به گونههایی از حیوانات (و گیاهان) یک منطقه که در محدوده جغرافیایی مشخصی زندگی میکنند و نظیرشان در جای دیگری از جهان یافت نمیشود، «اندمیک» (endemic) یا «بومزاد» گفته میشود؛ گستره جغرافیایی اینگونههای خاص ممکن است به کوچکی یک جزیره یا به بزرگی یک قاره باشد.
قرارگیری ایران در سه اقلیم گوناگون، سبب سکونت طیف وسیعی از انواع خزندگان، پستانداران، پرندگان، دوزیستان، ماهیان و حشرات در گستره جغرافیایی آن شده است؛ ۱۹۴ گونه پستاندار، ۵۲۱ گونه پرنده، ۲۲۵ گونه خزنده، ۲۰ گونه دوزیست و ۱۸۰ گونه ماهی، بخشی از جمعیت جانوران ساکن ایران را تا به امروز شامل میشوند. در میان جانوران ایران برخی گونهها اندمیک (بومزاد) ایران هستند؛ به این معنی که در جایی به غیر از ایران یافت نمیشوند. بعضی از این حیوانات نظیر «شیر ایرانی» بهطور کامل منقرض شدهاند و نسل بسیاری دیگر از حیوانات نیز متاسفانه در خطر انقراض قرار دارد. گونههای جدیدی نیز در سالهای اخیر کشف شدهاند و کارشناسان محیط زیست بر این باور هستند که امکان کشف گونههای بومزاد بیشتری نیز در کشور وجود دارد.
در این مقاله با برخی از حیوانات بومی ایران آشنا خواهید شد که ایران یکی از زیستگاههای اصلی آنها است و بعضی از آنها بومزاد هستند (فقط در ایران زندگی میکنند). بعضی از این جانوران با وجود منحصربهفرد بودن، گونههای نسبتا مشابهی در دیگر نقاط دنیا دارند.
حیوانات اندمیک ایران که در این مقاله با آنها آشنا خواهید شد:
یوز ایرانی (یوزپلنگ آسیایی)
- رده: پستانداران
- نام علمی: Acinonyx jubatus venaticus
- وضعیت حفاظت: در بحران انقراض
منبع عکس:تسنیم؛ نام عکاس: ناشناس
یوز ایرانی در طبقه گربهسانان گوشتخوار و از خانواده یوزپلنگ آسیایی است که زمانی در سایر نقاط این قاره بهویژه در مرکز خاورمیانه و هند نیز دیده میشد؛ اما اکنون، جمعیت کمی از آنها، تنها در در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی مرکز ایران زندگی میکنند. در واقع، این حیوان بهعنوان حیوان ملی ایران شناخته میشود که از سال ۱۳۹۰ خورشیدی بهدلیل خطر نابودی، پروژهای را برای حفاظت از آن آغاز کردهاند.
زیستگاه اصلی این گونه نادر و رو به انقراض را تپه ماهورهای فلات ایران (کوهپایههای مناطق کویری) و به عبارتی، دشت کویر ایران (استانهایی چون کرمان، یزد و مرکزی) میدانند. یوز در فارسی معنای جهیدن، شکار و جهش میدهد و یوزپلنگ را نیز میتوان بهنوعی پلنگ شکاری معنا کرد.
همچنین به این حیوان، لقب سریعترین و خوشاندامترین حیوان خشکی دادهاند. خالهایی در تمام بدن جانور (به غیر از گردن و ناحیه شکم) وجود دارد که گاه، نام «چیتا» را نیز برای او به ارمغان می آورد.
سرعت را از جمله عواملی معرفی میکنند که باعث میشود تا این حیوان زیبا، زندگی در مناطق خشک و وسیع را به جنگلهای پردرخت ترجیح دهد. یوز ایرانی دونده ماهری است که توان دویدن تا سرعت ۱۱۰ کیلومتر در ساعت را دارد و زندگی در میان درختان جنگل، این امکان را از او سلب خواهد کرد.
پلنگ ایرانی
- رده: پستانداران
- نام علمی: Panthera pardus tulliana
- وضعیت حفاظت: در خطر انقراض
منبع عکس: ایرنا؛ نام عکاس: ناشناس
پلنگ ایرانی بزرگترین گونه و نژاد پلنگ در جهان است که از زیرکترین و قدرتمندترین گونه گربهسانان به حساب میآید. این جانور را سلطان کوهستان معرفی میکنند که قلمروی خاصی برای خود در محل زندگیاش دارد و هرگز این قلمرو را با همجنس خود شریک نمیشود.
پلنگ را نیز بهعنوان حیوان ملی ایران میشناسند و پارک ملی گلستان را از جمله زیستگاههای مهم آن میدانند؛ اما این پستاندار ایرانی در مناطق مختلفی از رشته کوههای البرز و زاگرس تا کرانههای خلیجفارس و دریای عمان دیده میشود.
«ایرنا پلنگ» گونهای دیگر از خانواده پلنگ است که تنها در ایران زندگی میکند و متاسفانه این گنجینه ارزشمند حیات وحش کشور نیز در خطر نابودی و انقراض قرار دارد.
گاندو (تمساح پوزه کوتاه مردابی)
- رده: خزندگان
- نام علمی: Crocodylus palustris
- وضعیت حفاظت: آسیبپذیر
منبع عکس: جاذبهها؛ نام عکاس: ناشناس
گاندو تنها کروکودیل بومی ایران و بزرگترین خزنده کشور است که در استان سیستان و بلوچستان و شهرهایی چون دشتیاری و راسک زندگی میکند. این تمساح پوزه کوتاه، قدرت زیادی برای شکار دارد و گاه حیواناتی با وزن بیش از ۴۰۰ کیلو را بهسادگی مهار میکند. طول بدن این تمساح به سه تا پنج متر میرسد و نیمی از آن را دم تشکیل میدهد. ضربات دم قدرتمند گاندو، استخوان سایر جانداران را بهسادگی خرد میکند.
گاندو را اولین خزنده حیلهگر در شکار نیز معرفی میکنند؛ این حیوان با قرار دادن تکههای چوب روی سر خود، پرندگانی را که در پی ساختن آشیانهاند، فریب داده و آنها را به دام میاندازد. علاوه بر این رفتارهای عجیب، ویژگی جالب توجهی نیز در تمساح پوزه کوتاه مردابی دیده میشود که مردمان سیستان را (فارغ از خطرات احتمالی) به این جاندار علاقهمند ساخته است.
گاندو مانع خشکسالی محیط اطرافش میشود
گاندوها عاملی برای حفاظت از آب برکه و تالاب در فصول گرم سال هستند و بهنوعی مانع از خشکسالی محل زندگیشان میشوند. حتی اهالی سیستان بر این عقیدهاند که در جایی که گاندو باشد، خشکسالی در آن حوالی ریشهکن خواهد شد. آنها برای این منظور، کانالهای عمیقی تا حدود ۱۵ متر در کنار رودخانه و آبگیرها حفر میکنند. این کانالها ضمن ذخیرهسازی آب و جلوگیری از تبخیر آن، پناهگاهی نیز برای زندگی و استراحت تمساح در ساعات گرم روز فراهم میآورد.
فک خزری (فک ایرانی)
- رده: پستانداران
- نام علمی: Pusa caspica
- وضعیت حفاظت: در خطر انقراض
منبع عکس: inform؛ نام عکاس: ناشناس
فک خزری یا فک ایرانی، از پستانداران کمیاب آبزی در دنیا و تنها گونه پستاندار دریای خزر است که در این دریاچه و رودخانههای منتهی به آن زندگی میکند. این فک از جمله کوچکترین انواع فک در جهان به شمار میآید که در میان ساحلنشینان شمال ایران به سگ آبی یا سگ دریایی نیز شهرت دارد.
بدن این پستاندار با شرایط زندگیاش در آب تطابق یافته است و پردهای در میان انگشتان دست و پایش دیده میشود که شباهت بسیاری به باله شنا دارد. دستهای فک به حفظ تعادل جانور و پاها در شنای سریع او نقش دارند. جایگیری پا در انتهای بدن و در امتداد دم، به فکها اجازه راه رفتن راحت روی زمین نمیدهد. این جانداران، اغلب در آب زندگی میکنند و تنها برای زادآوری و گاه استراحت، خود را به ساحل میرسانند.
این پستاندار بومی دریای خزر، موجود بسیار ارزشمندی برای محیط زیست به حساب میآید. از آنجایی که حتی مدفوع این حیوان در خطر انقراض نیز به تولید منبع غذایی در دریای خزر میانجامد؛ نابودی احتمالی آن، اکوسیستم خزر را نیز با خطر جدی روبهرو خواهد ساخت. علاوه بر آن، فکها آبزیان بیمار دریای خزر را میخورند و بدین ترتیب، در جمعیت آنها تعادل ایجاد میکنند و از این جهت، نقش مهم و موثری در اکوسیستم دریای خزر دارند.
فکهای خزری از نظر مهاجرت سالانه بسیار منظم عمل میکنند. وابستگی آنها به دمای آب باعث شده است که زمانی که این دما افزایش یابد، فکها به بخشهای عمیقتر و سردتر آب مهاجرت کنند. از سوی دیگر، این جانوران آبزی خاص، بهار، تابستان و پاییز را در آبهای ایران به سر میبرند و برای زایمان به مناطق یخی در شمال دریای خزر مهاجرت میکنند.
کاراکال (سیاه گوش)
- رده: پستانداران
- نام علمی: Caracal caracal
- وضعیت حفاظت: کمترین نگرانی
منبع عکس: reiseniran؛ نام عکاس: حسن مقیمی
کاراکال، سیاهگوش، منگوله گوش، یوزخفو، گرکاسک، قاراگولاک، یوزو یا لینکس ایرانی، از زیباترین گونههای گربه وحشی در جهان محسوب میشود که زیستگاه اصلی آن در مناطق بیابانی و نیمهبیابانی و بهویژه حاشیه کویر مرکزی قرار دارد. گوشهای بزرگ و مثلثی و سیاهرنگ این جانور، بزرگترین گوش در خانواده گربهسانان است و با حساسیت شنوایی بسیار بالا، کمک شایانی به او در یافتن شکار میکند. رنگ بدن سیاهگوش و استتار آسان در طبیعت کویری نیز از دیگر علل موفقیت او در شکار به حساب میآید.
جثه بزرگتر از حد معمول به نسبت گربههای اهلی، بدن کشیده و استوانهای و دست و پاهای بلند کاراکال، پرشهای بسیار بلندی را برای وی به ارمغان آورده است و از این جهت، این جاندار در شکار پرندگان نیز موفق است. از سوی دیگر، او بهسادگی میتواند حیوانات بزرگتر از خود را به دام بیندازد و با پریدن بر پشت آنها و گاز گرفتن و دریدن گلوی شکار با آرواره محکم خود، عمل خود را با موفقیت پشت سر بگذارد.
تطبیق بدن این حیوان با محیط خشک و بیآب کویر، از جمله نکات جالب توجه در خلقت او است. کاراکال نیاز آبی خود را از خوردن گوشت تازه تامین میکند و برخلاف سایر گوشتخواران، معده، روده، پرها یا پوست مویی شکار را مورد استفاده قرار نمیدهد. متاسفانه عوامل انسانی چون تخریب زیستگاه، کاهش طعمه و شکار در جهت استفاده از پوست، نام کاراکال را نیز به لیست گونههای در حال انقراض ایران افزوده است.
شاه روباه ایرانی
- رده: پستانداران
- نام علمی: Vulpes cana
- وضعیت حفاظت: کمترین نگرانی
منبع عکس: رکنا؛ نام عکاس: سید بابک موسوی
چهار نوع روباه در ایران وجود دارند و از میان آنها، شاه روباه (روباه افغانی یا روباه بلانفورد) را بهعنوان کوچکترین، کمیابترین و زیباترین روباه ایران معرفی میکنند که بومی شرق کشور است. این حیوان تک همسر، بهصورت انفرادی زندگی میکند و بهدلیل خجالتی و گوشهگیر بودن، معمولا شبگرد است و بهندرت در روز مشاهده میشود.
دم بسیار بلند و پرپشت و گوشهای بزرگ، دو ویژگی ظاهری بارز این حیوان به حساب میآید. گوشهای بزرگ شاه روباه ایرانی با رگهای خونی فراوان، گرمای کویر را از او دور میکند؛ اما برخلاف سایر روباههای نواحی بیابانی، کف پاهای این جاندار مویی ندارد تا از شنهای داغ بیابان در امان باشد. شاه روباه بسیار بازیگوش و باهوش به نظر میرسد و از بهترین صخرهنوردان در میان گونههای مختلف جانوری معرفی میشود.
در مقایسه با سایر روباهها، شاه روباه همه چیزخوار است؛ از حشرات موجود در بیابان تا انگور بیهسته و خربزه رسیده آماده برداشت، جزو خوراکیهای موردعلاقه این حیوان به حساب میآیند. شکار شاه روباه بهدلیل پوست زیبای آن، نسل این جاندار کمیاب را نیز با خطر نابودی مواجه ساخت و در پیوست شماره دو کنوانسیون سایتیس (منع تجارت گونههای گیاهی و جانوری در معرض خطر انقراض) قرار داده است. این پیوست به گونههایی تعلق دارد که اگر روی تجارت آنها نظارت جهانی اعمال نشود، در خطر انقراض کامل قرار خواهند گرفت.
گوزن زرد ایرانی
- رده: پستانداران
- نام علمی: Dama dama mesopotamica
- وضعیت حفاظت: در خطر انقراض
منبع عکس: ایرنا؛ نام عکاس: ناشناس
گوزن زرد ایرانی از پستانداران زیبا و کمیاب در جهان و از جمله سه گونه گوزنی است که در ایران زیستگاه دارند. گوزن زرد ایرانی (میانرودانی یا بینالنهرین)، مرال (گاو کوهی یا گوزن قرمز) و شوکا، خانواده گوزنهای ایران را تشکیل میدهند. در این میان، گوزن زرد ایرانی که حیوان ملی کشور نیز به حساب میآید، به زعم برخی، زیباترین گونه گوزن در دنیا شناخته میشود.
مهمترین زیستگاه گوزن زرد ایرانی در گذشته، نواحی زاگرس و استانهای غرب و جنوب غرب کشور در خوزستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، لرستان و فارس بود. بهترین و مطلوبترین زیستگاه قدیم این نوع گوزن بومی را جنگلهای باز میدانستند. جنگلهای برگریز زاگرس، جنگلهای بلوط و پسته وحشی زاگرس، جنگلهای گز حاشیه رودخانههای مناطق دز و کرخه در استان خوزستان، بوتهزارهای جنگلی و پارکهای طبیعی چون پارک طبیعی پردیسان تهران، از جمله این مناطق به شمار میآمد. امروزه، بیشترین جمعیت گوزن زرد ایرانی در جزیره اشک دریاچه ارومیه دیده میشوند که متاسفانه بهدلیل خشک شدن این دریاچه، در خطر انقراض قرار دارند.
گوزن را در فرهنگ و تاریخ کشور ایران، نمادی از مراقبت، نجابت و فروتنی میدانند. شکل ظاهری و چابکی گوزن و نیز زیبایی و وقار این حیوان، منشا صفات بسیاری در او چون پاکی، معنویت، نیک اندیشی، طلوع و نور، باروری، تولد دوباره و تجدید حیات شده است. شاخهای گوزن زرد ایرانی را به درختان تشبیه میکنند و آن را سمبل احیا و زندگی میدانند؛ چراکه شاخهای گوزن نیز در زمستان فرو میافتند و در بهار دوباره پدیدار میشوند.
در آثار باستانی ایران نیز چون سنگنگارههای تیمره، سفالینههای تمدن سیلک کاشان، حکاکیهای طاق بستان کرمانشاه و تخت جمشید و نیز در طراحی فرش پازیریک (قدیمیترین فرش بافتهشده جهان) و قالیچههای بلوچی، نقوشی از گوزن یا شاخهای آن به چشم میخورد که همگی این آثار، نشان از وفور این حیوان در حیات وحش ایران از گذشته تا به امروز دارد.
زاغ بور (زاغ کویری)
- رده: پرندگان
- نام علمی: Podoces pleskei
- وضعیت حفاظت: کمترین نگرانی
منبع عکس:tehrantimes؛ نام عکاس: ناشناس
زاغ بور تنها پرنده اندمیک کشور به شمار میرود که فقط در بخش مرکزی فلات ایران زندگی میکند. این پرنده بومی را که به «بور مرغ» یا «زاغ کویری» نیز شهرت دارد و در هیچکجای جهان یافت نمیشود، نماد شهر کرمان میدانند.
زاغ بور را از راسته گنجشکسانان و تیره کلاغها میدانند که طول بدن آن، تنها به ۲۴ سانتیمتر میرسد. رنگ نخودی این پرنده با محیط زندگیاش تطبیق یافته است و او بهخوبی میتواند خود را از دید شکارچیان بیابانهای مرکزی ایران پنهان کند. این پرنده معمولا بیشتر روی زمین حرکت میکند و به عبارت دقیقتر، پرندهای «زمینزی» به حساب میآید و در هنگام خطر نیز با پاهای قویاش به سرعت میدود و خود را از مهلکه نجات میدهد.
تیزهوشی ذاتی و صدای دلنشین از ویژگیهای منحصربهفرد زاغ بور است
تعلق زاغ بور به تیره کلاغها، تیزهوشی آنها را نیز برایش به ارمغان آورده است و نهتنها با زرنگی میتواند از دست شکارچیان فراری شود، بلکه خود را از نگاه گردشگران و عکاسانی که برای پرندهنگری و گرفتن عکس از این پرنده به فلات مرکزی ایران میروند نیز پنهان میسازد. صدای موزیکال زاغ بور از دیگر ویژگیهایی است که توجه طبیعتگردان را به خود جلب میکند و گاه، ساعتها انتظار میکشند تا صدای آواز این پرنده زیبا را از نزدیک بشنوند.
در طی سالهای گذشته، زاغ بور در نواحی بیابانی و نیمه بیابانی کشور و استانهایی چون سمنان، اصفهان، تهران، یزد، خراسان رضوی، خراسان جنوبی، کرمان، فارس، سیستان و بلوچستان و گلستان مشاهده شده است.
افعی شاخدار ایرانی
- رده: خزندگان
- نام علمی: Pseudocerastes persicus
- وضعیت حفاظت: کمترین نگرانی
منبع عکس:reiseniran؛ نام عکاس: سید باقر موسوی
مار افعی شاخدار ایرانی تیرهای از افعیهای سمی و خطرناک بومی ایران است که در جنوب غربی کشور و بیشتر در استان خوزستان زندگی میکند. زیستگاه اصلی این نوع مار سمی در مناطق شنی و بیابانی، زیر درختچه گز و در مناطقی با خاک سفت و پوشش درخت آکاسیا و گیاهان علفی یک ساله ذکر میشود.
بدن این مار به رنگ شنی، زرد قهوهای یا خاکستری است و چهار تا ۶ سری خال قهوهای در آن به چشم میخورد. وجود ساختارهای شاخ مانند در قسمت بالای چشم، لقب شاخدار را برای افعی خوزستانی رقم زد. این زائدههای شاخ مانند از جنس کیتین و بهشکل نوک تیر هستند.
انواع خزندگان چون کرم، انواع حشرات، انواع موش، انواع تخم پرندگان و خزندگان و سایر حیوانات، قورباغه و مواردی از این دست، بخشی از غذای افعی شاخدار ایرانی را تشکیل میدهند. برخلاف سایر مارها که بهصورت مارپیچی حرکت میکنند؛ حرکت این نوع مار یا افعی، از پهلو و بهشکل دایرهای انجام میگیرد.
سمندر لرستانی
- رده: دوزیستان
- نام علمی: Neurergus kaiseri
- وضعیت حفاظت: در بحران انقراض
منبع عکس: ایرنا؛ نام عکاس: ناشناس
در جنوب رشته کوههای زاگرس و در منطقه زیستگاههایی چون ووژن آب، بلالا، لفت، کرسر و کول سرمال، گونهای سمندر رنگی خالدار زندگی میکند که به سمندر لرستانی شهرت دارد. سمندر لرستانی را به نامهای دیگری چون سمندر خالدار قیصری، سمندر قمصری، سمندر خالدار امپراتور و حاجی باریکو نیز میشناسند. این جانور منحصربهفرد را از زیباترین گونههای سمندر در جهان میدانند که تنها در بخشهای محدودی از منطقه زاگرس ایران و در استان لرستان و قسمتی از استان خوزستان وجود دارد. ازاینرو، بقای این سمندر در سطح ملی و بینالمللی اهمیت بسزایی دارد.
از سمندر لرستانی بهعنوان فسیل زنده نیز یاد میکنند و این جانور جزو خزانه ژنتیکی با ارزش دوزیستان ایران به حساب میآید. سمندر لرستانی بهخوبی خود را با شرایط اقلیمی سازگار میکند و از این جهت، بسیار تکامل یافته است.
این نوع سمندر در بقایای جنگلهای بلوط دارای آبهای خنک دیده میشود و از لحاظ ظاهری، حدود ۱۴ سانتیمتر طول دارد. وجود خالها یا نوارهای زرد و نارنجی با زمینه قهوهای در پشت و رنگ زرد یا نارنجی متمایل به قرمز در ناحیه زیرین بدن، ظاهری زیبا و منحصربهفرد به این دوزیست دمدار میدهد.
همین ظاهر متفاوت و فریبنده، سمندر لرستانی را در معرض قاچاق قرار داد و متاسفانه سر از سفرههای هفتسین درآورد. از این جهت، نسل این سمندر با خطر انقراض مواجه شد و شورای عالی محیط زیست ایران، خریدوفروش و حمل این جانور را ممنوع اعلام کرد و مجازات حبس و جریمه را برای افراد خاطی در نظر گرفت.
اتحادیه جهانی حفاظت از محیط زیست (IUCN) نیز سمندر لرستانی را در فهرست قرمز و کنوانسیون حمایت از گونههای نادر و کمیاب جهان (CITES) آن را در ضمیمه یک (ممنوعیت تجارت و خریدوفروش) قرار دادند.
گورخر ایرانی (گور ایرانی)
- رده: پستانداران
- نام علمی: Equus hemionus onager
- وضعیت حفاظت: در خطر انقراض
منبع عکس: میزان؛ نام عکاس: ناشناس
گور ایرانی زیرگونهای از گورخر آسیایی به شمار میآید که در گذشته جمعیت فراوانی در خاورمیانه، آسیای مرکزی و چین داشت؛ اما اکنون بهدلیل اشغال زیستگاه طبیعی و شکار غیرقانونی، نسل آن رو به انقراض است. تنها تعداد کمی از زیرگونه ایرانی این جانور در پارک ملی خارتوران شاهرود، منطقه بهرامگور شهرستان نیریز فارس، منطقه پنجانگشتی ابرکوه و منطقه بهادران یزد باقی ماندهاند.
مناطق استپی و نیمهبیابانی همراه با تپه ماهورها و دشتهای فراخ، زیستگاه اصلی گور ایرانی را تشکیل میدهند و تغذیه این حیوان نیز معمولا از گیاهان همین منطقه است. پوست گور ایرانی برخلاف زبرا (گورخر آفریقایی)، راهراه نیست و بدنی یکدست به رنگ قهوهای روشن یا نخودی دارد. این حیوان بسیار قوی و گریزپا است و میتواند با سرعت ۶۰ تا ۷۰ کیلومتر بر ساعت بدود؛ اما معمولا سرعت خود را بین ۴۰ تا ۵۰ کیلومتر نگه میدارد و مسافتهای طولانی را بدون خستگی طی میکند.
دیگر تفاوت گور ایرانی با سایر گورها، نیاز این جانور به آب است. گورها بومی مناطق گرم و خشک و بیابانی هستند و قسمت زیادی از آب بدن خود را از گیاهان تامین میکنند؛ اما گور ایرانی وابستگی زیادی به آب دارد و گاه برای یافتن منابع آبی، تا ۲۰ کیلومتر از محل چرای خود فاصله میگیرد.
امکان دید سهبعدی از دیگر ویژگیهای جالب توجه گور ایرانی به حساب میآید. چشم این حیوان روی صورتش بهگونهای قرار گرفته است که میدان دید را افزایش میدهد. این قدرت بینایی بالا، تیزبین بودن و قدرت تفکیک و تشخیص اجسام، او را با محیط زیست اطرافش کاملا سازگار میکند و بقای گور را در محیط بیابانی افزایش میدهد.
قوچ و میش لارستان
- رده: پستانداران
- نام علمی: Ovis orientalis Laristanica
- وضعیت حفاظت: در خطر انقراض
منبع عکس: تسنیم؛ نام عکاس: عرفان سامانفر
چند گونه قوچ در ایران زندگی میکنند که از آن میان، قوچ لارستان از کوچکترین و کمیابترین گوسفندان وحشی در ایران و جهان و از نادرترین حیوانات دنیا به شمار میرود. زیستگاه این قوچ که با عنوان قوچ مینیاتوری نیز شناخته میشود، تنها در مناطقی از جنوب کشور قرار دارد. پراکنش این حیوان در بخشهایی از استان کرمان، نواحی جنوب استان فارس (منطقه حفاظت شده هرمد) و غرب استان هرمزگان (زیستگاههاى شهرستانهای بستک و بندرلنگه تا غرب منطقه حفاظت شده گنو) قابل مشاهده است.
گلههای قوچ و میش بهصورت گروهی زندگیمیکنند؛ اما میشها، برهها و نرهای جوان معمولا جدا از گلههای مسنتر دیده میشوند. در واقع، نرها از حدود سه تا چهار سالگی از مادهها و برهها جدا شده و وارد گروههای جداگانهای میشوند. در طول فصل جفتگیری، این گروهها کنار هم قرار میگیرند و پس از آن، قوچها بار دیگر گله ماده را ترک میکنند.
قوچ لارستان به نسبت بدن، گوشهای بزرگی دارد و رنگ پوستش نیز به نسبت سایر قوچها، روشنتر و تقریبا کرم متمایل به سفید است. شاخهای قوچ لارستان چون قوچ اوریال (دیگر گونه قوچ در ایران) بهسمت پایین و رو به جلو پیچ میخورد؛ اما از نظر اندازه کوچکتر و ظریفتر از شاخ سایر گونههای قوچ به نظر میرسد. نکته جالب توجه در این میان، ترجیح میشها به انتخاب قوچی با شاخهای بلندتر برای جفتگیری است.
قوچهای لارستان اغلب زمانهای صبح زود یا عصر را برای چرا انتخاب میکنند و ساعات بین روز را به نشخوار و استراحت میپردازند. منبع تغذیه آنها نیز از علوفه، بوتهها و برگ درختان تامین میشود. اینگونه اندمیک، از آسیب پذیرترین قوچ و میشها در ایران معرفی میشود که در معرض خطر قرار دارد.
بنا بر فهرست سرخ اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN)، جمعیت این حیوان نیز رو به کاهش است. عوامل بسیاری چون شکار غیر مجاز، تخریب زیستگاه از طریق جادهسازى، اکتشافات نفتى و معدنى، فروش و تجارت گوشت و چراى بىرویه و بدون مدیریت دام، بقای نسل این حیوان بومی نادر را تهدید میکند.
سنجاب ایرانی
- رده: پستانداران
- نام علمی: Sciurus anomalus
- وضعیت حفاظت: آسیبپذیر
منبع عکس:worldpets؛ نام عکاس: ناشناس
سنجاب زاگرس، سنجاب قفقازی، سنجاب قرمز یا سنجاب ایرانی از اعضای خانواده بزرگ جوندگان و بومی مناطق جنگلی زاگرس در غرب ایران است. این حیوان بازیگوش و دوست داشتنی، نقش مهمی در اکوسیستم و محیط زیست منطقه و گسترش و حیات جنگلهای بلوط کشور ایفا میکند.
سنجاب قرمز ایرانی جثهای متوسط، دمی بلند و پر پشت، چشمهای درشت و گوشهای به نسبت بلندی دارد. بدن این سنجاب در قسمت پشت به رنگ خاکستری با سایهای از قرمز حنایی، زیر بدن زرد رنگ، موهای سر و سطح پشتی دم او، قرمز حنایی و رنگ سطح زیرین دم نیز روشنتر است. رنگ حنایی دم سنجاب با فاصله گرفتن از نواحی شمالی جنگلهای زاگرس (کردستان) و نزدیک شدن به نواحی جنوبی آن (فارس) کاهش مییابد و گاه در نواحی جنوبی، این رنگ به زرد نخودی نزدیک میشود.
سنجابها در اغلب روزهای سال بهتنهایی زندگی میکنند؛ اما در زمستان و بهار بهصورت دستهجمعی مشغول لانهسازی میشوند. برخلاف اغلب حیوانات، برابری جنسیتی در سنجاب ایرانی مشاهده میشود و معمولا حیوان بزرگتر از لحاظ سن و جثه (نر یا ماده) در سلسله مراتب بالاتری قرار میگیرد و نقش غالب را در گروه ایفا میکند.
سنجاب ایرانی را شاخص سلامت جنگلهای بلوط میدانند
نقش سنجاب قرمز در حفظ اکوسیستم منطقه، از ویژگیهای بارز این جانور به حساب میآید. رفتار تغذیهای خاص سنجاب ایرانی به تکثیر درختان بلوط منطقه میانجامد و در واقع، این حیوان را شاخص سلامت جنگلهای بلوط میدانند.
سنجابها با جمعآوری میوه بلوط و مخفی کردن آن در شکاف صخرهها، درون تنه پوک درختها و بهویژه زیر خاک، به رویش درختان جدید کمک شایانی میکنند؛ بدین ترتیب که آنها نمیتوانند تمام میوههای بلوطی که در خاک دفن کردهاند را در زمستان بیابند و دانههایی که فراموش میشوند، در بهار جوانه زده و در نهایت، به درختان بلوط جدیدی تبدیل میشوند.
وُل ایرانی
- رده: پستانداران
- نام علمی: Microtus irani
- وضعیت حفاظت: کمترین نگرانی
منبع عکس:tabiat؛ نام عکاس: ناشناس
ول یا موش صحرایی ایرانی (Persian vole) از راسته جوندگان و از خانواده همسترهای دم کوتاه است. این جانور اندمیک، تنها در ایران یافت میشود و زیستگاه اولیه آن را در استان فارس و اطراف شهر شیراز گزارش کردهاند. پس از شیراز که برای نخستین بار ول ایرانی در آن دیده شد، دومین ثبت کشوری مشاهده این جانور در استان چهارمحال و بختیاری اتفاق افتاد.
بدن گرد، پوزه صاف و دم کوچک ولها، آنها را از سایر جوندگان مثل موش متمایز میکند؛ اما اینگونه شباهت زیادی به ول اجتماعی (موش مغان) دارد. رنگ پشت بدن این جانور نخودی مایل به زیتونی است که در قسمت پهلوها روشنتر میشود و قسمت زیرین بدن به رنگ شیری یا سفید چرک به نظر میرسد. اقلیم خاصی برای زندگی ول ایرانی مشخص نیست و برخی از آنها بهدلیل سازگاری بالا با محیط اطراف، در خشکترین بیابانها نیز میتوانند به زندگی خود ادامه دهند.
از شما نیز دعوت میکنیم تا نظرات و اطلاعات خود را درباره حیوانات بومی ایران با ما و سایر کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.
پرسشهای متداول
حیوان ملی ایران چیست؟
سلطان کوهستان لقب گدام حیوان بومی ایران است؟
کروکوذیل بومی ایران چه نام دارد؟
گوزن نماد چیست؟
گوزن را در فرهنگ و تاریخ کشور ایران، نمادی از مراقبت، نجابت و فروتنی میدانند.
منبع عکس کاور: برنا نیوز؛ نام عکاس: ناشناس
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰