روز گذشته یعنی شنبه هفتم اکتبر، گروههای مقاومت فلسطینی با اجرای عملیات «طوفان الاقصی»، انتقامی تاریخی از جنایات رژیم کودککش و غاصب صهیونیستی گرفتند تا بر همگان آشکار شود که معادله قدرت در غرب آسیا و به ویژه در خصوص پرونده فلسطین سمت و سویی دیگر به خود گرفته است.
این اتفاق بزرگ دارای ابعاد گوناگونی است که باید در ارزیابی موضوع بدان توجه داشت:
نخست؛ عملیات طوفان الاقصی در طول ۶۰ سال گذشته بیسابقه بود، چه، پیش از این اقدامات جریان مقاومت عمدتا دفاعی و یا به صورت عملیاتهای ویژه و محدود در برابر تهاجم و تجاوز رژیم صهیونیستی صورت میگرفت، اما این عملیات از نقطهنظر استفاده از اصل غافلگیری، عملیات در عمق، استفاده از سلاحهای مختلف، پیشروی زمینی، تصرف سرزمین، گرفتن تلفات بالا از اشغالگران و به اسارت گرفتن صدها صهیونیست قطعا بینظیر است و نشان از قدرتافزایی مستمر جبهه مقاومت دارد.
دوم؛ برای تدارک و اجرای چنین عملیاتی، بدون شک اقدامات اطلاعاتی، شناسایی و امنیتی بسیار دقیق و پیچیدهای انجام شده که با توجه به سرمایهگذاری سنگین اشغالگران در ایجاد و فعالسازی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی بسیار، در نوع خود بسیار مهم و ارزشمند است.
سوم؛ از زمان روی کار آمدن دولت جدید نتانیاهو که از ائتلاف راست افراطی با راست افراطی مذهبی تشکیل شد، محافل سیاسی داخل سرزمینهای اشغالی و همچنین کارشناسان و مسئولان سیاسی غربی نسبت به افزایش رویکردهای افراطی و توسعه خشونت در سرزمینهای اشغالی هشدار داده بودند، اما سران جریانهای افراطی درون کابینه ضمن بیتوجهی به اثرات تخریبی و نابودکننده افراطگرایی، دست به اقداماتی علیه فلسطینیان زدند که کمسابقه بود.
هتک حرمت مسجدالاقصی، اهانت و هتک حرمت به بانوان فلسطینی، ایجاد محدودیتهای شدید علیه فلسطینیان و تداوم آزار، دستگیری و شکنجه مردم مظلوم فلسطین از جمله اقدامات شنیعی بود که جریان افراطگرای مذهبی با هدف افزایش فشار علیه ملت مظلوم فلسطین انجام داد.
چهارم؛ رفتارهای جاهطلبانه نتانیاهو بهویژه در موضوع لایحه اصلاحات قضایی که رفتاری کاملا شخصی برای فرار از مجازات قانونی فسادهای خود و خانوادهاش بود نیز از جمله موضوعات مهم دیگری است که افزایش چند دستگی در جامعه غیر منسجم، چندپاره و متزلزل صهیونیستی را بهدنبال داشت.
بروز تجمعات و راهپیماییهای گسترده و سراسری مخالفان نتانیاهو طی ماههای اخیر که به همین بهانه صورت گرفت، شرایط سیاسی و اجتماعی کاملا ناپایداری را به این رژیم تحمیل کرد که حتی موجب ایجاد چند دستگی در بخشهای امنیتی، نظامی و اطلاعاتی این رژیم شد.
پنجم؛ عملیات مقاومت پاسخی کاملا مشروع، حساب شده، قدرتمند و امیدآفرین به ساختاری بود که گرچه خشونت، افراطگرایی و تضییع حقوق حقه فلسطینیان را سرلوحه فعالیتهایش قرار داده اما از نظر سیاسی و اجتماعی بیش از هر زمان دیگری ضعیف شده است، به همین دلیل، هر چند عملیات طوفان الاقصی از نظر اطلاعاتی و نظامی کاملا غافلگیرانه بود اما بهدلیل شرایط پیش گفته، وقوع آن کاملا قابل پیشبینی بود.
ششم؛ این عملیات از دو بُعد تاثیرگذاری بر نیروهای سیاسی، امنیتی و نظامی رژیم و همچنین کشورهایی که در طرح ابراهیم هدف اصلی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابطشان با تلآویو هستند نیز قابل توجه است، زیرا بهطور طبیعی نیروهای نظامی، اطلاعاتی و هواداران سیاسی رژیم که تاکنون همواره در جنایت، زورگویی و کشتار دست برتر را داشتهاند، اکنون و پس از مشاهده سرنوشت فرماندهان و همقطاران خود روحیه لازم برای تداوم مسیر گذشته را نخواهند داشت و در شرایط انفعالی قرار میگیرند.
کشورهای مورد هدف در طرح ابراهیم نیز که بعضا رژیم صهیونیستی را بازیگری قدرتمند و تاثیرگذار در معادلات سیاسی، نظامی و امنیتی منطقه میدانستند و احیانا تمایلی برای عادیسازی روابط خود با این رژیم داشتند، ضمن آنکه مجبور به بازبینی محاسبات قبلی هستند، با فشار بیشتر افکار عمومی کشورهای اسلامی برای خودداری از گام نهادن در سراب ساخته شده از سوی رژیمی که خود در سراشیبی زوال و انحطاط قرار دارد، مواجه خواهند شد و احتمالا در شرط بستن روی «اسب بازنده» تردید خواهند کرد.
۳۱۱۳۱۱
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰