مضافا ایالات متحده آمریکا هم دیگر سیاست خود را به سمتی پیش برده است که به دنبال دادن امتیاز به ایران نیست، کمااینکه بعد از مذاکرات دوحه مقامات آمریکایی عنوان کردند دیگر تمایلی به مذاکره با ایران در هیچ سطحی و در هیچ جایی ندارند. در عین حال ایران هم دیگر به دنبال آن نیست که نظر طرف مقابل را در برجام بپذیرد. در این شرایط به نظر میرسد که دولت رئیسی فکر دیگری در سیاست خارجی کرده است.
این دولت سعی دارد با چین و روسیه ببندد و به قول خود روابطش را با همسایگان پیش ببرد. پس چه بهتر که هرچه زودتر این مذاکرات احیای برجام با این شیوه غلط و با این افراد ناتوان کنار گذاشته شود و دولت رئیسی چند سالی هم با چین و روسیه و کشورهای همسایه کار کند. هرچند که پکن و مسکو موضع مشابهی با ایران در مسئله مناسبات تجاری و اقتصادی فیمابین ندارند. هر کدام از این ابرقدرتها منافع خاص خود را دارند که گاهی با منافع ایران انطباق دارد و گاهی هم در تضاد با آن است. حالا که فرصت مذاکره با غرب و احیای برجام دیگر محلی از اعراب ندارد، من پیشنهاد میکنم که این دولت به سمت «شرق» بازگردد.
الان واقعا چاره دیگری وجود ندارد. مقاومتهای جدی در برابر احیای برجام شکل گرفته تا جایی که دیگر دولت رئیسی هم به این باور رسیده است که میتواند بدون احیای برجام روابط گسترده ۴۰ میلیارد دلاری با روسیه و ۳۰ میلیارد دلاری با ترکیه را در پیش بگیرد؛ خیلی خوب، اگر این دولت آنقدر به خود اطمینان دارد که میتواند بدون احیای برجام و رعایت مقررات پولی و بانکی در چارچوب FATF، مناسبات ۷۰ میلیارد دلاری را در پیش بگیرد چرا باید هزینه و وقت مردم را برای احیای توافق هستهای تلف کنیم؟
23302
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰