عشق چیز عجیبی است؛ گاهی این عشق یک رابطه خانوادگی عمیق است که در طول یک زندگی پایدار شکل میگیرد و یا زمانی دیگر همین عشق فقط یک القای احساسی در دوران جوانی است که چون نسیمی میآید و تمام میشود. از طرف دیگر، گاهی یافتن یک رابطه عاشقانه مناسب میتواند در عجیب ترین زمانها اتفاق بیفتد. مثال بارز این گونه عشقها را میشود از درون فیلمهای ترسناک بیرون آورد. همیشه قرار نیست ماندگارترین تصاویر عاشقانه از کمدی درامهای وودی آلنی یا موزیکالهای فانتزی دیزنی بیرون بیاید؛ چرا که گاهی یک عاشقانه خوب از دل ژانری متولد میشود که همه در آن غرق خون هستند. حالا ما در ویجیاتو قصد داریم با همین دیدگاه بهترین فیلمهای ترسناکِ عاشقانه را برای شما معرفی کنیم.
بدنهای گرم (Warm Bodies)
در روزهایی که فیلمهای زامبی گونه دچار یک درجا زدگی در ایده پردازی و تلفیق ژانر بودند، فیلم بدنهای گرم ساخته جاناتان لوین تلاش کرد تا کاری متفاوت با این ژانر انجام دهد، اما از آن جایی که این فیلم دقیقاً در همان سالی که «جنگ جهانی زد» به عنوان یک بلاکباستر زامبی گونه به نمایش در آمده بود اکران شد، به شکل دردناکی توسط عامه مخاطبان سینمایی نادیده گرفته شد و سپس از یادها رفت. البته این نادیده گرفته شدن بدین معنا نیست که Warm Bodies فیلم خوبی نیست، زیرا این اثر با ایجاد جهانی بینظیر که عشق واقعی در آن پادزهر زامبی-ایسم است، نگاهی جالب به این ژانر محبوب سینمایی دارد.
عاشقانه بین دو شخصیت غیر متعارف این اثر به شدت شیرین است و همین موضوع فیلم را به عنوان یک کمدی ترسناک متفاوت به بیننده معرفی میکند؛ از طرفی این فیلم به جای آنکه مانند تمام آثار این ژانر از زاویه انسانی روایت شود، به دیدگاه شخصیت زامبی خود ایمان دارد. در واقع فیلم با نقطه نظر یک زامبی وارد جریان قصه گویی اصلیاش میشود. با این اوصاف Warm Bodies در اوج سادگی یک فیلم شگفت آور احساسی و عاشقانه است که در تمام مدت زمان خود مسیری لذت بخش دارد. تصور کنید رومئو و ژولیت ویلیام شکسپیر الهام بخش این فیلم زامبی عاشقانه ماورا الطبیعه است.
ماه عسل (Honeymoon)
فیلم ماه عسل با بازی رز لزلی یکی از ستارگان سریال «Game of Thrones»، داستان یک تازه عروس و داماد را روایت میکند که در اولین سفر زندگی مشترکشان به یک منطقه دور افتاده رفتهاند تا ماه عسل خود را با اوقاتی خوش تبدیل به خاطره ماندگاری کنند. عاشقانه بین زوج اصلی فیلم تازه و هیجان انگیز و به ظاهر خیلی لطیف است، در واقع این اثر به آرامی و با دقت تصویر زن و شوهر را بسیار عاشقانه برای بیننده ترسیم میکند. اما مطمئناً، ما در یک فیلم ترسناک هستیم و ماه عسل در ژانر ترسناک طبقه بندی شده است. بنابراین، پس از مدتی این زوج رومانتیک، ناگهان به واسطه بروز اتفاقاتی وارد جریانی از حوادث وحشتناک میشوند.
تازه عروس و داماد این فیلم که مسافر جنگلی خوفناک و دریاچه کنار آن شدهاند، رفته رفته در ماه عسل خود حقایق شومی را درباره یکدیگر میآموزند و این موضوع بستر ژانر فیلم را گسترش میدهد. ماه عسل به طرز ماهرانهای ترس بسیار قدرتمندی را تجربه میکند؛ ترسی که وابسطه به تغییرات شخصیتی مشکوک است. به طور کلی فیلم Honeymoon یک داستان پرشور و غم انگیز است.
مگس (The Fly)
فیلم مگس حاوی داستان عاشقانه دیگری است که یک تراژدی در مرکز آن وجود دارد. اساساً فیلمها ژانر ترسناک با ترکیب نشانههای سینمای عاشقانه دارای لحظات تراژیک هستند؛ این ژانر گاهی القا کننده حوادث عجیب و غریب است و فیلم مگس یکی از بهترینهای این گونه نادر است. داستان فیلم مگس گویای ماجرای دانشمند جوانی به نام «ست براندل» است که ماشینی ساخته که میتواند ماده را به اتمهای مجزا تجزیه کند و پس از انتقال به مکانی دیگر با سرعت جریان الکتریسیته، دوباره با پیوند اتمها به همان ماده برسد. او در حال مستی تصمیم میگیرد آزمایش ماشین را روی خودش هم انجام دهد، در حالی که او عشقش آگاه نیستند که مگسی هم همراه او وارد دستگاه شده است.
آنچه در پی این داستان میآید این است که دانشمند جوان به شکلی آهسته و دردناک تبدیل به چیزی میشود که نه کاملاً انسان است و نه یک حشره؛ البته این جریان برای دانشمند جوان فیلم تماماً ناخوشایند نیست، زیرا او از قدرت و متابولیسم تازه خود لذت میبرد. اما این لذت زندگی عاشقانه او را نابود و گاهاً نامتعارف میکند. فیلم مگس به کارگردانی دیوید کراننبرگ یک معجون ویژه از جنون، عشق و تخیل شگفتانگیز است.
آدمهای گربهای (Cat People)
به محض این که فرضیه فیلم کلاسیک Cat People را با صدای بلند بگویید کاملاً ناراحت کننده به نظر میرسد. یک زن صربستانی (با بازی سیمونه سیمون) متقاعد شده است که در گذشته گربه بوده است و وقتی که عصبانی میشود به یک گربه تبدیل میشود! همین موضوع زندگی مشترک و عاشقانه او را تحت الشعاع قرار میدهد؛ چرا که همسر او عملاً میترسد دچار مرگی دردناک شود. پارانویای زن رابطهاش را با همسر جدیدش کنترل میکند و همین پارانویا شروع به از بین بردن ارتباط او با همسرش میکند. داستان این اثر یکی از جذاب ترین داستانهای موجودِ ساخته شده در زمره ترسناک ترین فیلمهای دنیا است.
فیلم آدمهای گربهای یک داستان عاشقانه غم انگیز و تراژیک است؛ داستانی که مثل همیشه شروعی عاشقانه و ایده آل دارد؛ اما به آرامی به سمت یک ناهنجاری فرو میرود، و این در حالی است که شخصیت مرکزی با نام ایرنا تلاش میکند ماهیت حیوانی و روابط انسانی خود را در یک بسته مخوف به بیننده القا کند. ممکن است فیلم Cat People یک عشق شور انگیز در مرکز خود نداشته باشد، اما خرابی بار احساسی بین شخصیتها جذاب است. بنابراین آدمهای گربهای از آن دست فیلمهای ترسناک است که وحشت، عشق و جنسیت را با هم دستمایه ایدهاش قرار میدهد.
کندیمن (Candyman)
کندیمن بدون شک یکی از وحشیانهترین و تراژیکترین آثار ژانر وحشت است. داستان فیلم، روایت دانشجویی است که برای پروژه پایان ترم خود بر روی موضوع افسانههای محلی کار میکند و نظرش به سوی افسانه کندیمن جلب میشود. ریشه افسانهای Candyman دربارهٔ پسر سیاهپوست یک برده است که عاشق یک زن سفید پوست میشود و پس از یک سری اتفاقات، به جرم عشق یکی از دستانش برای مجازات بریده میشود و با یک قلاب جایگزین میشود. این موضوع زمینه را برای انتقام و خشونت فراهم میکند.
شخصیت کندیمن در عملکرد خود خطرناک، شدید و بدخواه است، اما انگیزه غم انگیز شخصیت او ناشی از یک عشق نافرجام است که کاملاً قابل درک است. البته لازم به ذکر است که این یک رابطه لزوماً سالم نیست، اما احساسات موجود در آن غیرقابل انکار است و همین داستان او را تلخ و شیرین و البته ترسناک جلوه میدهد. در مجموع فیلم Candyman یک داستان زیبا و موثر است که از یک پیش فرض جالبِ عاشقانه سود میبرد.
شانِ مردگان (Shaun of the Dead)
شان (سایمون پگ) یک پسر بیست و نه ساله انگلیسی است و هیچ هدف واقعی ندارد و تنها دوست دارد نوشابه بخورد و بازیهای ویدیویی را تجربه کند. زندگی ملایم و بی حوصلگی ناپایدار او هرچند با آخرالزمان زامبیها به لندن همراه میشود، اما او در این میان سعی میکند با نجات معشوقهاش، بهترین دوستش و مادر دوست صمیمیاش حرکتی رو به جلو در زندگیاش انجام دهد.
این فیلم زامبی گونه ادای احترامی به فیلم «Night of the Living Dead» جرج اندرو رومرو است. شاید اولین فکر شما در مورد Shaun of the Dead این نخواهد بود که این یک داستان عاشقانه است، اما به راستی چه چیزی عاشقانه تر از این است که فردی برای نجات معشوق خود و نجات دوستانش از آخرالزمان، در میان انبوهی از زامبیها بجنگد؟ در قلب این زامبی کمدی سینمایی ساخته ادگار رایت، یک داستان دلهره آور از عشق وجود دارد که در آن شخصیت شان به شدت تلاش میکند ثابت کند که او یک شریک ارزشمند برای شخصیت لیز است. همین ابراز علاقه ساده هسته مرکزی این فیلم را شکل میدهد. بنابراین شانِ مردگان یکی از مهمترین آثار لیست فیلمهای ترسناک عاشقانه است.
تریلوژی احضار (The Conjuring)
در دنیای تاریک و پُر از موجودات هیولایی که با وجود راهبه شیطانی والاک و جادوگران و ارواح خبیث در آن تعریف شده است، به نظر نمیرسد که ماجراهای عاشقانه بیشترین نقش را در ساخت تریلوژی The Conjuring یا احضار داشته باشد. اما اگر دو شخصیت اصلی و قهرمان این سه گانه یعنی اِد و لورین وارن را مورد کاوش قرار دهید، متوجه خواهید شد این عشق آتشین آنها است که مردم را پای این مجموعه نگاه داشته است.
تصویر حساس اِد و لورین از یک ازدواج طولانی و فداکارانه یکی از مهمترین قسمتهای مجموعه فیلم احضار است؛ به طور واضح این زوج یکدیگر را به طور شهودی و ادراکی میشناسند، و همین درک متقابل است که به آنها توانایی مبارزه با هیولاهای شیطانی و ماورالطبیعه اطرافشان را داده است. از طرفی آنها لحظههای عاشقانه خود را به همان اندازه که ترس را تجربه میکنند، به اشتراک میگذارند. برای مثال عشق آتشین لورین به اِد خصوصاً در احضار 2 و 3 بینندگان را تحت تاثیر خود قرار داد. بنابراین زوج مرکزی این فیلم شخصیتهایی هستند که استحکام ازدواجشان بیننده را ترغیب به تشکیل خانواده میکند.
بیتلجوس (Beetlejuice)
بیتلجوس فیلمی کمدی، ترسناک و ماورائی به کارگردانی تیم برتون است که در سال ۱۹۸۸ میلادی ساخته شد. داستان فیلم دربارهٔ زوج جوانی است که بعد از مرگ مجبور میشوند در همین دنیا بمانند. خانوادهای مالک خانهشان میشوند اما دختر نوجوان خانواده روح آنها را میبیند، و این شروع یک داستان جالب است. زوج اصلی این قصه یعنی باربارا و آدام مایتلند، یک ازدواج طولانی مدت دیگر در مدیوم سینما را به رُخ بیننده میکشند. در واقع این زوج یکی از خارق العاده ترین روابط روی پرده سینما را دارند؛ روابطی که شامل حمایت از یکدیگر و دوست داشتن یکدیگر تا پس از مرگ میشود
این فیلم تنها حاوی یک فرمول عاشقانه نیست بلکه نمایشگر یک رابطه قوی و پایدار است، در واقع نحوه تعامل زن و شوهر در طول فیلم و تعهد به زندگی مشترک شبح گونهشان به معنای واقعی کلمه یک معجون دلانگیز است. با این اوصاف تیم برتون واقعاً پادشاه ساختن آثار رُمانتیک وحشتناک است؛ بنابراین بیتلجوس درخشان عجیب و غریب و سرشار از ایده است.
دراکولای برام استوکر (Bram Stoker’s Dracula)
فرانسیس فورد کاپولا با فیلم دراکولای برام استوکر، افسانه دراکولا خون آشام را کاملاً حول راههای جنسی و خوی شهوانی دراکولا میچرخاند؛ بنابر همین دیدگاه فیلم کاپولا، دراکولا را نسبت به خون آشامهای گذشته بسیار عاشقانه تر جلوه میدهد. داستان فیلم از این قرار است که سلحشوری به نام «ولاد»، معروف به «دراکولا» (اولدمن) از نبرد با سپاهیان ترک بازمیگردد و میفهمد که همسرش، «الیزابتا» (رایدر)، به تصور مرگ او خودکشی کردهاست. «دراکولا» ایمانش را رها میکند و خونآشام میشود؛ و حالا برای تجدید حیات همسرش دست به کارهای وحشتناکی میزند.
دراکولا این فیلم به جای اینکه قصد داشته باشد دندانهای نیش خود را به هر زنی که از مسیر او عبور میکند فرو برد، یا یک آدمی شیاد و متلک گو باشد، بیشتر موجودی است که توسط عشق عمیق خود به همسرش تعریف میشود، و این فیلم اعلامیه اشتیاق او در تمام اعصار برای یک زن است. بنابراین فیلم دراکولای برام استوکر نیز یکی از آثار شاخص این لیست است.
آدم درست را راه بده (Let The Right One In)
عاشقانهای متفاوت از ژانر وحشت خون آشامی که برای سینمای سوئد است. در حالی که سایر فیلمهای این لیست روابط بزرگسالان و شور و نشاط پرشور میان آنها را بزرگ جلوه میداد، فیلم آدم درست را راه بده، نگاهی به رشد عاشقانه بین دو نوجوان در آستانه بزرگ شدن است، جایی که همه چیز جدید، ترسناک و ظریف است؛ و این فیلم متمرکز بر حساسیت چنین موقعیتی نسبت به یک عشق جوان است. مرگ و خون و خونریزی در این اثر وجود دارد، اما رابطه عاشقانه شخصیتهای اصلی هسته عاطفی فیلم را شکل میدهد. فیلم «Let The Right One In» قطعاً یک قطعه جذاب و تاریک است، اما در مرکز آن داستان بسیار مهیجی وجود دارد که آن نیز یک داستان عاشقانه اجتناب ناپذیر است.
دو پیشنهاد ویژه برای بهترین فیلمهای ترسناکِ عاشقانه
قلهای به رنگ خون (Crimson Peak): فیلمی در ژانر ترسناک و فانتزی به کارگردانی گیرمو دل تورو و نویسندگی دل تورو و متیو رابینز است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. به گفته دل تورو، او برای تولید این فیلم خود از دو اثر شاخص سینمای وحشت یعنی «The Exorcist» و «The Shining» الهام گرفته است. داستان فیلم در انگلستان دوره ویکتوریایی اتفاق میافتد. نویسندهای مشتاق برای جلب وسوسههای عاشقانه خود با شوهر جدیدش و خواهرشوهرش به قصری گوتیک و متروکه در انگلستان نقل مکان میکند. و حالا او باید در فضایی رومانتیک و تاریک، راز ارواح خانه جدیدش را کشف کند.
صداها (The Voices): مرجانه ساتراپی فیلمساز زن ایرانی الاصل این کمدی ترسناک سیاه را با بازی رایان رینولدز کارگردانی کرده است. جری (رایان رینولدز) یک مرد سرحال است که نسبت به دنیا دید خوبی دارد اما از لحاظ روحی بیمار است و همیشه از داروهای ضد روانپریشی اجتناب میکند. او دچار توهم شده که گربهاش از او میخواهد که یک قاتل سریالی شود و رابطه عاشقانهای را با یک همکار زن در کارخانه برقرار کند. این در حالی است که سگش در طرف مقابل گربه است و استدلال میکند که جری آدم خوبیست. وقتی که جری برخلاف میلش شروع به استفاده از داروهایش میکند داستان کمی متفاوت میشود. فیلم صداها یک کمدی سیاه با رگههای ژانر وحشت است که عشق نیز در آن دخیل است.
بهترین فیلمهای ترسناک از نگاه ویجیاتو را بشناسید:
- برترین فیلمهای زامبی محور که احتمالاً با آنها آشنا نیستید
- بهترین فیلمهای مهیج روانشناختی تمام دوران کدام است؟
- معرفی ده فیلم برتر ترسناک با مضامین عرفانی
- معرفی بهترین فیلمهای ترسناک زیر 90 دقیقه
- بهترین فیلمهای کمدی ترسناک هالیوودی
- بهترین فیلمهای ترسناک فرانسوی تاریخ
https://vgto.ir/a7f
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰