فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

روزنامه همشهری: طراحی گرافیک در ایران – به معنای امروزی‌اش- تاریخی فراتر از دو قرن دارد؛ از ورود صنعت چاپ تا انتشار نخستین روزنامه، سرلوح‌ها و کتب چاپ سنگی، اعلان‌های سیاسی روزگار مشروطه، اعلان‌های تئاتر و دیوارکوب‌های سینمایی. مدرنیزه کردن ایران از همان سال‌های کشاکش تعویض دو سلسله آغاز شد و رفته‌رفته با بیشتر شدن

کد خبر : 801
تاریخ انتشار : شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۴
فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران


روزنامه همشهری: طراحی گرافیک در ایران – به معنای امروزی‌اش- تاریخی فراتر از دو قرن دارد؛ از ورود صنعت چاپ تا انتشار نخستین روزنامه، سرلوح‌ها و کتب چاپ سنگی، اعلان‌های سیاسی روزگار مشروطه، اعلان‌های تئاتر و دیوارکوب‌های سینمایی. مدرنیزه کردن ایران از همان سال‌های کشاکش تعویض دو سلسله آغاز شد و رفته‌رفته با بیشتر شدن قدرت رضاشاه و مستحکم شدن حکومت پهلوی، جدی‌تر شد. بعد از تحول‌های سیاسی، جامعه ایران از دو منظر فرهنگی و اجتماعی نیز در حال دگرگون شدن بود.

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

نوگرایی به‌نوعی عبور از سنت‌های گذشته و آشنا برای مردم و گرایش به رفتار‌های متفاوت و جدید بود. نخستین نشانه‌های نوجویی‌های فرهنگی و هنری را نیز می‌توان در همان نخستین سال‌های حکومت پهلوی بررسی کرد. ورود و شروع به‌کار طراحان مهاجر ارامنه و روس در تهران، نقش طراحی گرافیک را جدی‌تر کرد. با این همه، اما طراحی گرافیک ایران در فاصله دو جنگ جهانی، مسیری بسیار آهسته را طی کرد. تغییر سلسله، جنگ جهانی، اشغال ایران توسط متفقین و شرایط خاص کشور، اجازه پیشرفت و تحول به چنین حوزه‌ای را نمی‌داد.

پس از اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰، سال‌های بلاتکلیفی و آشوب آغاز شد. شرایط اقتصادی ایران رونق قابل توجهی نداشت. مسائل مرتبط با تولید و اقتصاد، از جمله تبلیغات و طراحی گرافیک نیز جایگاه مشخصی نداشتند. این سال‌های پرهیجان و شرایط دگرگون شده ایران تا سال‌های پس از جنگ دوم جهانی ادامه داشت. نیمه دوم این دهه، سال‌های واردات و رواج کالا‌های خارجی در ایران بود. رفته‌رفته با آرام‌تر شدن فضای کشور، شرایط برای نمایان شدن جنبه‌های مختلف طراحی گرافیک بازتر شد.

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

در کنار اینها، افزایش تعداد نشریه‌ها، شروع دوباره فیلم‌سازی، آغاز فعالیت موسسه‌های انتشاراتی، ورود سیستم حروف‌چینی ماشینی، استفاده از سیستم‌های مونوتایپ و لاینوتایپ، تصویرگری کتاب‌های کودک و بیشتر و جدی‌تر شدن فعالیتِ طراحان مهاجر را نیز اضافه کنید. سال‌های نزدیک به دهه ۱۳۳۰ دوره‌ای خاص برای آزادی‌های سیاسی و فکری بود و به‌موجب آن فعالیت‌هایی مانند طراحی گرافیک نیز دستخوش تحول شد.

این دوره زمانی، یک نوع بی‌ثباتی مابین حرکت از یک ثبات اولیه به یک ثبات ثانویه بود. بعد از کودتای ۱۳۳۲ سیاست‌های اقتصادی ایران در جریان ارتباط با کشور‌های اروپایی و آمریکا تغییر کرد. صادرات نفت، واردات کالا و شروع فعالیت‌های شرکت‌های خارجی در ایران و از طرف دیگر آزادی‌های فکری و اجتماعی، ساختار زندگی مردم را دگرگون کرد. از سوی دیگر تاسیس سازمان چاپ افست در سال ۱۳۳۵، برای فعالان حوزه نشر و گرافیک نویدبخش روزگاری خوش بود. این زمینه‌سازی‌ها، تاسیس‌ها و شروع کردن‌ها، در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ حاصل داد و بیش از پیش خود را نمایان کرد.

سال‌های دهه ۱۳۳۰ دورانی بود که تمام مظاهر تجسمی و تصویری در پی تجربه‌اندوزی در زمینه‌های مختلف بودند. دهه ۱۳۴۰ از نظر تحول‌های سیاسی، اجتماعی و نوسازی فرهنگی، در تاریخ ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. از شاخص‌ترین این تحول‌ها می‌توان به توسعه شهرنشینی و افزایش تولید داخلی اشاره کرد. به‌وجود آمدن ابزار و امکان‌های جدید برای تبلیغات، موجب نیازِ بیشتر به طراحی گرافیک شد. گرافیک در این دهه تکامل بیشتری پیدا کرد و رفته‌رفته به رشته مستقلی تبدیل شد. دگرگونی‌های این حوزه در این دهه بسیارند، اما در اینجا باید به تاسیس هنرکده هنر‌های تزئینی (دانشگاه هنر) و بعدتر ایجاد رشته گرافیک در دانشکده هنر‌های زیبا (دانشگاه تهران) اشاره کرد.

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

یکی از دیگر دلایل مهم، بازگشت طراحان تحصیل‌کرده در اروپا به ایران بود. با تاسیس رشته گرافیک و آشنایی دانشجویان با اصول و مبانی این هنر جدید، طراحی آثار نمودی دیگر پیدا کرد. کم‌کم نقاشان جای خود را به طراحان آموزش دیده دادند و طراحی گرافیک به استقلال رسید. در آغاز دهه ۱۳۴۰، رشد چشم‌گیر کیفیت در طراحی گرافیک ایران دیده می‌شود. کامران افشارمهاجر در کتاب «تاریخ طراحی گرافیک ایران» می‌نویسد: «اوضاع اجتماعی و اقتصادی از آغاز دهه ۱۳۴۰ با بالارفتن قیمت نفت و در نتیجه رشد ناگهانی درآمد سرانه در ایران، توسعه‌ای پیوسته و ادامه‌دار در وضعیت اقتصادی ایران رخ داد و همین تغییر اوضاع اقتصادی، عامل اصلی تغییر ساختار‌های اجتماعی هم شد.

در مورد جنبه‌های فرهنگی هم می‌توان گفت، با اینکه تنوع فرهنگی حاصل از این پیشرفت‌ها از مشخصه‌های بارز فرهنگ در این سال‌ها بوده است، ولی نهال نوپای فرهنگ مدرن با گفتمان سطحی و نابخردانه ضدغربی در تضاد بود. کارگزاران فرهنگی خواستار نوعی هنر رسمی بودند که هم به اصطلاح مدرن باشد و هم دارای شناسنامه ایرانی؛ اما برایشان مطرح نبود که هنر مورد نظر چگونه مدرن باشد و در عین حال چگونه ایرانی هم باشد.» روند پیشرفت و تکوین جنبه‌های مختلف طراحی گرافیک نوین ایران ادامه یافت و در این بین تهران حکم یک پایگاه و مرکز اصلی را داشت. در این پرونده طراحی گرافیک ایران را در دهه ۱۳۴۰، به طور اجمالی و مصور مرور کرده‌ایم.

آموزش آکادمیک گرافیک

آموزش هنر در ایران تا پیش از تاسیس مراکز رسمی، بر اساس اصل استاد ـ شاگردی و رویکرد‌های سنتی بنا شده بود. تا پیش از دانشگاه تهران آموزش هنر در مدارسی، چون «دارالفنون»، «مجمع‌الصنایع ناصری» و «صنایع مستظرفه» انجام می‌شد. در مهرماه ۱۳۱۹ و براساسِ تصویب کمیسیون دانشگاه تهران تاسیس یک دانشکده هنری تایید شد. این دانشکده با تاثیرپذیری از مدرسه هنر‌های زیبای پاریس، با نام «هنرکده» راه‌اندازی شد و در سال ۱۳۲۸ به «دانشکده هنر‌های زیبا» تغییر نام داد.

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

نقاشی، معماری و مجسمه‌سازی، در زیر گروه آموزشی «هنر‌های تجسمی»، نخستین رشته‌های این دانشکده بود. اولین دوره (۱۳۲۴-۱۳۲۰) سه دانش‌آموخته در رشته نقاشی معرفی کرد: جلیل ضیاءپور، حسین کاظمی و جواد حمیدی. در دوره‌های بعدی افرادی، چون پرویز کلانتری، صادق بریرانی و… از این دانشکده فارغ‌التحصیل شدند. تدوین و تنظیم برنامه دروس معماری توسط «رولان مارسل دوبرول» و دروس نقاشی و مجسمه‌سازی توسط «ابوالحسن صدیقی»، براساس برنامه‌های درسی مدرسه هنر‌های زیبای پاریس انجام شد.

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

تا پیش از ایجاد رشته گرافیک در دانشگاه تهران دروس تخصصی آن در این سه رشته تدریس می‌شد. در دهه ۱۳۴۰ افرادی، چون مرتضی ممیز، قباد شیوا، عباس کیارستمی، آیدین آغداشلو، محمد احصایی، فرشید مثقالی، علی‌اکبر صادقی، نیکزاد نجومی، خسرو بیات و… در رشته نقاشی، از این دانشکده فارغ‌التحصیل شدند. اما آموزش رسمی طراحی گرافیک در ایران، یک دهه پیش از دانشگاه تهران آغاز شد. هوشنگ کاظمی سال ۱۳۳۵ از دانشکده هنر‌های تزئینی پاریس (آرت‌دکو) در مقطع فوق لیسانس رشته طراحی گرافیک فارغ‌التحصیل شد. او در سال ۱۳۳۸ به ایران بازگشت و با موافقت «مهرداد پهلبد» وزیر فرهنگ وقت – هنرکده تزئینی (دانشگاه هنر) را دایر و ساختار‌های آموزشی آرت‌دکو را در این دانشکده پایه‌ریزی کرد. این هنرکده در مهرماه ۱۳۳۹ تاسیس شد.

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

یکی از اهداف تاسیس این مرکز راه‌اندازی رشته طراحی گرافیک بود، این رشته در آغاز با نام «هنر‌های چاپی و نگارشی» در کنار رشته‌های نقاشی تزئینی، مجسمه‌سازی و طراحی پارچه تدریس می‌شد. استادان این دانشکده را گروهی از فرانسوی‌ها و ایرانی‌ها تشکیل می‌دادند. از این افراد می‌توان به ایوان ژیرار، آلن بایاش، مادام ژوبر، حسین کاظمی، محسن وزیری‌مقدم، لیلیت تِریان، سرژ آواکیان و… اشاره کرد. هنرجویان در کنکور ورودی، انتخاب رشته نداشتند و سه سال تمام دوره عمومی را در گروه‌های حدود پانزده نفری می‌گذراندند. پایان هر هفته، جلسه قضاوت هر کارگاه بود که دو یا سه استاد، با مشورت یکدیگر به کار‌ها نمره می‌دادند.

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

در انتهای سال سوم، در صورتی که دانشجو واحدهایش را با موفقیت گذرانده بود، می‌توانست انتخاب رشته کند و فقط یک سال دوره تخصصی را بگذراند. هنرجو در سه سال اول با اصول و مبانی هنری به خوبی آشنا می‌شد و در سال چهارم با تخصص هنری ویژه‌ای ادامه می‌داد. اولین گروه از شاگردان این هنرکده در رشته نقاشی افرادی، چون حسین زنده‌رودی، منصور قندریز، فرامرز پیل‌آرام، بهزاد گلپایگانی، صادق تبریزی، مسعود عربشاهی، ناصر اویسی و… بودند؛ گروهی که هسته اصلی جنبش سقاخانه را تشکیل می‌دادند. محمد پولادی نخستین دانش‌آموخته رشته گرافیک از این دانشکده بود که در سال ۱۳۴۴ فارغ‌التحصیل شد. نام رشته «هنر‌های چاپی و نگارشی» در سال ۱۳۶۲ به «ارتباط تصویری» تغییر کرد.

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

روند ایجاد رشته گرافیک در دانشگاه تهران، از سال ۱۳۴۸ آغاز شد و تثبیت جایگاه آن چند سالی به‌طول انجامید. مرتضی ممیز تحصیلاتش را در (آرت‌دکو) فرانسه ادامه داده بود و پس از بازگشت به ایران، در اندیشه پیاده کردن الگوی آموزشی آرت‌دکو پاریس در ایران بود. سرانجام با کوشش‌های او و همراهی معلمین دیگر، با تاسیس رشته گرافیک همزمان با رشته طراحی صنعتی موافقت شد.

نام‌های ماندگار

 

تاثیرگذارترین طراحان گرافیک دهه ۱۳۴۰، از نسل اول تا نسل سوم

 

فرشید مثقالی

 

 تصویرگر، نقاش، طراح گرافیک و مجسمه‌ساز دوره معاصر است. او در اصفهان به دنیا آمد و پس از پایان دوره دبیرستان وارد دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران شد و به تحصیل در رشته نقاشی پرداخت. فعالیت‌های حرفه‌ای او با کار تصویرسازی برای مجله‌های مختلف آغاز شد و اولین تجربه حرفه‌ای برای او، همکاری با نشریه نگین در سال‌های ۱۳۴۳ و ۱۳۴۴ بود. او مدتی هم در دفتر روابط عمومی سازمان برنامه و سپس در «کیهان بچه‌ها» به کار تصویرسازی پرداخت.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

کتاب‌های «کره اسب سیاه» و «خروس زری، پیرهن پری»، از نخستین تجارب تصویرسازی اوست. وی در سال ۱۳۴۶ به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیوست و تصویرگری چندین کتاب کودک، که «عمو نوروز» نخستین آن‌ها به‌شمار می‌رود، حاصل این دوره‌اند. دوره‌ای که تصویرگری کتاب معروف «ماهی سیاه کوچولو» هم در آن جای می‌گیرد و جایزه اول بی‌ینال بولونیای ایتالیا را در سال ۱۳۴۸ نصیب او کرد.

 

مثقالی به همراه «آراپیک باغداساریان» بخش فیلم‌هاى کارتونى کانون را بنیان نهاد. فیلم‌هاى «آقاى هیولا» و «سوءتفاهم» از جمله ساخته‌هایش در این دوره بود. طراحی پوستر و جلد‌های موسیقی او در کانون، از مهم‌ترین آثار تاریخ طراحی گرافیک در ایران به‌شمار می‌رود. از دیگر تجارب او تأسیس آتلیه گرافیک «چهل‌و‌دو» با همکارى مرتضى ممیز و على‌اصغر معصومى بود که البته مدت زیادی دوام نداشت. طراحی پوستر برای سینمای موج نو از دیگر آثار فرشید مثقالی است. از این پوستر‌ها می‌توان به فیلم‌های «شازده احتجاب» ساخته بهمن فرمان‌آرا و «پستچی» و «گاو» به کارگردانی داریوش مهرجویی اشاره کرد. او سال ۱۳۶۵ مهاجرت کرد و ساکن کالیفرنیا شد و «دسک‌تاپ استودیو» را راه‌اندازی کرد؛ اما چند سال بعد به ایران بازگشت. فرشید مثقالی اکنون ساکن تهران است.


عباس کیارستمی

 

اوایل دهه ۱۳۴۰ در دانشکده هنر‌های زیبا در رشته‌ی نقاشی پذیرفته شد. هم‌زمان با تحصیل در دانشکده، به عنوان نقاش تبلیغاتی در آتلیه هفت همراه با «علی‌اکبر صادقی»، شروع به طراحی پوستر و آگهی‌های تبلیغاتی کرد. پس از مدتی به «تبلی فیلم» رفت و فعالیت طراحی گرافیک را آنجا ادامه داد.

 

او سال ۱۳۴۶ در سازمان تبلیغاتی نگاره، همراه با فیروز شیروانلو، فرشید مثقالی، نیکزاد نجومی و علی‌اصغر محتاج به طراحی گرافیک برای سینما پرداخت. تیتراژ فیلم وسوسه شیطان ساخته محمد زرین‌دست نخستین تجربه طراحی و ساختِ تیتراژ برای او بود. تیتراژ‌های دو فیلم قیصر ۱۳۴۸ و رضا موتوری از مسعود کیمیایی فعالیت‌های بعدی او در این زمینه محسوب می‌شوند. کار در سینما برای کیارستمی با طراحی گرافیکِ فیلم قیصر آغاز شد.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

مدتی بعد از فعالیت در نگاره، به‌دعوت فیروز شیروانلو به کانون رفت. طراحی پوستر فیلم‌های وسوسه‌ی شیطان، قیصر، رشید و پوستر سیرک بزرگ مسکو و روز جهانی پیکار با بی‌سوادی، مهم‌ترین پوستر‌های طراحی شده توسط عباس کیارستمی در دهه ۱۳۴۰ هستند. او در طراحی پوستر فیلم «قیصر» دست به‌کار تازه‌ای زد، با آگراندیسمان کردن ِعکس ترامدارِ بازیگر، تکنیکی نو به‌وجود آورد که تا آن زمان کسی این کار را انجام نداده بود. کیارستمی کار گرافیک را تا پایان عمر رها نکرد.

آیدین آغداشلو

 

نقاش، نویسنده و طراح گرافیک معاصر، پدرش از مهاجران قفقازی و عضو حزب مساوات قفقاز بود. پس از تصرف دوباره قفقاز توسط نیرو‌های بلشویک به دستور لِنین، این نیرو‌ها به دست‌گیری و کشتار اعضای حزب مساوات پرداختند و «محمد بیک آغداشلو» ناچار شد شبانه سوار بر اسب از رود ارس بگذرد و به ایران پناه بیارود.

 

آیدین در یازده سالگی به تهران آمد و سال ۱۳۳۲ وارد دبیرستان جَم در محله قلهک شد. او کار طراحی، گرافیک، و نقاشی را از نوجوانی آغاز کرد و در همان سال‌ها تصویرگر کتاب‌های درسی ایران، مجله‌ها و مؤسسه‌های خصوصی گرافیک شد. او مدتی را در آتلیه محمد بهرامی و سپس کانون‌های گام، آرم و… به کار گرافیک پرداخت. کار‌های او در روی جلد‌های تعدادی از شمارگان مجله فردوسی در سال ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ به نمونه‌هایی درخشان در تاریخ گرافیک ایران تبدیل شد. 

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

کار طراحی گرافیک از دهه ۱۳۶۰ برای او جدی‌تر شد. از حاصل همکاری او با انتشارات فاریاب، شماری طرح جلد مهم به‌جا مانده است. طراحی پوستر فیلم دیگر حوزه مهم فعالیت او بود. از آن جمله می‌توان به پوستر‌های فیلم‌هایی از مسعود کیمیایی و علی حاتمی اشاره کرد. او اکنون ساکن تهران است.

کامران کاتوزیان

 

از کودکی به نقاشی علاقه داشت و پس از پایان دوره اول متوسطه برای ادامه تحصیل راهی امریکا شد. در سال ۱۳۴۰ از رشته هنر‌های زیبا (نقاشی و مجسمه‌سازی) از دانشگاه ویندهام فارغ‌التحصیل شد. سال ۱۳۴۴ بدون کنکور در رشته معماریِ دانشکده هنر‌های زیبا ثبت‌نام، اما پس از دو سال آن را ناتمام رها کرد. کاتوزیان در نمایشگاه‌های مهمی شرکت داشته که می‌توان به چهارمین بی‌ینال تهران (۱۳۴۳) اشاره کرد که در آن به‌عنوان نفر اول برنده نیز شد.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

شرکت در بی‌ینال‌های پاریس (۱۳۴۴) و ونیز (۱۳۴۵) از حضور‌های بین‌المللی اوست. او در سال ۱۳۴۷ آژانس تبلیغاتی «آوانگارد» را همراه با منوچهر مستوفی تاسیس کرد. کاتوزیان را می‌توان تاثیرگذارترین طراحِ‌گرافیک حوزه تبلیغات، در خلالِ سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ دانست. او با نگاهی‌نو به کارکرد آگهی‌های تجاری توانست در اعتلای این ابزارِ ارتباطی فراگیر در جامعه ایران توفیق یابد. وی سپس آژانس تبلیغاتی «کارپی» را تاسیس کرد که طی سال‌های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ با طراحی و نصب بیلبورد‌های تبلیغاتی در سطح تهران، چهره‌ای تازه به این شهر بخشید. او تدریس گرافیک در دانشکده هنر‌های تزئینی (۱۳۴۶-۱۳۴۸) و دانشگاه آزاد (۱۳۶۹-۱۳۷۱) را نیز در کارنامه دارد. کاتوزیان اکنون ساکن تهران است.

بهزاد حاتم

 

طراح گرافیک و نقاش ایرانی؛ تحصیلات آکادمیک خود را در دانشکد‌ه هنر‌های زیبای دانشگاه تهران (۱۳۴۹ ـ ۱۳۵۳) پی گرفت. حاتم در سال‌های (‍۱۳۵۰-۱۳۵۵) در مجله‌های رودکی و تماشا، نقد هنری می‌نوشت. کار گرافیک برای او از اواخر دهه ۱۳۴۰ آغاز شد و از سال (۱۳۵۲-۱۳۵۶) با طراحی بخش زیادی از پوستر‌ها و بروشور‌های تالار رودکی – به اوج رسید.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

او در این دوره چندین نشریه را نیز طراحی کرد. وی از سال ۱۳۵۰ به گردآوری آثار برگزیده هنرمندان معاصر ایران پرداخت. در ۱۳۶۷ جایزه اول طراحی کتاب کودک را در جشنوار‌ه کتاب کودک و نوجوان و در ۱۳۷۳ جایزه سوم مسابقه بین‌المللی طراحی بیلبورد تبلیغاتی ژاپن را دریافت کرد. بیشتر سال‌های چند دهه گذشته برای حاتم به نقاشی و طراحی برای تبلیغات گذشته است. او در این دوره شرکتی تاسیس کرد و تابلو‌های تبلیغاتی زیادی را در تهران برپا کرد.راه‌اندازی گالری و تهیه فیلم‌های مستند هنری از دیگر فعالیت‌های اوست. او کار گرافیک حرفه‌ای را پس از انقلاب ادامه نداد و اکنون در تهران زندگی می‌کند و مدیریت بنیاد «پری صفا» را برعهده دارد.

مجید بلوچ

 

در یکی از محله‌های شرقی تهران دیده به جهان گشود. فعالیت او در عرصه هنر از روزگار نوجوانی زیر نظرِ معلمانی، چون جلیل ضیاء‌پور، منوچهر شیبانی، رفیع حالتی و سیروس امامی آغاز شد. او در دهه ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل رشته جامعه‌شناسی شد. همکاری با اداره هنر‌های زیبای کشور در سال ۱۳۳۶، باعث شد تا او به درک و شناختِ آثار هنرمندان نوگرای ایران دست یابد. این تجربه دلیل مودت او با هنرمندی، چون «حسین بهزاد» شد. او در بخشِ دوسالانه‌های این اداره مشغول بود و در ۱۳۳۸ مسئول ارسال آثار هنرمندان به «بی‌ینال ونیز» شد. این دوره برای او به مثابه دروازه‌ای به دنیای طراحی گرافیک و همکاری با هنرمندانی، چون چنگیز شهوق و منوچهر ساسانیان، در آژانس تبلیغاتی «یونیورسال» از ۱۳۳۸ تا ۱۳۳۹ بود. 

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

کانون آگهی زیبا، سرآغازِ ورود مجید بلوچ به دنیای گرافیک و تبلیغات حرفه‌ای بود. او در این باره می‌گوید: «نعمتی در آتلیه زیبا تقاضای همکاری داد، این موسسه بزرگ‌ترین موسسه تبلیغاتی کشور بود و برای کسانی که آنجا کار می‌کردند حکم دانشکده را داشت.» آشنایی بلوچ با «ژُرژ سیمونیان» و «اَلکسی گِوِرگیز» نیز در آگهی زیبا رخ داد. او خود آن روز‌ها را چنین به یاد می‌آورد: «من ساکت‌ترین فرد گروه بودم و به مردِ سکوت معروف بودم. آتلیه‌های آن زمان مثل حالا مرتب و تمیز نبود و روی میز پُر از رنگ و گواش و… بود. آن آتلیه برای ما مثلِ مادر بود. بچه‌ها را می‌ساخت و بیرون می‌فرستاد. چندین نفر قبل از من آنجا کار می‌کردند و بعد منشعب شدند. حسن نوری و نظام‌الدین مرتضوی، طراحان گرافیکی بودند که با چند ویزیتور بعدا «آوازه» را تاسیس کردند.» بلوچ همکاری خود با سازمان آوازه را از سال ۱۳۴۱ آغاز کرد.

 

حضور در آوازه درخشان‌ترین دوره کاری او محسوب می‌شود. این طراح از ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۷ را در آژانس تبلیغاتی «کاسپین» گذراند. صد افسوس که کار‌های او در این دوره، به دلایل گوناگونی برای ما باقی‌نمانده و در مقایسه با سال‌های آوازه، با آرشیو منظمی روبه‌رو نیستیم. او در سال ۱۳۴۷ همراه با منوچهر رضایی، کاظم زربخش و منوچهر ساسانی؛ شرکت «آمیکو» را تاسیس کرد. بیشتر کار‌های تبلیغاتی «گروه صنعتی بهشهر» تا سال ۱۳۵۷ برعهده مجید بلوچ بود.

 

همکاری با «شورای کتاب کودک» و طراحی فرهنگ‌نامه کودکان و نوجوانان در ۲۵ جلد، از مهم‌ترین فعالیت‌های گرافیک او در دهه‌های بعد است. طراحی لوگو و بسته‌بندی نیز از دیگر حوزه‌های عمده در کار‌های او به‌شمار می‌رود. بلوچ در ۲۵ سالِ گذشته؛ مسئول کمیته اسناد و آرشیو انجمن طراحان گرافیک و سرپرست «موزه گرافیک ایران» بوده و امروز در دهه هشتم زندگی با نشاط‌تر از هر جوانی، در تلاش برای ثبت تاریخ طراحی گرافیک در ایران است.

خسرو بیات

 

مدیر هنری و طراح گرافیک، سال ۱۳۳۸ وارد دانشکده هنر‌های زیبا در دانشگاه تهران شد، اما تحصیل در آنجا را نا‌تمام رها کرد. در اواخر دهه ۱۳۳۰ مدیریت هنری روزنامه کیهان و نشریه‌های وابسته به آن را برعهده داشت. بیات در سن بیست‌و‌یک سالگی مسئول تبلیغات شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) شد و در این سال‌ها آگهی‌های تبلیغاتی فراوانی را برای هما طراحی کرد. بازطراحی و اصلاح نشانه‌ی معروف هما از کار‌های اوست.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

او در مدت هفت ماه (فروردین تا مهر ۱۳۴۲) با کتاب هفته همکاری داشت و جای مرتضی ممیز را در این نشریه گرفت و کار‌های گرافیکی نشریه از شماره‌ی ۷۰ تا ۹۵ را انجام داد.او در گفتگو با نگارنده می‌گوید: «همکاری من در آتلیه کیهان یک سال‌ونیم یا دو سال پیش از کتاب هفته آغاز شده بود. زمان قابل‌توجهی از انتشار کتاب هفته می‌گذشت. یک سال یا کمی بیش‌تر که ممیز از من برای همکاری دعوت کرد. او توضیح داد که من فقط کار‌های کتاب هفته را انجام می‌دهم و باید بیایی و به من کمک کنی. اما من اصلا دربَند تصویرسازی نبودم، ممیز گفت ما یک‌سری کار‌های گوناگون داریم که من نمی‌توانم آن‌ها را انجام دهم و از تو کمک می‌خواهم. چاپ کردن کار رنگی در ایران خیلی سخت بود.

 

در آن زمان دو نوع سیستم چاپ در ایران وجود داشت، اُفست و لِتِرپِرس، اُفست همه‌گیر نشده بود و گران هم بود، لِتِرپِرس هم به‌دلیل کلیشه و سرب و… تصاویر رنگی را خوب چاپ نمی‌کرد. ما وقتی متن را می‌دیدیم؛ مجبور بودیم که بدانیم چند صفحه فضا نیاز دارد. در مورد عکس ما برای بزرگ و کوچک کردن، یک چرخ داشتیم که ابزار کارِ ما بود و فاصله‌ها را با آن تنظیم می‌کردیم تا در گراورسازی به اندازه‌ای که می‌خواهیم دربیاید. خیلی کار سختی بود. ما خودمان ناظر چاپ هم بودیم، رنگ‌ها را تفکیک می‌کردیم و زینک‌ها را بررسی می‌کردیم. ما وقتی می‌توانستیم کار را ببینیم که چاپ شده بود، زمانی که برای هر تغییری دیر بود. حجم آماده‌سازی زیربنای یک صفحه‌بندی بسیار وقت‌گیر بود. خلاصه که شب‌ها هم در چاپخانه می‌خوابیدیم.» 

 

مدتی پس از آن برای تحصیل به انگلستان رفت و در رویال کالج لندن؛ به تحصیل پرداخت. او در سال ۱۳۵۴ برنده مقام سوم پوستر‌های فرهنگی از ششمین بی‌ینال بین‌المللی پوستر وَرشو (لهستان) شد. وی پس از تحولات سیاسی – اجتماعی، در سال ۱۳۵۸ به کانادا مهاجرت کرد و در ۴۰ سال گذشته به تحصیل و کار در شهر تورنتو مشغول بوده و هرگز به ایران بازنگشته است.

نورالدین زرین‌کلک

 

دبیرستان را در تهران تمام کرد و در سال ۱۳۳۴ وارد دانشگاه تهران شد. سال ۱۳۴۰ دکترای داروسازی گرفت و با درجه ستوانی در بهداری ارتش مشغول به‌کار شد.او خوش‌نویسی و نقاشی را نزد پدر آغاز کرد و به موازات تحصیلات رسمی، در کلاس‌های هنرستان کمال‌الملک شرکت داشت و از محضر استادانی، چون محمود اولیاء، محمدعلی زاویه و محمد مهردان بهره‌مند شد. در ۱۲ سالگی اولین کار گرافیک او روی جلد کتاب قصه‌ای چاپ شد و در ۱۶ سالگی با کاریکاتور‌های سیاسی پا به دنیای مطبوعات گذاشت. دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ را به مصور کردن کتاب‌های درسی و کتاب‌های جیبی گذراند و سپس به‌همت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به بلژیک رفت – تا فیلم‌سازی پویانمایی را بیاموزد. در سال ۱۳۵۳ اولین مدرسه پویانمایی را در ایران تاسیس و سه سال بعد رشته پویانمایی را در دانشگاه فارابی دایر کرد.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

توسط فیروز شیروانلو به کانون دعوت شد تا در واحد مصورسازی کتاب‌های کودک و نوجوان مشغول شود. «کلاغ‌ها» نخستین کتابی بود که برای مصور شدن به او سفارش داده شد. او قبل از فعالیت در کانون، در موسسه انتشاراتی فرانکلین برای کتاب‌های درسی نقاشی می‌کشید.زرین‌کلک برای کانون فیلم‌های مختلفی نیز ساخت که بسیاری از این فیلم‌ها جوایز عمده‌ای از جشنواره‌های داخلی و خارجی گرفتند. سندباد یکی از آخرین کار‌های زرین‌کلک است که در هالیوود نیمه تمام رها شده است که او در آن نقش کارگردان هنری را داشت.

 

او در بین افتخار‌ها و جوایز بی‌شمار هنری؛ دیپلم افتخار «هانس کریستین آندرسن» براى یک عمر کوشش‌هاى هنری را نیز دریافت کرد. او برای فیلم‌ها و کتاب‌های گوناگون، بیش از ۲۰ جایزه مهم دریافت کرده که از آن جمله می‌توان به:جوایزی از طرف نمایشگاه کتاب بولونیا، فستیوال بین‌المللی فیلم پاریس، فستیوال بین‌المللی فیلم آنسی، بی‌ینال براتیسلاوا، نمایشگاه کتاب ایتالیا، موزه تصویرسازی توکیو (ژاپن)، فستیوال بین‌المللی فیلم شیکاگو (آمریکا)، فستیوال بین‌المللی فیلم سالونیکی (یونان)، فستیوال بین‌المللی فیلم بلژیک و… اشاره کرد.

 

طراحی نشانه، پوستر و تدریس در مقاطع و دانشگاه‌های مختلف از دیگر کار‌های اوست. انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران در سال ۱۳۹۴ نمایشگاه و نکوداشتی را برای او ترتیب داد و کتاب مجموعه آثارش را نیز به چاپ رساند. زرین‌کلک اکنون در آمریکا زندگی می‌کند.

محمد بهرامی

 

تحصیل دوره ابتدایی را در هنرستان هنر‌های ملی ایران (اداره صنایع مستظرفه)، گذراند. فعالیت حرفه‌ای او از نشریه اطلاعات ماهانه آغاز شد. بهرامی نخستین آتلیه مدرن طراحی گرافیک را سال ۱۳۲۵ در خیابان لاله‌زار تاسیس کرد. او در این دوره برای ادامه تحصیلات به دانشکده هنر‌های زیبا رفت.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

بسیاری از طراحان گرافیک مطرح معاصر؛ از جمله پرویز کلانتری، مرتضی ممیز، آیدین آغداشلو، محمد احصایی، علی‌اکبر صادقی و… در این آتلیه مشغول فعالیت بودند. او در دهه ۱۳۴۰ نیز در طراحی جلدکتاب و… فعالیت جدی داشت و موسسه «گوتنبرگ» را راه‌اندازی کرد. شاخص‌ترین کار او در این دهه مصور کردن شاهنامه فردوسی برای انتشارات امیرکبیر بود. او سال‌های دهه‌های بعد را به نقاشی و تالیف کتب تاریخ هنر گذرانده و اکنون در ۹۴ سالگی ساکن تهران است.

محمود جوادی‌پور

 

از پیشگامان هنر نوگرا و طراحی گرافیک ایران، در سال ۱۳۱۲ گواهینامه ششم هنرستان صنعتی ایران و آلمان (تهران) را دریافت کرد. در هنرستان نیما یوشیج، معلم ادبیات او بود. او از دومین گروه هنرجویان رشته نقاشی از دانشکده هنر‌های زیبا بود. در سال ۱۳۲۲ در چاپخانه بانک ملی استخدام شد و نخستین کتاب چاپ چهاررنگ را طراحی و چاپ کرد.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

تاسیس گالری آپادانا یکی از مهم‌ترین کار‌های جوادی‌پور در سال ۱۳۲۸ بود. او در سال‌های فعالیتش به تصویرسازی برای کتاب‌های درسی، شعر و داستان می‌پرداخت و یکی از طراحان فعال دهه ۱۳۴۰ به‌شمار می‌رفت. طراحی لوگو دیگر حوزه کاری او بود. نشانه‌های «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» و «شرکت ملی نفت ایران» توسط او طراحی شد. تدریس و نقاشی برای او بسیار جدی بود و در این زمینه آثار ارزنده‌ای از خود به‌یادگار گذاشت.

هوشنگ کاظمی

 

نخستین ایرانی دانش‌آموخته‌ی طراحی گرافیک به‌شمار می‌رود. سال ۱۳۲۴ به فرانسه رفت و در بوزار پاریس به تحصیل پرداخت و توانست در سال ۱۳۳۵ مدرک فوق‌لیسانس رشته خط و گرافیک دریافت کند. کاظمی سپس دو سال در استخدام بخش تبلیغات هواپیمایی هلند (کی‌ال‌ام) درآمد و سال ۱۳۳۸ به ایران بازگشت.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

در این سال طرح و اساس‌نامه هنرکده هنر‌های تزئینی (دانشگاه هنر) را تنظیم کرد و سرانجام این دانشکده را در مهر ۱۳۳۹ راه‌اندازی کرد. وی برای نخستین‌بار در ایران، رشته گرافیک را در این دانشکده ایجاد کرد و اصول و قوانین گرافیک نوین را به ایران انتقال داد. در همین سال آتلیه‌ای به نام «کارگاه هنر‌های تزئینی» را در میدان کاخ (فلسطین) تاسیس کرد. نشانه‌های انتشارات مروارید، سازمان جلب سیاحان و جشن هنر شیراز در دهه ۱۳۴۰؛ از مهم‌ترین کار‌های اوست.

صادق بریرانی

 

در سال ۱۳۲۶ برای تحصیل در رشته نقاشی وارد دانشکده هنر‌های زیبا شد و پس از این دوره به آمریکا رفت و در مقطع فوق‌لیسانس در دانشگاه «ایندیانا» به یادگیری گرافیک پرداخت. او برای تکمیل مطالعاتش سفر به پاریس، لندن، رُم و مونیخ را تجربه کرد.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

علیرغم اثربخشی زیاد از هنر اروپا و آمریکا، از هنر مشرق‌زمین و پیشه ارزنده استادان ایرانی نا‌آگاه نماند. او در سال ۱۳۳۶ اداره هنر گرافیک در وزارت فرهنگ و هنر را بنیان‌گذاری کرد. بریرانی از سال ۱۳۴۷ تا میانه‌های دهه ۱۳۵۰ در تالار رودکی مشغول به‌کار بود و بسیاری از پوستر‌های موسیقی این تالار در این دوره توسط وی طراحی می‌شد. او از دهه ۱۳۶۰ به تدریس مشغول شد و عضو هیئت داوران بی‌ینال‌های جهانی گرافیک بود. او اکنون مقیم آمریکا است.

پرویز کلانتری

 

سال ۱۳۳۰ وارد دانشکده هنر‌های زیبا شد و سال ۱۳۳۸ در رشته هنر‌های تجسمی از این مرکز دانش‌آموخته شد. او در دانشکده با همایون صنعتی‌زاده آشنا شد و این آشنایی باعث راهیابی او به مؤسسه انتشارات فرانکلین – که ناشر کتاب‌های درسی و نشریه پیک بود شد.

 

فخر گرافیست‌ها؛ عباس آقا، پرویز، آقا نور و دیگران

 

طرح جلد‌های او برای این نشر در زمره بهترین جلد‌های خلق شده در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ هستند. او همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کالج هنری کودکان در کالیفرنیا و… را در کارنامه دارد. کلانتری پیش از انقلاب نمایشگاه‌های مختلفی را در گالری‌های معتبری، چون سیحون و استتیک برپا کرد و در مجموع در بیش از ۳۰ نمایشگاه خصوصی و گروهی حضور داشت. او پس از یک دوره بیماری طولانی در سال ۱۳۹۵ درگذشت.



لینک منبع

آموزش مجازی مدیریت عالی حرفه ای کسب و کار Post DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت عالی و حرفه ای کسب و کار DBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
آموزش مجازی مدیریت کسب و کار MBA
+ مدرک معتبر قابل ترجمه رسمی با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه
ای کافی شاپ
مدیریت حرفه ای کافی شاپ
خبره
حقوقدان خبره
و حرفه ای
سرآشپز حرفه ای
آموزش مجازی تعمیرات موبایل
آموزش مجازی ICDL مهارت های رایانه کار درجه یک و دو
آموزش مجازی کارشناس معاملات املاک_ مشاور املاک
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.