مهسا مژدهی: نام اخوان المسلمین با مصر و قاهره و دانشگاه الازهر گره خورده است. اما در خاورمیانه، این گروه تنها در مصر نفوذ ندارد. در سوریه در کنار دیگر گروههای مذهبی و سیاسی، اخوان المسلمین هم نقشی اساسی دارد. این روزها که جولانی دل از القاعده و داعش کنده، ظاهرش را تغییر داده و حرف از حکومت قانون در سوریه میزند، برخی از تحلیلگران میگویند او در حال نزدیک شدن به تفکرات اخوانی است و این ماجرا را هم از چشم اردوغان میبینند که خود را به جنبش اخوان نزدیک میداند.
ریشههای اخوان المسلمین در سوریه
ظهور اخوانالمسلمین در سوریه به نیمه اول قرن بیستم برمیگرد. در آن زمان سوریه تحت استعمار فرانسه قرار داشت و نیروهای اسلامگرای سنی برای مقابله با فرانسویها قد علم کرده بودند. فردی به نام دکتر مصطفی السباعی در حلب در آن سال با بهرهگیری از تعالیم اخوانی در مصر، اخوانالمسلمین سوریه را بنیان گذاشت و تا دهه ۶۰ میلادی رهبر این گروه در سوریه بود. او کتابی با نام سوسیالیسم اسلامی نوشت که نشان داد در مقایسه با اخوانالمسلمین مصر رویکردی سیاسیتر اتخاذ کرده است. البته السباعی وارد پارلمان سوریه شد اما بهنظر میرسد چندان بهدنبال ایجاد حکومتی اسلامی یا بر پایه تعالیم اخوانی در سوریه نبود.پس از السباعی؛ فردی با نام عصام العطار به رهبری اخوان سوریه رسید که این اتفاق همدوره با قدرتگیری حافظ اسد بود. او همچون السباعی به روشهای نظامی برای مقابله با حکومت سوریه اعتقادی نداشت. اما بعضی دیگر از اعضای اخوان با حزب بعث به شدت زاویه داشته و حتی خواهان جهاد علیه دولت نزدیک به حزب بعث بودند. این نظریات بعدها باعث شد تا در زمان جنگ داخلی برخی از گروههای معارض بشار اسد، با تکیه بر نظریات اخوان المسلمین قد علم کنند.
در سال ۱۹۷۹، خبری اعلام شد که نشان میداد ۳۲ دانشجوی مدرسه نظامی شهر حلب در شمال سوریه در حمله افراد اخوان المسلمین جان باختهاند و ۵۴ نفر دیگر زخمی شدند. این حادثه ناگوار دانشجویان علوی را هدف قرار داده بود و اعلام رسمی جنگ از سوی اخوانیها به حکومت حافظ اسد محسوب شد. اسد که از اوایل دهه ۷۰ اخراج نزدیکان به اخوان المسلمین از مشاغل حساس را کلید زده بود، پس از این حمله به مدرسه نظامی حلب، این موضوع را حسابی جدی گرفت. در آن زمان شهر حما و محلاتی از دمشق مانند المیدان و الشاغور در دست نیروهای اخوان قرار داشت و این گروه در غزه هم ریشه دوانده بود. این حوادث را میتوان نقطهای اساسی در تاریخ سوریه دانست که باعث شد تا اخوانالمسلمین کینه حزب بعد و خانواده اسد را بیش از قبل به دل بگیرد. تیر نهایی حافظ اسد به اخوان، اعدام ۱۵ نفر از اعضای این گروه بود که بهنظر بستن شمشیر از رو برای اخوانیها میآمد. اما این گروه کنار نکشید. در سال ۱۹۸۱ دعلی صدرالدین البیانونی، رهبر وقت اخوان المسلمین سوریه مدعی شد این گروه استراتژی انقلاب جهانی را دنبال میکند.
روز دوم فوریه ۱۹۸۲، یک گروه ۲۰۰ نفره از افراد اخوان المسلمین شهر حما را محاصره کردند و ۷۰ نفر را کشتند. یک روز بعد این گروه اعلام کرد که حما را آزاد کرده و از ساکنان این شهر خواست تا کار خائنان را بسازند. منظور آنها از خائنان تمام کسانی بود که با حزب بعث همکاری داشته یا علوی محسوب میشدند. حافظ اسد ۱۲ هزار نیروی نظامی را به حما فرستاد و در نهایت درگیریها این شهر تاریخی را تا پای نابودی برد.
حکومت بشار اسد، فرصتی برای فعالیت مجدد اخوان المسلمین
وقتی بشار اسد در سال دو هزار به قدرت رسید، فضای باز سیاسی دست اخوان المسلمین را هم باز گذشت. نزدیک به دو دهه، این گروه در سوریه قادر به بازسازی کادر خود نبود. بسیاری از اعضای آن دست از کشور کشیده بودند و چهرههای زیادی از اخوانیها در زندان به سر میبردند. تعدادی این افراد در دوران فضای باز سیاسی در سالهای ابتدایی حکومت بشار اسد، از زندان آزاد شدند. آن دسته از افرادی که از کشور خارج شده بودند اما دست از مخالفت با حکومت بشار اسد نکشیدند. آنها البته اعلام کردند که خواهان مقاومت مدنی علیه دولت بوده و میخواهند حکومتی دموکراتیک در سوریه بر سر کار بیاورند.
روز دوم فوریه ۱۹۸۲، یک گروه ۲۰۰ نفره از افراد اخوان المسلمین شهر حما را محاصره کردند و ۷۰ نفر را کشتند. یک روز بعد این گروه اعلام کرد که حما را آزاد کرده و از ساکنان این شهر خواست تا کار خائنان را بسازند. منظور آنها از خائنان تمام کسانی بود که با حزب بعث همکاری داشته یا علوی محسوب میشدند. حافظ اسد ۱۲ هزار نیروی نظامی را به حما فرستاد و در نهایت درگیریها این شهر تاریخی را تا پای نابودی برد.
اخوان المسلمین سوریه در دوران بشار؛ تلاش کرد تا خود را بازسازی کند و تصویری متفاوت از گذشته از خود نشان داده و به عنوان یک نیروی سیاسی معتبر در صحنه داخلی ظاهر شود. البته اسد کماکان اعتقادی به این گروه نداشت و روابط خصمانه ادامه پیدا کرد.
پس از وقوع جنگ داخلی در سوریه، برخی از اعضای این گروه به تشکیل ائتلافهای جدید و همکاری با دیگر گروههای مخالف پرداختند و به سمت گروههای تندرو اسلامگرا رفتند. آنها ابتدا خودشان را اصلیترین نماینده گروههای اهل سنت دانستند. اما خیلی زود مشخص شد گروههایی مثل القاعده و داعش قبل از این در صف سبد گذاشتهاند و نوبت به سختی به اخوان المسلمینی میرسد که به دلیل سرکوبها و دههها نقش چندانی در تحولات سوریه نداشت.
بیاعتباری اخوانالمسلمین در میان سنیهای سوریه باعث شد تا آنها کمی بعد از آغاز جنگ داخلی به سمت گروههای سلفی خیز بردارند و به آنها نزدیک شوند. این اقدام آنها موفقیت چشمگیری در پی نداشت. اما در برخی از این گروههای سلفی، دیدگاههای اخوانی دیده میشد.
تعدادی از گروههای سلفی در سوریه برای اخوان المسلمین جا باز کردند. مثلا گروه جبهه اسلامی سوریه که شامل چندین گروه اسلامگررای تندرو میشد از نظر ایدئولوژیک به اخوان المسلمین دلبستگی داشت.
از آنجایی که ترکیه گروههای اخوانی را در مصر و سوریه حمایت کرده و به آنها نزدیک است و تحریرالشام هم عملا سیاستهای ترکیه را در سوریه پیش میبرد، به نظر میرسد که تحریرالشام دستکم حتی اگر به دامن اخوان المسلمین نیفتاده باشد، رویکرد آنها را در پیش گرفته است.
حرکت احرارالشام از گروه جبهه اسلامی جدیتر در جنگ داخلی حضور داشت و خود را نزدیک به اخوان المسلمین میدانستند. البته این گروه را میتوان گروهی کاملا سلفی دانست. خود اخوان المسلمین در ابتدای جنگ داخلی سوریه به ارتش آزاد سوریه نزدیک شد. این گروه البته خود را سکولار میدانست اما دو طرف تصمیم گرفتند تا علیه بشار اسد متحد شوند.
وقتی اوضاع پیچیدهتر میشود
اخوان المسلمین در زمان جنگ داخلی در سوریه به شدت با گروههایی مانند داعش و القاعده و حتی تحریرالشام زاویه داشت و همکاری با آنها را در کارنامه نداشت. اخوانیها هر چند نخستین گروهی بودند که در سوریه زمان حافظ اسد سلاح به دست گرفته بودند اما؛ در دوران جدید ترجیح دادند که منادی خشونت بیحدومرز نباشند. اما وقتی در سال ۲۰۱۹ جنگ تقریبا به پایان رسید و گروههای سلفی شروع به تغییر رویکرد خود کردند، گروههایی مانند تحریرالشام که میخواستند رویکرد خشن و تروریستی خود را تا اندازهای تعدیل کنند، به اخوانیها نزدیک شدند. برخی از تحلیلگران معتقدند آنچه باعث شد تا تحریرالشام موفق شود تا راه خود را به سادگی در سوریه باز کند، همین نزدیکی با اخوانیها بود. از آنجایی که ترکیه گروههای اخوانی را در مصر و سوریه حمایت کرده و به آنها نزدیک است و تحریرالشام هم عملا سیاستهای ترکیه را در سوریه پیش میبرد، به نظر میرسد که تحریرالشام دستکم حتی اگر به دامن اخوان المسلمین نیفتاده باشد، رویکرد آنها را در پیش گرفته است.
اخوان المسلمین میگوید از زمان کشتار حما به این سو دیگر میلی به خشونت ندارد. این گفتمان برای سوریهایی که اکثریت آنها سنی بوده و در عین حال از جنگ و خونریزی در کشورشان خسته شدهاند، از چنین گفتمانی تا حدودی استقبال میکنند. تفاوت اخوان المسلمین با گروههایی مانند طالبان، داعش و القاعده در همین امر است که اخوانیهای سوریه که نخستین گروه سیاسی بودند که دست به سلاح بردند، حالا حداقل در گفتمان رسمی طرف خشونت را نمیگیرند و به حکومت قانون تمایل نشان میدهند. هر چند که اقلیتهای شیعه و دروزی و مسیحی در سوریه نگران این مساله بوده و معتقدند اخوانالمسلمین و گروههای نزدیک به آن به ویژه تحریرالشام نمیتواند منافع و امنیت آنها را در سوریه تامین کند. این وضعیت دشوار میتواند باعث شود تا سوریه به سمت بحرانی جدیتر برود.
۳۱۱۳۱۲
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰