اول: وظیفه امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه فردی شرعی در زمره فروع دین است. هرکسی که ملتزم رفتار دینی شود باید به آن عمل کند. در این خصوص هر مومنی باید ملتزم به رفتار ایمانی خودش باشد. رفتارهای بیرونی و درونی هر فرد مومن نیز تعریف شده است که هر کس بر اساس پله های ایمان خودش عمل می کند.
بیان مومنان و نیز مبلغان اسلام برای ترویج و دعوت به امر دینی باید یک بیان آرام و متین باشد. از خود ائمه جمعه تا هریک از مومنان در جامعه باید با بیان زیبا ترویج امر دینی بکنند.
دوم: وظیفه اجتماعی که جامعه نباید زشتی پذیر و منکرپذیر شود. جامعه باید به این سمت پیش برود که خود به خود زشتی ها را منزوی کند. جامعه نیز متشکل از افراد و آحاد مردم است. یک شهر با نام و تابلو مسلمان نمی شود. بر سردر یک شهر اگر بزنید این شهر مسلمانان است، این طور نیست که آن شهر مسلمان می شود. در این جامعه مسلمانی خیلی مسائل باید با هم تناسب داشته باشند.
یعنی هر یک از مسلمانان باید با رفتار دینی شان می خواهند به دینداری خودشان و دیگران کمک بکنند. این مجموعه رفتارها باید بروز دیندارانه داشته باشد. در چنین جامعه ای در مناسبات و سلوک و رفتارهای دینی، خود مردم هستند که پای دین هستند. برای مثال در یک مناسبت آئینی و دینی همچون عاشورا، نه فقط توسط آحاد مسلمانان بلکه توسط فرهنگ افراد غیر مسلمان نیز برگزار می شود و بروز و ظهور دارد.
سوم: رفتار حکومت و وظیفه حاکمیت دینی که اجرای قوانین دینی است که باید مدنظر داشته باشیم. حاکمیت وظیفه اش، اجرای قوانین اسلام است.
سه شاخص مهم: بسیار متین ، منطقی و به دور از احساساتِ بیمورد
با بیان این سه مساله در کنار هم، باید خطاب مقام معظم رهبری به ائمه جمعه را بررسی کنیم. در مساله حجاب اگر قائل به پیاده شدن رفتار دینی هستیم باید چند نکته را مدنظر قرار دهیم:
اول: ورود به دین با کراهت نیست. پذیرفتن هر آئینی در اسلام با انتخاب است. مساله حجاب یک مساله فرهنگی ست و امر فرهنگی را با چوب و چماق نمی شود گسترش داد. کدام داعیه دار اخلاقی را در طول تاریخ اسلام می شناسید که با چوب گشت ارشاد و بازداشت و رفتارهای پلیسی، امر اخلاقی را به فرهنگ عمومی تبدیل کرده است. دین، حجاب را یک امر فرهنگی می داند. حجاب یک امر واجب دینی ست اما برای پیاده سازی آن باید فرهنگی برخورد کرد.
دوم: بیان مومنان و نیز مبلغان اسلام برای ترویج و دعوت به امر دینی باید یک بیان آرام و متین باشد. از خود ائمه جمعه تا هریک از مومنان در جامعه باید با بیان زیبا ترویج امر دینی بکنند. دعوتی که با خشونت باشد هیچ ارزشی ندارد.
سوم: حجاب و عفاف در کنار هم می آیند. این درست نیست که تصور کنیم هر کسی حجابش کم است پس عفاف ندارد. این تصور غلط است. در میان بی حجابان جامعه ما بسیاری مقید به امور معنوی وآیین های اسلامی وجود دارد. بسیاری از این زنان شل حجاب، زنانی محترم و پاکدامن و مفید و موثر در امور اجتماعی هستند.
چهارم: در برخورد های اجتماعی در خصوص حجاب، رهبری فرمودند برای امر به معروف باید رفتار شما احساسی نباشد و منطقی و متین باشد. حتی شما اگر بخواهید اصل خدا را هم برای افراد تببین بکنید قرآن می فرماید: « ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن »
بهترین و زیباترین روش را باید انتخاب کرد. اینکه برخی تصور کنند که حاکمیت دینی باید چوب پلیسی باشد که در امور دینی نظم بدهید به جامعه، این تصور غلطی است. قرآن می فرمایید پیاده کردن امور دینی باید با « جادلهم بالتی هی احسن» باشد.
حتی خداوند به پیامبرش می گوید برای پیاده سازی اوامر دینی اگر تو خوش اخلاق نبودی، کسی به گرد تو جمع نمی شد. حالا اگر قرار بود پیامبر با چوب و چماق مردم را به دین دعوت کند، آیا نتیجه بخش بود؟
یکی از بزرگواران ائمه جمعه پس از فرمایشات رهبری، گفته بودندکه کمربند بستن هنگام رانندگی قانون است پس حجاب هم قانون است. پس باید هر دو اجرا شود. حالا من از ایشان سوال می کنم در همین زمینه کمربند بستن آیا پلیس اگر ما را ببیند که کمربند نبستیم، ما را با کتک و برخورد و خشونت با چماق بازداشت می کند؟
تفکر دینی می خواهد پیاده سازی اسلام در قلب انسان ها رخ دهد وپذیرش دین در فرد در کمال انتخاب و آگاهی و منطقی رخ دهد تا در درون شخص ماندگار شود. این انتخاب است که در جامعه خودش را نشان می دهد.
* مدیر حوزه علمیه امام حسن مجتبی(ع) در لواسان
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰