به گزارش ایسنا، مرتضی رضوانفر، عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در نتیجه این بررسیها نوشته است: «در فروردین ۱۳۹۶ که برای بررسی آثار ایرانیان مهاجر در روسیه به جمهوریهای اوستیا، چچن و داغستان رفته بودم با راهنمایی دکتر نوری محمدزاده، مدیر وقت گروه ایرانشناسی دانشگاه دولتی داغستان به مناطقی از این جمهوری که مامن مهاجران ایرانی بود عزیمت کردم.
از جمله مناطقی که مورد بررسی قرار گرفت روستای پارسی در منطقه «قیزلار» در شمال داغستان است. این روستا که تا آن زمان در ایران ناشناخته بود مامن ایرانیانی از مناطق شمالی کشور خصوصا تبریز و برخی سادات مازندران است.
کدخدای روستا که لقبش «سید مازندرانی» بود نمونهای از یک سند حکومتی داشت که به جدش اجازه داده شده، وجوهات نذری مردم را برای ارسال به آستان مقدس امام رضا (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) جمعآوری کند.
پس از گفتوگو با اهالی روستا و کدخدا، اطلاعات لازم در باره علل مهاجرت، استقرار در این نقطه و سنگ مزارهای فارسی، تهیه و به سفارت و رایزنی جمهوری اسلامی ایران تحویل شد تا مورد توجه و بررسی بیشتر قرار گیرد.
در دیماه امسال نیز با مساعدت کنسول فرهنگی سفارت ایران و دکتر نوری محمدزاده، بار دیگر به این منطقه مراجعه و اسناد جدیدتری از روستای «پارسی» و دیگر روستاهای ایرانینشین داغستان تهیه کردم که امیدوارم با کمک دانشگاه داغستان و پژوهشگاه میراث فرهنگی آمادهسازی و منتشر شود.
جمعیت روستا حدودا ۲۵۰ نفر است که در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی به دلیل مشکلات معیشتی در ایران و نیاز روسیه به نیروی کار، به قفقاز مهاجرت کردند. بیشتر مهاجران پس از انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ میلادی به ایران بازگشتند و تعداد زیادی نیز که مجوز گرفته بودند، در روسیه باقی ماندند. اهالی به زبانهای ترکی آذری و روسی تکلم میکنند و تا سالها از خط و زبان فارسی در مزارات و اسناد خود استفاده کردهاند.
سنگهای آرامستان ایرانیان در این منطقه متاسفانه توسط شهرداری جمعآوری شده و بنا بود برای جادهسازی استفاده شود که به همت اهالی، سنگها مجددا به منطقه بازگشت، اما سنگهایی که بوی غربت صاحبان خود را میدهد منتظر ساماندهی است.
جدا از روستای پارسی در جمهوری داغستان، روستایی نیز به نام «ایران» در شمال جمهوری اوستیا قرار دارد که اهالی آن روسی و خود را آریایی میدانند و اجدادشان نام ایران را برای روستا برگزیدهاند. روستای «ایران» قبلا در کشور ایران معرفی شده است و اینجانب نیز با کمک خانم مدینه سُخییوا، مدیر مرکز فرهنگ ایرانی در دانشگاه اوستیا و دکتر البرز سادسایف، مدیر گروه زبانشناسی انستیتوی علوم اجتماعی اوستیا فرصت بررسی میدانی و گفتوگو با اهالی و مدیران روستا را داشتم.
مدیران این روستا علاقه داشتند نمادهایی از تمدن ایرانی در این روستا نصب شود و تبادلات فرهنگی با ایران داشته باشند. لازم به ذکر است مردم جمهوری اوستیا، خود را آریایی میدانند و جمهوری خود را «ایرستون» و زبان خود را «ایُرنی» مینامند.»
انتهای پیام
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰