نقد فیلم روزی روزگاری آبادان – نفرین ابدی بر همه موشک‌ها

فیلم روزی روزگاری آبادان به‌عنوان نخستین تجربه کارگردانی حمیدرضا آذرنگ به اثری رنج‌کشیده و صادق تبدیل می‌شود که درد و رنج انسانی ناشی از جنگ‌طلبی را به بهترین شکل ممکن به تصویر می‌کشد. روایت‌های زیرپوستی فیلم آن را به یکی از بهترین فیلم‌های ضدجنگ سینمای ایران تبدیل می‌کند که اگرچه داستان محدودی را برگزیده اما

کد خبر : 16123
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۴
نقد فیلم روزی روزگاری آبادان – نفرین ابدی بر همه موشک‌ها


کوین نیک

فیلم روزی روزگاری آبادان به‌عنوان نخستین تجربه کارگردانی حمیدرضا آذرنگ به اثری رنج‌کشیده و صادق تبدیل می‌شود که درد و رنج انسانی ناشی از جنگ‌طلبی را به بهترین شکل ممکن به تصویر می‌کشد. روایت‌های زیرپوستی فیلم آن را به یکی از بهترین فیلم‌های ضدجنگ سینمای ایران تبدیل می‌کند که اگرچه داستان محدودی را برگزیده اما بدون هیچ تردیدی در روایت و پردازش بی‌بدیل آن موفق می‌شود. با ویجیاتو برای نقد یکی از معدود فیلم‌های محترم جشنواره فجر ۹۹ همراه باشید.

نقد فیلم روزی روزگاری آبادان - نفرین ابدی بر همه موشک‌های اشتباه

کارگردانِ فیلم‌اولیِ چیره‌دست

حمیدرضا آذرنگ نام شناخته‌شده‌ای برای اهالی سینمای ایران است. او بازیگری در تئاتر را از سال ۷۸ آغاز کرد و دو سال بعد نخستین تجربه کارگردانی‌اش در تئاتر را رقم زد. آذرنگ بخش عظیمی از حیات فرهنگی‌اش را در تئاتر گذرانده اما حضور پررنگی هم در سینما و تلویزیون دارد. اگرچه او با سریال شاهگوش به مخاطب شناخته شد و با سریال نون خ به نقطه اوج حضورش در تلویزیون رسید اما کمدی تنها ژانر مورد علاقه او نیست. او در فیلم‌های درام متعددی هنرنمایی کرده و در هر کدام زوایای آشکار و پنهانی از توانایی‌های بازیگری‌اش را نمایش داده است.

با وجود تجربه‌های جدی و ارزشمند در تئاتر، سینما، تلویزیون و حتی شبکه نمایش خانگی حمیدرضا آذرنگ تا پیش از این به سراغ کارگردانی یک فیلم سینمایی نرفته بود. دلایل زیادی برای واردنشدن یک بازیگر، نویسنده و کارگردان تئاتر به وادی کارگردانی در سینما وجود دارد اما به نظر می‌رسد آذرنگ منتظر فرصت مناسبی بوده که در نهایت به دست آورده و به خوبی از آن استفاده کرده تا فیلمی به‌یادماندنی را کارگردانی کند.

فیلم روزی روزگاری آبادان به عنوان نخستین تجربه کارگردانی سینمایی آذرنگ با تهیه‌کنندگی عبدالله اسکندری [حاذق‌ترین گریمور حال حاضر سینمای ایران با چهره‌پردازی در بیشتر از ۲۰۰ فیلم و سریال] و علی اوجی [که نام او برای اطمینان‌داشتن از سرازیرشدن اسکناس به هر پروژه‌ای کافی به نظر می‌رسد] اوایل پاییز ۹۹ در برابر دوربین رفت و با وجود آلوده‌شدن محسن تنابنده به ویروس کرونا در نهایت برای اکران در جشنواره فجر آماده شد.

مسعود سلامی [مدیر فیلمبرداری] و سپیده عبدالوهاب [تدوینگر] از نام‌های مطرحی هستند که فرایند تولید فیلم آذرنگ را دنبال کرده‌اند. کاملا واضح است که او به عنوان یک کارگردان فیلم اولی [و به واسطه اعتباری که در هنر هفتم ایران دارد] موفق شده تیم قدرتمندی را برای ساخت فیلمش پیدا کند.

آذرنگ ایده اصلی فیلم روزی روزگاری آبادان را سال‌ها پیش مطرح کرده بود. نمایش روزی روزگاری آبادان در سال ۸۴ و با نویسندگی و کارگردانی او در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر اجرا شد. این نمایش به‌عنوان یکی از ایده‌های بکر آذرنگ منبع اقتباس فیلم‌نامه فیلم روزی روزگاری آبادان بوده که به نظر می‌رسد ریشه در کودکی و نوجوانی آذرنگ داشته باشد. اگرچه حمیدرضا آذرنگ در گلپایگان به دنیا آمده اما کودکی و نوجوانی‌اش را در اندیمشک گذرانده و بارها تایید کرده که بخش مهمی از شخصیتش در جنوب شکل گرفته است.

بنابراین چندان هم غیرمنطقی نیست که نخستین تجربه کارگردانی حمیدرضا آذرنگ در نهایت ادای دینی به مردم خون‌گرم و امیدوار اما رنج‎کشیده جنوب کشور باشد. او همه آن‌چه از فرهنگ و خانواده مردم خوزستان آموخته را در فیلم روزی روزگاری آبادان هم به تصویر کشیده تا ثابت کند درک درستی از شخصیت‌هایی که برای فیلمش در نظر گرفته، دارد.

رگباری از احساسات

حمیدرضا آذرنگ که در فیلم آبا جان [یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های فاطه معتمد آریا] فرصت هنرنمایی در کنار برنده چهار سیمرغ بلورین جشنواره فجر را داشته از او دعوت کرده تا در فیلم روزی روزگاری آبادان در کنار محسن تنابنده‌ای که در چند سال اخیر از هر فرصتی برای بیرون‌آمدن از زیر سایه سنگین نقش نقی معمولی استفاده می‌کند، حضور داشته باشد.

نقد فیلم روزی روزگاری آبادان - نفرین ابدی بر همه موشک‌های اشتباه

اگرچه بازیگران اصلی فیلم آذرنگ هنرمندانی توانمند و ماهر هستند اما الهام شفیعی، هیراد آذرنگ و سهیل جمالی که به عنوان بازیگران کودک و نوجوان در بستر اصلی داستان فیلم قرار دارند هم عملکرد قابل‌قبولی را ارائه می‌دهند؛ به‌ویژه الهام شفیعی که در تبدیل‌شدن به دختری مهربان و امیدوار در خانواده‌ای خشن اصلا شکست نمی‌خورد.

فیلم با رگباری از دیالوگ‌های حیاتی که شخصیت و روایت اصلی داستان را توضیح می‌دهند، آغاز می‌شود. فیلم‌های درام ایرانی به سکانس‌های شلوغ و سرشار از جزییات عادت دارند اما فیلم روزی روزگاری آبادان برخلاف بیشتر آن‌ها که در رسیدن به نقطه اوج شکست می‌خورند، رقص جنون شخصیت‌هایش را با افسار شخصیت‌پردازی‌های در دست می‌گیرد. به همین دلیل تماشاگر با وجود فرصت اندکی که دارد با خانواده چرخیده خو می‌گیرد و باور می‌کند که در کنار آن‌ها حضور دارد.

بازی زوج تنابنده و معتمد آریا زیر سایه تغییر ناگهانی مسیر داستان اندکی تحت تاثیر قرار می‌گیرد اما از آن‌جایی که کارگردان می‌داند شخصیت‌هایش را برای روایت چه هدفی به پای دوربین کشانده، نمی‌توان این ایراد را بر فیلم وارد دانست که تنابنده و معتمد آریا به نقطه اوج هنرنمایی‌شان در فیلم روزی روزگاری آبادان نمی‌رسند.

ایرانی کارت
Dicardo

ضدجنگ

در شرایطی که تماشاگر فیلم امیدوار است زوایای آشکاری از زندگی در آبادان در این فیلم به تصویر کشیده شود، کارگردان تصمیم می‌گیرد داستان را به زندگی یک خانواده معمولی در این شهر نفت‌خورده اما جنگ‌زده تعمیم دهد. فیلم روزی روزگاری آبادان بیشتر از آن‌که درباره زندگی در آبادان باشد، فیلمی درباره آثار باورنکردنی جنگ‌هایی است که حتی کیلومترها دورتر از محل وقوعشان هم قربانی می‌گیرند.

داستان فیلم روزی روزگاری آبادان درباره خانواده آقای مصیب چرخیده است که در روزهای پایانی سال برای عید نوروز آماده می‌شوند. از آن‌جایی که مصیب به تریاک اعتیاد دارد، عدم دسترسی‌ به این ماده مخدر اعصاب و روانش را تحت تاثیر قرار می‌دهد و گاهی اوقات رفتارهای جنجال‌برانگیزی را از سوی او به همراه دارد که خانواده‌اش را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. این درگیری‌های خانوادگی که شامل مجموعه قابل‌قبولی از رازهای مخفی‌شده، دروغ‌های لورفته و حرف‌های تکراری می‌شود بخش ابتدایی فیلم را به زیباترین حالت ممکن رقم می‌زند.

نقد فیلم روزی روزگاری آبادان - نفرین ابدی بر همه موشک‌های اشتباه

در شرایطی که خانواده چرخیده آماده می‌شوند تا برای تعطیلات نوروز راهی ماهشهر شوند، نیروهای ارتش ایالات متحده هم آماده هستند تا با مجموعه‌ای از حملات باورنکردنی خاک عراق را به تسخیر خود درآورده و جنگ عراق را آغاز کنند. از آن‌جایی که خانه خانواده چرخیده فاصله زیادی با مرز عراق ندارد، آن‌ها درگیری‌های منطقه را با پوست و استخوان احساس می‌کنند و دقیقا از زمانی که حملات موشکی آمریکایی‌ها به عراق آغاز می‌شود، خانواده چرخیده و فیلم روزی روزگاری آبادان وارد دنیای جدیدی می‌شوند.

خون‌های مظلوم

با برخورد موشکی که قرار بوده در خاک عراق فرود بیاید اما در خانه آقای چرخیده به زمین گرم خورده، فیلم روزی روزگاری آبادان پنج تا شش پله بالاتر می‌آید و از درامی خانوادگی و جذاب به تراژدی‌ای تحسین‌برانگیز و تاثیرگذار تغییر هویت می‌دهد. در ابتدا به نظر می‌رسد که موشک آمریکایی‌ها که به صورت اشتباه در خانه مصیب و خانواده‌اش فرود آمده، عمل نکرده و فقط سقف خانه را ویران کرده است. اما حقیقت از ماجرایی تلخ‌تر خبر می‌دهد.

خانواده چرخیده در خانه گرفتار شده‌اند. هر بار که به سوی در خانه یورش می‌برند، صدای جیغ ممتدی از سوی موشک منفجر‌نشده به گوش می‌رسد که آن را از روبروشدن با حقیقت منع می‌کند. درهای اتاق‌ها هم باز نمی‌شوند که به اعتقاد مصیب چرخیده ناشی از تکان‌های اساسی خانه است. در شرایطی که اعضای خانواده در برابر موشکی که لوستر تازه نصب‌شده‌شان را ویران کرده و تنها چند سانتی‌متر با زمین فاصله دارد، ایستاده‌اند این سهیله، دختر خانواده، است که متوجه می‌شود موشک آمریکایی توانایی تکلم به زبان انگلیسی را دارد.

سهیله [با هنرنمایی الهام شفیعی] با انگلیسی دست و پا شکسته‌اش با موشک صحبت می‌کند و این تعامل جالب باعث ایجاد صحنه‌های کمدی اما تراژدیکی می‌شود که حتی تماشاگر را به خنده‌های بلند هم وا می‌دارد. براساس آن‌چه سهیله متوجه شده، موشک آمریکایی قرار بوده در منطقه دیگری فرود بیاید اما اشتباها به سقف خانه آن‌ها برخورد کرده است.

نقد فیلم روزی روزگاری آبادان - نفرین ابدی بر همه موشک‌های اشتباه

تلاش‌های خانواده چرخیده برای فرار از خانه‌ای که موشک روی سقفش فرود آمده، نتیجه ندارد. هیچکس جواب تلفن‌زدن‌هایشان را نمی‌دهد و راهی هم برای خروج از خانه پیدا نمی‌کنند. اما این پایان ماجرا نیست. خانواده چرخیده آهسته آهسته احساس می‌کنند که احتمالا بر اثر برخورد موشک جانشان را از دست داده‌اند اما کنارآمدن با این حقیقت دشوار به نظر می‌رسد حتی خود فیلم هم با حدس و گمان‌هایی که مطرح می‌کند، احتمال وقوع چنین حادثه تلخی را کاهش می‌دهد. ولی در پایان این روایت تراژدیک و غم‌انگیز، زمان روبروشدن با حقیقت فرا می‌رسد.

فیلم روزی روزگاری آبادان در روزگاری که موشک‌ها یکی پس از دیگری به اهداف اشتباه می‌خورند از روایتی مستقل استفاده کرده تا شجاعت انسان‌دوستی و جنگ‌ستیزی‌اش را فریاد بکشد. ساخته ارزشمند آذرنگ که به نظر می‌رسد اندکی عجله هم برای رسیدن به پایان ماجرا دارد، داستانی غم‌انگیز و اشک‌بار است که با وجود آن‌که تلاش می‌کند ناراحت‌کننده‌بودنش را میان دیالوگ‌های کمدی پنهان کند، در نهایت چون خنجری دل‌شکن به قلب تماشاگر فرو می‌رود.

نخستین تجربه کارگردانی حمیدرضا آذرنگ با ادای دین به مردم معظم خوزستان به درامی ۹۰ دقیقه‌ای و تاثیرگذار تبدیل می‌شود که ضدجنگ‌بودنش را آهسته آهسته نشان می‌دهد. در دوران فیلم‌هایی که جنگ را بهانه‌ای برای صلح می‌دانند، این فیلم روزی روزگاری آبادان است که حرمت همه خون‌های به ناحق ریخته‌شده را یادآوری می‌کند؛ نفرین ابدی بر همه خطاهای موشکی.

نقد فیلم‌های جشنواره فجر ۹۹ را در ویجیاتو بخوانید:

  • نقد فیلم تک تیرانداز – اسنایپر علمی تخیلی
  • نقد فیلم زالاوا – ترسِ بومی‌شده
  • نقد فیلم مصلحت – آنسوی خط قرمز
  • نقد فیلم خط فرضی – سینمای سیاه اجتماعی روی خط کج معوج
Dicardo
GiftCard98
برچسب‌هاجشنواره فیلم فجرفیلم ایرانینقد فیلم ایرانی
کپی شد

https://vgto.ir/8fa



لینک منبع : هوشمند نیوز

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.