به گزارش خبرنگار خبرآنلاین، سپیده خداوردی، بازیگر که مهمان برنامه «سریالیست» با اجرای پدرام کریمی بود، درباره نحوه اضافه شدنش به سریال «صبح آخرین روز» در نقش همسر شهید شهریاری توضیح داد: طبق روال عادی سریال های دیگر با من تماس گرفتند. به دفتر رفتم و راجع به فیلمنامه صحبت هایی کردند. وقتی فیلمنامه را مطالعه کردم متوجه شدم نقشی که قرار است بازی کنم بانویی است که تحصیلات عالیه دارد. بسیار با گذشت و همراه همسرش است. اینها فکت هایی بود که برایم جذاب بود. در کنار کاوه خداشناس بودن هم که سال هاست او را می شناسم موثر بود. دو سه باری قرار بود با آقای تبریزی کار کنم اما نشده بود و اینبار همه چیز دست به دست هم داد و این اتفاق رقم خورد و در این سریال ایفای نقش کردم.
او افزود: کاراکتر همسر شهید شهریاری برایم جذاب بود. نگاه و روایت از زاویه دید خانم بهجت قاسمی همسر استاد شهریاری بود. به هر صورت اینکه یک زن بتواند در کنار همسرش قرار بگیرد، از فرزندانش حمایت کند و ظریف و لطیف و عاشقانه در کنار همسرش قرار بگیرد تا او را به این درجات برساند برایم جذاب بود. سعادت دیدار همسر استاد شهریاری را نداشتم تا روز نشست که پایان کار بود.
این بازیگر با بیان اینکه خیلی تلاش کردم به نقش نزدیک شوم، ادامه داد: این کار دارای یکسری فَکت ها و روایت ها درباره زنی به نام بهجت قاسمی بود که او زنده و سلامت بود و به کار نظارت و از ما توقع داشت، بنابراین مسئولیتم بالاتر رفته بود. اول فکر می کردم قرار است ما کاملا با فکت هایی که به دست می آوریم و اتفاقاتی که به ما می دهند و صحبت هایی که با خانم قاسمی داریم به اتفاقی برسیم که کاملا به کاراکتر اصلی شبیه باشد.
خداوردی تاکید کرد: اما با وجود گرفتاری های خانم قاسمی این فرصت برای من فراهم و ایجاد نشد. آقای علمی فرد به من اطلاعاتی دادند و بعد یکسری صحبت های ایشان را در اینترنت پیدا کردم. فکر می کردم باید عین اتفاقات را بازی کنیم اما آقای تبریزی معتقد بود که ما نمایش داریم و درامی را می خواهیم به تصویر بکشیم که بر اساس روایت های موجود که به ما رسیده این کار را به انجام برسانیم. به واقع هم صحیح هست.
این بازیگر یادآور شد: درباره واقعیت هایی که در یک زندگی وجود دارد، حتی قسمت عاشقانه که بین این زن و شوهر به صورت محسوس وجود داشته و درباره اش صحبت می شود. در مورد خیلی واقعیت های زندگی شان، سختی ها و مراحل علمی فکت هایی داشتیم که از آنها گذر می کردیم. در واقع برشی از زندگی استاد شهریاری را به نمایش می گذاشتیم. نظر آقای تبریزی این بود که این تنها یک نمایش است و قرار نیست من خانم بهجت قاسمی باشم و کاوه خداشناس استاد شهریاری باشد.
او درباره شباهت چهره های بازیگران به استاد شهریاری و همسرش گفت: اگر بحث شباهت کاوه به استاد شهریاری باشد، من هم شبیه خانم قاسمی نبودم. قصد داشتیم درباره موضوعی صحبت کنیم و مفهومی را منتقل کنیم و هدفمان انتقال فیلمنامه بود. در راستای فیلمنامه و نگاه ویژه ای که آقای تبریزی داشت و همکاری همه گروه بخش هایی تمیزتر و نزدیک تر و شاید برای خود خانواده ملموس تر بود و بخش هایی شاید دورتر و برایشان غیرواقعی به نظر رسید. خانم قاسمی معتقد بود که ما هیچ وقت اشک نریختیم و قوی بودیم. اما در قالب نمایش برای بیننده نمی توانیم قوی بودن او را در این حد به تصویر بکشیم. قصه نیازمند المان هایی است برای اینکه دراماتیک شود.
خداوری توضیح داد: گاهی ما بازیگران پر وسواس می شویم. در مورد اینطور نقش ها بازیگر حساس می شود و من باید راه رفتن، حرف زدن، مکث هایش و حتی حرکات دستش را اضافه می کردم تا آن آدم بشوم و من خیلی با آن آدم متفاوت هستم. یکسری فکت هایی را از جوانی او، قبل از ازدواج و دوران دانشجویی و روابطشان داشتم. براساس فیلمنامه به یکسری چیزها رسیده بودم و نکاتی را درآورده بودم. در خود اتفاقات به یکسری چیزها می رسیدیم. براساس نظارت و دیدن خود ایشان و خانواده شان و بازبینی ها در نهایت به یک اتفاق و یک شمایلی رسیدیم.
او بیان کرد: همه ما شاید استاد شهریاری را به عنوان یک فرهیخته ای که دانشمند بوده است می شناسیم. اما بیاییم گذشت ها، نگاهش، ظرافت هایش در روابطش و حمایتش را بشناسیم. اینکه چطور به این جایگاه رسیده و شخصیت دوست داشتنی داشته است. خیلی ها می گفتند چقدر از این سریال لذت بردیم، ما این کاراکتر را به عنوان دانشمند می شناختیم. خانم بهجت قاسمی معتقد بود اگر دو نفر این سریال را ببینند و راه همسر من را بروند برایم راضی کننده است.
بازیگر نقش همسر استاد شهریاری در «صبح آخرین روز» گفت: وقتی فیلمنامه ای را دریافت می کنیم یک قصه و درام است. وقتی من بازیگر آن را می خوانم احساس می کنم چیزی که مخاطب را وابسته می کند درام است. خرده قصه هایی که به قصه ورود کرد به کار لطمه زد. ما در این کار اول یک درام داشتیم به نام زندگی نامه استاد شهریاری ولی بعد وارد مسائل امنیتی شدیم که بسط و گسترشش را زیاد کرد. این مبحثی است که باید تهیه کننده و کارگردان کار حضور داشته باشند. ما فیلمنامه ای داریم و بعد چیزهایی وارد می شود و در نهایت مجبور هستیم آن چیزی که داریم اجرا کنیم. شاید نتوانیم در مورد یکسری اتفاقات برایتان توضیح بدهیم و تهیه کننده و کارگردان کار باید حضور داشته باشند.
او یادآور شد: ما در فیلمنامه اولیه یک درام داشتیم و اتفاق هایی که اضافه شدند، قصه را دچار لکنت کردند. ما در تیم بازیگری همه تلاشمان را به کار گرفتیم. آقای تبریزی با تمام آرامش از ما حمایت کردند. اتفاق هایی به او می رسید که باید به قصه اضافه می کرد و خودشان با اتفاق هایی مخالف یا موافق بودند و در نهایت رضایت خانواده شهید مطرح بود که شرایط را سخت می کرد و دشوار بود تا رضایت همه جلب شود.
۵۸۵۸
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰