چرا باید در آستانه چهلسالگی جشنواره فیلم فجر، نوستالژی دورههای اولیه و میانی، شور و شوق، حال و هوا و گرمای آن دورهها را داشته باشیم؟ (جشنواره فیلم فجر در حال و هوای دوم خرداد) ، چرا این همه حسرت؟ اینقدر یادش بخیر، حتی دیالوگی که در شروع به آن اشاره شد هم بی اختیار از فیلمهای معاصر نبود، میتوانیم به اینکه حتی در شرایط سخت کنونی، جشنواره برگزار شده و چراغ سینما را روشن کرده است، دلخوش باشیم، دلخوش به آمار تولید فیلم، اما با این حس درونی چه کنیم؟ که اگر لحظهای ما رها کنند، دلمان پر میکشد به روزهای سرد و بارش برف بهمن آن سالها، صفهای طولانی از جلوی گیشه سینما شهرقصه تا سربالایی خیابان وزرا و از آن طرف از گیشه سینما آزادی تا داخل خیابان بخارست، گرمای سالن و شلوغی و همهمه سالن انتظار زیرزمینی سینما شهر قصه و تصاویر ماندگار از فیلمهایی که آنقدر به دلمان مینشست که پیادهروهای برفی را در دل شبهای نیمه بهمن بیتوجه به زمان، بدون خستگی گز میکردیم، اگر تنها بودیم با مرور آنچه بر پرده دیده بودیم و اگر با جمع یاران همراه، بگو مگوها درباره فیلم، سکوت نیمه شب را میشکافت.
به دنبال جواب برای همین سوالها بودم و اینکه شاید اوضاع اینگونه هم نیست و این حس و حال بیارتباط با سن و سال نیست. شاید ما نمیبینیم آنچه را که باید ببینیم، شاید حس ما هم شبیه نسلی است که هنوز در ردیف ده فیلم برتر عمرش، فیلمهای هیچکاک و فلینی و فورد با قدرت نشستهاند و حاضر نیستند برای آثار نولان و فینچر و لینچ جایی باز کنند. در همین فکر بودم که شاهد از غیب رسید، فیلم مصاحبه یکی از کارگردانان سینمای ایران در شبکههای اجتماعی منتشر شد که او در کاخ جشنواره درباره ضرورت برگزاری جشنواره در دوران کرونا سخن میگفت و نظریههای غریبی در رد توصیههای سازمان بهداشت جهانی در باره محافظت شخصی در برابر شیوع این بیماری ارائه میکرد، سخنانی که از نیمه، دیگر ارتباطی با سینما و شغل شریف ایشان نداشت. البته سخنان وی برای مخاطبان پیگیر اخبار سینمایی تازگی نداشت چرا که وی قبلا در نامهای سرگشاده به وزیر بهداشت و همچنین مصاحبهای مفصل با خبرآنلاین به تشریح مواضعش در این خصوص پرداخته بود. اینکه قصد کارگردان از دوباره مطرح کردن آن در جشنواره چه بود؟ ربطی به این نوشته ندارد.
اما همین که در میانه جشنواره، فیلمسازی که زمانی با آثار مطرحش در همان دورههای نوستالژی شده جشنواره برای ما، همه حواشی و نگاهها را قبل و بعد نمایش فیلمش به خود معطوف میکرد و این مدیوم ارتباطی سینما و اثر روی پرده بود که او را در مرکز توجه قرار میداد، حالا به جایی رسیده است که با صحبتهای جنجالی فرسنگها دور و بی ربط به سینما، مورد توجه رسانهها و مخاطبان قرار گرفته، به تنهایی تصویر واضح و روشن وضعیت این روزهای سینمای ما و جشنوارهای است که حداقل در روزهای برگزاریاش، باید حرف و حدیث فیلمهایش نقل محافل باشد نه حاشیههای بیربط با سینما.
۵۷۵۷
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰