به مناسبت چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مروری بر کتاب «فوکو در ایران» نوشته بهروز قمری تبریزی با ترجمه سارا زمانی خواهیم داشت.
نویسنده در بخش پیشگفتار اثر مینویسد: در حین نوشتن کتاب بسیاری از همکاران و منتقدانم میپرسیدند: چرا باید آنچه فوکو درباره انقلاب ایران گفته است برای ما اهمیت داشته باشد؟ مگر او هم یکی دیگر از آن روشنفکران فرانسوی مغلقگو نیست که این عادت استعماری را دارند که درباره مسائل مردمان دیگر فضولی کنند؟ گمان میکنم اینها سوالات موجهی هستند. من این کتاب را به مثابه شرحی بر آثار فوکو در نظر نگرفته ام، بلکه مقالات او درباره انقلاب اسلامی را پنجرهای فوق العاده یافتم که از آن میتوان به وقایع انقلابی ایران، بیرون از چارچوبهای گفتمانی ای که انقلابها شرح میدهند، نگاه کرد. این واقعیت که انقلاب ایران نظریه فوکو درباره قدرت و سوبژکتیویته را تغییر داده است نیز از نظر من، بیش از آنکه به خود فوکو مربوط باشد، ناشی از اهمیت مفهومی و خلاقانه انقلاب ایران است.
قمری تبریزی در فصل سوم کتاب مینویسد: فوکو میدانست با اعلام حمایتش از انقلاب ۵۷ مورد تمسخر دوستان لائیک و روشنفکرش قرار خواهد گرفت، اما با این وجود او ایرانیان را به خاطر احیای روح انقلاب، چیزی که به باور بسیاری از اروپاییها از صحنه تاریخ محو شده بود، ستایش کرد. همچنین این انقلاب یکی دیگر از باورهای شرق شناسان را واژگون کرد: این که جوامع مسلمان اساساً تغییرناپذیرند. در مقابل، تأسف خود را نسبت به رخوت و افتادگی فاعلیت غرب ابراز میدارد که از احیای امر سیاسی انقلابی عاجز است.
در بخشهای پایانی کتاب هم مطرح میشود: برای فوکو ایران انقلابی مصداقی بود از آنچه ثقل ایدۀ روشنگری در فلسفۀ کانت میدانست، یعنی رهایی انسان از عدم بلوغی که بر فرد اعمال میکند. فوکو در انتها رو به لیبرالیسم نیاورد و اتفاقاً آرایی که در حوزههای مربوط به فاعلیتِ تاریخی فرافردی، هرمنوتیک سوژه و مسئلۀ اخلاق در آخرین درسهایش در کلژدوفرانس ارائه داد با تفسیرش از انقلاب اسلامی هم راستا بودند….فوکو گرچه دیگر به طور مستقیم از انقلاب اسلامی دربارۀ ایران سخن نگفت، اما تا انتها مدافع آن باقی ماند.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰