به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، وقتی ژوزه مورینیو به عنوان مربی شروع به کار کرد، موفقیت تنها چیزی بود که بلد بود. او از یک موفقیت به موفقیت دیگر منتقل شد تا اینکه یک روز پیروزیها تمام شد. چیزی که هرگز تمام نشد، اشتیاق و علاقه او به بازی بود. دقیقاً به این ترتیب مورینیو توسط نویسنده جوآو گابریل در کتاب جدید خود توصیف شده است.
عنوان این کتاب “Mantenham-se Loucos e Famintos” است – یا به زبان انگلیسی “دیوانه و گرسنه بمانید” – ترجمه میشود که حتی یک کتاب فوتبال هم نیست. این یک کتاب درباره تمرکز روی ارتباطات است ، اما در کل ارتباط زیادی به فوتبال دارد.
دوستی مورینیو و نویسنده به این معنی است که این سرمربی در این نشریه شفافیت بیشتری نسبت به گذشته داشته است. مورینیو در بخشی از این کتاب گفت: “من قربانی خودم شدهام و اگر میتوانستم، این یکی از مواردی بود که تکرار نمیکردم. من برنده شدم، برنده شدم و برنده شدم و وارد نوعی پویایی شدم که پیروزی در آن، پایان دنیا به نظر نمیرسید.”
“من، خودم، به دلیل شخصیتم فهمیدم که تمرینات، بازیها و کار همه پیروزی، پیروزی و پیروزی بود … و سپس، وقتی به شرایطی رسیدم که پیروزی بسیار دشوار است، که برای سایر مربیان امری قابل قبول است، در مورد من هرگز کافی نبود. برنده نشدن یک شکست بود، اما این درست نیست.”
“من همیشه به بازیکنان میگویم که در ارتباط با من یک پسر صادق را خواهند دید. آنها پسری را پیدا میکنند که به شما حقیقت، چیزهایی که میخواهید بشنوید و همچنین چیزهایی که نمیشنوید را به شما میگوید. برخی ممکن است بگویند که من یک مربی بد هستم، اما هیچ کس نمیتواند بگوید که من جدی یا صادق نبودم.”
256 251
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰