مردم در کوچه و خیابان، یوسف تیموری را به چه نامی می‌شناسند؟

مخاطبی که سریال «نوروز رنگی» را می‌بیند، مثل «پایتخت» و «نون‌خ» وارد فضای قومیتی جدید می‌شود؛ این بار نه مازندران و نه کُرد؛ بلکه مشهد مقدس. سریالی که علی مشهدی (علی مسعودی) خاطرات خودش را از دوران زندگی‌اش به رشته تحریر درآورد و حالا به مجموعه‌ای نوروزی تبدیل شده است. قصه اصلی این سریال در بستر سال‌های منتهی به دهه ۷۰ می گذرد.

این سریال در ۲۰ قسمت هر شب روی آنتن می‌رود. کمدی موقعیتی که جلوتر از کار قبلی علی مشهدی یعنی سریال «آخر خط» است. داستان اصلی این سریال در خانواده‌ای در حاشیه شهر مشهد می‌افتد. رابعه اسکویی مادر این خانواده است و هادی عامل هاشمی، نقش پدر آن خانواده را ایفا می‌کند. یوسف تیموری نیز یکی از بازیگران این سریال در نقش دائی خانواده است.

هر کدام از شهرهای ایران، فرهنگ و آداب و رسوم منحصر به شهرشان را دارند و مشهد نیز از این قاعده مستثنی نیست و در این سریال سعی شده تا به فرهنگ و آداب و رسومی که در این شهر است پرداخته شود. البته علی مشهدی به عنوان نویسنده و کارگردان، پا فراتر گذاشته و برای اولین بار صحنه‌هایی از حرم امام رضا(ع) در دهه ۱۳۶۰ را نیز به نمایش می‌گذارد.

به سراغ یوسف تیموری، یکی از بازیگران نقش اصلی این سریال رفته‌ایم که در نقش دایی‌محمود بازی می‌کند. بخش‌هایی از این گفت‌وگو را بخوانید:

از تجربه بازی در «نوروز رنگی» بگویید.

وقتی در این پروژه حضور پیدا کردم این انرژی را در وهله اول از شهر مقدس مشهد و امام رضا(ع) گرفتم خیلی کمک کرد. سپس علی مسعودی یا همان علی مشهدی که بسیار به سبک کاری هم نزدیکیم. دوست قدیمی که از سر سریال «کوچه اقاقیا» با او آشنا شدم، زمانی که آمده بود و در نگارش فیلمنامه به رضا عطاران کمک می‌کرد. از طرفی دیگر خوشحال‌کننده است که این سریال در نوروز پخش می‌شد. همه این اتفاقات دست به دست هم داد تا انرژی خوبی در کارمان باشد و بعد از دو سال با این سریال در نوروز تلویزیون میهمان خانه‌های مردم باشم.

این‌جا گویش مشهدی ندارم اما لهجه آبادانی‌ها یک چیزهایی‌شان شبیه به مشهدی‌ها است. دایی محمود را یک تیپ گرفتیم؛ مدل گریم، گویش و لحن در صدا همه گویای این شخصیت است. این آدم و تیپ بین آدم‌های رئال دیگر ایفای نقش می‌کند. کار یک کمدی موقعیت است و از جانب من که دایی محمود را بازی کردم کمدی تیپ در موقعیت به حساب می‌آید.

در کوچه و خیابان، یوسف تیموری را به نامِ چه نقش‌هایی صدا می‌زنند؟

خیلی از نقش‌ها؛ علیرضای «کوچه اقاقیا»، مجید در مجموعه «مجید دلبندم»، فولاد در سریال «زیر آسمان شهر»ـ، کاراکتر همزاد حسن کچل در سریال «قطار ابدی» و یا شخصیت صمد در سریال «برای آخرین بار». خود من همیشه در مصاحبه‌هایم می گویم چه فیلم و سریال تلویزونی حتی ضعیف بوده من زحمت خودم را  کشیده‌ام. شاید سؤالی داشته باشید که بین کارهایم، کدام کار را بیش از همه دوست دارم، می‌گویم هیچ کاری نیست که آن را دوست نداشته باشم.

شما دوست دارید سال ۱۴۰۰، کدام بازیگر یا بازیگران را در تلویزیون ببینید؟

واقعاً همه! اما دوست دارم رضا عطاران را به عنوان میهمان یک شبکه یا برنامه در تلویزیون ببینم. بازیگری یا کارگردانی که در تلویزیون کار نمی‌کند، حداقل تصویر او را در تلویزیون ببینیم.

چرا در برنامه دورهمی و خندوانه حضور پیدا نکردید؟

دلیل خاصی نداشت. یکی از کسانی که خیلی خوش سلیقه است و دوست دارم با او کار کنم رامبد جوان است. ان‌شاءالله با هم فیلم و سریال کار کنیم و این‌طوری در خدمتش باشم.

با کدام از هنرمندانی که در سال ۱۳۹۹ از دست دادیم خاطره داشتید؟

پرویز پورحسینی را خیلی دوست داشتم مثل استاد برای من بود؛ چند کار کنار ایشان بودم. سیروس گرجستانی هم هنوز داغ‌شان بر دل ما مانده است. اما در این اواخر دو دوستی از میان ما رفتند که یادشان برای همیشه در خاطره‌ها می‌ماند و البته داغ‌شان هم از بین نرفته است؛ مهرداد میناوند و علی انصاریان. با مهرداد که سابقه دوستی‌مان به قدیم برمی‌گردد‌، آن دورانی که از اتریش به ایران آمد اما علی انصاریان را کم‌تر می‌دیدم. تا اینکه در برنامه مجازی دو ماه پیش حضور داشتیم؛ واقعاً دلم سوخت.

۵۷۵۷