لایتنینگ Paywalls در مقابل Value4Value – مجله بیت کوین
این یک سرمقاله نظری توسط Will Schoellkopf، نویسنده «سگ بیت کوین» و میزبان پادکست بیت کوین «خیلی زود است!» است. وقتی صحبت از paywalls در مقابل #value4value می شود، آیا واقعا همه چیز است یا هیچ؟ یادداشت نویسنده: هدف من حمله شخصی به کسی نیست. من از نقل قول های افراد خاص برای مثال هایم
این یک سرمقاله نظری توسط Will Schoellkopf، نویسنده «سگ بیت کوین» و میزبان پادکست بیت کوین «خیلی زود است!» است.
وقتی صحبت از paywalls در مقابل #value4value می شود، آیا واقعا همه چیز است یا هیچ؟
یادداشت نویسنده: هدف من حمله شخصی به کسی نیست. من از نقل قول های افراد خاص برای مثال هایم استفاده خواهم کرد، اما قصد من این است که با احترام ایده ها را به چالش بکشم، نه حمله به مردم. بحث سالم ایده ها با حسن نیت به بیت کوین کمک می کند، بنابراین امیدوارم آنها متوجه شوند.
در مقاله جیجی، «آزادی ارزش»، او آنچه را که در پولیسازی اطلاعات شکسته است، میگوید: «مشکل اینترنت این است که اطلاعات میخواهد رایگان باشد.»
به عنوان یک خالق محتوا، در مورد من یک نویسنده، این مشکل با اینترنت به خانه می رسد. نوشتن محتوای خوب کار بسیار زیادی است و من مجانی کار نمی کنم. من به دنبال جبران برای اثبات کارم هستم. همانطور که جوکر می گوید، “اگر در کاری مهارت دارید، هرگز آن را رایگان انجام ندهید.”
Gigi مشکل تنها تلاش برای فروش اطلاعات (مانند یک کتاب/مقاله نوشته شده) در پشت دیوار پرداخت را به دو دلیل متمایز تقسیم میکند، «مشکل MTX» (مشکل تراکنش ذهنی) و «پارادوکس DRM» (پارادوکس مدیریت حقوق دیجیتال).
من تصدیق میکنم که «پارادوکس DRM» راهحلی ندارد: «محتوا فقط در صورتی در پشت دیوارهای پرداخت قفل میشود که بد باشد. اگر خوب باشد آزاد می شود.»
علاوه بر این، Gigi توضیح میدهد: «مشکل MTX، که MTX مخفف «تراکنش ذهنی» است، به مشکل هزینههای تراکنش ذهنی غیرقابل کاهش ذاتی هر تراکنش اشاره دارد. هر بار که به دیوار پرداختی برخورد می کنید، باید آگاهانه تصمیم بگیرید: “آیا می خواهم برای آن هزینه کنم؟”
از آنجایی که جیجی «باور[s] که مشکل MTX یک معامله بزرگتر از پارادوکس DRM است، تمرکز این مقاله خواهد بود. Gigi اذعان میکند که راهحل سنتی برای رهایی مصرفکننده از سردرد تراکنشهای ذهنی، مدل اشتراک است، اما پس از آن آنقدر اشتراکهای مختلف برای محتوای انحصاری مورد نیاز است که دوباره غیرعملی میشود.
با ذهنی باز و مایل به دیدن نه تنها سیاه و سفید، بلکه سرگرم کردن سایههای خاکستری، لطفاً در نظر بگیرید که چگونه تراکنشهای کوچک رعد و برق، که به روش صحیح اجرا شدهاند، میتوانند برای حل مشکل تراکنش ذهنی کار کنند. همانطور که نیک سابو می گوید:
«یک سیستم پرداخت خرد راه حلی برای مشکل حسابداری ذهنی فرض می کند. اگر کسی واقعاً می توانست این مشکل را حل کند … پس انداز حتی در تجارت فعلی بسیار زیاد خواهد بود … نه به ذکر همه امکانات جدید ممکن با هزینه های تراکنش کمتر.
برای شروع، چرا مردم از خرید مستقیم کتاب لذت می برند؟ نیک سابو به اختصار پاسخ میدهد: «هزینه ثابت یک قرارداد بیمه ضمنی است.»
وقتی کتاب الکترونیکی خود را با قیمت ثابت عرضه می کنم، خواننده در امان است. آنها می دانند که صاحب آن هستند و می توانند آن را در اوقات فراغت خود بخوانند. با این حال، این قیمت ثابت مانعی برای ورود ایجاد می کند. اگر بخواهند کتاب الکترونیکی را بخوانند همه یا هیچ می شود. اما اگر من این مانع را تکه تکه کنم، و هر فصل را به یک تراکنش لایتنینگ پرداخت به ازای هر کلیک پرداخت کنم، خواننده فقط برای چیزی که از آن لذت می برد پرداخت می کند!
وارد کنید: مدل پرداخت به اندازه شما لذت ببرید. اگر خواننده از فصل لذت میبرد، میتواند برای خواندن فصل بعدی و فصل بعدی، به ازای هر کلیک پرداخت کند. اگر خواندن آنها قبل از رسیدن به انتهای کتاب تمام شود، از پرداخت هزینه برای خواندن کل کتاب در امان خواهند ماند. همه یا هیچ نبود!
از طریق پرداخت به اندازه شما، خواننده این بیمه را از دست می دهد که من هزینه هر فصل را افزایش نخواهم داد، زیرا آنها به خواندن کتاب در طول زمان ادامه می دهند، اما کمی به این فکر ادامه می دهند.
نیک سابو به نقصهای مدل درآمدزایی پرداخت به ازای کلیک اشاره میکند: «برای مدتی ایده «پرداخت به ازای کلیک» وجود داشت، یک پرداخت خرد برای هر کلیک بر روی وب برای پرداخت به صاحب آن برای محتوا. با این حال، از آنجایی که هیچ فرصتی برای مرور محتوا وجود ندارد، هیچ راهی وجود ندارد که مستقیماً مطمئن شود که آیا آن ترجیحات ضمنی را برآورده می کند: هیچ اولویت صریح و صریح قابل مشاهده مشتری وجود ندارد. مرور پیشنمایش یا جلد کتاب هنوز دقیق نیست و هر چه دقیقتر باشد، هزینههای ذهنی را افزایش میدهد.»
باز هم، من در حال ساختن به سمت راه حلی برای مشکل تراکنش ذهنی هستم. «هزینههای مشاهده ویژگیها» هنوز وجود دارد، و این مشکلی ندارد. هیچ هزینه ای برای مشاهده ویژگی در Value4Value وجود ندارد زیرا خواننده می تواند بدون پرداخت هیچ چیزی به خواندن ادامه دهد. بدون هزینه برای هر کلیک حتی هنوز هم، Value4Value با همان مشکل نهایی مواجه است که پرداخت بهمحض لذت بردن رودررو با آن مقابله میکند. همانطور که نیک سابو نتیجه می گیرد:
با فرض اینکه، در حال حاضر، اطلاعات کاملی در مورد محصول در دسترس است، و عدم اطمینان در مورد جریانهای نقدی آتی، منبع سوم و اساسیتر از هزینههای شناختی مشتری باقی میماند، یعنی هزینه تصمیمگیری با هزینههای بزرگ، اما با این وجود بسیار ناقص. ، مجموعه ای از جایگزین ها.”
حتی اگر خواننده قبلاً همه چیز را در مورد محتوا می دانست و بودجه خود را با اطمینان می دانست، چگونه می تواند مطمئن باشد که باید پول خود را به جای چیز دیگری صرف این کار کند؟
در عمل، مصرف کنندگان فقط تصمیم می گیرند زیرا مجبور هستند. مشکل تراکنش ذهنی همچنان ادامه دارد زیرا آنها یا در حال تصمیم گیری هستند که پس از پایان خواندن، ارزش خود را پس بدهند، یا اینکه از شر آن رهایی می یابند زیرا قبلاً پول خود را برای خواندن اثر خرج کرده اند.
Value4Value فقط به تأخیر انداختن مشکل تراکنش ذهنی است تا زمانی که خواننده خواندن را تمام کند. همانطور که آدام کوری توضیح می دهد، “بپرسید مهمترین قطعه از پازل است. دلیل شماره 1 که چرا مردم به خیریه ها و امثال آن کمک نمی کنند این است که از آنها خواسته نشده است، و همین امر در مورد مدل Value4Value نیز صادق است.
از آنجایی که بخشی از حلقه Value4Value “The Ask” است، بخش “تصمیم گیری پرهزینه” مشکل تراکنش ذهنی را برطرف نکرده است. خوانندگان من میتوانند در مقایسه با پرداخت به اندازه لذت بردن، خواندن را تمام کنند و احساس خوبی داشته باشند که بهایی را پرداختهاند که من احساس میکردم منصفانه است، نه اینکه در داخل درگیر شوند که از چه کسی حمایت کنند.
در واقع، با رعد و برق، من فکر می کنم ما به حل مشکل عامل هوشمند نزدیک شده ایم که نیک سابو توضیح می دهد:
«به نظر می رسد در اینجا یک گلوگاه شناختی اساسی وجود دارد. یکی از راه حل های پیشنهادی برای این امر «عوامل هوشمند» بوده است. اما از آنجایی که این نمایندگیها از راه دور برنامهریزی میشوند، نه توسط مصرفکننده، برای مصرفکننده دشوار است که تشخیص دهد آیا نماینده به نفع مصرفکنندگان عمل میکند یا به نفع طرف مقابل – شاید، لزوما، حداقل به همان اندازه دشوار است. به عنوان خواندن بیانیه کامل مربوط به اتهامات. علاوه بر این، رابط کاربری که به مصرفکنندگان امکان میدهد به سادگی ترجیحات پیچیده خود را به یک عامل بیان کنند، وجود ندارد و ممکن است یک گلوگاه شناختی اساسی دیگر را نشان دهد.
نیک یک «نماینده هوشمند» را بهعنوان کسی توصیف میکند که مصرفکننده به نمایندگی از او خرید میکند – از سردردشان در امان است – اما همچنان باید به نماینده توضیح دهند که از چه چیزی لذت میبرند. به عنوان بخشی از پرداخت به ازای لذت بردن، هنگامی که مصرف کننده بودجه خود را تنظیم کرد (بیمه «هزینه ثابت» او که در بالا ذکر شد)، آزاد است بدون نگرانی در مورد هزینه بیش از حد، در خواندن پرداخت به ازای کلیک شرکت کند! این عاملی که به ازای هر کلیک نشست ها را کسر می کند از راه دور برنامه ریزی نمی شود، بلکه توسط مصرف کننده برنامه ریزی می شود. علاوه بر این، مصرف کننده هنگام تنظیم بودجه خود، سیاست پولی نویسنده را از جلو می بیند. آنها قیمت هر فصل را میدانند، اما همچنین میدانند که چقدر باید برای دریافت یک ماه دسترسی رایگان خرج کنند – انگیزهای برای دادن ارزش کامل کار خود به نویسنده! رابط کاربری پرداخت به عنوان لذت بردن نرم و صاف است. مصرف کننده بودجه خود را تنظیم می کند و سپس پرداخت به ازای هر کلیک است!
Nick Szabo مشکل MTX را به صورت زیر خلاصه می کند:
ما دیدهایم که چگونه هزینههای معامله ذهنی مشتری میتواند از حداقل سه منبع ناشی شود: جریانهای نقدی نامشخص، مشاهده ناقص و پرهزینه ویژگیهای محصول، و تصمیمگیری ناقص و پرهزینه. این هزینهها بهطور فزایندهای بر هزینههای تکنولوژیک سیستمهای پرداخت تسلط پیدا میکنند و محدودیتی را بر روی جزئیات بستهبندی و قیمتگذاری تعیین میکنند. قیمتها مجانی نمیشوند.»
در جدول بالا، آنها مساوی هستند. با این حال، وقتی نوبت به محتوای نوشتاری مانند کتاب میرسد، فکر میکنم پرداخت بهمحض لذت بردن مزیت را دارد.
همانطور که آدام کوری اشاره می کند، تنها 4٪ از مردم ارزش را پس می دهند. برای او و مخاطبان پادکست شناخته شده اش، او فکر می کند که مشکلی ندارد. او میگوید: «اما به نوعی، همه چیز در نهایت درست میشود.»
این “به نحوی” گمراه کننده است. او بر نیاز به “حلقه بازخورد” تاکید می کند. «روزهای پخش ثابت گذشته است.
- پرسیدن
- اذعان
- تکرار”
کتاب ها اسناد زنده نیستند. آنها ساکن هستند. اگر تأیید و حلقه بازخورد برای کسب درآمد 4 درصد از خوانندگان مورد نیاز است، این فشار زیادی برای نویسندگان جدید بدون دنبالکنندگان زیاد یا راهی برای بازگرداندن قدردانی است.
من خوانندگانم را از تصمیم گیری پرهزینه در پایان کار دریغ خواهم کرد. من به آنها اجازه میدهم از پرداخت هزینههای شما لذت ببرند! و من یک دکمه اهدا و یک دکمه تقویت را نیز پیادهسازی میکنم تا اگر بهویژه از یک صحنه خوششان میآید، بتوانند ارزش بیشتری را برگردانند!
میتوانید در BitcoinDogBook.com، با پشتیبانی از Mash، از پرداخت بهصورتی که از لایتنینگ استفاده میکنید، لذت ببرید! در یک مقاله بعدی، من یک تفکیک معماری فنی ارائه می کنم که چگونه سازندگان محتوا می توانند همان مدل را پیاده سازی کنند!
این یک پست مهمان توسط Will Schoellkopf است. نظرات بیان شده کاملاً متعلق به خود آنها است و لزوماً نظرات BTC Inc. یا مجله Bitcoin را منعکس نمی کند.
آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه | آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA + مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه |
مدیریت حرفه ای کافی شاپ | حقوقدان خبره | سرآشپز حرفه ای |
آموزش مجازی تعمیرات موبایل | آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو | آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک |
برچسب ها :Paywalls ، Value4Value ، بیت ، در ، رعد و برق ، سازندگان محتوا ، فرهنگ ، کوین ، لایتنینگ ، مجله ، مقابل ، نظر
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰