مابقی همه افسانه است – خبرآنلاین

چپ پای بازی ایران – یوگسلاوی که با پاس خداداد عزیزی آهنگ دروازه حریف کرد و ضربه‌اش را به کنار دروازه کوبید.همان مسابقه‌ای که سی‌نیشا میهایلوویچ با یک کاشته هوشمندانه،تفاوت را رقم زد؛درحالیکه ایران با حرکات خداداد و مهدوی‌کیا و کریم تیم برتر میدان بود و یک گل و یک امتیاز کف استحقاقش.میهایلوویچ که بعد

کد خبر : 12857
تاریخ انتشار : جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ - ۵:۳۳
مابقی همه افسانه است – خبرآنلاین



چپ پای بازی ایران – یوگسلاوی که با پاس خداداد عزیزی آهنگ دروازه حریف کرد و ضربه‌اش را به کنار دروازه کوبید.همان مسابقه‌ای که سی‌نیشا میهایلوویچ با یک کاشته هوشمندانه،تفاوت را رقم زد؛درحالیکه ایران با حرکات خداداد و مهدوی‌کیا و کریم تیم برتر میدان بود و یک گل و یک امتیاز کف استحقاقش.
میهایلوویچ که بعد از گلزنی از چنگ هم تیمی‌ها می‌گریخت و ستاره بزرگی بود و بعدها درلاتزیو و اینتر گلرهای بسیاری مزه کاشته‌ها و شوتهای ترسناکش را چشیدند. سی‌نیشا در ایتالیا ماند و همان‌جا ازدواج کرد و بعدها سرمربی شد و از این تیم به آن تیم رفت؛از میلان و سمپدوریا تا فیورنتینا و بولونیا.
توی همین جابجایی‌ها بود که خبر سرطان و شیمی درمانی‌اش را شنیدیم.او سرطان خون داشت اما باتمام وجود ایستاد و از بیماری عبور کرد و دوباره به نیمکت بولونیا برگشت؛درحالیکه رقیق‌تر از قبل شده و حرفهایی می‌زد که از مردی به سرسختی او بعید بود: هر لحظه زندگی گرانبها و ارزشمند است. سه ماه مداوم در بیمارستان بودم و وقتی خارج از بیمارستان توانستم هوا را تنفس کنم از همین نعمت قدردان بودم .الان بیشتر گریه می‌کنم، مثل بچه. قبلا اینطور نبودم.
او با این پیروزی شخصی قهرمان خیلی‌ها شد.یک مربی مشهورتر وقابل احترام‌تر از آنچه که قبلا بود اگرچه دیگر کاشته نمی‌زد اما این بار ضربه‌ای را به ثمر رسانده بود که خیلی باارزش‌تر از گلهای دوران فوتبال.حتی از گل بازی ایران؛که شاید اتفاق نمی‌افتاد اگر مهرداد زودتر دروازه حریف اول ایران در جام جهانی 98 را باز کرده و اسم خودش را کنار حسن روشن و ایرج دانایی فرد بعنوان یکی از گلزنان تاریخی جام جهانی ثبت کرده بود. مهرداد،که اتفاقا خوراکش همین توپها و ضربه به زاویه مخالف بود.
این گل به ثمر نرسیده اما خیلی مهم نبود اگر مهرداد توی این یکی دوهفته زجرآور مثل میهایلوویچ مهمترین گل زندگی را می‌زد و از روی تحت بیمارستان به آغوش خانواده برمی‌گشت.
امروز که اشک و ضجه سهراب بختیاری‌زاده بر مزار او را می‌دیدم یاد روزهای نه چندان دوری افتادم که مهرداد در مسیر بازگشت به زندگی عادی بود. موهایش در می‌آمد و لابد زندگی بلندی پیش رویش بود.کاش در این بیماری مهلک طاقت بیشتری داشت و(شاید) درمان بهتری.
البته توی زندگی آدم باید خوش شانس هم باشد و انگار همین که در معرض این ویروس نکبتی نباشی،اقبال بزرگی است. اما چقدر عجیب که اینجا کرونا می‌کشد و آنجا سرطان شکست می‌خورد.(بخت لعنتی-مابقی همه افسانه).

258 41



لینک منبع :
هوشمند نیوز

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.