفاظت از میراث در آن سالها تا ۲۴ سال هیچ اثری از ایران ثبت جهانی نشد؛ این روند اما در دولتهای هفتم و هشتم موسوم به دولت اصلاحات تغییر کرد و «تخت سلیمان» در سال ۱۳۸۲ شمسی (۲۰۰۳ میلادی) چهارمین اثر ایران شد که در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
همانطور که گفته شد ایران با داشتن ۲۸ اثر ثبتشده در فهرست میراث جهانی، از نظر تعداد کل آثار ثبتشده در رتبه دهم، از نظر آثار فرهنگی با ۲۶ اثر ثبتشده در رده نهم و از نظر آثار طبیعی با ۲ اثر ثبتشده در رتبه یازدهم دنیا (به صورت مشترک با چند کشور دیگر) قرار دارد. از میان ۲۸ اثر ثبتشده، یک مورد (جنگلهای هیرکانی) بهصورت مشترک با جمهوری آذربایجان به ثبت رسیده است.
جایگاه مازندران در فهرست میراث جهانی
از ۲۸ اثر ثبت جهانی ایران، ۳ اثر متعلق به مازندران است اما بر خلاف آنچه در نقلوقولها آمده، ۳ میراث ثبت جهانی استان اعم از جنگلهای هیرکانی، باغ عباسآباد بهشهر و راه آهن سراسری ایران، هیچکدام منحصر به مازندران نیستند و بطور مشترک با استانهای دیگر کشور در ردیف آثار یونسکو قرار دارند؛ از این میان البته جنگلهای هیرکانی همانطور که پیشتر گفته شد میراثی مشترک بین ایران و آذربایجان است.
در حال حاضر نیز «قله دماوند»، «چشمه بادابسورت»، «غار اسپهبد خورشید» و «چشمانداز فرهنگی-طبیعی رامسر» از مازندران در فهرست انتظار برای ثبت در میراث جهانی قرار دارند که از حساسیتهای خاصی برخوردارند و نگرانیهای بسیاری پیرامون خسارت و آسیب به این آثار وجود دارد.
در این بین، پرونده ثبت جهانی منظر فرهنگی-طبیعی رامسر از سال ۲۰۰۷ تاکنون در فهرست موقت یونسکو قرار گرفته است. این چشمانداز از دامنه شمالی رشته کوه البرز تا سواحل دریای خزر کشیده شده و شامل مواردی چون هتل رامسر، باغ سیجریبی موسوم به ۳۳ هکتاری، کاخ و باغ پهلوی اول و بلوار اصلی(معلم) است که به کازینو رامسر ختم میشود. این مجموعه، برنامهریزی شهری یک قرن پیش را نشان میدهد که با طبیعت ادغام شده و ۴ معیار یونسکو را داراست.
اما مهمترین عنصر این پرونده باغ ۳۳ هکتاری است که بر اثر ناآگاهی و ناکارآمدی متولیان و مدیران منطقهای و ملی طی ۲ دهه گذشته، حالا در معرض تخریب و در آستانه خروج از فهرست انتظار ثبت جهانی قرار گرفته است؛ دلایل آن نیز تخریب و تغییرات غیرکارشناسی و خلاف ضوابط برای توسعه و پیشرفت اعلام شد که البته با منافع شخصی در پیوند است.
بررسی تاریخی اتفاقات باغ ۳۳ هکتاری
در بررسی ترکیب معماری و تحولات کالبدی منظر فرهنگی-طبیعی رامسر، فارغ از مستندات تاریخی مکتوب، مهمترین منبع برای ارزیابی معماری منطقه اسناد تصویری است. متأسفانه در بررسی متون تاریخی نگارندگان، هیچ سند تصویری از وضع رامسر (سخت سر) پیش از دورۀ پهلوی به دست نیامده و همۀ تصاویر مربوط به بعد از سال ۱۳۱۰ خورشیدی است. با توجه به اینکه بیشتر اراضی این ناحیه در یک روند تغییر کاربری از زراعی به باغات و سپس مسکونی تبدیل شده و از آنجاکه منطقه در پهنه دشت دارای چندین رودخانه بوده، به نظر میرسد، این مجموعه از ابتدا زمین زراعی به ویژه کشت برنج بود که بعد از محوطهسازی و تقسیمبندی تبدیل به باغ شده است.
در سیر تحول این مجموعه میتوان چهار دورۀ شاخص تاریخی را بر اساس بررسی اسناد و مدارک قابل استناد شناسایی کرد؛ دورۀ اول از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، دورۀ دوم از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰، دورۀ سوم از ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ و دورۀ چهارم از ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ خورشیدی است. در دورههای اول و دوم ساخت ابنیه و محوطهسازی هندسی و اجرای عناصر معماری از قبیل مجسمهها، گلدانها، نردهها و درختکاری انجام گرفت و بعدها در دوره سوم تکمیل شد. اما عمده تخریب و تغییرات از سال ۱۳۵۸ شروع شد که شورختانه همچنان ادامه دارد.
با پیروزی انقلاب و حاکم شدن ایدئولوژی اسلامی و احیای احکام شرعی، نخست بسیاری از پیکرههای تزیینی موجود به دلیل مغایرت با قوانین شرعی از معماری باغ و هتل حذف شد. با آغاز جنگ تحمیلی نیز دغدغه عمومی مسئولان از اواخر دهه ۵۰ تا اواخر دهه ۶۰، مسئله دفاع از کشور و مسائل سیاسی و معیشتی بود و اولویت کمتری به مسائل شهرسازی داده میشد.
در دهه ۶۰ به دلیل نیاز ترافیکی، تعریضِ خیابانِ ضلع شمالی باغ(شهید رزاقی) در سرتاسر ضلع جنوبی با انجام عقبنشینی اجرا شد، در این دوره بخشی از ضلع شمالی بخش مرکزی باغ در ابتدای ورودی مسیر دسترسی مستقیم هتل قدیم به بلوار معلم با حذف پوشش گیاهی و محصور کردن و آسفالت آن به عنوان پارکینگ مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
در اوایل دهه ۷۰ ویلای موجود در ضلع شرقی باغ ۳۳ هکتاری، تخریب و ساختمان برج چشمانداز به جای آن احداث شد. از اتفاقات دیگر این دهه انتقال اسناد مالکیت باغ به جز عرصه یک هکتاری ضلع غربی، از بنیاد مستعضعفان به شهرداری رامسر بود. در اواخر دهه ۷۰ ضعف در مدیریت حفاظت و نگهداری مجموعه باغ و اندیشههای خاص مدیریتی وقت، آغازگر روند تخریبی بسیاری از عناصر معماری و گونههای گیاهی باغ شد.
در سال ۱۳۷۹ بخشی از ضلع شرقی اراضی کرتبندی شدۀ بخش مرکزی باغ به بهانه ایجاد دریاچه مصنوعی تخریب و مورد گودبرداری قرار گرفت. در سالهای آغازین دهه ۸۰ به بهانه ایجاد دسترسی از خیابان سختسر، در بخشی از ضلع شرقی بلواری برای دسترسی به آبگرمهای پشت هتل احداث شد و بخش دیگری از باغ به ساخت فرهنگسرای ارشاد اختصاص یافت. وجود همین سازه نیمهکاره مجتمع فرهنگی را شاید بتوان یکی از چند مانع بزرگ بر سر ثبت جهانی اثر دانست. (برای اطلاعات بیشتر درباره مجتمع فرهنگی کلیک کنید)
در نمونه اخیر و در ادامه دستدرازیها به باغ ۳۳ هکتاری، در میانههای شهریور ۱۴۰۳ و در ضلع غربی باغ، طرحی به نام «حوضچه آرامش» در مسیر رودخانه پلنگرود از سوی شهرداری رامسر به بهانه بهسازی مسیر عبور رودخانه از میان باغ، آغاز شد که مجددا به نگرانیها در مورد ظهور مغایرتی دیگر در پرونده ثبت جهانی اثر دامن زد.
وضعیتی که میتوان علت آن را در بیاعتنایی به ضوابط عرصه و حریم بافتهای تاریخی و ناهماهنگی بینبخشی نهادهای ذیربط جستوجو کرد. هرچند به گفته مدیران ارشد ادارهکل میراث فرهنگی مازندران این طرح فاقد مجوز بوده و باید متوقف شود اما باید اذعان کرد ساخت حوضچه آرامش نیز یکی دیگر از موانع و مداخلات غیرکارشناسی در این عرصه ملی و در فهرست انتظار ثبت جهانی است.
این پایان کار نبود، اواخر آذرماه و طی مداخلهای دیگر، اینبار نوبت به نماینده مجلس رسید تا دلهرهای دیگر را به جان این عرصه طبیعی و مطالبهگران ثبت جهانی اثر بیاندازد. بیم اینکه شاید مغایرتی دیگر بر این اساس بروز کند و برداشت نادرست از یک ابلاغیه مجددا کار دست باغ دهد.
سید شمسالدین حسینی، نماینده مردم رامسر، تنکابن و عباسآباد در مجلس شورای اسلامی در حاشیه نشستی با عنوان «هماندیشی احیای باغ ۳۳ هکتاری» در شهرداری رامسر، با قرائت نامۀ «علی دارابی» قائممقام و معاون وزیر میراثفرهنگی، آنهم با صدای بلند در جمع حضار و با تاکید بر افعال بکار گرفته شده در بندهای آن گفت: در این ابلاغ به صراحت گفته شده بر اساس ضوابط «اقدام گردد» و از واژه «اقدام گردد» استفاده شده، توجه کنید که در هیچ کجای نامه لزوم تهیه نقشه اجرایی ذکر نشده است.
حسینی درحالی به استناد این نامه بر انجام عملیات اجرایی باغ ۳۳ هکتاری تاکید میکند که پیرو این ابلاغ، شهرداری رامسر موظف بود در مرحله نهایی نقشههای اجرایی همراه با جزئیات دقیق را به وزارتخانه ارسال کرده و از شورای فنی وزارت میراث فرهنگی تائیدیه پایانی را قبل از اجرا اخذ کند؛ نقشهای که تمام جزئیات طرح شامل جانماییها، میزان مداخله، مصالح، شکل ظاهری و اندازههای هر نمادها به طور دقیق در آن مشخص باشد. سپس اجرای کار بلامانع خواهد بود و این در شرایطی است که تاکنون نقشههای اجرای از سوی شهرداری رامسر تهیه و ارسال نشده است.
فارغ از موضعگیری این نماینده مجلس که به نظر میرسد دچار خَلط مبحث شده است، سیر تحولات باغ نشان میدهد که ضوابط میراثی و رعایت مقررات حفظ آثار آنچنان که باید مورد اعتنا و تاکید نبوده و برخی، توجه به این الزامات را مغایر با پیشرفت و توسعه تلقی میکنند. روی دیگر این موضوع به ناآگاهی مداخلهگران نیز مرتبط است؛ مضاف بر اینکه جزیرهای عمل کردن دستگاههای اجرایی و نبود وفاق و همگرایی و هماهنگی بین بخشهای مختلف ستادی و عملیاتی در نظام اداری و اجرایی کشور بروز چنین اتفاقاتی را تشدید میکند.
ثبت جهانی شدن آثار چه منافعی دارد؟
اما شاید مهمترین پرسش در پیوند با موضوع این باشد که ثبت جهانیشدن یک اثر تاریخی چه منافعی برای منطقه و کشور دارد؟ یک کارشناس ارشد و پژوهشگر میراث فرهنگی و باستانی، میگوید: ثبت جهانی شدن یک اثر تاریخی قطعاً به افزایش احساسات ملی گرایانه و هویتی کمک زیادی میکند؛ همچنین ریشهدار بودن آن ملت و کشور را اثبات میکند.
آزاده نصیری در گفتوگو با ایسنا، ضمن تاکید بر نگاه دوراندیشانه به موضوع میراث فرهنگی که هویت سرزمینی هستند، خاطرنشان کرد: جلوگیری از تخریب و حفاظت از اثر جهانی، اعطای کمکهای مالی، حفاظتی و اطلاعاتیِ بینالمللی برای حفاظت از اثر از جمله مواهب ثبت جهانی آثار است.
وی افزود: همچنین هرگاه اثری، ثبت جهانی شود خودبهخود به لیست مقاصد گردشگری داخلی و بینالمللی افزوده میشود، به این معنا که گردشگران خارجی که اطلاعی از کشورمان ندارند نخست برای بازدید به سراغ فهرست آثار ثبت جهانی رفته و بازدید از آنان را در اولویت قرار میدهند؛ بنابراین مزایای اقتصادی از قِبَلِ ورود گردشگر نیز از دیگر برکات ثبت جهانی آثار است.
شایان ذکر است، همه آنچه در این گزارش بررسی شده مربوط به تغییراتی است که در باغ ۳۳ هکتاری صورت گرفته که مهمترین عنصر پرونده ثبت جهانی اثر چشمانداز فرهنگی-طبیعی رامسر است. ناگفته نماند تغییرات دیگری نیز در منظر فرهنگی-طبیعی رامسر رخ داده که مرتبط با هتلها، کاخ، بلوار معلم و کازینو است که البته همسنگ با باغ ۳۳ هکتاری نبودند و تحولات آنها چندان اثر سوئی در پرونده ثبت اثر جهانی نداشته است.
اهمیت ثبت جهانی چشمانداز فرهنگی-طبیعی رامسر
به گزارش ایسنا، تعداد آثار میراث مدرن معماری، شهرسازی و طراحیِ منظر از دوران مدرن که به ۲۰۰ سال اخیر مرتبط بوده در فهرست میراث جهانی هنوز بسیار اندک است و منظر طبیعی-تاریخی رامسر در صورت ثبت جهانی میتواند نخستین اثر ثبت شده ایران در فهرست یونسکو باشد که به دوره معاصر ارتباط دارد و به عنوان میراث مدرن ایران در این فهرست معتبر جهانی قرار میگیرد.
این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم آثار دوره معاصر ایران هنوز در فهرست میراث جهانی ثبت نشدهاند. هرچند راهآهن سراسری ایران بهعنوان نخستین میراث صنعتی در فهرست جهانی ثبت شده و از دوره معاصر است اما منظر فرهنگی-طبیعی رامسر میتواند نخستین اثر از شهرسازی دوران مدرن ایران باشد که به فهرست یونسکو اضافه میشود.
همچنین این اثر میتواند نخستین اثر مستقل مازندران در فهرست میراث جهانی یونسکو باشد. ارزش ثبت جهانی منظر رامسر زمانی بهتر آشکار میشود که نگاهی به جغرافیای مازندران در حوزه میراثی داشته باشیم که در آن باغشهر کهن بهشهر در شرق استان و باغشهر مدرن رامسر در غرب استان قرار دارد. همین ۲ اثر ثبت جهانی کافیست تا با اتخاذ یک دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی گردشگران خارجی با معجونی از دریا و جنگل و کوه و آثار باستانی و جاذبههای خدادای از شرق یا غرب وارد مازندران شده و از سمت دیگر خارج شوند.
در پایان باید اذعان کرد که ثبت آثار در فهرست میراث جهانی یونسکو نهتنها گامی برای حفظ هویت تاریخی و طبیعی بشر است، بلکه فرصتی بیبدیل برای معرفی ظرفیتهای فرهنگی و گردشگری کشورها به جهان محسوب میشود. وجود چالشهای جدی در حفاظت از این میراث، بهویژه در مورد منظر فرهنگی-طبیعی رامسر، نشاندهنده ضعف مدیریتی، ناهماهنگی بین نهادها و نادیده گرفتن معیارهای علمیِ حفاظت است. تخریبهای غیرکارشناسی در باغ ۳۳ هکتاری رامسر، نمادی از تقابلِ منافع شخصی و توسعه ناپایدار با میراث ملی است که نهتنها ثبت جهانی این اثر را به مخاطره میاندازد، بلکه فرصتهای اقتصادی ناشی از جذب گردشگر بینالمللی و دریافت حمایتهای مالی یونسکو را نیز از بین میبرد.
این وضعیت یادآور آن است که حفاظت از میراث تنها با تصویب قوانین میسر نیست، بلکه نیازمند عزم ملی، آموزش عمومی، تقویت همکاریهای بینبخشی و نگاه بلندمدت به منافع جمعی است. مازندران میتواند به قطب گردشگری جهانی تبدیل شود، اما این رویا تنها با حفظ یکپارچگی میراث، اجتناب از مداخلات غیرتخصصی و اولویتبخشی به منافع ملی بر مصالح فردی محقق خواهد شد. ثبت جهانی رامسر بهعنوان نخستین اثر شهری مدرن ایران، نه یک انتخاب، که یک ضرورت برای پیوند گذشته و آینده این سرزمین است.
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰