جمهوری اسلامی ایران در برجام نوعی عدم تقارن بین تعهدات و مزایایش می بیند. تعهدات ایران برای محدود کردن فعالیتهای هستهای این کشور دارای معیارهای فنی واضحی است که توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) قابل راستیآزمایی است در حالی که هیچ فرمولی وجود ندارد که مزایای اقتصادی ایران را در ازای لغو تحریم ها مشخص کند.
علاوه بر این، اگر چه تهران در صورت خروج از توافق با اعمال مجدد و سریع تحریم ها مواجه می شود، اما واشنگتن با عدم رعایت تعهدات برجامی و تحریم دوباره ایران، با هیچ مجازاتی مواجه نشد.
در نتیجه، ایران نگران است که در صورت بازگشت به پایبندی کامل به برجام، اهرم هسته ای خود را بدون کسب منافع وعده داده شده از دست بدهد. این دقیقا همان چیزی است که در سال ۲۰۱۵ یعنی زمانی که برجام مورد توافق قرار گرفت، رخ داد.
ایران به سرعت برنامه هسته ای خود را مطابق با توافق کاهش داد، ۹۸ درصد اورانیوم غنی شده خود را به خارج از کشور ارسال کرد و نظارت تقویت شده آژانس بین المللی انرژی اتمی را پذیرفت. با این حال، شرکتهای بینالمللی و موسسات مالی به دلیل عدم اطمینان در مورد لغو دایمی تحریمها، همچنان تا حد زیادی از بازار ایران دور ماندند و اتفاقا تردید آنها در مورد تجارت با ایران پس از انتخاب دونالد ترامپ و خروج وی از برجام به اثبات رسید.
ایران امروز بار دیگر با وضعیت مشابهی مواجه است. این کشور می ترسد که بازگشت به انطباق کامل، هیچ مزیت ملموسی به همراه نداشته باشد، مگر اینکه فشار بیشتری را پس از دست کشیدن از اهرم هسته ای خود به همراه داشته باشد. مقامات ایالات متحده می گویند که مایل به گفتگو در مورد راه های رفع این نگرانی ها هستند، اما نمی توانند تضمین کنند که ایالات متحده پس از پایان ریاست جمهوری جو بایدن، دوباره از توافق خارج نخواهد شد.
رهبران بریتانیا، فرانسه و آلمان هم اخیرا در بیانیهای ( در حاشیه اجلاس جی ۲۰ در روم) از احیای برجام حمایت کردند و گفتند برای کاهش نگرانی های ایران در این زمینه، از تعهد بایدن برای حفظ پایبندی کامل به توافقنامه “تا زمانی که ایران به این توافق پایبند بماند” حمایت میکنند.
“رابرت مالی” فرستاده ویژه ایالات متحده در امور ایران هم ابراز تمایل کرده است که در صورت همکاری ایران برای احیای برجام، ” آمریکا به سرعت تمامی تحریم های مغایر با برجام را لغو کند.” اما برای مقامات ایرانی، این نوع اظهارات، سخنان بیارزش یا همان طور که “حسین امیرعبداللهیان” وزیر امور خارجه ایران گفته: نوعی ” گفتار درمانی” است و پشیزی ارزش ندارد.
مقامات ایرانی این سوال را مطرح میکنند که دولت بایدن چگونه تشخیص میدهد که کدام تحریمها با توافق هستهای ناسازگار است، چون بسیاری از تحریمهای دوران ترامپ علیه ایران با عناوینی چون حقوق بشر و تروریسم برچسب زنی شده تا موانع بیشتری در راه احیای دوباره برجام ایجاد شود.
بنابراین اولین اصل سیاست خارجی دولت ابراهیم رییسی، ایجاد و حفظ اهرمهایی است که واشنگتن را از زیر پا گذاشتن تعهدات برجامی بازدارد و در نتیجه بار دیگر شوک های اقتصادی علیه ایران ایجاد نشود و میلیونها ایرانی را در فقر فرو نبرد.
جمهوری اسلامی آمادگی خود را برای تلافی فوری در برابر هرگونه فشار، خرابکاری یا حمله اعلام کرده است. برای مثال در اعتراض به امتناع این سازمان از محکوم کردن ترور اخیر دانشمند هستهای ایران (شهید فخری زاده) و خرابکاری علیه تاسیسات هسته ای تحت نظارت ایران، که هر دو ادعا شده توسط اسراییل انجام شده است، همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کاهش داده است.
ایران همچنین بر تقویت متحدان خود در سراسر خاورمیانه متمرکز است. سردار(شهید) “قاسم سلیمانی”، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سه ماه قبل از ترور وی توسط ایالات متحده، گفته بود که او موفق به ایجاد ۶ ارتش ایدئولوژیک و مردمی نیرومند در سراسر خاورمیانه شده تا از ایران در برابر هرگونه حمله دشمنان محافظت کند.
به گفته یکی از فرماندهان ارشد سپاه که اخیرا اظهارات سلیمانی را فاش کرده است، این نیروها شامل حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین، حوثیهای یمن، نیروهای سوری طرفدار ایران و نیروهای حشد الشعبی عراق هستند. آنها با هم آنچه را که تهران “محور مقاومت” مینامد را تشکیل میدهند. از آنجایی که ایران انتظار فشار بیشتری از سوی ایالات متحده دارد، با توافق یا بدون توافق، این اقدامات نشان دهنده عزم این کشور برای ادامه مسیر است.
۳۱۱۳۱۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰