با طرح تئوریهای عدالت و رویکردهای مختلف طبیعتگرایانه، مساواتطلبانه، شایستهگرایانه و بیطرفانه، نگاه امام علی(ع) را جمع رویکرد مساواتطلبانه و شایستهگرایانه و عدالت را محور فلسفه سیاسی حکومت علوی می شناسیم.
از نگاه امام علی(ع) حق مردم بر حاکم خیرخواهی و توزیع عادلانه بیتالمال است، اما حق حاکم بر مردم این است که او را نصیحت کنند، یعنی انتقاد و نصیحت حاکم، حق مردم نیست بلکه بالاتر از آن، حق حاکم و وظیفه مردم است و چنین نگاه ارزشمندی در مکاتب دیگر نظیر ندارد.
هشت حق نظیر عطوفت با مردم، عفو و بخشش، پرهیز از قانونگرایی صوری، مشورت و نظارت، عدالتخواهی و وفای به عهد را قابل استخراج از نامه امام علی (ع) به مالک اشتر است. امام حق عفو و بخشش را برای مردم شمرده و به مسئولان حکومت میگوید از گناه و خطای مردم درگذرند، اما خودش از گناه کارگزاران حکومت خود نمیگذشت.
نباید قانون، عدالت را نقض کند و اگر مردم توان اجرای قانون را ندارند، نباید آنها را تحت فشار گذاشت. گرچه امروز قانون برای اغنیا و فقرا یکسان نیست، اما باید تبعیض مثبت را برای محرومین و مستضعفان و کسانی که به طور طبیعی از فرصتها محرومند در نظر گرفت.
عدالت اعم از عدالت کیفری، قضایی، اجتماعی و اقتصادی است و اینها از منظر امام علی در مرتبهای بالاتر از سایر ارزش ها نظیر آزادی قرار دارد. از نگاه علی(ع) ستم حاکم به آوارگی رعیت و دست بردن به شمشیر منجر میشود. تفسیری که برخی از شورشهای ۹۶ و ۹۸ کردند، ناصواب بود و این موارد، ظهور آثار بی عدالتی در جامعه بود. اگر بر مردم ظلم کنیم پاسخش را میشنویم و روز دادگری بر ستمگران، سخت تر از روز ستم بر ستمدیدگان است؛ یعنی در موقع انقلاب و اعتراض خشک و تر با هم میسوزند.
طبق دیدگاه امام علی(ع)، گرسنگی محرومان، نتیجه ظلم برخورداران است. امام تامین یک حداقلی را برای همه جامعه ضروری میداند که طبیعتا این استاندارد تابع زمان و مکان است.
عدالت در دیدگاه امام علی، مقولهای عملی است. عدالت بیرونی محصول عدالت درونی است یعنی کسی که در درون و زندگی خود تعادل نداشته باشد عدالت خواه نیست، کسی که بین حرف و عملش، نظر و رفتارش شکاف است عدالت خواه نیست. باید به هر مقداری که به مفهوم عدالت رسیدیم آن را پیاده کنیم نه آنکه معطوف بحثهای بی پایان نظری شویم، وقتی عمل کردیم ابهامات نظری رفع میشود.
نتایج بحث عدالت از دیدگاه امام علی را باید در تقدم عدالت بر مصلحت و امنیت، عدم تحمل ظلم، عزیز بودن افراد محروم و مظلوم و ذلیل بودن اهل قدرت و ثروت نزد حاکم دانست. ایشان بی عدالتی را محصول آشفتگی و بیضابطگی جامعه و سوءاستفاده توسط بنی امیه میداند و اوضاع امروز جامعه ما در نابرابری و توزیع مواهب اجتماعی اقتصادی بدتر از آن روز است و متاسفانه توجیه دینی هم میشود.
رفتار امام با برادرش عقیل که دچار فقر حقیقی و فرزندانش گرسنه بودند، عدل علی(ع) را در عمل نشان می دهد. امام میگوید فقر موت اکبر است یعنی فقیر یک بار نمیمیرد بلکه دچار مرگ هر روزه و همواره در زجر است. امیرمومنان به محمد حنفیه میگوید از فقر برایت میترسم که دینت را آسیب برساند، یعنی حق حیات مقدم بر حق معاد است.
عدالت برتر از جود است. دیدگاه شهید مطهری در این زمینه، عدالت را پایه جامعه و جود و بخشش را زینت ساختمان جامعه می داند. جود از نظر دهنده فضیلت است، اما از نظر گیرنده فضیلت نیست، بخشش زیاد موجب گداپروری و انحراف بخشی از اقشار جامعه میشود، اما عدالت همه جامعه را بسوی اصلاح میبرد.
پیامبر(ص) در فرمایشی نان را ضامن برپایی نماز و زکات میخواند. شهید مطهری میگوید این جمله زیربنایی بودن مادیات نسبت به معنویت را میرساند. یعنی اگر مادیات خراب باشد، معنویت نخواهد بود و تنها با اجرای عدالت در جامعه، میتوان معنویت را تامین کرد. ارزشهای اخلاقی پس از عدالت قرار میگیرد و بدون عدالت، جود و کرم در جامعه تاثیر خود را نخواهد گذاشت.
* سخنرانی در نشست «دین، عدالت و معیشت مردم» به همت انجمن اندیشه و قلم و با همکاری کانون توحید و بنیاد اندیشه و احسان توحید
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰