آرزو قنبری؛ قهرمانها زبان یکدیگر را خوب میدانند. حرفها و دردهای مشترکی دارند. اصلاً یکجورهایی میشود گفت که اعضای یک خانوادهاند. نمونهاش همین حسین توکلی که سال ٢٠٠٠ بر سکوی قهرمانی پرید و وزنهبرداری ایران را بعد از ٣٢ سال، صاحب دومین نشان طلای المپیک کرد. او بعدها تجربیاتش را به تیم ملی نوجوانان این رشته انتقال داد و با آنها هم در جهان، مربیِ قهرمان شد و بعدتر تیم ملی وزنهبرداری جوانان را در کلمبیا روی سکوی سومی دنیا برد و… حتی اگر ١٩ سال از آن پرواز بلند قهرمانی در سیدنی گذشته باشد، یکی شبیه او که عرق ریخته و راه را از بیراهه شناخته، میتواند با همین زبان مشترک در پارا وزنهبرداری دست روحاله و حامد و خیلیهای دیگر را در نورسلطان بگیرد. روحاله رستمی، راه خودش را دقیقاً از همانجا با آن فریاد پیدا کرد و از طلای قزاقستان به قهرمانی پارالمپیک توکیو رسید. حامد صلحیپور هم با وجود دو دوره ناکامیهای لندن و ریو، روی سکوی قهرمان جهان قزاقستان رفت تا بالاخره با یک مدال نقرهی توکیو، گرچه دور و دیر، نشان پارالمپیک را به کارنامهی خودش اضافه کند.
حسین توکلی برای نخستین بار، سال ١٣٩٧ مسئولیت تیم ملی پارا وزنهبرداری را بر عهده گرفت و در رقابتهای قهرمانی جهان ٢٠١٩ قزاقستان، همراه این تیم بر سکوی نخست مردان ایستاد. با این وجود و ثبت عملکرد و رکوردهای قابل قبول مدتی بعد، هدایت پارا وزنهبرداران برای بازیهای توکیو به مربیانی سپرده شد که در سالهای گذشته تجربه پارالمپیکی داشتند اما ظاهراً این تصمیم منجر به نتایج مورد انتظار فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولان و کمیته ملی پارالمپیک نشد. حالا این دومین باریست که توکلی به دعوت خانواده پارا وزنهبرداری پاسخ مثبت داده و پنجشنبه چهارم آذر ماه همراه تیم ملی کشورمان راهی گرجستان میشود. در آستانه برگزاری مسابقات قهرمانی جهان ٢٠٢١ تفلیس، آقای سرمربی به پرسشهای جامجم پاسخ میدهد؛ او که قهرمان المپیک شد و حالا در پارالمپیک به دنبال آرزوهای خود می گردد.
جدایی سرمربیان از تیمهای ورزشی، همیشه هم به دنبال کسب نتیجه نامطلوب نبوده و نیست. شما در زندگی حرفهای این موضوع را ظاهراً هم در وزنهبرداری و هم پارا وزنهبرداری تجربه کردید. آیا تصوری از بازگشت به پارا وزنهبرداری داشتید؟
وقتی کاری به من سپرده میشود، صرفاً به انجام صحیح آن فکر میکنم. البته تا زمانی که حضور دارم و بعد از آن برای من کاملاً تمام میشود. وزنهبرداری یا پارا وزنهبرداری فرقی ندارد. حتی بعد از توکیو هم وقتی بابک محمدی، دبیر انجمن، برای بازدید از اردوی رکوردگیری دعوتم کرد، برنامهی خاصی برای بازگشت نداشتم.
با این اوصاف چطور پیشنهاد همکاری دوباره را پذیرفتید؟
خب شرایطی مطرح شد که به نظرم فضا متفاوت آمد.
چه شرایطی؟
هم به فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولین و هم کمیته ملی پارالمپیک انتظارات و نیازها را گفتهام. با آقای خسرویوفا هم صحبت کردیم. به هر حال افق پیش رو پاریس ٢٠٢۴ است.
حالا همزمان، حسین رضازاده رئیس انجمن پارا وزنهبرداری و حسین توکلی سرمربی تیم است.
همانطور که گفتم تمرکز روی پارالمپیک پاریس است. حالا هم که دوباره آمدهام صرفاً به اولویت هدایت تیم، شناسایی استعدادها و مسائل فنی فکر میکنم. برای رسیدن به این اهداف قطعاً قرار بر همکاریست.
این دومین مسابقات قهرمانی جهان است که شما هدایت تیم ملی پارا وزنهبرداری ایران را بر عهده دارید. ظاهراً این دوره ۵ ورزشکار به ترکیب اعزامی اضافه شده.
بله. این دوره ١۴ وزنهبردار به مسابقات میبریم. در واقع ۴ پارالمپین توکیو و ١٠ ورزشکار در ردههای بزرگسالان و جوانان.
این تیم چقدر به آن تیم قهرمان نورسلطان در سال ٢٠١٩ شباهت دارد؟
از نظر من تنها شباهتی که وجود دارد نام این ملیپوشان است؛ روحاله رستمی، امیر جعفری، حامد صلحیپور، سامان رضی، علیاکبر غریبشاهی و نادر مرادی. و هر ۴ ورزشکار پارالمپیکی که در این مدت دیدهام، نیاز به ریکاوری جسمی و روحی دارند.
پس باید در مورد شرایط متفاوت تیم ٢٠٢١ صحبت کنیم.
بله تفاوتها بیشتر است و مسألهی اصلی، زمان بسیار کوتاهیست که این ١۴ نفر برای آمادهسازی داشتهاند. سه اردوی آمادگی برای گرجستان برگزار شده و من از اردوی دوم به تیم پیوستهام. در واقع مدت زیادی هم از تشکیل این ترکیب جدید نگذشته بود که با تغییر کادر فنی هم روبهرو شدند. من به شرایطی که ورزشکاران در توکیو داشتهاند کاری ندارم اما همانطـور که اشاره کردم پارالمپیکیها به غیر از برخی موارد مصدومیت، دچار خستگی و مسائلی هستند که آمادگی روانی کامل را هنوز به دست نیاوردهاند.
بحث آمادگی روانی هم که از پیشنیازهای همیشگی مورد توجه شماست.
دقیقاً. گرچه کار ما با پولاد سرد است اما بخش غیر قابل انکاری از وجود ورزشکاران ایرانی، احساسات و عواطف آنهاست. من هم به عنوان ورزشکار در این سالنها بزرگ شدم. مصائب زندگی در اردوهای بلندمدت، بیمها و امیدهای رسیدن به تیم ملی، ماندن و قهرمانی را درک میکنم. به همین دلیل حفظ روحیه در تقویت اعتماد به نفس قهرمانها حرف اول را میزند. نمونهاش همین المپیکیها و پارالمپیکیها؛ اغلب پیش از اعزام نهایی، رکوردهای بالایی در تمرینات و مسابقات تدارکاتی میزنند، اما در میدان اصلی بسیار پایینتر از انتظار عمل میکنند. بعد هم برخی در تحلیلها به فرافکنی پناه میبرند و یا صرفاً به بیان فشار مسابقه بسنده میکنند. در حالیکه مدیریت بار روانی و غلبه بر این فشارها، از مدتها قبل باید آغاز شود و تا خود مسابقه و بعد از آن هم ادامه دارد. همینهاست که حالا عرض میکنم، یک ماه و نیم، برای رویداد بزرگی مثل قهرمانی جهان تفلیس، یعنی زمان صفر.
در پایان با در نظر گرفتن این موضوع، شرایط مدالآوران پارالمپیک و تیم جدیدی که هنوز با آن در مرحله آشنایی هستید، هدف اصلی از حضور در گرجستان چیست؟
هدف اصلی در واقع، خود حضور است. گرجستان یکی از درگاههای ضروری پارالمپیک پاریس است. ملیپوشانی که از توکیو آمدهاند، فرصتی برای استراحت و ریکاوری روانی نداشتند. ما حداقل میبایست چند اردوی دیگر در کنار هم باشیم تا بچهها به سطح اصلی خودشان بازگردند اما برای شرکت در این رقابتها الزام وجود دارد. اینبار ترکیبی داریم از پارالمپینها با خستگی و مصدومیت نسبی، جوانان جویای نام و نیز دیگر بزرگسالانی که بنا به دلایل مختلف، پشت درهای تیم ملی و برخی اعزامها ماندهاند. به هر حال، با نگاه بلندمدت، باید بدانیم تا سال ٢٠٢۴ چه تعداد نفراتی را میتوانیم داشته باشیم. قطعا تا یک سال آینده، تعدادی از افرادی رشد خواهند کرد، بنابراین در مورد مجوز حضور در رویدادهای بعدی نگرانی نداریم. بعد از مسابقات تفلیس فرصت بهتری برای ارزیابی و پرورش ملیپوشان داریم. با این وجود، کادر فنی و انجمن تلاش خود را در گرجستان میکنند و البته ورزشکاران پارا وزنهبرداری هم همیشه ارادهای قوی برای عبور از دشواریها دارند.
251 41
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰