ششمین ساخته جشنوارهای محمدحسین مهدویان، کارگردان جوان و پر حاشیه سینمای ایران، یک بار دیگر به بهانه ای تبدیل شده تا منتقدان سینما، نظراتی را درباره اش مطرح کنند که ۱۸۰ درجه با هم در تضاد است.
مهدویان در جدیدترین فیلم خود، از ژانر مورد علاقه اش یعنی “داکیو درام” که در آن به خوبی امتحان پس داده، فاصله گرفته و به سراغ یک کمدی تلخ رفته که در آن جامعهای غرق در ایدئولوژی به تصویر کشیده میشود که کار و تلاش مضاعف، فقر، قناعت، صبر، گرسنگی، سکوت و اطاعت در مقابل دستورات ارزش تلقی میشود و خوب زیستن، سرمایه و ثروت، آرزو داشتن، پرسشگری، خوب غذا خوردن و… به عنوان ضد ارزش در آن معرفی شده است.
رویکرد ضدایدئولوژیک در شیشلیک که طعنه به جوامع سوسیالیستی-کمونیستی شرقی و یادآور شعارهای شوروی از هم فروپاشیده است، جای منتقدان و حامیان دیروز مهدویان را باهم عوض کرده. همانهایی که زبان به تحسین آثار پیشین او میگشودند حالا علیهش جبهه گرفته اند که فیلمی ضد مردم ساخته. مسعود فراستی که احتمالا هنوز دل در گروی آن آرمان ها دارد با زبان تند و تیز نقادی اش، شیشلیک مهدویان را ضداخلاق و ضدانسان توصیف میکند و عملا هرکه را که با این فیلم بخندد، بیمار می نامد. فراستی اما به این نکته توجه نکرده که طنز سیاه فیلم و خنده های تلخی که بر لبان تماشاگران در سالن می نشیند، از هر گریهای غمانگیزتر است.
روزنامه کیهان هم دیگر حمله کننده سرشناس به شیشلیک مهدویان بود. این روزنامه در توصیف یکی از پرمخاطبترین فیلم های جشنواره سی و نهم مینویسد:” شیشلیک یک فاجعه در کارگردانی است، زور میزند خودش را پشت مشتی بیانیه و فحش سیاسی پنهان کند. شیشلیک مملو از پلانهای بیسروته و بیهویت است.” کیهان رسانه ای بود که پیشتر از حامیان فیلم های قبلی مهدویان بود و حالا که حرف های مورد انتظارش را در فیلم جدید او نمی بیند، اینگونه همه چیز را در شیشلیک زیر سوال می برد.
با این حال، این فیلم مدافعان و حامیان سرشناسی هم داشته است. علاوه بر اقبال مردمی که تا اینجا نسبت به فیلم مهدویان رخ داده،هوشنگ گلمکانی بی تردید شناخته شده ترین منتقدی است که از شیشلیک حمایت کرده و آن را تندوتیزترین و صریح ترین فیلم این سالهای اخیر سینمای ایران دانسته است.
چه با فراستی هم نظر باشیم چه با گلمکانی، نباید فراموش کرد که این مهدویان، همان مهدویان ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز، لاتاری و درخت گردو است. فیلم هایی که همواره تحسین مردم و منتقدان را به دنبال داشته است. فیلم هایی که قطعا بی ایراد نبوده اند و چه در فرم و چه در محتوا، حتما ضعف هایی داشته اند و جدیدترین کار مهدویان هم از این قاعده مستثنی نیست.
او در کار جدیدش که قطعا در اشل سینمای ایران کاری پر اهمیت و مهم است، صرفا یک “فیلم” ساخته. نه علیه ساختارها شورش کرده و نه مستقیما به آرمان و ارزش های جریان حاکم تاخته. به شیشلیک فقط باید به چشم یک فیلم نگاه کرد نه چیزی بیشتر از آن. کاری نکنیم که مهدویان هم از سیستم ببرّد و راه رهایی اش را در آن سوی مرز ها جست و جو کند. او سرمایه سینمای ایران است و هنوز در ابتدای راه. با تهدید و تحدید، مهدویان را به مخملبافی دیگر بدل نکنیم.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰