راهنمای جامع بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱

یک سال پس از آغاز قرن جدید، مردم دنیا به زندگی زیر سایه رویای دست‌یابی‌ به فناوری‌های نوظهور عادت کرده بودند. اما حادثه‌ای وحشتناک از راه رسید. یازدهمین روز نهمین ماه سال ۲۰۰۱، چهار هواپیمای مسافربری در ایالات متحده آمریکا از روی باندهای فرودگاه‌های بوستون، واشنگتن و نیوآرک بلند شدند اما هرگز به فرودگاه‌های مقصدشان نرسیدند. حملات یازده سپتامبر تغییراتی بنیادین به جامعه آمریکایی داد و این دگرگونی‌های تاریخی آهسته آهسته به صنعت سینما هم نفود کرد. با ویجیاتو همراه باشید تا کامل‌ترین لیست از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ را بررسی کنیم.

در مجموعه مقاله‌های بهترین فیلم‌های قرن ۲۱ هر سال میلادی به صورت جداگانه بررسی می‌شود و لیست کاملی از همه فیلم‌های خوب هر ژانر را به شما معرفی می‌کنیم. بنابراین این لیست‌ها می‌توانند به منبع اصلی شما برای تماشای همه فیلم‌های ارزشمند قرن بیست و یکم تبدیل شوند.

بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ در ژانر کمدی

با از راه‌رسیدن نسل جدید فیلم‌های اکشن، فانتزی و علمی تخیلی کاملا قابل پیش‌بینی بود که سال ۲۰۰۱ سال فوق‌العاده‌ای برای درخشش فیلم‌های کمدی نباشد. البته که این حقیقت تلخ به‌معنای سقوط ژانر کمدی در این سال نیست اما در جمع ده فیلم پرفروش سال ۲۰۰۱ در سراسر دنیا، هیچ نامی از فیلم‌های کمدی نبود.

Rush Hour 2

پس از موفقیت فیلم Rush Hour کاملا قابل پیش‌بینی به نظر می‌رسید که دنباله آن ساخته می‌شود. فیلم Rush Hour 2 در دوران طلایی جکی چان در فیلم‌های هالیوودی و بهترین روزهای زندگی حرفه‌ای کریس تاکر روی پرده‌های سینما رفت و موفق شد یازدهمین فیلم پرفروش سال در سراسر جهان باشد و لقب پرفروش‌ترین فیلم کمدی سال ۲۰۰۱ را هم تصاحب کرد. با این حال منتقدان برخلاف تماشاگران استقبال خوبی از فیلم نکردند و همین اتفاق آغاز نزول این فرانچایز تازه شکل‌گرفته را کلید زد.

American Pie 2

فیلم American Pie که در سال ۱۹۹۹ اکران شد، انقلابی بزرگ در کمدی‌های کالجی بود. بنابراین کاملا قابل پیش‌بینی بود که دنباله‌های متعددی برای آن ساخته شود. فیلم American Pie نخستین دنباله آن فیلم محبوب است که در سال ۲۰۰۱ از راه رسید. پیرو یک سنت مقدس در فرانچایزهای کمدی، این دنباله نسبت به فیلم اول ضعیف‌تر بود. منتقدان آن را نمی‌پسندیدند اما تماشاگران هنوز هم از تماشای آن لذت می‌بردند. داستان فیلم American Pie در ادامه فیلم اول روایت می‌شود.

Shaolin Soccer

وقتی صحبت از فیلم‌های فوتبالی می‌شود معمولا هیچکس به فیلم Shaolin Soccer اشاره‌ای نمی‌کند. فیلمی از سینمای هنگ کنگ که نه‌تنها برای هواداران فوتبال جذاب به نظر می‌رسید بلکه برای تماشاگرانی که هیچ علاقه‌ای به این ورزش نداشتند هم خیره‌کننده بود. دلیل این رضایت حداکثری را باید در تلفیق درست ژانرهای فیلم پیدا کرد؛ یک اکشن که رگه‌های ضخیمی از کمدی را میزبانی می‌کرد و در عین حال هنرهای رزمی را با فوتبال ترکیب کرده بود. داستان فیلم درباره یک راهب بودایی است که تصمیم می‌گیرد با به‌کارگیری فوتبال افراد بیشتری را به مکتب شائولین در ورزش کونگ‌فو علاقه‌مند کند.

Ocean’s Eleven

جرج کلونی، برد پیت، مت دیمون، اندی گارسیا، جولیا رابرتس، برنی مک، دان چیدل، کیسی افلک، اسکات کان، الیوت گولد، کارل راینر، توفر گریس و ادی جمیسن در فیلمی به کارگردانی استیون سودربرگ؛ به فیلم Ocean’s Eleven خوش آمدید. باید بدانید آن‌چه به‌عنوان یک کمدی تریلر دیدنی در برابر شما ایستاده فیلمی است که قطعات به‌هم‌ریخته پازلش را با دقت مرتب می‌کند و در نهایت تماشاگرش را در شرایطی عجیب قرار می‌دهد. داستان فیلم با دنیل اوشن [با هنرنمایی جرج کلونی] آغاز می‌شود. او پس از آزادشدن از زندان با دوست قدیمی‌اش راستی رایان [با هنرنمایی برد پیت] تماس می‌گیرد. دنیل به راستی می‌گوید که باید تیمی یازده نفره را گرد یکدیگر جمع کنند و به یکی از بزرگترین کازینوهای لاس وگاس حمله‌ور شوند. اما این سرقت یک دزدی معمولی نیست و دلایل مشخصی دارد.

Legally Blonde

احتمالا ریس ویترسپون پیش از اکران فیلم Legally Blonde هم چندان گم‌نام نبود. اما هیچ تردیدی وجود ندارد فیلمی که تنها با ۱۸ میلیون دلار بودجه بیشتر از ۱۴۰ میلیون دلار فروش به دست می‌آورد، هر بازیگری را محبوب‌تر و مشهور‌تر می‌کند. فیلم Legally Blonde براساس کتابی به همین نام نوشته آماندا براون ساخته شده است. کتابی که در همان سال ۲۰۰۱ منتشر شد و مورد توجه قرار گرفت و خیلی سریع به یک فیلم کمدی درام زنانه تبدیل شد. فیلم با شکل‌گیری رابطه ال وودز با وارنر هانتینگتن سوم آغاز می‌شود. با این حال وارنر که از خانواده‌ای تجملاتی و ثروتمند است، فکر نمی‌کند خانواده‌اش با دختر خوش‌ذوقی مثل ال موافق باشند. اما تلاش‌های وارنر برای دورکردن دختری که دوستش دارد، نتیجه عکس می‌دهد.

Zoolander

جنس کمدی بن استیلر برخلاف سایر همکارانش مانند آدام سندلر و کوین هارت به گونه‌ای نیست که همه سلیقه‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. با این حال فیلم Zoolander که توسط او کارگردانی، تهیه‌کنندگی و نویسندگی شده تقریبا هر تماشاگر ثابت ژانر کمدی را می‌خنداند. ویل فرل، اوون ویلسون و کریستین تیلر سایر بازیگران فیلمی هستند که بزرگترین نشانه‌های صنعت مد را به صریح‎ترین حالت ممکن به سخره می‌گیرد.

Spy kids

فرانچایزی که در سال ۲۰۰۱ توسط رابرت رودریگرز شکل گرفت، بعدها ذوق و علاقه او به آثار کمدی کودکانه را زنده نگه داشت. با این حال برای ما تماشاگران هم بعد از ظهرهای داغ تابستان با فیلم Spy Kids قابل تحمل‌تر از همیشه بود. یک کمدی اکشن خانوادگی که به‌شدت متمایز و دوست‌داشتنی به نظر می‌رسید و فضای خاصی را به نمایش می‌گذاشت که پس از تماشای فیلم برای چندمین بار هم خودش را نشان می‌داد. متاسفانه محبوبیت بیش از حد فیلم Spy Kids باعث شد دو دنباله و یک ریبوت برای آن ساخته شود که هیچکدام به اندازه فیلم اصلی دوست‌داشتنی نیستند.

Bandits

فیلمی که توسط بری لوینسون کارگردانی شده و بروس ویلیس، بیلی باب تورنتون و کیت بلانشت را به‌عنوان بازیگران اصلی در اختیار دارد. فیلم Bandits با بودجه‌ای ۷۵ میلیون دلاری تنها ۶۷ میلیون دلار در سراسر دنیا فروخت و احتمالا هنوز هم یادآور خاطرات تلخی برای تهیه‌کنندگانش باشد. اما هر تماشاگری می‌تواند لذت تماشای آن را تجربه کند. تنها کافی است خلاصه داستان آن را بدانید؛ دو سارق حرفه‌ای بانک‌ متوجه می‌شوند عاشق زنی شده‌اند که وارد زندگی آن‌ها شده است. البته آن‌ها او را گروگان گرفته‌اند.

Kate & Leopold

در کارنامه فیلمسازی جیمز منگلد فیلم‌های بسیار مهم‌تری از این کمدی رمانتیک تقریبا فانتزی وجود دارد. با این حال توانایی ارزشمند منگلد در فیلم‌سازی در فیلم Kate & Leopold هم خودش را نشان می‌دهد. این فیلم که براساس روایتی واقعی ساخته شده، یک داستان عاشقانه مدرن را روی بستری کلاسیک شکل می‌دهد.

The Mexican

این ذهنیت که فیلمی عاشقانه با درخشش برد پیت و جولیا رابرتز یک عنوان تماشایی است در سال ۲۰۰۱ تقریبا شکل گرفته بود. با این حال سال‌ها پس از اکران این فیلم، تماشای آن برای هواداران سینما هیجان‌انگیزتر به نظر می‌رسد. فیلم The Maxican همانقدر که داستانش را عاشقانه دنبال می‌کند، دلیلی هم برای پنهان‌کردن کمدی پررنگش ندارد. داستان فیلم درباره مردی است که می‌خواهد یک اسلحه قدیمی که به نظر می‌رسد نفرین‌شده هم باشد را به آنسوی مرز قاچاق کند. با این حال دختر مورد علاقه‌اش امیدوار است این ماموریت آخرین کار غیرقانونی او باشد.

The Wedding Planner

ماری فیوری [با هنرنمایی جنیفر لوپز] طراح مراسم ازدواج خانواده‌های ثروتمند است. او در یک تصادف رانندگی تا آستانه مرگ هم پیش می‌رود اما پزشکی به نام استیو ادیسون [با نقش‌آفرینی متیو مک‌کانهی] جان ماری را نجات می‌دهد. همین نجات دراماتیک رابطه‌ای احساسی میان دو طرف ایجاد می‌کند. همه چیز به بهترین حالت ممکن پیشرفت کرده اما وقتی ماری برای طراحی یک مراسم ازدواج دعوت می‌شود، متوجه می‌شود داماد این جشن عروسی کسی جز استیو ادیسون نیست.

Evolution

ترکیب دو ژانر کمدی و علمی تخیلی تحت هر شرایطی هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد. به این هیجان ذاتی جولیان مور دوست‌داشتنی و شان ویلیام اسکات شیرین را هم اضافه می‌شوند تا یک داستان کلیشه‌ای جذاب را روایت کنند؛ یک دانشجوی دانشکده افسری آتش‌نشانی با همکاری ۲ استاد دانشگاه و یک محقق دولتی روی پرونده موجودات فضایی کار می‌کنند. با این حال پرونده آن‌ها اندکی متفاوت به نظر می‌رسد چون این موجودات بیگانه بر اثر برخورد شهاب سنگ روی زمین شکل می‌گیرند.

The Animal

راب اشنایدر کمدینی بود که زیر سایه درخشش جیم کری، آدام سندلر، ادی مورفی، بن استیلر، اوون ویلسون و ویل فرل نابود شد. با این حال او آثار قابل توجهی هم در کارنامه‌اش دارد که در بهترین حالت، فیلم‌های کمدی درجه دویی هستند که ارزش یک بار تماشاکردن را دارند. یکی از آن‌ها فیلم The Animal است. یک کمدی اسلپ استیک که داستان نسبتا جذابی دارد. مردی که با پیوند اعضای اندام حیوانات گوناگون، روحیات و اخلاقیات آن‌ها را کسب کرده و زندگی سرشار از تعارضی را آغاز می‌کند.

America’s Sweethearts

هر بازیگری در مسیر فوق‌ستاره‌شدن آثاری را انتخاب می‌کند که به بیشترشدن محبوبیت او کمک کند. با این حال وقتی سطح مشخصی از شهرت و کلاس هنری شکل گرفت قاعدتا نیازی به هنرنمایی در هر پیشنهادی نیست. سال‌های ابتدایی قرن بیست و یکم دوران شکل‌گیری شخصیت هنری جولیا رابرتز بود و یکی از فیلم‌هایی که به شهرت او کمک شایانی کرد، فیلم America’s Sweethearts بود. فیلمی که کاترین زتاجونز و جان کیوسک هم در آن هنرنمایی کرده‌اند. یک کمدی رام-کام عاشقانه که برای یک شکل‌گیری یک شب رمانتیک قابل تامل کافی به نظر می‌رسد.

Scary Movie 2

یکی از تفاوت‌های دوست‌داشتنی ژانر کمدی [و تا حدودی اکشن] با سایر ژانرهای سینمایی آن است که می‌توانید امیدوار باشید حتی با ساختن یک فیلم افتضاح هم موفقیت قابل قبولی در گیشه کسب کنید. فیلم Scary Movies 2 یک سال پس از محبوبیت قسمت قبلی اکران شد و از آن‌جایی که هیچ ایده‌ای جز چاپیدن پول تماشاگران نداشت، نه‌تنها مورد توجه منتقدان قرار نگرفت بلکه تماشاگران نه‌چندان حرفه‌ای‌اش را هم ناامید کرد. با شکست نسبی این فیلم، عوامل اصلی آن از تولید دنباله‌های بعدی منصرف شدند. با این حال قسمت‌های سوم، چهارم و پنجم این فرانچایز هم ساخته شده است.

The Parole Officer

این فیلم به‌خوبی ثابت می‌کند که چرا باید سینمای کمدی بریتانیا را جدی گرفت. یک کمدی جنایی دوست‌داشتنی که به شکل بی‌نظیری بدون ایراد ظاهر می‌شود و با یک شخصیت‌پردازی تحسین‌برانگیز تماشاگرش را از خنده روده‌بر می‌کند. داستان فیلم The Parole Officer درباره یک افسر موقت است که ناگهان درگیر پرونده حقوقی جذابی می‌شود که قرار است همه زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار دهد.

Mean Machine

دنی میهان [با هنرنمایی وینی جونز که در گذشته هم فوتبالیست مشهوری در ولز بوده]، فوتبالیست بازنشسته‌ای است که البته خداحافظی‌اش از فوتبال هم جنجالی بوده و پس از درگیری با پلیس با حکمی سه ساله راهی زندان می‌شود. اگرچه فیلم Mean Machine اقتباسی آزاد از فیلم آمریکایی The Youngest Yard بود اما تهیه‌کنندگی گای ریچی به این فیلم کمک کرد تا بازیگران ارزشمندی در مقابل دوربین‌های بری اسکالنیک کارگردان قرار بگیرند. جیسون استاتهام و وینی جونز از جمله بازیگرانی هستند که در فیلم‌های گای ریچی حضور داشته‌اند و در فیلم Mean Machine هم ایفای نقش می‌کنند.

Rat Race

جری زاکر این فیلم را براساس داستان فیلم It’s a Mad Mad Mad Mad World ساخته است. گروهی از افراد به طور اتفاقی انتخاب می‌شوند تا در یک مسابقه بسیار خاص که صاحب یک کازینو ترتیب داده، شرکت کنند. برنده مسابقه که می‌تواند دو میلیون دلار را به خانه ببرد باید زودتر از سایر رقبا فاصله تقریبا ۶۰۰ کیلومتری لاس وگاس در نوادا تا سیلور سیتی در نیو مکزیکو را طی کند. داستان این فیلم به‌تنهایی جذاب و سرگرم‌کننده به نظر می‌رسد اما باید بدانید رووان اتکینسون دوست‌داشتنی هم در این فیلم هنرنمایی کرده و اگر دوست دارید او را در نقشی جز مستربین تماشا کنید، فیلم Rat Race یک انتخاب عالی است.

Bridget Jones’s Diary

اگرچه این روزها بازیگران زن برای موفق‌شدن تنها به هنرنمایی در فیلم‌های درام خوش‌ساخت نیاز دارند اما در سال‌های ابتدایی قرن بیست و یکم شرایط اندکی متفاوت بود. کمدی درام‌هایی که براساس کتاب‌های پرفروش زنانه ساخته می‌شدند، بهترین شانس بازیگران زن برای تکان‌دادن زندگی‌شان بودند و رنی زلوگر خوش‌شانس بود که فرصت هنرنمایی در کمدی رام-کامی را پیدا کرد که قرار بود براساس کتابی از هلن فیلدینگ ساخته شود. فیلم Bridget Jones’s Diary داستان زنی ۳۲ ساله و مجرد است که در یک انتشارات در لندن کار می‌کند و مشکلات شخصی اما هیجان‌انگیز خودش را دارد.

The Princess Diaries

هالیوود سال‌ها پیش از آغاز قرن بیست و یکم فهمیده بود که زنان دیگر نمی‌توانند جنسیت دوم فیلم‌ها باشند. با این حال آغاز قرنی که قرار بود دنیا را تکان دهد، تاثیرات شگرفی روی نگرش استودیوهای هالیوودی به زنان داشت. ثروتمندترین استودیوهای سینما درک کرده بودند که باید ذهنیت و مسیر جدیدی به هویت زنان در فیلم‌هایشان بدهند و فیلم The Princess Diaries یک نمونه بارز از این تلاش‌ها بود؛ فیلمی که شخصیت‌های زن را در مرکز داستانش قرار می‌دهد اما همچنان به ویژگی‌هایی که زنانه شناخته می‌شوند هم تاکید می‌کند. این روزها اهداف اصلی فیلم گری مارشال چیزی جز کلیشه‌های جنسیتی نیست اما در سال ۲۰۰۱ فرصتی بی‌بدیل برای درخشش ستاره جدیدی به نام ان هتوی بود.

Heartbreakers

اگر سال ۲۰۰۱ در دورانی نوجوانی یا جوانی بوده‌اید، فیلم Heartbreakers به شما ثابت می‌کند در آستانه ورود به دوران پیری هستید. تنها کافی است چهره جوان سیگورنی ویور و ظاهر زیبای جنیفر لاو هیوت را با آخرین تصاویر آن‌ها مقایسه کنید تا متوجه شوید این فیلم یک سفر کوتاه به گذشته دور است. داستان فیلم Heartbreakers حول محور مادر و دختری قرار گرفته که با زندگی در کنار مردان ثروتمند به رویاهای دست‌نیافتنی‌شان جامه عمل به تن کرده‌اند.

3000 Miles to Graceland

به کمدی اکشنی فکر کنید که کرت راسل، کوین کاستنر و کورتنی کاکس را کنار یکدیگر قرار داده است. حالا تصور کنید فیلم درباره گروهی تبهکار است که تصمیم می‌گیرند به یک کازینوی رنگارنگ حمله‌ور شوند و همه دارایی قمارکنندگان و میزبانانشان را تصاحب کنند. تا این‌جا که همه چیز بی‌نظیر به نظر می‌رسد اما فیلم 3000 Miles to Graceland هدیه ویژه‌ای هم تدارک دیده که برای دریافت آن باید فیلم را تماشا کنید.

Wasabi

یک کارآگاه جدی و سرسخت فرانسوی [که طبیعتا نمی‌تواند نامی جز ژان رنو را پشت خود ببیند] در مراسم تشییع جنازه عشق قدیمی‌اش متوجه می‌شود که پدر دختر نوجوانی است که حالا جانش در خطر قرار دارد و گروه یاکوزا تصمیم گرفته او را به قتل برساند. این کمدی اکشن که فیلم‌نامه‌اش را مدیون لوک بسون می‌بیند سینمای فرانسه را به شکل خنده‌داری به سینمای ژاپن متصل می‌کند.

Ghost World

این کمدی درام دوست‌داشتنی به‌خوبی نشان می‌دهد که هالیوود به‌شدت بی‌رحم است. در حالی که امروز بیشتر مردم دنیا یک‌صدا اسکارلت جوهانسن را صدا می‌زنند، هیچکس تورا برچ را به یاد نمی‌آورد. نامزد جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی اسکار براساس کمیک بوک‌هایی نوشته دنیل کروز ساخته شده و شاید جالب باشد بدانید که دنیل کروز وظیفه نویسندگی فیلم Ghost World را هم برعهده داشته و استیو بوشمی دوست‌داشتنی نیز در این فیلم حضور دارد. داستان فیلم حور محور دو دوست قدیمی است که دوران دبیرستان را به پایان رسانده‌اند ما هنوز در ارتباط با اطرافیانشان مشکل دارند. با این حال قرار نیست تابستان این دو دختر منزوی خیلی هم خسته‌کننده باشد.

The Royal Tenenbaums

فیلم‌های وس اندرسون در چند طبقه گوناگون نگهداری می‌شوند؛ انیمیشن‌های ایست-حرکتی، درام‌های فانتزی و کمدی درام‌های رنگارنگ. فیلم The Royal Tenenbaums در طبقه سوم قرار می‌گیرد. وس اندرسون علاوه بر کارگردانی، تهیه‌کنندگی سومین فیلم بلندش را هم برعهده داشت و فیلم‌نامه آن را هم همراه با اوون ویلسون کامل کرد. داستان فیلم هم که به‌شدت وس اندرسون‌گونه به نظر می‌رسد؛ سه اعجوبه عجیب که هر کدام در زمینه‌ای متفاوت نابغه‌ هستند به همراه مادرشان در یک خانه زندگی می‌کنند و پدرشان هم که مدت‌ها پیش آن‌ها را ترک کرده، بازگشته تا مسائل خانوادگی را بررسی کند.

Made

یکی از ویژگی‌های شخم‌زدن تاریخ این است که ثابت می‌کند آن‌چه امروز به‌عنوان یک اتفاق باورنکردنی تصور می‌شود شاید در روزهای نه‌چندان دور رخ داده باشد. این فیلم که توسط جان فاورو کارگردانی شده او را در کنار وینس وان در میانه یک کمدی تریلر جنایی رها کرده است؛ اتفاقی که این روزها هیچکس حتی تصور نمی‌کند در سال ۲۰۰۱ رخ داده باشد. داستان فیلم درباره مردی به نام باب [با هنرنمایی جان فاورو] است که برای رییس یک گروه خلافکاری محلی [وینس وان] کارگری می‌کند. مشکلات زندگی باب به‌تدریج افزایش پیدا می‌کنند و او تصمیم می‌گیرد به رییسش نزدیک‌تر شود.

The Curse of the Jade Scorpion

در دهه ۱۹۳۰ که ایالات متحده درگیر رکوردهای عظیم اقتصادی بود، نوعی از کمدی شکل گرفت که به آن اسکروبال گفته می‌شد. در کمدی اسکروبال شخصیت‌های شاد، سرخوش و بی‌خیال در دنیایی بی‌نظم به لودگی مشهور بودند. با این فیلم‌های کمدی اسکروبال چندان هم عامه‌پسند نبودند و مفاهیم عمیق اجتماعی و فرهنگی را با طعنه‌هایی هوشمندانه به مخاطب تزریق می‌کردند. فیلم The Curse of the Jade Scorpion یکی از مهم‌ترین آثار کارنامه کارگردانی وودی آلن لقب می‌گیرد که شدیدا به فضای کمدی اسکروبال [از زیرژانرهای محبوب آلن] نزدیک می‌شود.

The Closet

فرانسوا پیگنون از همسرش طلاق گرفته اما دلیلی نمی‌بیند که زندگی خوبی نداشته باشد. او با همراهی پسرش زندگی آرام و دلنشینی دارد که با وجود همه مشکلات ادامه پیدا می‌کند. اما فرانسوا از محل کارش که بخش حسابداری یک کارخانه لاستیک‌سازی است، اخراج می‌شود. همین اتفاق تلخ تنها زیبایی‌های زندگی آقای پیگنون را نابود می‌کند و کار را به جایی می‌رساند که او تصمیم به خودکشی می‌گیرد. اما ژان پیر بلونه، همسایه فرانسوا که روانشناسی هم خوانده او را از این تصمیم مرگ‌آور دور می‌کند. فیلم The Closet [که در فرانسه با نام فیلم Le placard شناخته می‌شود] یکی از بهترین فیلم‌های کمدی فرانسوی است.

Just Visiting

ژان رنو و کریستین کلاویه در دهه ۱۹۹۰ از یک فرانچایز کمدی تکرارنشدنی رونمایی کردند که سینمای فرانسه احتمالا تا ابد به آن افتخار می‌کند. فیلم Les Visiteurs در سال ۱۹۹۳ از راه رسید و از قلب تماشاگران فرانسوی تا جوایز سزار [که معادل جوایز اسکار برای سینمای فرانسه را دارد] را فتح کرد. دنباله آن در سال ۱۹۹۸ ساخته شد و باز هم مورد توجه قرار گرفت. همین هم باعث شد رنو و کلاویه پیشنهاد بازسازی هالیوودی آن را بپذیرند و فیلم Just Visiting ساخته شود که چندان موفق نبود. اما ژان و کریستین بی‌خیال نشدند و فیلم Les Visiteurs: La Révolution را در سال ۲۰۱۶ اکران کردند و کاملا قابل پیش‌بینی بود که بازسازی فرانسوی فرانچایز کمدی محبوب فرانسوی‌ها هم شکست بزرگی را تجربه کند. داستان این فرانچایز به‌صورت کلی درباره شوالیه‌ای است که همراه با خدمتکارش در زمان سفر می‌کند و از قرن دوازدهم به سال‌های پایانی قرن بیستم منتقل می‌شود.

بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ در ژانر اکشن

حملات یازده سپتامبر که در سال ۲۰۰۱ رخ داد تاثیر عجیبی روی سینمای آمریکا گذاشت اما این عملیات‌های تروریستی هیچ ژانری را به‌اندازه فیلم‌های اکشن تحت تاثیر قرار نداد. اگر برج‌های دوقلو همان فیلم‌های اکشن باشند، حملات یازده سپتامبر مانند هواپیماهایی مسافربری به آن برخورد کردند و همه چیز به خرابه‌ای خونین تبدیل شد. استودیوهای هالیوودی پس از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ فیلم‌های اکشن را صرفا آثاری برای سرگرم‌کردن مخاطبشان نمی‌دانستند. آن‌ها درک کرده بودند که تماشاگران آثارشان [نه تنها در آمریکا] حالا از یک حس ناامنی دائمی رنج می‌برد و تحت‌تاثیر قراردادن این احساس مانند بازی با شمشیری دولبه بود.

مسیر ساخت فیلم‌های اکشن-فانتزی پس از حملات یازده سپتامبر هم دنبال شد اما هویت فیلم‌های اکشن پس از آن روز خونین برای همیشه تغییر کرد. استودیوهای هالیوودی مراقب بودند تا در عین حال که تماشاگرشان را نمی‌ترسانند از احساسات وطن‌پرستانه او برای برانگیختن بیشتر داستان هم یاری بگیرند. با این حال این تغییرات در سال ۲۰۰۱ خودش را نشان نداده بود.

The Fellowship of the Ring

فیلم The Fellowship of the Ring به‌عنوان دومین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۱ با بیشتر از ۸۸۳ میلیون دلار فروش جهانی عنوان بیش حد محترمی برای این جایگاه به نظر می‌رسد. در دنیایی که بیشتر خردمندان در اقلیت آن پذیرفته‌اند که اکثریت نادان جامعه تصمیم‌های نادرست بیشتری می‌گیرند، محبوب‌شدن یکی از بهترین فیلم‌های فانتزی حماسی تاریخ شبیه به یک اتفاق معمولی نیست. نخستین فیلم فرانچایز The Lord of the Rings در شرایطی به کارگردانی ناشناخته به‌نام پیتر جکسون سپرده شد که وقتی مراسم اسکار ۲۰۰۲ به پایان رسید، عوامل فیلم او با چهار جایزه و هشت نامزدی به خانه می‌رفتند.

Harry Potter and the Philosopher’s Stone

موفقیت کتاب‌های خانم رولینگ استودیوی برادران وارنر را قانع کرد تا پیشنهادی یک میلیون پوندی برای ساخت اقتباس سینمایی نخستین کتاب ارائه دهد و خیلی سریع کار ساخت یکی از مورد انتظارترین فیلم‌های قرن بیست و یکم را آغاز کند. بنابراین Harry Potter and the Philosopher’s Stone در سال ۲۰۰۱ از راه رسید و با فروشی نزدیک به ۹۷۵ میلیون دلار به پرفروش‌ترین فیلم سال تبدیل شد. این فیلم نه‌تنها برای هواداران هری پاتر خوشایند بود بلکه برای افرادی که کتاب‌های این مجموعه را مطالعه نکرده بودند هم خارق‌العاده به نظر می‌رسید. اولین فیلم فرانچایز سینمایی پسری که زنده ماند هنوز هم دومین فیلم پرفروش کل فرانچایز است.

The Fast and the Furious

فیلم‌های اکشن [در کنار آثار کمدی] تنها عناوینی هستند که پس از ساخت هر دنباله بخش عظیمی از کیفیت خود را از دست می‌دهند. اما فرانچایز Fast این حقیقت تاریخی را زیر سوال می‌برد. اگر فیلم The Fast and the Furious را بلافاصله پس از فیلم Hobbs & Shaw تماشا کنید احتمالا باور نمی‌کنید که آن‌چه تماشا کرده‌اید منبع اصلی داستان فیلم دیوید لیتچ بوده باشد. به همین دلیل هم هواداران فرانچایز Fast نگاه‌های گوناگونی به آن دارد. گروهی آن را به‌عنوان نخستین قسمت این فرانچایز تحسین می‌کنند و عده‌ای هم تماشای فیلم‌هایی که به داستان مدرن فرانچایز نزدیک‌تر است را ترجیح می‌دهند.

Jurassic Park III

اگر فرانچایزی که استیون اسپیلبرگ آن را پی‌ریزی کرد شبیه به یک خانواده باشد، فیلم Jurassic Park 3 ناامیدکننده‌ترین عضو آن است که هیچکس دوست ندارد نام آن را به زبان بیاورد. سنگ‌های در برابر مسیر ساخت این فیلم آن‌قدر زیاد بود که کسی نمی‌تواند همه آن‌ها را نام ببرد؛ از عدم بازگشت اسپیلبرگ تا داستانی که بیش از حد کلیشه‌ای به نظر می‌رسید. اما در نهایت فیلم‌نامه فیلم Jurassic Park 3 در برابر دوربین‌ها قرار گرفت و به یک شکست کوبنده تبدیل شد. با این حال در مسیر تماشای کامل این فرانچایز باید این فیلم را تماشا کنید.

Pearl Harbor

این فیلم که فیلم‌نامه آن توسط رندل والاس نوشته شده و توسط مایکل بی در برابر دوربین‌ها قرار گرفته یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ بود. با وجود نارضایتی نسبی منتقدان از فیلم Pearl Harbor تماشاگران از تماشای آن راضی بودند و همین استقبال باورنکردنی باعث شد این فیلم که با بودجه‌ای ۱۴۰ میلیون دلاری ساخته شده بیشتر از ۴۴۹ میلیون دلار در سراسر دنیا فروش داشته باشد. داستان این فیلم که بالاتر از فیلم The Mummy Returns ششمین فیلم پرفروش سال شد، وقایع حمله ارتش ژاپن به بندر پرل هاربر را زیر یک ذره‌بین از جنس آمریکایی قرار می‌دهد.

Training Day

فیلم Training Day نه‌تنها ثابت می‌کند دنیزل واشنگتن می‌تواند به‌تنهایی وزنه‌ای برای هر فیلمی باشد بلکه به یک دلیل قانع‌کننده برای کسب جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد اسکار ۲۰۰۲ توسط او هم تبدیل می‌شود. ساخته ارزشمند آنتوان فوکوا که ایتن هاک هم در آن هنرنمایی می‌کند توسط دیوید آیر نوشته شده و به‌عنوان یک فیلم جنایی هیجان‌انگیز در ذهن تماشاگر باقی می‌ماند.

No Man’s Land

فروپاشی و سقوط حکومت یوگسلاوی یکی از باورنکردنی‌ترین رویدادهای سیاسی قرن بیستم بود. بسیاری از اندیشمندان علوم انسانی از سال ۱۹۹۱ که جنگ‌ استقلال کرواسی آغاز شد درباره دلایل و عواقب تجزیه یوگسلاوی مقالات و کتاب‌های متعددی نوشته‌اند و بحث‌های پیرامون روند این تلاش‌های تجزیه‌طلبانه تا همین امروز هم ادامه دارد. فیلم No Man’s Land محصولی ارزشمند از سینمای بوسنی است که روایت‌های بی‌نظیری از جنگ بوسنی ارائه می‌دهد. بهترین فیلم خارجی هفتاد و چهارمین دوره جوایز اسکار، بهترین فیلم خارجی مراسم گلدن گلوب ۲۰۰۲ و بهترین فیلم‌نامه جشنواره کن ۲۰۰۱ به‌عنوان تعدادی از مهم‌ترین افتخارات بی‌پایان فیلم دانیس تانوویچ، کارگردان اهل بوسنی، شمارده می‌شود.

Black Hawk Down

راه بسیار ساده‌ای برای شناخت بهترین فیلم‌های اکشن نه‌چندان شناخته‌شده وجود دارد؛ مقایسه نمره بالای منتقدان با فروش نسبتا پایین فیلم. البته که این روش همیشه هم جوابگو نیست اما در بیشتر مواقع فیلم‌های اکشنی که منتقدان را بیشتر از تماشاگران تحت تاثیر قرار داده‌اند، آثار ارزشمندی هستند و فیلم Black Hawk Down ساخته ریدلی اسکات هم در جمع این فیلم‌های اقلیت قرار می‌گیرد. این فیلم براساس حوادث واقعی نبرد موگادیشو ساخته شده است.

The 51st State

المو مک‌الروی، شیمی‌دانی است که موفق شده ماده مخدر جدیدی را خلق کند که می‌تواند بازار سیاه این مواد را برای همیشه تغییر دهد. قاچاقچی خطرناکی به نام دلیزارد با مک‌الروی هماهنگ می‌شود تا ماده مخدرش را خریداری کند. اما المو با منفجرکردن محل قاچاق دلیزارد بسیاری از نیروهای او را می‌کشد. دلیزارد که از مخمصه زنده بیرون آمده تصمیم می‌گیرد انتقام سختی از مک‌الروی بگیرد. فیلم The 51st State یک کمدی اکشن از سینمای انگلیس است که با نام فیلم Formula 51 هم شناخته می‌شود.

Heist

هر تماشاگر حرفه‌ای سینما گاهی اوقات به تماشای یکی از آن فیلم‌های جنایی پیچیده اما سرراست آمریکایی نیاز دارد که قرار نیست پایان خیلی خاصی هم داشته باشند. در چنین شرایطی فیلم Heist از روی نیمکت بلند می‌شود تا ادامه مسابقه را در درون زمین مسابقه هنر هفتم تجربه کند. فیلمی که هواداران سینما آن را با هنرنمایی دلنشین دنی ده‌ویتو به یاد می‌آورند، داستان تزریق آهسته آهسته شک و تردید به یک رابطه کاری-جنایی را به زیبایی تعریف می‌کند.

The Score

آخرین هنرنمایی مارلون براندو در فیلم The Score رقم خورد. فیلمی به کارگردانی فرانک اوز [که بیشتر به دلیل صداپیشگی شخصیت یودا در فرانچایز Star Wars شناخته می‌شود] که برای اولین و آخرین بار رابرت دنیرو را در برابر مارلون براندو قرار دارد. به این ترکیب برنده ادوارد نورتون را هم اضافه کنید. با وجود درخشش این نام‌های بزرگ، داستان فیلم The Score اندکی کلیشه‌ای به نظر می‌رسد؛ نیک ولز [با هنرنمایی رابرت دنیرو] سارقی کهنه‌کار است که تصمیم به بازنشستگی گرفته اما مکس، شریک قدیمی‌اش [با نقش‌آفرینی مارلون براندو] از او می‌خواهد پیش از خداحافظی یک بار دیگر به دنیای سرقت‌های دیوانه‌وار سلامی کرده باشد.

Fifteen Minutes

این روزها تماشای ویدیوی درگیری‌‌ها، سرقت از مغازه و حمله به رانندگان اتومبیل‌ها به بخشی از دنیای اینترنت تبدیل شده و اگر شخصی تصمیم بگیرد این تصاویر ناراحت‌کننده را تماشا کند، در بهترین حالت هشداری از شبکه‌های اجتماعی دریافت می‌کند. اما در سال ۲۰۰۱ که اینترنت به‌اندازه دهه سوم قرن بیست و یکم فراگیر نبود، انتشار ویدیوهایی از لحظات قتل و جنایت‌های مشابه چندان آسان به نظر نمی‌رسید. در فیلم Fifteen Minutes یک کارآگاه در تلاش است تا تبهکارانی که تصمیم دارند این ویدیوهای وحشتناک را ایجاد کنند تا در رسانه‌های جمعی مشهور شوند را پیدا کند. این‌جا هم می‌توانید رابرت دنیرو را در یک اکشن جنایی معمولی تماشا کنید.

The Last Castle

فرمانده یوجین ایروین [با نقش‌آفرینی رابرت ردفورد] به دلایلی راهی زندان می‌شود. او که به زندگی در چنین شرایطی عادت ندارد، احساس می‌کند که آقای وینتر [با هنرنمایی جیمز گاندولفینی فقید] به‌عنوان رییس زندان رفتار خوبی با زندانیان ندارد. یوجین تصمیم می‌گیرد از روحیه نظامی‌اش یاری بگیرد و زندانیان را برای شورش علیه مدیریت نادرست زندان متحد می‌کند. اما هدف یوجین فراری‌دادن زندانیان از کلبه بتونی آقای وینتر نیست. این فیلم برای هواداران سریال The Sopranos نوعی تجدید میثاق با بازیگر محبوبشان است.

A Knight’s Tale

احتمالا نقش جوکر در فیلم The Dark Knight مهم‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین هنرنمایی هیث لجر دوست‌داشتنی باشد. اما واقعیت این است که آن فیلم تنها فیلم ارزشمندی نیست که هیث لجر در آن هنرنمایی کرده و آثار بسیاری وجود دارند که نام این بازیگر استرالیایی را به دوش می‌کشند. یکی از آن‌ها می‌تواند فیلم A Knight’s Tale باشد. یک کمدی اکشن جذاب که براساس کتابی به همین نام نوشته جفری چاوسر [نویسنده‌ای انگلیسی که در قرن چهاردهم میلادی زندگی می‌کرد] ساخته شده و داستان شوالیه‌ای را روایت می‌کند که اگرچه هیچکدام از شرایط اصلی شوالیه‌بودن را ندارد اما می‌خواهد شوالیه بی‌نظیر دوران خودش باشد.

Dark Blue World

کشورهای اروپای شرقی با فروپاشی شوروی فرصت آن را پیدا کردند تا هویت فرهنگی خاص خودشان را دنبال کنند و بخشی از این هویت در سینما قرار داشت. فیلم Dark Blue World یک اکشن جنگی از سینمای جمهوری چک است که داستان خلبانان اهل این کشور در دوران جنگ جهانی دوم را به تصویر می‌کشد. نیازی به یادآوری نیست که رابرت دنیرو در این فیلم هنرنمایی نمی‌کند.

Spy Game

تونی اسکات، برادر کوچکتر ریدلی اسکات، به‌اندازه برادرش شناخته‌شده نیست اما هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای برای عدم حضور او در دنیای هنر هفتم وجود ندارد. او فیلم‌های متعددی را کارگردانی کرده که فیلم Spy Game یکی از [بهترین] آن‌ها لقب می‌گیرد. داستان فیلم آخرین روز کاری یک مامور امنیتی به‌نام ناتان مویر [با حضور رابرت ردفورد] را روایت می‌کند. آقای مویر که در آستانه بازنشستگی قرار دارد، متوجه می‌شود یکی از همکاران جوانش در چین دستگیر شده و در آستانه اعدام قرار دارد.

As Far as My Feet Will Carry Me

کلمنز فارل در دوران جنگ جهانی دوم تصمیم بزرگی می‌گیرد. او که به‌عنوان یک آلمانی در اتحاد جماهیر شوروی اسیر شده از زندانی در سیبری قرار می‌کند و با پای پیاده به سوی سرزمین مادری‌اش حرکت می‌کند. فیلم As Far as My Feet Will Carry Me براساس رمانی به همین نام ساخته شده و محصولی از سینمای آلمان است که به‌عنوان یک درام جنگی هر تماشاگری را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

The Tunnel

فیلمی دیگر از سینمای آلمان که یکی از بهترین فیلم‌های ساخته‌شده درباره فروپاشی دیوار برلین هم لقب می‌گیرد. فیلم The Tunnel براساس داستانی واقعی ساخته شده و روایتی است از تلاش‌های مردم آلمان شرقی برای فرار به‌سوی یک زندگی معمولی که حکومت کمونیستی از آن‌ها دریغ کرده بود؛ هری ملیکوز و دوستانش تصمیم می‌گیرند به‌سمت آلمان غربی شنا کنند اما یکی از دوستان آن‌ها در میانه راه دستگیر می‌شود. به همین دلیل هری و دوستانش تصمیم می‌گیرند تونلی از زیر زمین ایجاد کنند تا نه‌تنها دوستشان بلکه سایر افرادی که تصمیم دارند از جهنم آلمان شرقی فرار کنند هم راهی برای پناهندگی به‌ آلمان غربی داشته باشند.

Brotherhood of the Wolf

کریستوف گانز بیشتر برای کارگردانی فیلم Beauty and the Beast [اقتباس فرانسوی با هنرنمایی لئا سیدو و ویسنت کسل] شناخته می‌شود. البته هواداران بازی‌های ویدیویی فیلم Silent Hill او را هم به یاد می‌آورند. اما متفاوت‌ترین ساخته گانز بدون هیچ شک و تردیدی فیلم Brotherhood of the Wolf لقب می‌گیرد. فیلمی بالاتر از مدیوم سینمای اکشن اروپا که نام گانز را به‌عنوان یک کارگردان قابل مطرح کرد. داستان فیلم درباره زیست‌شناسی است که با همکاری دوست سرخ‌پوستش به یک روستا سفر می‌کند تا دلیل مرگ ناگهانی بسیار از مردم روستا را بررسی کند.

Kiss of the Dragon

یکی از فیلم‌های قابل‌قبول کارنامه هنری جت لی که محصولی مشترک میان سینمای فرانسه و چین بود و توسط لوک بسون تهیه‌کنندگی شده است. در مقام یک اکشن رزمی، فیلم Kiss of the Dragon شاید داستانی نسبتا تکراری داشته باشد [طرح اصلی فیلم توسط جت لی مطرح شده] اما تلاش می‌کند متفاوت به نظر برسد. داستان فیلم درباره مردی به نام لیو [با هنرنمایی جت لی] است. این استاد هنرهای رزمی و مامور پلیس چین برای همکاری با پلیس فرانسه وارد پاریس می‌شود اما متوجه می‌شود همکاران فرانسوی‌اش توطئه‌ای شوم را علیه او برنامه‌ریزی کرده‌اند.

Vidocq

اوژنی فرانسوا ویدوک یکی از شناخته‌شده‌ترین کارآگاهان تاریخ فرانسه است. مردی که زندگی هیجان‌انگیز مورد اقتباس‌های دور و نزدیک فراوانی قرار گرفته و فیلم Vidocq یکی از آن‌ها لقب می‌گیرد. در این فیلم ژرار دپاردیو وظیفه هنرنمایی در نقش اوژنی فرانسوا ویدوک را برعهده دارد. اگرچه فیلم خیلی در بند واقعیت نیست و بیشتر شبیه به تلاشی فانتزی-اکشن به نظر می‌رسد اما در نهایت روایتی به کار گرفته شده که تلاش می‌کند زوایای مهمی از زندگی کارآگاه محبوب فرانسوی‌ها را در برابر دوربین قرار دهد.

Enemy at the Gates

ارتش آلمان نازی در پاییز ۱۹۴۲ در برابر دروازه‌های استالینگراد ایستاد و اعلام کرد که به‌زودی شهر را تصرف می‌کند. اما روس‌ها تصمیمی برای پذیرش شکست نداشتند. واسیلی زایتسف، تک تیرانداز ماهر روسی، که با تبلیغات ارتش به قهرمان شهر تبدیل شده در نقاط کور پنهان شده تا دست سربازان آلمانی را از دنیا کوتاه کند. با این حال فرماندهان نازی می‌دانند که زایستف منتظر آن‌ها بوده و اروین کونیگ را در برابر او قرار می‌دهند. در حالی که مهره‌های جنگی روی صفحه خونین استالینگراد حرکت می‌کنند، دو تک تیرانداز روسی و آلمانی در تلاش هستند تا رقیب نفرت‌انگیز را حذف کنند. این فیلم براساس حوادث کاملا واقعی ساخته شده است.

Behind Enemy Lines

این روزها اگر کسی پیدا شود که نام اوون ویلسون را فراموش نکرده باشد، او را با فیلم‌های کمدی‌اش به یاد می‌آورد. با این حال آقای ویلسون در سال‌های ابتدایی دهه ۲۰۰۰ میلادی در لیست هر تهیه‌کننده‌ای جایگاه ویژه‌ای داشت. بنابراین او را در فیلم Behind Enemy Lines در میانه جنگ بوسنی پیدا می‌کنید. نخستین قسمت یکی از فرانچایزهای جنگی دهه ۲۰۰۰ به‌عنوان یک فیلم اکشن تماشاگرپسند ارزش اختصاص‌دادن ۱۰۶ دقیقه را دارد.

Planet of the Apes

تیم برتون کارگردان صاحب‌سبکی است که بسیاری از همکارانش رویای ساخت آثاری شبیه به آن‌چه او در کارنامه‌اش ثبت کرده را در سر می‌پرورانند. اما تیم برتون آرزوی ساخت اقتباسی در سطح آن‌چه مت ریوز از رمان پیر بوله ساخته را به گور می‌برد. فیلم Planet of the Apes به‌دلیل فیلم‌نامه نامفهوم، گریم‌های عجیب و پایان عجیب‌تر مورد توجه منتقدان قرار نگرفت. البته که تماشاگرانی که پس از سال‌ها انتظار شاهد بازگشت میمون‌ها بودند به فیلم کمک کردند تا نهمین فیلم پرفروش سال باشد اما انتظارات استودیوی فاکس روی عددی بالاتر از ۳۶۲ میلیون دلار قرار داشت. دقیقا به همین دلایل بود که تیم برتون گفت ترجیح می‌دهد خودش را از پنجره به بیرون پرتاب کند اما دنباله این فیلم را نسازد.

Lara Croft: Tomb Raider

فیلم‌هایی شبیه به آن‌چه سایمون وست در سال ۲۰۰۱ به سالن‌های سینما تقدیم کرد این تصور را ایجاد کرده‌اند که ساخت یک فیلم سینمایی براساس بازی‌های ویدیویی تقریبا غیرممکن است. حتی با وجود اینکه مجموعه بازی‌های ویدیویی تامب رایدر گزینه‌ مناسبی برای شکل‌گیری یک اکشن خیره‌کننده بودند اما درخشش ناتمام آنجلینا جولی هم کمکی به فیلم Lara Croft: Tomb Raider نمی‌کند. پس چرا باید این فیلم را تماشا کنید؟ چون اگر روزی تصمیم گرفتید یک اقتباس سینمایی از یک بازی ویدیویی اکشن-ماجراجویی بسازید، آن فیلم نباید هیچ شباهتی با این آش بدمزه سایمون وست داشته باشد.

The One

آیا واقعا جت لی فیلم ارزشمندی هم در کارنامه‌اش دارد؟ این همان سوالی است که هواداران ژانر اکشن پس از بررسی کامل کارنامه هنری او از خودشان می‌پرسند. بیشتر فیلم‌های کارنامه کاری جت لی عناوینی شبیه به همین فیلم The One هستند؛ تکراری، کلیشه‌ای، فاقد هیجان لازم، گاهی خسته‌کننده و بدون معنی. اما داستان این فیلم از اصل جالبی سخن می‌گوید که براساس آن اگر فردی موفق شود هم‌زاد خود در دنیاهای موازی را به قتل برساند، قدرتی بی‌بدیل کسب می‌کند. این تلاش فیلم The One است که آن را به‌عنوان قابل تحملی تبدیل می‌کند.

بیشتر بخوانید:

• دی سی علیه مارول در دوران پساکرونا
• چرا مارول همیشه فیلم‌های کوچک‌تر را بعد از فیلم‌های Avengers اکران می‌کند؟
• آیا هواداران قدرت بیشتری از عوامل یک فیلم سینمایی برای تصمیم گیری دارند؟
• درس‌هایی در حوزه کسب و کار که از فیلم‌سازی مارول آموختیم
• دشمن اصلی انتقام‌جویان در فیلم Avengers 5 کیست؟

بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ در ژانر ترسناک

در رقابت برای تبدیل‌شدن به بهترین فیلم ترسناک سال، احتمالا سال ۲۰۰۱ به‌تنهایی شانس بیشتری از همه عناوین ناامیدکننده سال دارد. سال ۲۰۰۱ یکی از معدود سال‌های شکست مطلق هالیوود در ژانر ترس بود و عملکرد استودیوهای آمریکایی برای جذب پول از پربازده‌ترین ژانر سینما به‌حدی ضعیف بود که شاید انتخاب‌کردن یک فیلم ژاپنی یا اسپانیایی و حتی فرانسوی به‌عنوان بهترین فیلم ترسناک سال ۲۰۰۱ چندان هم غیرمنطقی نباشد.

The Devil’s Backbone

یک فیلم ترسناک که محصول مشترک سینمای اسپانیا و مکزیک باشد احتمالا عنوان جالبی برای تماشاکردن به نظر نمی‌رسد. اما آن‌چه فیلم The Devil’s Backbone را از همه این ذهنیت‌های سنتی عبور می‌دهد و آن را به لقب بهترین فیلم ترسناک سال نزدیک می‌کند، درخشش چند نام بسیار جذاب است؛ تهیه‌کنندگی آگوستین و پدرو آلمادووار، فیلمبرداری گیرمو ناوارو و نویسندگی و کارگردانی گیرمود دل‌تورو. این گروه آماده در فیلم The Devil’s Backbone گرد هم آمده‌اند تا یکی از ترسناک‌ترین درام‌های وحشت‌آفرین سینما را خلق کنند. داستان فیلم در روزهای پایانی جنگ داخلی اسپانیا در سال ۱۹۳۹ روایت می‌شود. وقتی کارلوس، فرزند یکی از کشته‌های جنگ، به یک یتیم‌خانه سپرده می‌شود. اما رازی مرموز در یتیم‌خانه وجود دارد که کارلوس دوست دارد آن را کشف کند.

Ichi the Killer

هواداران جدی سینمای ژاپن باور دارند به‌یادماندنی‌ترین ساخته‌های هالیوود در نهایت از ایده‌ای با ریشه ژاپنی نشات گرفته است و فیلم Ichi the Killer می‌تواند منبع خوبی برای این ادعا باشد. یک ترسناک روانشناختی خارق‌العاده که عجله‌ای برای فاصله‌گرفتن از سینمای جنایی و اکشن هم ندارد. کاکیهارا یکی از افراد سادیستی-مازوخیستی گروه یاکوزا است که به‌دنبال رییس گم‌شده‌اش می‌گردد. او در میانه راه قاتلی روانی به‌نام ایچی را پیدا می‌کند. فیلم Ichi the Killer ترکیب جنون‌آمیزی از خون، دیوانگی و برخوردهای جانانه است.

The Others

اگر فیلم The Others را یک سمت ترازو قرار دهید و سمت دیگر را به همه فیلم‌های ترسناک قابل‌تحمل سال ۲۰۰۱ اختصاص دهید باز هم این فیلم The Others است که کفه سنگین‌تر ترازو را به خودش اختصاص می‌دهد. گریس [با هنرنمایی تا ابد تحسین‌برانگیز نیکول کیدمن] زنی است که همراه با دو فرزندش زندگی می‌کند. فرزندان گریس به نور خورشید حساسیت دارند و به همین دلیل خانه آن‌ها معمولا نور زیادی ندارد. اما آهسته آهسته اتفاقاتی رخ می‌دهد که تابش نور خورشید را به مشکل کوچکی تبدیل می‌کند. اگر به‌دنبال میخکوب‌شدن در برابر یک فیلم ترسناک آن هم با یک پایان‌بندی خیره‌کننده هستید احتمالا فیلم The Others همه انتظارات شما را برآورده می‌کند.

Frailty

بیل پکستون برای سال‌های طولانی در فیلم‌های علمی تخیلی و فانتزی هنرنمایی می‌کرد و در نهایت در سال ۲۰۰۱ تصمیم گرفت برای نخستین بار کارگردانی یک فیلم سینمایی را برعهده بگیرد. او فیلم Frailty را کارگردانی کرد که به‌عنوان یک تریلر روانشناختی، عنوان قدرتمندی بود. داستان فیلم در یک شهر کوچک رخ می‌دهد؛ جایی که وقوع قتل‌های زنجیره‌ای بسیاری از مردم را وحشت‌زده کرده اما به نظر می‌رسد قاتل زنجیره‌ای پشت این مرگ‌ها صحنه‌ قتل را پیش از مرگش دگرگون می‌کند. این تغییرات بسیاری را دچار این تردید کرده که شاید نیروهای شیطانی عامل اصلی قتل‌ها باشند.

From Hell

لندن در سال‌های پایانی قرن نوزدهم آن‌چنان درگیر فقر و فلاکت شده که دزدی و قتل یک اتفاق کاملا معمولی شمارده می‌شود. در چنین شرایط وحشتناکی ظهور یک قاتل سریالی که تنها به مرگ خونین زنان فکر می‌کند، بازرس اسکاتلندیاردی به‌نام فرد آبرلین [با هنرنمایی ارزشمند جانی دپ] را به محله وایت چاپل می‌کشاند. او و همکارش [با نقش‌آفرینی پیتر گادلی] امیدوار هستند که هویت این قاتل وحشی را کشف کنند. فیلم From Hell از وحشتی سازمان‌یافته اما سنتی یاری می‌گیرد تا تماشاگرش را تحت تاثیر قرار دهد اما در نهایت همه چیز روی دوش جانی دپ سوار می‌شود.

Donnie Darko

اولین فیلم ارزشمند کارنامه هنری جیک جیلنهال و مهم‌ترین تجربه کارگردانی ریچارد کلی یک فیلم ترسناک علمی تخیلی است که با گذشت دو دهه از اکرانش هنوز هم متمایز و متفاوت به نظر می‌رسد. بدون هیچ شک و تردیدی این فیلم Donnie Darko بود که جیک جیلنهال را به‌عنوان یک بازیگر آینده‌دار مطرح کرد. داستان پسری درمانده که میانه‌‌شب و در خواب از خانه خارج می‌شود. او در همین گشت و گذارهای جذاب خرگوش غول‌پیکری را پیدا می‌کند که حقیقت بسیار تلخی را می‌داند؛ دنیا ۲۸ روز و ۶ ساعت و ۴۲ دقیقه و ۱۲ ثانیه دیگر به پایان می‌رسد.

Session 9

در قحطی فیلم‌های ترسناک سال ۲۰۰۱ عنوانی مانند فیلم Session 9 می‌تواند به یک فیلم ترسناک قابل قبول تبدیل شود. برد اندرسون، سه سال پیش از کارگردانی فیلم The Machinist این فیلم ترسناک را ساخت. داستان فیلم پیرامون گروهی از بنایان به رهبری گوردون فلمینگ [با هنرنمایی پیتر مولان] است که تصمیم می‌گیرند یک بیمارستان روانی متروکه را بازسازی کنند. هر کدام از اعضای گروه، مشکلات شخصی خودشان را دارند اما هیچکدام از این گرفتاری‌ها در برابر طلسمی که در بیمارستان روانی انتظارشان را می‌کشد، به چشم نمی‌آید.

Trouble Every Day

منتقدان باور دارند فیلم Trouble Every Day انقلابی بزرگ در ژانر ترس سینمای فرانسه بوده و دنیای خون و جنون سینمای کشوری که معمولا با عناوین عاشقانه به یاد آورده می‌شود را برای همیشه تغییر داده است. داستان فیلم حول محور زوجی شکل می‌گیرد که تصمیم می‌‌گیرند برای تعطیلات ماه عسل راهی پاریس شوند اما زوج دیگری هم در این شهر هستند که رابطه کاملا متفاوتی در مقایسه با عشق آتشین آن‌ها دارند. فیلم Trouble Every Day به‌هوشمندانه‌ترین شکل ممکن داستانش را پیچ و تاپ می‌دهد و تماشاگرش را به‌معنای واقعی کلمه دیوانه می‌کند.

بیشتر بخوانید:

• با ۱۰ تا از بهترین ماشین‌های جیمز باند آشنا شوید
• معروف‌ترین فیلم‌های بروس لی: از بدترین تا بهترین
• معرفی بهترین کتاب‌هایی که به دوست‌داشتنی‌ترین فیلم‌ها تبدیل شدند
• واکاوی رشد صنعت سینما در عربستان سعودی: فرصت‌های میلیارد دلاری

بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ در ژانر درام

سال ۲۰۰۱ هم مانند همه سال‌های اخیر سینما، سالی پربار و ارزشمند برای ژانر درام بود. تنوع فیلم‌های درام در سال ۲۰۰۱ باورنکردنی به نظر می‌رسد. تماشاگرانی که در آن سال به سالن‌های سینما می‌رفتند فرصت آن را داشتند تا از درام ترسناکی مانند فیلم Hannibal تا عنوان پیچیده‌ای مانند فیلم Enigma را تماشا کنند.

A Beautiful Mind

فیلم A Beautiful Mind در میان بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ اگر شایسته لقب بهترین فیلم درام نباشد احتمالا لایق عنوان شناخته‌شده‌ترین و محبوب‌ترین فیلم درام سال لقب می‌گیرد. فیلمی به کارگردامی ران هاوارد که برنده ۴ جایزه اسکار، ۳ جایزه گلدن گلوب و ۲ جایزه بفتا شد. داستان این فیلم براساس زندگی واقعی جان فوربس نش جونیور، ریاضی‌دان آمریکایی، ساخته شده است. جان نش دانشمندی بود که پس از غلبه بر بیماری‌های روانی‌اش موفق شد جایزه نوبل اقتصاد را برنده شود.

The Man Who Wasn’t There

فرانسیس مک‌درموند، جیمز گاندولفینی، اسکارلت جوهانسن جوان و بیلی باب تورنتون بی‌بدیل در فیلمی سیاه و سفید با همکاری مشترک جوئل و ایتن کوئن؛ صدای حرکت قطار فیلم The Man Who Wasn’t There از سال ۲۰۰۱ شنیده می‌شود و این نام‌های دوست‌داشتنی مسافران آن هستند. داستان فیلم هم به شکل دلنشینی با روایت‌های جنایی-نوآر برادران کوئن گره خورده و به همین دلیل می‌توانید تماشا کنید که چگونه اد کرین، آرایشگر سیگاری و ساکت، تصمیم می‌گیرد از رییس ثروتمند محل کار همسرش اخاذی کند. او می‌خواهد با پولی که اخاذی می‌کند در طرح احداث یک خشک‌شویی صنعتی سرمایه‌گذاری کند اما همه نقشه‌های اد [با هنرنمایی بیلی باب تورنتون] اشتباه از آب درمی‌آیند.

Mulholland Drive

یک درام دلهره‌آور مبتنی بر عناصر نوآر که وابستگی‌اش به سینمای سورئالیستی را فریاد می‌کشد. فیلم Mulholland Drive یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ است که توسط کارگردان تکرارنشدنی سینما یعنی دیوید لینچ ساخته شده و از مفاهیمی متناسب با دغدغه‌ها و اصول فیلم‌سازی او سرشار گشته تا برای همیشه در تاریخ هنر هفتم ثبت شود. لینچ برای این فیلم برنده جایزه بهترین کارگردانی جشنواره کن شد. داستان فیلم Mulholland Drive به‌صورت پیوسته روایت نمی‌شود اما همه تکه‌ها به‌سان پازلی ترسناک در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند.

Moulin Rouge

کریستین، یک نویسنده انگلیسی، در سال ۱۸۹۹ به پاریس مهاجرت می‌کند تا چالش بزرگ پیداکردن جایگاه خودش در فرهنگ فرانسوی را بپذیرد. او که در یک هتل مستقر شده، متوجه می‌شود گروهی از بازیگران نمایش‌های موزیکال تصمیم دارند نمایشی در مولن روژ داشته باشند. کریستین ترانه‌ای برای اجرای آن‌ها می‌نویسد و در اجرای خصوصی نمایش حضور پیدا می‌کند. ساتین [با هنرنمایی متفاوت نیکول کیدمن]، بازیگر اصلی نمایش‌های مولن روژ، کریستین را با یک دوک ثروتمند اشتباه می‌گیرد و این اشتباه آغاز یک رابطه عاشقانه باورنکردنی است. این ملودرام موزیکال یکی از زیباترین و رنگارنگ‌ترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ بود که برای همه جوایز اصلی اسکار نامزد شد و در نهایت دو جایزه بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس را تصاحب کرد. فیلم Moulin Rouge به‌عنوان بهترین فیلم گلدن گلوب ۲۰۰۲ معرفی شد و نامزد نخل طلایی جشنواره کن هم بود.

Ali

این درام ورزشی در حقیقت بیوگرافی سینمایی محمدعلی کلی است که توسط مایل مان کارگردانی شده و زندگی بوکسور مشهور از سال ۱۹۶۴ تا سال ۱۹۷۴ را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد. ویل اسمیت برای فیلم Ali نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد جوایز اسکار هم شد. با این حال فیلم با وجود بودجه‌ای نزدیک به ۱۲۰ میلیون دلار حتی نتوانست به فروش ۸۸ میلیون دلاری دست پیدا کند.

A.I. Artificial Intelligence

اگر استنلی کوبریک تنها چند سال بیشتر عمر می‌کرد احتمالا به‌عنوان کارگردان این فیلم شناخته می‌شود اما استاد صاحب‌سبک سینما در به سرانجام‌رساندن آخرین ایده‌اش برای یک فیلم سینمایی ناکام ماند و چشم از جهان فروبست. با این حال او که می‌دانست ایده کلی‌اش به نگاه و سبک فیلم‌سازی استیون اسپیلبرگ نزدیک است، ساخت این فیلم را به او پیشنهاد کرده بود و اسپیلبرگ هم در برابر پیشنهاد فیلم‌سازی مانند کوبریک مقاومت نکرد. بنابراین فیلم A.I. Artificial Intelligence به‌عنوان یک درام علمی تخیلی شباهت زیادی با سایر فیلم‌های استیون اسپیلبرگ ندارد. این فیلم براساس داستان کوتاهی نوشته برایان آلدیس ساخته شده و ارجاعات بسیاری به داستان کلاسیک پینوکیو دارد.

Hannibal

به‌عنوان دنباله‌ای برای فیلم The Silence of the Lambs، ساخته ریدلی اسکات نه‌تنها فیلم مستقلی به نظر نمی‌رسد بلکه در جهان سینمایی تلویزیونی هانیبال هم در لیست بهترین‌ها قرار نمی‌گیرد. اما با هر متر و معیاری، این فیلم توسط ریدلی اسکات کارگردانی شده و آنتونی هاپکینز هم برای هنرنمایی در نقش هانیبال لکتر بازگشته است. بنابراین فیلم Hannibal یک درام ترسناک و حس‌برانگیز است که قطعا ارزش یک‌بار تماشاکردن را دارد.

K-PAX

در سال ۲۰۰۱ تعداد زنانی که به ارتباط با کوین اسپیسی افتخار می‌کردند از زنانی که باور داشتند او به آن‌ها تجاوز کرده، بیشتر بود. بنابراین بازیگر شخصیت دوست‌داشتنی فرانسیس آندروود در سریال House of Cards می‌توانست در فیلم‌های خاطره‌ساز حضور داشته باشد. یکی از فیلم‌هایی که هواداران او احتمالا آن را فراموش کرده‌اند، فیلم K-PAX است. درامی علمی تخیلی که براساس جلد نخست مجموعه کتاب‌هایی به همین نام ساخته شده و داستان مردی به‌نام پرات [با هنرنمایی کوین اسپیسی] را روایت می‌کند که مدعی شده از سیاره‌ کی-پکس به زمین آمده و با وجود تلاش روانپزشکان برای درمان پرات، او هم‌چنان تاکید می‌کند که از سیاره دیگری آمده و این تاکید دکتر مارک پاول [با نقش‌آفرینی متفاوت جف بریجز] را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

Tape

اگر به فیلم‌هایی که همه داستانشان را در یک فضای بسته یا محدود روایت می‌کنند، علاقه دارید احتمالا فیلم Tape به‌عنوان یک درام تقریبا جنایی انتظارات شما را برآورده می‌کند. فیلمی به کارگردانی ریچارد لینکلیتر که تنها سه بازیگر دارد؛ ایتن هاک، رابرت شان لئونارد و اوما تورمن. داستان فیلم درباره سه هم‌کلاسی قدیمی دوران دبیرستان است که پس از سال‌ها در اتاقی یک متل همدیگر را ملاقات می‌کنند و این دیدار مقدمه یادآوری خاطرات تلخ و شیرین بسیاری می‌شود.

Wit

مارگارت ادسن در سال ۱۹۹۹ نمایشنامه‌ای را منتشر کرد که بسیار مورد توجه قرار گرفت و جوایز بسیاری از جمله جایزه پولیتزر را برنده شد. یک فیلم تلویزیونی در سال ۲۰۰۱ و براساس این نمایشنامه ساخته شد که اما تامپسون بازیگر نقش اصلی آن بود. داستان فیلم درباره یک استاد زبان انگلیسی است که زندگی‌اش با تشخیص سرطان تخمدان سطح چهار برای همیشه تغییر پیدا می‌کند.

Enigma

در دورانی که مفاهیم پیچیده‌ای مانند بلاکچین و سیستم‌های امنیتی وجود نداشتند، ماشین رمزگذاری انیگما مهم‌ترین راه رمزگذاری اطلاعات کلیدی بود. این وسیله کاربردی تا نیمه قرن بیستم استفاده می‌شد اما دوران طلایی آن در سال‌های جنگ جهانی دوم رقم خورد؛ جایی که همه اطلاعات حیاتی ارتش آلمان نازی با کمک ماشین‌های انیگما رمزگذاری می‌شد. فیلم Enigma براساس کتابی به همین نام نوشته رابرت هریس ساخته شده روایت جالبی از ماشین‌های رمزگذاری انیگما ارائه می‌دهد.

Vanilla Sky

اگرچه کامرون کرو در سال‌های اخیر کارگردان کم‌کاری بوده اما او در دهه ۹۰ میلادی و سال‌های ابتدایی قرن بیست و یکم وقت خالی زیادی نداشت. یکی از به‌یادماندنی‌ترین فیلم‌های کرو فیلم Vanilla Sky است. فیلمی که براساس فیلم Open Your Eyes ساخته شده و بخشی از هویت فیلم اصلی را هم یدک می‌کشد. برای مثال، پنه‌لوپه کروز از آن فیلم اسپانیایی وارد ساخته کامرون کرو شده و در کنار او تام کروز، کامرون دیاز، کرت راسل و مایل شنون هم حضور دارند.

Amélie

فیلم Le Fabuleux Destin d’Amélie Poulain که معمولا با نام فیلم Amélie شناخته می‌شود، یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های کمدی رمانتیک تاریخ سینما است که فرم و محتوای آن برای مدتی طولانی در ذهن تماشاگر باقی می‌ماند. ارزشمندترین فیلم کارنامه کارگردانی ژان پیر ژونه با موسیقی خاطره‌انگیز و شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌اش نه‌تنها مورد استقبال منتقدان قرار گرفت بلکه محبوب تماشاگران هم شد. داستان زندگی ساده اما شگفت‌انگیز امیلی به‌عنوان یکی از موفق‌ترین فیلم‌های غیرانگلیسی‌زبان هم شناخته می‌شود. این فیلم با بودجه‌ای تقریبا ۱۰ میلیون دلاری حدود ‍۱۷۴ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت؛ یک پیروزی باورنکردنی برای یک فیلم دلنشین.

The Piano Teacher

برنده همه جوایز اصلی جشنواره کن [جایزه بزرگ، بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن] در سال ۲۰۰۱ این فیلم متفاوت و ارزشمند میشائیل هانکه بود. داستان فیلم The Piano Teacher براساس رمانی نوشته الفریده یلنیک توسعه پیدا کرده است. کتاب یلنیک در سال ۲۰۰۴ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. در فیلم می‌توانید عشق متفاوت یک معلم پیانو به یکی از شاگردانش را تماشا کنید.

The Son’s Room

روانشناسی به نام جووانی که معمولا روابطی صمیمانه با بیمارانش برقرار می‌کند، به پسرش اطلاع می‌دهد که گردش با او را برای مدتی به تعویق می‌اندازد تا یکی از بیمارانش به‌نام اسکار که قصد خودکشی دارد را ملاقات کند. اما اسکار به جووانی می‌گوید که متوجه شده سرطان گرفته و حالا انگیزه بیشتری برای زندگی دارد. اما در این میان پسر جووانی [به دلیل حادثه‌ای که در فیلم به‌ تصویر کشیده نمی‌شود] جان خودش را از دست می‌دهد. برندگان جایزه نخل طلایی جشنواره کن ۲۰۰۱ یکی از بهترین فیلم‌های سال است که به اعتقاد تعدادی از منتقدان می‌تواند به بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایتالیا نقب زده و جایگاه خودش را داشته باشد.

Read My Lips

کارلا [با هنرنمایی امانوئله دووس]، زنی کم‌شنوا و تنها، در پاریس زندگی می‌کند و در یک شرکت به‌عنوان منشی کار می‌کند. اما ورود کارآموزی خوش‌قیافه و جذاب به نام پاول [با نقش‌آفرینی ویسنت کسل] که تازه از زندان آزاد شده، زندگی کارلا را برای همیشه تغییر می‌دهد. ژاک اودیار علاقه خاصی به درام‌های جنایی دارد. اگر فیلم The Sisters Brothers او را دوست داشتید، تماشای این فیلم برای شما حس خوبی به همراه می‌آورد. چراکه ریشه‌های سینمایی ژاک اودیار خودش را در فیلم Read My Lips نشان می‌دهد.

In Praise of Love

ژان لوک گدار یکی از پیشگامان موج نوی سینمای فرانسه بود که به اعتقاد بسیاری از منتقدان مهم‌ترین فیلم‌ساز این کشور در دوران پس از جنگ هم لقب می‌گیرد. اگرچه بخش عظیمی از فیلم‌های او در دهه‌های ۶۰، ۷۰ و ۹۰ میلادی ساخته‌شده اند اما گدار فیلم‌های متعددی هم در قرن بیست و یکم ساخته که یکی از آن‌ها فیلم In Praise of Love است. فیلمی که در آن تلاش‌های گدار برای پدیدارکردن عشق به سینما و محترم‌شماردن احساسات به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده می‌شوند.

The Experiment

آیا یک درام دلهره‌آور از سینمای آلمان می‌تواند فیلم مناسبی برای به‌هیجان‌آمدن باشد؟ فیلم The Experiment پاسخ قانع‌کننده‌ای برای این سوال دارد. اگر شک و تردیدی برای تماشاکردن این فیلم دارید شاید بهتر باشد نگاهی به خلاصه داستان آن داشته باشید؛ ۲۰ شرکت‌کننده مرد و زن به‌مدت دو هفته در یک زندان حضور پیدا می‌کنند تا در نقش زندانی و زندان‌بان حاضر شوند. در شرایطی که زندانیان باید به قوانین زندان احترام بگذارند، زندان‌بان‌ها هم حق به‌کارگیری خشونت را ندارند. اما این شرایط دوام می‌آورد؟

The Swamp

فیلم La Ciénaga از سینمای آرژانتین که با نام فیلم The Swamp هم شناخته می‌شود یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ است که چندان شناخته‌شده نیست. نامزد جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین ۲۰۰۱ در مقام یک درام خانوادگی داستان دو خانواده را روایت می‌کند که با وجود تفاوت‌های طبقاتی برای تعطیلات تابستانی به یکدیگر می‌رسند. آن‌ها که نسبت فامیلی نزدیکی با هم دارند، متوجه می‌شوند ریشه بسیاری از مشکلات خانوادگی‌شان مشترک به نظر می‌رسد و به همین دلیل درگیری‌های بیشتری را رقم می‌زنند.

Nowhere in Africa

این درام تاریخی که براساس کتابی اتوبیوگرافی نوشته اشتفانی تسوگ ساخته شده، داستان خانواده‌ای یهودی را روایت می‌کند که با توجه به روی کارآمدن دولت نازی در آلمان تصمیم به ترک این کشور می‌گیرند و راهی آفریقا می‌شوند. اما آفریقا برای یک خانواده یهودی اروپانشین سرزمین بیش از حد متفاوتی به نظر می‌رسد. در فیلم Nowhere in Africa مسائل اجتماعی فرهنگی زندگی یهودیان با طبیعت بکر قاره آفریقا ترکیب شده و نتیجه کار را از آن‌چه انتظار می‌رود هم دیدنی‌تر کرده است.

Failan

این درام عاشقانه حداقل برای هواداران سینما و تلویزیون کره جنوبی عنوان ارزشمند و متفاوتی است. البته فیلم Failan تنها متعلق به سینمای کره جنوبی نیست و در حقیقت یک فیلم چند فرهنگی لقب می‌گیرد. این فیلم براساس یک رمان عاشقانه نوشته جیرو آسادا، نویسنده ژاپنی، ساخته شده و مین سیک چوی، بازیگر شناخته‌شده هنگ کنگ، در آن هنرنمایی می‌کند.

Lagaan

احتمالا انتظار نداشتید در راهنمای جامع بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ خبری از فیلم‌های هندی باشد. اما فیلم Lagaan‌ یک استثنای بزرگ است که تماشای آن خالی از لطف نیست. اگرچه این درام ورزشی در نهایت بسیاری از اصول اساسی سینمای هند را درون خودش جای داده اما با فیلمی خوش‌ساخت روبرو هستید که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی‌زبان سال ۲۰۰۱ هم شده و یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای هند هم لقب می‌گیرد. داستان فیلم در دوران حکومت بریتانیا بر هند می‌گذرد. مردم یک روستا که از پرداخت خراج سنگین به دولت استعمارگر خسته شده‌اند، تصمیم می‌گیرند روی سرنوشت و تکلیف آزادی‌شان قمار سنگینی کنند؛ آن‌ها با حاکمان انگلیسی‌شان روی نتیجه یک مسابقه کریکت میان دو طرف شرط می‌بندند.

Iris

اگر احساس می‌کنید همان کسی که باور دارید می‌تواند بقیه زندگی شما را به خودش اختصاص دهد، پیدا کرده‌اید احتمالا فیلم Iris یکی از نخستین فیلم‌هایی است که باید با او تماشا کنید. این درام عاشقانه با به‌تصویرکشیدن یک عشق آتشین و بی‌بدیل، چهره‌ای واقعی از احساسات به بلوغ‌رسیده را به نمایش می‌گذارد که تماشای آن برای همه زوج‌هایی که دیوانه‌وار یکدیگر را دوست دارند، ضروری به نظر می‌رسد. داستان فیلم با شکل‌گیری رابطه آیریس مرداک [با هنرنمایی کیت وینسلت] و همکلاسی‌اش جان بیلی [با نقش‌آفرینی هیو بونه‌ویل] آغاز می‌شود. آن‌ها دلباخته یکدیگر هستند و تا دوران سالمندی عاشقانه یکدیگر را دوست دارند.

I Am Sam

ناتوانی رشدی نوعی معلولیت است که می‌تواند هم به‌صورت ذهنی و هم به‌صورت جسمی بروز پیدا کند. این نوع معلولیت معمولا پیش از ۱۸ سالگی خودش را نشان می‌دهد. در فیلم I AM Sam همراه سم داوسان [با نقش‌آفرینی قطعا تکرارنشدنی شان پن] می‌شویم تا دشواری‌های زندگی با ناتوانی‌های رشدی را درک کنیم. سم با وود محدودیت‌هایی که دارد، پدر یک دختر کوچک به‌نام لوسی است و در عین حال در آستانه طلاق از همسرش قرار دارد. اگرچه سم با اطرافیانش رابطه خوبی دارد اما دختر او به مرور متوجه می‌شود پدر او مانند پدر هم‌کلاسی‌هایش نیست.

The Pledge

فیلم The Pledge که توسط شان پن کارگردانی شده و جک نیکلسون در نقش اصلی آن هنرنمایی می‌کند براساس کتابی به همین نام نوشته فردریش دورنمات ساخته شده است. داستان فیلم حول محور زندگی شخصی یک کارآگاه جنایی بازنشسته به‌نام جری بلک [با درخشش جک نیکلسون] قرار می‌گیرد و با گریز به گذشته کاری او، روایت‌های جالبی را به تماشاگر نشان می‌دهد.

Gosford Park

فیلم Gasford Park یکی از آن درام‌های تاریخی سینمای انگلیس است که مگی اسمیت در آن‌ها هنرنمایی می‌کند. بنابراین اگر از تماشای سریال Downton Abbey لذت برده‌اید، این سریال همه انتظارات شما را برآورده کرده و حسابی سرگرم‌کننده به نظر می‌رسد. حتی برای آن‌هایی که به تماشای درام‌های تاریخی-انگلیسی علاقه ندارند، فیلمی که نامزد هفت جایزه اسکار شده، دو جایزه را تصاحب کرده و به‌عنوان برنده جایزه بهترین کارگردانی مراسم گلدن گلوب انتخاب شده احتمالا انتخاب سختی برای ندیدن است.

Conspiracy

این فیلم تلویزیونی در تاریخ ۱۹ می ۲۰۰۱ از شبکه تلویزیونی HBO در دسترس تماشاگران قرار گرفت و خیلی سریع به یکی از آثار متفاوت مرتبط با آلمان نازی تبدیل شد. فیلم‌نامه این فیلم تلویزیونی براساس تنها متن باقی‌مانده از کنفرانس وانزه نوشته شده است. بنابراین همه شخصیت‌های فیلم Conspiracy مصداق واقعی و تاریخی دارند. کنت برانا و کالین فرث از شناخته‌شده‌ترین بازیگران این فیلم تلویزیونی شبکه HBO هستند.

Birthday Girl

سال ۲۰۰۱ آغاز دوران طلایی نیکول کیدمن بود. او برای نخستین بار در سال ۲۰۰۱ فرصت هنرنمایی در سه فیلم سینمایی را پیدا کرد و این روزهای شلوغ را در سال‌های پس از آن هم پشت سر گذاشت. خوشبختانه از آن‌جایی که نیکول کیدمن معمولا پیشنهاد بازی در فیلم‌های ضعیف را نمی‌پذیرد، هر سه فیلم او در راهنمای جامع بهترین فیلم‌های سال ۲۰۰۱ وجود دارند. داستان فیلم Birthday Girl درباره مردی به نام جان [با هنرنمایی بن چاپلین] است که امیدی به داشتن یک رابطه خوب ندارد و تصمیم می‌گیرد راه نامتعارفی را انتخاب کند.

Rock Star

In the Bedroom

هر سال که از راه می‌رسد، فیلم‌های بسیاری اکران می‌شوند که با وجود تحسین منتقدان و توجه تماشاگران در نهایت یا به آن‌چه لیاقتش را دارند، دست پیدا نمی‌کنند و یا در رسیدن به گام‌های پایانی موفقیت ناکام هستند. فیلم In the Bedroom یکی از فیلم‌های سال ۲۰۰۱ بود که چنین شرایطی داشت. این فیلم نامزد هفت جایزه اسکار و بفتا [۵ اسکار و ۲ بفتا] شد اما هیچکدام را برنده نشد. روایت فیلم In the Bedroom تعاریف جدیدی از عشق، خیانت و دلتنگی ارائه می‌دهد که هر تماشاگری را به فکر فرو می‌برد.

The Shipping News

لارس سون لاسه هالستروم می‌تواند یکی از افتخارات ارزشمند سینمای سوئد باشد. این کارگردان متولد استکهلم در دهه ۹۰ میلادی راهی هالیوود شد و در جریان همکاری‌هایش با استودیوهای سینمایی موفقیت‌های قابل قبولی را رقم زد. با این حال فیلم The Shipping News که براساس کتابی به همین نام ساخته شده یکی از آثار لاسه هالستروم است که چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت و تماشاگران هم استقبال زیادی از آن نکردند تا حتی بودجه فیلم هم با کمک گیشه‌ها بازنگردد. داستان این درام پرستاره که از کوین اسپیسی تا جولین مور و کیت بلانشت در آن ایفای نقش کرده‌اند، درباره مردی است که با گذشته‌ای تاریک به خانه پدری‌اش بازمی‌گردد تا زندگی جدیدی را آغاز کند.

The Majestic

فیلم‌های درام معمولا گزینه‌های مطمئنی برای سرمایه‌گذاری نیستند. نه به این دلیل که تماشاگران کمتری دارند بلکه به این دلیل که معمولا در برگرداندن سرمایه اولیه هم به مشکل می‌خورند. فیلم The Majestic که با بودجه‌ای ۷۲ میلیون دلاری ساخته شد و جیم کری را در یک عنوان درام [و نه کمدی که اکثر فیلم‌های کارنامه او تا آن زمان را شامل می‌شد] نشان می‌داد، تنها ۳۷ میلیون دلار فروخت. این درام رمانتیک داستان یک نویسنده فیلم‌نامه ممنوع‌الکار در دهه ۱۹۵۰ در هالیوود را روایت می‌کند که پس از یک تصادف ناگهانی بخش عظیمی از حافظه‌اش را از دست می‌دهد.

Sweet November

بازسازی فیلم Sweet November یکی از آن درام‌های عاشقانه‌ای لقب می‌گیرد که به‌همان میزان که برای منتقدان منطقی سرشار از سردرگمی و بی‌هدفی است برای تماشاگران عاشق‌پیشه دوست‌داشتنی به نظر می‌رسد. درباره وضعیت این فیلم شاید حق با تماشاگران باشد چون انتقادهای تند و تیز از یک ملودرام که شارلیز ترون و کیانو ریوز در نقش‌های اصلی آن حاضر هستند، کار دشواری باشد. اما از سوی دیگر ساختار فیلم آن‌قدر پرایراد به نظر می‌رسد که منتقدان نه‌تنها فیلم بلکه دو بازیگر اصلی‌اش را هم به‌عنوان نامزد جایزه تمشک طلایی معرفی کردند.

بهترین انیمیشن‌های سال ۲۰۰۱

صنعت انیمیشن‌سازی در سال ۲۰۰۱ نه آن‌‌قدر پیشرفته بود که انقلابی بزرگ در دنیای پویانمایی ایجاد کند و نه آن‌قدر ناتوان بود که هر تماشاگری را از دنیای رنگانگی که ساخته بود، برهاند. نتیجه کار ترکیبی جذاب از آثار متنوعی شده که روی مرز باریکی از خلاقیت ستودنی و بیهودگی ذاتی قدم می‌زنند.

.Monsters, Inc

احتمالا اگر الان به تماشای روزهای کاری هیجان‌انگیز مایک وازوفسکی بنشینید از کیفیت نسبتا پایین پویانمایی آن ناامید شود. اما در سال ۲۰۰۱ ترسیم سه‌بعدی موهای بی‌پایان سالیوان کار واقعا دشواری بود. داستان همکاری‌های وازوفسکی و سالیوان هم به‌تنهایی متفاوت و متمایز به نظر می‌رسید؛ هیولاها معمولا موجودات ترسناکی هستند. اما در این انیمیشن نه‌تنها مسئولیت متفاوتی برعهده داشتند بلکه به‌شدت بانمک و دوست‌داشتنی هم بودند.

Shrek

یک پیشگوی باهوش و خوش‌شانس هم نمی‌توانست با کمک انیمیشن Shrek‌ سرنوشت نهایی همه انیمیشن‌های سه‌بعدی استودیوی دریم‌ورکس را به درستی پیش‌بینی کند. غول سبز دوست‌داشتنی که در سال ۲۰۰۱ از راه رسید، به‌حدی دوست‌داشتنی و متمایز بود که حتی بدبین‌ترین منتقدان سینما هم مطمئن بودند او در کنار پرنسس فیونا به فراموش‌نشدنی‌ترین شخصیت‌های دنیای در حال شکل‌گیری پویانمایی سه‌بعدی تبدیل می‌شوند. اما دریم‌ورکس تا آخرین قطره وجود غول مهربان را به مرور زمان بلعید. بنابراین انیمیشن Shrek اولین و بهترین عنوان این فرانچایز است.

Jimmy Neutron: Boy Genius

انیمیشن Jimmy Neutron: Boy Genius یکی از آن نوستالژی‌های تمام‌عیار سال ۲۰۰۱ است که کمتر کسی آن را فراموش می‌کند. شاید این انیمیشن به‌عنوان نخستین تجربه سه‌بعدی استودیوی فیلم‌سازی نیکلودئون خیلی بی‌نقص نبود اما فراموش نکنید اگر داستان سفر فضایی جیمی و دوستانش شکل نمی‌گرفت احتمالا خبری از فیلم Teenage Mutant Ninja Turtles و انیمیشن The SpongeBob Movie: Sponge Out of Water هم نمی‌شد. اثر پروانه‌ای یعنی اگر جان الکساندر دیویس کارگردانی موفقیت‌آمیز انیمیشن Jimmy Neutron: Boy Genius را به پایان نمی‌رساند احتمالا هرگز اقتباس سینمایی استیون اسپیلبرگ از رمان‌های مصور هرژه به سالن‌های سینما راه پیدا نمی‌کرد.

Osmosis Jones

اگر تصور می‌کنید پدیده‌ای روی کره زمین وجود ندارد که ترکیبی از بیهودگی، جذابیت و بدشانسی باشد باید همین حالا انیمیشن Osmosis Jones را تماشا کنید. یک پویانمایی دوبعدی درجه دو از استودیوی انیمیشن‌سازی برادران وارنر که تلاش می‌کند روایتی جذاب از فعل و انفعالات درون بدن انسان ارائه دهد. روایتی که هم برای کودکان سرگرم‌کننده به نظر می‌رسد و هم نکات جالبی از سیستم دفاعی انسان به همراه دارد. اما انیمیشن Osmosis Jones شکست تلخی در گیشه خورد و با بودجه‌ای ۷۰ میلیون دلاری کمتر از ۱۵ میلیون دلار فروش کرد.

Atlantis: The Lost Empire

دیزنی با آثاری مانند انیمیشن Atlantis: The Lost Empire تلاش می‌کرد هویت کلاسیک انیمیشن‌های دوبعدی‌اش را در عناوینی مدرن بازسازی کند اما نتیجه کار چندان دلچسب نبود. با این حال این انیمیشن‌ها همچنان تماشا می‌شدند. شاید دلیل این محبوبیت که قاعدتا باید به پایان می‌رسید اما هنوز ادامه داشت، آن بود که انیمیشن‌های دوبعدی دیزنی هیچ رقیب جدی‌ای نداشتند. این اصل حیاتی اما در سال‌های پس از سال ۲۰۰۱ به تاریخ پیوست.

Waking Life

ریچاد لینکلیتر به‌عنوان یک کارگردان صاحب‌سبک موفق شده معجون جالبی از تجربه‌گرایی و حس‌محوری خلق کند که در بیشتر آثار او قابل لمس هستند. با این حال انیمیشن Waking Life به‌عنوان تنها انیمیشن کارنامه هنری او بیش از حد به مسائل فلسفی نزدیک می‌شود و تلاش می‌کند نگاه دقیق لینکلیتر به پدیده‌های پیرامونش را به مستقیم‌ترین شکل ممکن نمایش دهد. داستان این انیمیشن درباره مردی است که در رویاهایش به نقاط مختلف دنیا سفر می‌کند و از تجربیات مردم سراسر کره زمین می‌آموزد. فراموش نکنید که ریچارد لینکلیتر همه تصاویر انیمیشن Waking Life را به‌صورت معمولی فیلمبرداری کرده و سپس آن‌ها را به انیماتورها سپرده تا یک پویانمایی خارق‌العاده تهیه کنند.

Final Fantasy: The Spirits Within

در دورانی که انیمیشن Final Fantasy: The Spirits Within اکران شد، شکست‌خوردن اقتباس‌های سینمایی از بازی‌های ویدیویی به‌عنوان یک پیش‌فرض پذیرفته نشده نبود. اما این انیمیشن به تقویت این فرضیه قابل بحث کمک شایانی کرد. انیمیشن Final Fantasy: The Spirits Within توسط شخص هیرونوبو ساکاگوچی کارگردانی شد اما با فروش کمتر از ۸۵ میلیون دلاری حتی موفق نشد بودجه ۱۳۷ میلیون دلاری‌اش را بازگرداند. نخستین انیمیشن فتورئالیسم سینما تا سال ۲۰۱۰ پرهزینه‌ترین اقتباس سینمایی از دنیای بازی‌های ویدیویی بود.

Spirited Away

هایائو میازاکی و انیمه‌هایش حتی برای افرادی که هیچ علاقه‌ای به پویانمایی‌های ژاپنی ندارند هم به‌شدن محترم و دوست‌داشتنی است. نخستین ساخته میازاکی در قرن بیست و یکم با بودجه‌ای کمتر از ۲۰ میلیون دلار ساخته شد و فروش جهانی‌اش را به رقمی حدود ۳۴۸ میلیون دلار رساند. این رقم به انیمه Spirited Away اجازه داد تا زمان اکران انیمه Your Name پرفروش‌ترین انیمه جهان باشد. داستان زندگی چیهیرو اوگینو در این انیمه با همان لطافت همیشگی آثار میازاکی به تصویر کشیده شده و تماشاگر همراه با او وارد دنیای مهیب اما دوست‌داشتنی میازاکی می‌شود.

از مجموعه سریال‌های فراموش‌شده بخوانید:

• فیلسوف کمدین نیویورکی در سریال Louie
• شیوع ویروسی در سال ۲۰۲۰ در سریال The Last Man on Earth
• جیمز باند بی‌تربیت در سریال Archer
• وقتی والتر وایت در سریال Ozark حسابدار می‌شود
• کمدی‌تر از زندگی کارمندی با سریال The Office
• سریال Freaks and Geeks و روزهایی که ستاره‌های هالیوود نوجوان بودند
• سریال Sons of Anarchy و داستان رفتن و نرسیدن پیوسته
• سریال The X-Files و مخوف‌ترین پرونده‌های ماورایی