ابوالفضل خدائی: تجاوز و کشتار رژیم صهیونیستی علیه مردم رنج دیده فلسطین در هشتمین روز، همچنان در سایه انفعال و حتی مواضع بین المللی کشورها و سازمان های مختلف ادامه دارد. اگرچه سازمان همکاریهای اسلامی روز یکشنبه پس از برگزاری نشستی مجازی، جنایات صهیونیستها علیه مردم مظلوم فلسطین را با شدیدترین لحن محکوم کرد اما این موضع گیری و درخواست های دیگر مشابه تا کنون نتوانسته است آتش این تنش ها و درگیری ها را خاموش کند و رهبران مقاومت تنها راه را ادامه مقاومت می دانند. با تداوم این درگیری ها مشخص نیست منطقه در آینده نزدیک شاهد چه حوادثی خواهد بود و آیا در نهایت چشم اندازی برای پایان آن وجود خواهد داشت یا خیر. جاوید قربان اوغلی سفیر اسبق ایران در الجزایر در گفتگویی به تشریح تحولات در غزه در چند روز اخیر پرداخت که در ادامه مشروح آن را می خوانید:
ارزیابی شما از مواضع اعلامی سازمان های بین المللی به ویژه سازمان همکاری اسلامی و سایر نهادهای اسلامی در خصوص جنایات تل آویو چیست؟
سکون و انفعال سازمان همکاری های اسلامی و یا اتحادیه عرب مربوط به زمان حال نیست، ما پیش تر در جنگ ۳۳روزه و جنگ غزه شاهد چنین روند و مواضعی بودیم. بنابراین مساله فلسطین سالهاست که از اتحادیه عرب به طور خاص و برخی از کشورهای اسلامی به طور عام کنار گذاشته شده است و نگاه بی تفاوتی نسبت به این موضوع مهم دارند. از طرفی اضافه شدن چالش ها و مشکلات زیاد در کشورهای اسلامی در سالهای اخیر نیز بهانه ای دیگر برای این بی تفاوتی شده است. مسائلی مانند بهار عربی و یا ظهور داعش سبب شده تا مساله فلسطین در حاشیه قرار بگیرد. ضمن اینکه نمی توان از کشورهای عربی مانند مصر،اردن که پیشتر با اسرائیل صلح کردند و امارات، بحرین و غیره نیز که به طور آشکار با اسرائیل رابطه علنی برقرار کردند انتظار چندانی داشت. واقعیتی تلخ که در عرصه سیاسی منطقه به چشم می خورد.
در سایه این انفعال شاهد هستیم که مردم کشورهای دیگر نسبت به موضوع فلسطین به دلیل وجود فضای آزاد حساس تر هستند و با برگزاری تجمعات و تظاهرات اعتراض خود را نسبت به این جنایات نشان می دهند. این در حالی است که در برخی کشورهای عربی که به صورت پادشاهی و جمهوری های سلطنتی هستند، برگزاری تظاهرات برای مردم هزینه های زیادی دارد چرا که این حکومت ها اجازه چنین تظاهراتی را نمی دهند و آن را به شدت سرکوب می کنند. از همین رو زمینه برای مردم به منظور بروز احساسات و مطالبات وجود ندارد.
بحث مهمی که این روزها درباره حمله به غزه مطرح است، بحث اشغال آن توسط اسرائیل است، به نظر شما این اقدام یا اشغال کرانه باختری در دستور کار این رژیم قرار دارد؟
خیر. شروع جنگ جدید در غزه را می توان با سناریوی نتانیاهو مرتبط دانست و از همین رو قرار نبود که جنگ غزه در این برهه اتفاق بیفتد. نتانیاهو وقتی همه راه ها را برای انصراف آمریکا جهت ممانعت از مذاکره با ایران انجام داد و به نتیجه ای رسید چنین سناریویی را کلید زد. وی تمام تلاش خود را انجام داد تا مذاکرات برجامی برای احیای آن صورت نگیرد که در آخرین اقدام اعزام هیات امنیتی این رژیم به آمریکا هم ثمری نداشت و اساسا تیر نتانیاهو به سنگ خورد. ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم که سیاست های آمریکای بایدن در قبال اسرائیل لغو تمام آن سیاست هایی است که در دوره ترامپ انجام شده بود. بحث احیای کمک به فلسطینی ها، تحت فشار قرار دادن اسرائیل و ابراز نارضایتی از آن به روش های مختلف از جمله مسائل مورد توجه دولت بایدن است. مساله عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل نیز از جمله مسائلی بود که بایدن آن را از اولویت خارج کرد. وجود چنین تحولاتی نشان داد که سیاست ها و اولویت های بایدن با ترامپ در زمینه تاکتیکی متفاوت است.
مسائل داخلی اسرائیل نکته بعدی است که طی آن نتانیاهو در تشکیل کابینه در زمان مقرر ناکام ماند و عملا دوران سیاسی خود را رو به پایان دید. فشارها درباره پرونده های فساد مالی و رشوه از جمله مسائل مهم دیگر است که نتانیاهو با آن دست و پنجه نرم می کند که در صورت محکومیت نخست وزیری او به نوعی در معرض تهدید قرار می گیرد. به همین دلیل اتفاقات اخیر را می توان سناریوهای برنامه ریزی شده نتانیاهو دانست که ابتدا از مساله تعویق انتخابات در در سرزمین های فلسطین شروع شد و سپس به ماجرای رای دادگاه عالی رژیم صهیونیستی مبنی بر خالی کردن خانه های فلسطینی ها در منطقه شیخ جراح کشیده شد که با خشم فلسطینی ها همراه بود که نهایتا به درگیری های فعلی کشیده شد. بحث محاصره غزه که پس از چندین سال زخم باز کرده است را می توان نقشه نتانیاهو دانست تا از این طریق آمریکایی ها را نیز با خود همراه کند و با واکنش تند واشنگتن، موجبات تاثیرگذاری آن بر مذاکرات وین را فراهم سازد. یکی دیگر از اهداف اسرائیل این است تا جامعه جهانی را نیز همراه خود کند که در تازه ترین اتفاق شاهد بودیم که سفر آقای ظریف به وین به دلیل برافراشته شدن پرچم رژیم صهیونیستی لغو شد. تل آویو به خوبی می داند که غربی ها در نهایت مجبور هستند تا از اسرائیل حمایت کنند. بنابراین باید گفت که به نظر نمی رسد بحث اشغال غزه در میان باشد این رژیم درصدد آن است تا با مطرح کردن حملات زمینی نوعی فشار روانی را به طرف مقابل در غزه وارد کند. در صورت ورود نیز شرایطی برای اسرائیل رقم خواهد خورد که بیرون آمدن از آن کاری بس دشوار خواهد بود. ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم اشغال غزه نقض صریح توافق اسلو است که اسرائیل حداقل در ظاهر ادعا می کند که به آن پایبند است.
با فراگیرتر شدن درگیری ها آیا آمریکا مجاب به آن می شود که به درگیری ها ورود پیدا کند؟
اگر بحث ورود سیاسی را مطرح کنیم که آنها به مساله ورود پیدا کرده اند و شاهد بودیم که حملات موشکی حماس را نیز محکوم کردند و اظهار داشتند که اسرائیل حق دفاع مشروع از خود را دارد. به لحاظ نظامی نیز اسرائیل توان مقابله با منطقه کوچکی به نام غزه را دارد و نیازی به کمک آمریکا در این زمینه ندارد. اما در صورت تشدید درگیری ها میزان حمایت سیاسی آمریکا از اسرائیل بیشتر خواهد شد و ممکن است مواضع خود را در شورای امنیت مطرح کنند و به اقدامات مشابه از این دست روی بیاورند. حتی ممکن است تلاش هایی در جهت برقراری آتش بس بین طرفین و جلوگیری از فجایع انسانی توسط شورای امنیت صورت گیرد که امکان دارد این تلاش ها با وتوی آمریکا روبرو شود و از همین رو امکان ورود نظامی به قضیه بسیار بعید به نظر می رسد.
در همین حال برخی از نمایندگان مسلمان کنگره با انتقاد از سیاست های آمریکا خواستار پایان درگیری ها و کشتار غیرنظامیان شدند، فکر می کنید این گونه موضع گیری ها تا چه حد می تواند بر تصمیم بایدن اثرگذار باشد؟
این بار اول نیست که نمایندگان مسلمان کنگره چنین اظهاراتی را بیان می کنند. اظهارنظر و موضع گیری های معدود نمایندگان مسلمانی که در کنگره حضور دارند همواره مسبوق به سابقه بوده است. اگرچه آنها در چارچوب قوانین کلی آمریکا حرکت می کنند اما به دلیل وجود آزادی می توانند نظرات خود را بیان کنند و شاهد هستیم که جنایات اخیر را که منجر به شهادت کودکان شده است محکوم می کنند. البته این فقط مختص اعضای مسلمانان کنگره نیست. بسیاری از غیرمسلمانان، روشنفکران، الیت ها و غیره منتقد شدید اسرائیل هستند و حداقل در مواضع اعلامی خود معتقدند که اسرائیل باید مساله دو دولت را به حق و حقوقی که برای آن مشخص شده است بپذیرد. مساله ای که خیلی از افراد در آمریکا و اسرائیلی ها آن را قبول ندارند.
در پی ادامه درگیری ها در مناطق اشغالی گروه های مقاومت در لبنان جلسه ای برگزار کردند فکر می کنید این مساله نشانه ای از گسترش درگیری ها در آینده نزدیک خواهد بود؟
پس از جنگ ۳۳روزه و از آن به بعد به نظر می رسد جنگ حزب الله و اسرائیل در قالب جنگ لفظی ادامه یافته است. این بدان جهت است که هر دو طرف به نوعی پذیرفته اند که هر جنگ دیگری بین این دو جنگ پرهزینه و زیان باری خواهد بود. ضمن اینکه افکار عمومی در لبنان نیز بر این مساله حساس است که بار دیگر تاوان و بهای دیگری را بپردازد. اگر حزب الله درصدد حمایت باشد طی این سالها اقدامات لازم و برنامه ریزی های مورد نیاز را برای حمایت از غزه و حماس انجام داده است.
در خصوص ایران چطور؟ آیا فکر می کنید با تشدید درگیری ها پای ایران نیز به این جنگ باز شود؟
به نظر نمی رسد در این مرحله ایران برنامه ای برای این کار داشته باشد. ضمن این که در این برهه نیاز و صلاح هم به این کار نیست چرا که در حین انجام مذاکرات برجامی هر گونه اقدام نظامی کل این پروژه را در معرض خطر قرار خواهد داد و ایران را از اولویت های اصلی خود دور می کند. همانگونه که در خصوص حزب الله عنوان کردم بالطبع ایران نیز برنامه های حمایتی از مقاومت داشته است اما ضرورتی برای سر و صدا راه انداختن و فریاد زدن در رابطه با آن نیست که بیشتر جز جنبه های تبلیغاتی و زیان بار قضیه به شمار می رود تا اینکه بخواهد به مساله کمکی کرده باشد. معتقدم که ایران باید تمام اهتمام خود را بر روی سازمان کنفرانس اسلامی و فشار بر آن بگذارد. رایزنی های رئیس جمهوری ایران و وزیر امور خارجه با همتایان خود در دیگر کشورهای اسلامی می تواند مفید باشد تا آنها با صراحت لهجه بیشتری وارد میدان شوند و اقدامات اسرائیل را محکوم و از مردم فلسطین و غزه حمایت کنند. ارزش این نوع از اقدامات سیاسی هم برای ما بیشتر خواهد بود و هم مردم غزه که در چنین شرایط اسف باری به سر می برند.
یکی از اهداف اسراییل (نتانیاهو) با شروع، ادامه و فجایع غزه وادار کردن ایران به عکس العمل تند است که در اینصورت آمریکا و اروپا به شدت در مقابل ایران خواهند ایستاد که حاصل آن ترک میز مذاکره و به تعویق افتادن و یا شکست مذاکرات احیای برجام و لغو تحریم ها خواهد بود.دامی که ایران هوشمندانه باید آن را مدیریت کرده و از غلطیدن در آن و غلبه احساسات بر عقلانیت پرهیز کند.
به نظر شما قدرت موشکی گروه های مقاومت در تغییر معادلات در منطقه نقش داشته است؟
آنچه که ناظران و تحلیلگران عنوان می کنند حاکی از قدرت نظامی و موشکی حماس در سالهای اخیر است. حماس در طی این مدت توانسته با تکنولوژی بسیار ساده این موشک ها را در داخل تونل ها تولید و آماده سازی کند. از طرفی غافلگیر شدن اسرائیلی ها در این جنگ اخیر کاملا محسوس است. تخمین کیفیت و کمیت قدرت موشکی حماس با وجود دسترسی اطلاعاتی وسیع در غزه و کرانه باختری برای اسرائیلی ها شوک آور بوده و برای اولین بار است که ما شاهد هستیم فرودگاه تل آویو و دیگر مکان ها بسته می شود. چنین مسائلی مردم اسرائیل را نیز سراسیمه می کند وقتی مشاهده می کنند سامانه گنبد آهنین نمی تواند بسیاری از موشک ها را رهگیری کند اعتماد به دولت خود را از دست می دهند؛ دولتی که همیشه به مردمش زندگی در آرامش مطلق را وعده می دهد. باید گفت که این مساله تنها به اسرائیل مربوط نیست چرا که این قدرت موشکی دنیا را نیز در شوک فرو برده است.
آیا امیدی برای آتش بس و صلح در کوتاه مدت وجود دارد؟
اگر حماس بتواند مقاومتی مانند جنگ ۳۳ روزه که حزب الله از خود نشان داد در پیش بگیرد در تصمیمات آتی اسرائیل تاثیرگذار خواهد بود. البته در این شرایط که غیرنظامیان و کودکان بی گناه در حال قتل و عام شدن هستند شاید توصیه به مقاومت امری درست نباشد اما مبارزه برای سرزمین بهایی است که مردم فلسطین طی سالها آن را پرداخته اند. بنابراین چگونگی مقاومت در این بین می تواند مهم باشد با توجه به اینکه اسرائیل در حال حاضر ادعا می کند که تمرکز خود را روی بمباران تونل های موشکی گذاشته است؛ چنانچه نتواند به موفقیتی دست یابد که احتمالش نیز زیاد است، آنگاه نه تنها این مساله بر تصمیم این رژیم بلکه بر تصمیم کشورهایی که در بحران فلسطین و مسائل خاورمیانه ذی مدخل هستند تاثیرگذار خواهد بود.
>>> این مطالب را هم بخوانید:
انتفاضه سنگ به پرتاب موشک رسید؛آیا این جنگ فراگیر خواهد شد؟
پیشنهاد ظریف به سازمان همکاری اسلامی برای مقابله با جنایت اسرائیل
لیبرمن:در برابر حماس وضعمان این است،مقابل حزبالله و ایران چه خواهیم کرد؟!
310311
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰