اولین پرسش ما درباره نامگذاری روزی به نام مرد در جامعهای سنتی است که هنوز رگههای مردسالاری در آن وجود دارد. رضا کیانیان به این پرسش چنین پاسخ میدهد: «جامعه امروز ما نه مردسالار است و نه زنسالار بلکه فرزندسالار است. ما به طبقات بسیار فقیر و بسیار ثروتمند کاری نداریم چون اینها در معادلات فرهنگی جامعه نقش کمرنگی دارند و همیشه طبقه متوسط سطح فرهنگ یک جامعه را مشخص میکند و در حال حاضر در این طبقه فرزندسالاری برقرار است.»
او در عین حال یادآوری میکند: «البته هنوز ماجرای مردسالاری از بین نرفته ولی وضعیت حقوق زنان دیگر مانند قبل نیست به طوری که در همین طبقه متوسط بسیاری از مردان به دنبال احقاق حقوق زنان هستند همچنانکه خود زنان هم حقوق خود را پیگیری میکنند. مانند ماجرای ممنوعالخروجی خانم سمیرا زرگری، سرمربی تیم ملی اسکی که بسیاری از مردان هم در کمپین حمایت از ایشان شرکت کردند و خواستار حق خروج او از کشور و همراهی با تیم ملی شدند.»
کیانیان با بیان اینکه در ایران در مرز میان سنت و مدرنیته هستیم، ادامه میدهد: «منافع بخش اندکی از جامعه مابه دلیل قدرت و ثروتی که در اختیار دارد، در این است که همچنان سنتی باقی بماند و این در حالی است که ساختار جامعه امروزی ما دیگر سنتی نیست و مدرن شده است. در این بین نیروهای سنتی میکوشند در برابر مدرنیسم مقاومت کنند ولی موفق نمیشوند و محکوم به شکست خواهند بود.»
این هنرمند که سالهاست در کنار کار بازیگری به عکاسی هم میپردازد، اضافه میکند: «مقاومت بخش سنتی در برابر مدرنیزم، همچون عکاسان و فیلمبردارانی است که در برابر دوربین دیجیتال ایستادگی میکردند و آن را حرفهای و هنری نمیدانستند. مهم نبود که آنان چه فکری در سر داشتند، مهم پیروزی دوربین دیجیتال بود. شاید بار دیگر دوربین آنالوگ مرسوم شود ولی این دوربین آنالوگ فرادیجیتال خواهد بود نه آنالوگ پیش از دیجیتال.»
او سخن خود را بعد از توضیح این نمونه، اینچنین ادامه میدهد: «وضعیت مرد هم همین است. امروزه مرد به معنای سنتی وجود خارجی ندارد ولی برخی میخواهند به خود ثابت کنند که چنین نیست. نتیجه این تقابل، تراژدی است نه کمدی چرا که در این بین عدهای نابود خواهند شد.»
موضوع بعدی گفتوگوی ما پرداختن به جهان مردانه در آثار هنری است، اینکه آثار نمایشی ما چقدر دلمشغولیها، تردیدها، نگرانیها یا تنهاییهای یک مرد را در جهان پیچیده امروز به تصویر میکشند.
پاسخ بازیگر مورد نظر ما به این پرسش چنین است: «امروزه طوری شده که هر کس از دنیای مردانه حرفی بزند، گویی گناهی مرتکب شده! گویی عقبمانده است! مد جامعه این است که باید از زن طرفداری شود، فقط زن! و یا ارتباطهای دیگرباشانه در کشورهای دیگر. کسی حق ندارد درباره مردان و حقوق و دنیای آنان صحبت کند در صورتی که زن و مرد فرقی ندارند، هر دو آدمند. آدم، آدم است. ماجرا این است که در قوانین کشور ما یکسری حقوق معمول هم از زنان دریغ شده که باید برایشان راه حلهایی بیابیم و اصلاحشان کنیم.»
او در ادامه از تناقضهای بیشماری میگوید که در جامعه ما وجود دارند: «در جامعه ما از سنتیترین تا پیشرفتهترین نوع تفکر وجود دارد که در چالش با یکدیگرند ولی سرانجام روزی به تعادل خواهند رسید. ذات جهان به سمت تعادل متمایل است. این انسان است که تعادل را به هم ریخته. پیشرفت یعنی تعادل. جامعهای رو به جلو حرکت میکند و حرکت خواهد کرد که به سمت تعادل برود.»
کیانیان در ادامه به دل تاریخ سرک میکشد و یادآوری میکند: «اگر به زن و مرد به عنوان انسان بنگریم، خواهیم دید در طول تاریخ چقدر حقوق هر دو پایمال و به هر دو ظلم شده. زن و مرد به عنوان هسته اصلی تشکیل یک خانواده، هر دو زیر فشارهایی بودهاند که جامعه به آنان تحمیل کرده ولی در این میان زنان حقوق تضییعشده بیشتری دارند.»
او با بیان دیدگاههای افراطی و تفریطی درباره مسائل زنان و مردان ادامه میدهد: «امروز عدهای این سوی پل ایستادهاند به نام فمینیسم و تعدادی دیگر آن سوی پل ایستادهاند و پرچم دشمنی با فمینیسم را برافراشتهاند. هر دو نگاه نادرست است. جهان با تعادل پیشرفت میکند نه با یکسونگری چراکه نگاه یکسویه همیشه به دنبال درگیری است و درگیری حاصلی جز نابودی ندارد.»
5858
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰