از حذف تمام تکواندوکاران ایران تا حذف عجیب نام سهراب مرادی از فهرست و اعزام نشدن او به المپیک. از گریههای نجمه خدمتی تا طلبکار بودن ورزشکار المپیکی و دادن نمره ۲۰ به خودش! میان همه این حواشی تلخ اما یک وجه مشترک هست، «فدراسیون ناکارآمد». فدراسیونهایی که باید مشوق ورزشکاران باشد و وظایفشان را به درستی انجام دهد، در حالت افراط و تفریطاند و حالا بیشتر از آنکه خیر برسانند به ورزشکار و ورزش ایران، در مهمترین آوردگاه ورزشی جهان شر رساندهاند.
سهراب مرادی؛ از شایعه تا فاجعه
بعد از اینکه وزنهبردار چین تایپه که دو پله در رنکینگ المپیک از او پایینتر بود و طبق قوانین قبلی فدراسیون جهانی وزنهبرداری هیچ شانسی برای حضور روی تخته المپیک را نداشت، در توکیو و رقابت دسته ۹۶ کیلوگرم گروه A دیده شد و پس از کسب مدال طلای «فارس الباخ» قطری که در غیاب سهراب مرادی و کیانوش رستمی به دست آمد، گمانهزنیهای بسیاری به وجود آمد که روی سهمیه المپیکی سهراب برای حضور در توکیو معامله شده است. کارشناسان بسیاری در این باره نوشتند و بحث چرایی
حضور نیافتن مرادی در المپیک در فضای مجازی داغ شد. حرفهای مرادی در این باره نیز ناکارآمدی فدراسیون و پاسخگو نبودن آنها را تایید میکند. « چطور ممکن است، وزنهبردار کشور چین تایپه که هم از نظر رکوردی، هم از لحاظ امتیازی و هم در رتبهبندی دسته ۹۶ کیلوگرم المپیک از من پایینتر بوده، موفق شده از قاره آسیا در المپیک روی تخته برود ، ولی من که این همه بدبختی و جراحیهای سنگین را به خاطر حضور در المپیک تحمل کردم به راحتی آب خوردن حذف شوم و نتوانم روی تخته مسابقه در المپیک برای کشورم مدال و افتخار کسب کنم؟! اگر کسی پیدا شد پاسخ منطقی و مستند برای این سؤال من داشته باشد من دیگر حرفی ندارم. اینجاست که میگویم وقتی شواهد و مستندات را کنار هم قرار میدهم به چیزی جز معامله پشت پرده روی سهمیه و مدال المپیکیام در دسته ۹۶ کیلوگرم نمیرسم. من چه بدی به علی مرادی، صالحی امیری و سلطانیفر کرده بودم که اینطور با سرنوشت و حقم برای حضور در المپیک بازی شد؟! من بعد از مسابقه دسته ۹۶ کیلوگرم المپیک شب و روز و خواب و خوراک ندارم.»
گلایه نجمه خدمتی
« رشته اصلی من تفنگ بادی است و همه افتخاراتم در این رشته است، همه مردم در جریان هستند اما به تشخیص فدراسیون دو هفته قبل از اعزام من را در تیم تفنگ بادی قرار ندادند که دلیلش را انتخابی و افت اعلام کردند اما میتوانستند با توجه به تجربه و افتخارآفرینی که داشتم من را انتخاب کنند .دوست داشتم برای مردم کشورم افتخارآفرینی کنم و به همین دلیل خیلی ناراحتم.» این صحبتهای نجمه خدمتی در خلال اشکهای او پس از ناکامی در المپیک است. نجمه به خبرنگار میگوید: برای رقابت تفنگ سه وضعیت روح و روانش بههم ریخته و در رشته تخصصیاش شرکت نکرده است. اما فدراسیون هیچ پاسخی در این باره نداده است و حرفهای او را تایید یا تکذیب نکرده است.
همه امکانات برای یک نفر!
همیشه برخی ورزشکاران رشته دوومیدانی از توجه بیشتر فدراسیون به احسان حدادی گلهمند بودهاند. ورزشکاری که حاضر نشد عمل خارپاشنهاش را در ایران انجام دهد و فدراسیون برای او هزینههای سرسامآوری کرد تا از بین
۱۶ نفر چهاردهم شود! در این اما ادبیات طلبکارانه حدادی چیزی است که مردم و کاربران شبکههای اجتماعی را ناراحت کرده است. او در مصاحبهای اعلام کرده که ناراحت نیست و المپیک برای او میدانی بود تا برای بازیهای آسیایی آماده شود. او گفت:« به احترام المپیک آمدم و شرمنده هیچکس نیستم! من تنها مدالآور دوومیدانی ایران در المپیک هستم. چهار مدال طلای بازیهای آسیایی دارم و سال آینده به دنبال کسب پنجمین مدال آن هستم. برای همین مسؤولان به این نتیجه رسیدند که سرمایهگذاری روی من اثرگذار خواهد بود. ورزش ایران اگر میدانست که من مدال نمیگیرم برای من هزینه نمیکرد!» این صحبتهای گرانترین ورزشکار ایران با بازدهی صفر است.
برای اولینبار نتوانستیم
«شرمنده مردم کشورم هستم و از آنها عذرخواهی میکنم که تکواندو برای اولینبار از میدان المپیک نتوانست نتیجهای را کسب کرده و دل مردم را شاد کند.» این صحبتهای محمد پولادگر رئیس فدراسیون تکواندو پس از ناکامی نمایندگان ایران در المپیک است. عبارت برای اولینبار نمونه دیگر عباراتی بود که گویی مدیران همیشگیاند و مردم باید از آنها اطاعت کنند. علیمحمد بسحاق مربی سابق تیمملی تکواندو درخصوص این نتایج ضعیف گفت:« اقدامات پولادگر بهخاطر حفظ جایگاه خودش است. او مسیرهای دیگر را رفت و جایگاهش را حفظ کرد، اما تکواندو به قهقرا رفت. ایشان یک مدیریت پوسیده و قدیمی دارد. تکواندو به خون تازه و نیروی توانمند نیاز دارد. پولادگر همه قهرمانان و پیشکسوتان را از این فدراسیون فراری داد و تنها بله قربانگوها در فدراسیون هستند. من فقط خواهش دارم که آقای پولادگر بپذیرید و لجبازی نکنید. همین فردا خداحافظی و خانواده تکواندو را خوشحال کند.»
چرا کسی پاسخگو نیست؟
حالا غیر از ورزشکاران، حق مردم کشور هم هست که بدانند علت این ناکارآمدیها چیست؟ چرا روسای فدراسیونها ریاست را حق مسلم خود میدانند و استعفایی در کار نیست؟ قرار است کسی رکورد ناطقنوری را هم بشکند و بیش از ۲۸ سال در یک فدراسیون بماند؟ چرا افراد حاضر در فدراسیونها برای ورزشکاران دلسوزی نمیکنند و کسب نتایج ضعیف برایشان اهمیتی ندارد؟ چرا حالا که مردم از اصل داستان مطلع شدهاند، آنها پاسخگوی ورزشکاران خود نیستند؟ همه اینها سوالهایی است که سالهاست بیجواب باقی مانده است و احتمالا از این به بعد هم قرار است همین باشد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰