در نوروز ۱۴۰۰ قصد داریم که هر روز با یک مطلب فیلمگردی یک پیشنهاد تماشای فیلم برای این ایام تعطیل که خوراک تماشای فیلم است داشته باشیم. در وهله اول به سراغ ژانر محبوب اکشن میرویم و میخواهیم به یکی از فرنچایزهای جاودانه این ژانر سر بزنیم: ماتریکس.
چند وقت پیش بود که با چند تن از خوانندگان ویجیاتو صحبت میکردم و متوجه شدم که نیمی از این نوجوانانی که در حال گفتگو با آنها بودم، اصلا ماتریکس را ندیدند و برخی از آنها حتی اسمش را هم نشنیدهاند. ماتریکس اما چیزی نیست که به این راحتی بتوان از آن چشم پوشی کرد و بیخیال آن شد. تماشای ماتریکس از اوجب واجبات است و سه گانه آن را میتوان در یک روز تعطیل نوروزی تماشا کرد و حتی به نظرم وقت کافی هم وجود دارد که پس از آن به تماشای اپیزودهای «انیماتریکس» نشست؛ انیمههای کوتاهی بر اساس دنیای ماتریکس که با وجود مدت زمان کوتاهشان، یک دنیا حرف دارند.
با نزدیک شدن به زمان اکران ماتریکس ۴ و بازگشت واچوفسکیها برای عرضه دوباره یک داستان جدید، توصیه به تماشای ماتریکس بیشتر اهمیت پیدا میکند.
ماتریکس حسن بزرگی که دارد اینست که برای طرفداران سینمای اکشن خالص هم جذاب و دیدنی است و در برابر آن دسته از افرادی که میخواهند حین تماشای فیلم، به تفکر وادار شوند هم دست پر میآید. در واقع میخواهم بگویم میتوان ماتریکس را بدون درک مفاهیم فلسفی آن دید و از آن نهایت لذت را برد، چرا که یک اکشن خوش ساخت دارد که پس از گذشت ۲۰ سال از ساخت آن همچنان دیدنی است. اما طبعا ماتریکس زمانی جذابیت چند برابری پیدا میکند که به مفاهیم پس پرده آن هم نگاه ویژهای داشته باشیم. واچوفسکیها دنیایی پر از حرف ساختهاند و آن را در محبوبترین ژانر سینمایی دنیا درآمیختهاند تا بتوانند حرف خود را به دست انبوهی از مخاطبین برسانند.
ماتریکس داستان خود را با مفهوم هوش مصنوعی آغاز میکند و حول محور آن میچرخد، موضوعی که از دهه شصت میلادی دستمایه بسیاری از آثار ادبی و سینمایی قرار گرفت و فیلمهای کلاسیکی چون متروپلیس و ادیسه فضایی ۲۰۰۱ نیز به آن تمسک جوییدند. هوش مصنوعی هنوز هم از مفاهیم جذاب آثار علمی تخیلی به شمار میرود و پتانسیلهای درون آن در دنیای واقعی نیز کشف نشده و ماتریکس سعی کرد بیست سال پیش، به دهها سال یا شاید صد سال آینده دنیای ما انسانها و ماجرایمان با هوش مصنوعی سرک بکشد.
کیانوریوز بازیگر محبوبی است اما واقعیت اینست که بازیگر چندان قدرتمندی در زمینه هنرپیشگی نیست و در کمتر فیلمی توانسته هنرمندانه بازی کند و اکثرا نقشی «سرگرم کننده» را به خوبی ایفا کرده است. ماتریکس اما میتوان نقض این حرف باشد و باید گفت کیانوریوز توانسته کارنامه هنرمندی خود را با ماتریکس به تکامل برساند. تصور اینکه کس دیگری نقش نئو (قهرمان فیلم) را بازی کند از ذهن همگان خارج است و او با این نقش رسما عجین شده است.
فیلم در مورد هکر جوانی است که در شغل خود از این شاخه به آن شاخه میپرد و بازی آن را کیانو ریوز واضحاً بطور کاریزماتیک بر عهده گرفته است. او توسط یک گروه یاغی از ماهیت واقعی خود آگاه و از ماتریکس خارج میشود. ماتریکس در زمانی که فیلم عرضه شد مفاهیم گوناگونی داشت اما میتوان آن را «اینترنت» در ابعادی وسیعتر و پیشرفتهتر دانست. ماتریکس را میتوان در مفاهیم جامعه شناسی و دینی هم جستجو کرد. ماتریکس صدها تمثیل میتواند باشد که بسته به دیدگاه ما، مفهومش در ذهن شکل میگیرد.
ماتریکس هرچه که باشد یک حقیقت کاذب است که هویت خود را از مردم به ارث برده است. فیلم این مفهوم را در جستارهای مختلفی جستجو میکند و به آن بال و پر میدهد، ؛ از متافیزیک تا علوم انسانی، از تمثیلهای مهیج تا کونگفو و اکشن خالص! ایده ماتریکس و دنیای شبیهسازیشدهای که ما در آن اسیر هستیم آن قدر غیر واقعی به نظر میآید که شاید تنها راه مواجهه با آن تفسیر نمادین باشد ولی واقعیت این است که این دنیای ترسناک و عجیب و غریب چندان هم غیر واقعی نیست. ماتریکس را میتوان حتی زک زندان مجازی دانست که حجاب دنیای واقعی ما انسانها شده و همه در آن دچار جهل مرکب هستند چرا که کسی نمیداند برده است به جز عدهای قلیل که نئو با آنها همرکاب میشود. این گروه نئو را ناجی دنیا میدانند تا همه را از این زندان رها کند، او متخصص کامپیوتر و اینترنت است و زمانی که با مورفیوس (با بازی لارنس فیشبرن) و ترینیتی آشنا میشود، وارد دنیای پیچیدهای میشود و حقیقت ماتریکس را میفهمد.
پاراگراف بالا تنها یک قطره از بررسی مفاهیم عمیق این اثر سینمایی است و نکته حایژ اهمیت اینست که نباید کاری کند که تماشاگر فکر کند با اثری درگیر است که هیچ چیزی از آن نمیفهمد. همانطور که گفتم ماتریکس فیلمی است فلسفی، روانشناسانه، اکشن و بنابراین برای هرکس می تواند جذابیتی خاص داشته باشد. فیلم برای هر قشر و سنی و مخاطبی چیزهایی در چنته دارد و سه گانه آن یکی از جذابترین فرنچایزهای هالیوودی به شمار میرود.
زمان نوروز وقت مناسبی است که ماتریکس ببینیم و با این جهان پیچیده که اتفاقا شاید برای گیمرها قابل لمستر باشد، آشنا شویم. همانطور که پیشتر اشاره کردم تماشای انیماتریکس نیز پس از دیدن این سه گانه، شدیدا توصیه میشود چرا که کنکاش جالبی را در این دنیای دیجیتالی میکند و ما را بیشتر با آن درگیر میسازد.
راستی میتوانید این یادداشت را که به مناسبت ۲۰ سالگی ماتریکس به رشته تحریر در آمده نیز پس از تماشای این سه گانه مطالعه کنید:
بیست سال از اکران ماتریکس گذشت؛ هوش مصنوعی درون ما زندگی میکند
در نهایت این توصیه نامه را با دیالوگهایی قوی از فیلم به پایان میرسانم:
تمام آدمهای قدرتمند فقط یک چیز میخوان، قدرت بیشتر.
مامور اسمیت:
«دلم میخواد مکاشفهای رو که در این مدت در اینجا فهمیدم با تو درمیان بگذارم. این رو وقتی فهمیدم که داشتم سعی میکردم شماها رو به عنوان گونهای از حیات طبقه بندی کنم و متوجه شدم که شماها در واقع پستاندار نیستید!… هر پستانداری در این سیاره خودش رو به طور غریزی با محیط اطرافش تطبیق میده و به تعادل میرساند؛ اما شما انسانها اینطور نیستید، شماها وارد یک منطقه میشوید و شروع به تولید مثل میکنید؛ اونقدر خودتون رو تکثیر میکنید تا تمام منابع طبیعی مصرف شود. اونوقت تنها راه بقای شما اینه که به یک منطقه دیگه مهاجرت کنین… اما موجود دیگهای هم توی این سیاره زندگی میکنه که الگوی زندگیاش مشابه شماست، میدونی اون چیه؟… …ویروس! انسانها یک بیماریاند. سرطانِ این سیاره… شماها طاعون هستید و ما درمانش.»
https://vgto.ir/936
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰